38- كوشش هاى بى دريغ شاگرد نسبت به استاد
اگر استاد از جاى خويش برخيزد، بايد شاگرد در جمع كردن و گرفتن بساط و سجاده استاد، بر ديگران پيشدستى كند. در صورتى اين اقدام و مبادرت ، لازم است كه سجاده استاد، قابل حمل بوده و معمولا آن را جمع آورى مى كنند.
بايد شاگرد (به خاطر احترام به استاد) در صورت نياز او دست يا بازوى استاد را قبل از ديگران بگيرد. اگر استاد اخلاقا احساس زحمت و دشوارى روحى ننمايد مى تواند شاگرد قبل از اقدام ديگران ، كفش او را پيش پاى وى قرار دهد.
بايد هدف و آماج اين همه تذلل و رفتار فروتنانه شاگرد، به گونه اى انجام گيرد كه هدف شاگرد در مسير خدمت به استاد و رفع حوائج او، جويائى تقرب به خدا باشد.
يكى از بزرگان گفته است : (هيچ فرد شريف و بزرگوار، دريغ و استنكاف و مضايقه را در چهار مورد، روا نمى داند، هر چند اين فرد، امير و فرمانروا و داراى شخصيتى برجسته باشد:
1- برخاستن از مكان و مجلس به منظور احترام به پدر.
2- خدمت نمودن به استاد و دانشمندى كه انسان از محضر او مستفيض مى گردد، و از او علم مى آموزد.
3- سؤ ال و پرسش درباره مطلبى كه از آن ها آگاهى ندارد.
4- خدمت به ميهمان و پرستارى از او). (356)
39- بى بند و بار نبودن شاگرد از لحاظ جلوس در محضر استاد
شاگرد بايد به هنگام قيام استاد، از جاى خويش برخيزد. و تا آنگاه كه استاد در حال قيام و ايستاده به سر مى برد در جاى خويش ننشيند. او نبايد هنگامى كه استاد ايستاده و يا نشسته است ، بر روى زمين دراز بكشد. و به پهلو بخوابد. و اصولا شاگرد نبايد در هر وضع و كيفيتى در محضر استاد دراز بكشد و بخوابد. مگر آنگاه كه وقت خوابيدن در رسد و استاد به او اجازه خوابيدن بدهد. ولى بهتر اين است كه قبل از خوابيدن استاد، به خوابيدن روى نياورد. اگر استاد به وى امر كند كه بخوابد بايد پيش از خوابيدن استاد، از دستور او اطاعت نمايد و خوابيدن را براى خود، روا بيند.
40- بايد حركت و راه رفتن در معيت استاد، نمايانگر احترام و محبت به او باشد
هنگامى كه شاگرد در معيت استاد گام برمى دارد - اگر اين همراهى و همگامى در شبانگاه انجام گيرد - بايد در جلو و پيشاپيش استاد راه برود. و اگر در روز روشن باشد بايد در پشت سر استاد حركت كند. (البته موارد استثنائى براى اين ضابطه اخلاقى وجود دارد): يكى از اين موارد، عبارت از اين است كه استاد و يا شاگرد با رعايت اين ضابطه ، دچار زحمت گردند و يا خود استاد، دستور دهد كه شاگرد در پشت سر يا پيش روى او حركت كند. در اين گونه موارد - به خاطر امتثال و اطاعت از امر استاد و رهائى از رنج هاى بيهوده - تخلف از اين ضابطه هيچ گونه اشكالى ندارد.
لازم است شاگرد در مسير و راه هاى ناشناخته - كه ممكن است در طى اين مسير احيانا با گل و لاى و گودال و فرو رفتن در لجنزار مواجه شوند - در پيش ‍ روى استاد حركت كند. و همچنين در مسيرهاى خطرناك نيز بايد شاگرد در جلوى استاد راه برود.
شاگرد بايد سعى كند كه در حين راه رفتن ، دامن جامه و لباس استاد را با آب و رطوبت و گل و لاى زمين آلوده و تر نسازد. و اگر استاد براى حفظ و پاك نگاه داشتن لباس خود از ترشحات زمين ، دچار زحمت مى گردد، بايد شاگرد با دست خود از جلو و يا عقب ، دامن لباس استاد را برگيرد تا آلوده و تر نشود.
اگر شاگرد - بر حسب وظيفه اخلاقى - پيشاپيش استاد حركت كند بايد نگاه خود را از او برنگيرد، و لحظه به لحظه نگاه خويش را به استاد، معطوف ساخته و برگردد، و به او نگاه كند (تا از امنيت و سلامت او همواره آگاه و باخبر باشد).
هرگاه شاگرد - به تنهائى - در معيت استاد باشد، و يا استاد در حين راه رفتن با او گفتگو نمايد و هر دو زير سايه قرار داشته باشند، بايد شاگرد - همچون ماءموم نسبت به امام - در جانب راست استاد قرار گيرد، و طرف چپ او را آزاد و خالى گذارد تا استاد در انداختن آب دهان و يا اخلاط سينه ، در زحمت و تنگنا قرار نگيرد.
عده اى مى گويند: بايد شاگرد - در چنين حالاتى - در جانب چپ استاد راه برود، و اندكى از او جلو افتد تا بتواند به استاد بنگرد. و آنگاه كه شخصى به استاد نزديك مى شود و يا يكى از بزرگان ، آهنگ خدمت او را داشته باشد - در صورتى كه استاد متوجه اين مطلب نشود - بايد شاگرد، او را به اين موضوع ، واقف و آگاه سازد.
شاگرد نبايد جز در موارد ضرورى و يا دستور و اجازه استاد، در جنب استاد و همرديف با او حركت كند و شانه به شانه استاد بسايد. اگر پياده و يا سوار بر مركب ، حركت مى كنند با شانه و يا ركاب خود، نبايد استاد را بيازارد، و از برخورد با جامه و لباس استاد بر حذر باشد.
شاگرد بايد در حين حركت ، در فصل تابستان ، استاد را در جهت سايه قرار داده و در فصل زمستان ، مسير حركت استاد را در جهت تابش آفتاب تعيين كند. و در محله ها و آبراهه هائى كه سنگچين شده و امثال آنها، كنار ديوار را براى تعيين مسير حركت استاد، آزاد گذارد. او بايد طورى مسير استاد را آزاد گذارد كه تابش ‍ خورشيد - به هنگام نگاه و التفات او به شاگرد - چهره وى را نيازارد.
شاگرد نبايد ميان استاد و كسى كه با او در حال گفتگو است ، حركت كند. او بايد در جلو و يا پشت سر آنها حركت نمايد، و خود را زياده از حد به آنها نزديك نسازد، و به سخنان آنها گوش فرا ندهد، (و به اصطلاح : استراق سمع نكند)، و به آنها ننگرد. و اگر به او اجازه ورود در بحث و گفتگوى خود دادند بايد در كنار آنها قرار گرفته و ميان آنان ، فاصله و جدائى نيفكند.
اگر دو شاگرد، همراه استاد حركت كند و استاد، آنانرا در دو طرف خويش قرار دهد، شايسته است كه شاگرد مسن تر و بزرگتر در جانب راست استاد قرار گيرد. و چنانچه استاد، هر دو را در طرفين خود قرار ندهد، بايد شاگرد مسن تر و بزرگتر در جلو، و شاگرد كم سالتر و كوچكتر در پشت سر او حركت كنند.
اگر شاگرد در ميان راه با استاد، برخورد كند بايد با آغاز كردن و سلام و تحيت ، به او اداى احترام نموده ، و در صورتى كه استاد، دور باشد آهنگ رفتن به سوى او نموده و خود را به وى نزديك سازد، و او را از دور با صداى بلند نخواند، و يا از پشت سر و يا از راه دور به او سلام نكند؛ بلكه خود را نزديك ساخته و سلام و تحيت خويش را با صداى معمولى و متعارف ، تقديم استاد نمايد.
بعد از چنين برخورد خوش آيند و جالب ، و يا در هر شرائطى اگر استاد و شاگرد، آهنگ حركت نمايند نبايد شاگرد، آغاز كردن به حركت در مسيرى را به استاد پيشنهاد كند؛ بلكه بايد با نظرخواهى از استاد، و بر طبق صوابديد او آهنگ حركت و سير در مسيرى را آغاز نمايند. و در صورتيكه استاد از او نظرخواهى كند بايد ادب را از نظر دور ندارد، يعنى آغاز حركت در مسير را به نظر استاد واگذار سازد. مگر آنگاه كه استاد از شاگرد در مساءله پيمودن راه ، نظرخواهى و مشورت كند، در چنين صورتى اظهار نظر شاگرد، اشكال اخلاقى ندارد. اگر راءى استاد در پيمودن طريق و مسير خاصى ، از ديدگاه شاگرد درست به نظر نرسد، بايد نظر خود را با لطف و حفظ نزاكت و ادب ، به استاد اظهار كند. مثلا بگويد: (ظاهرا مصلحت در اين است كه از اين مسير حركت كنيم ). او نبايد در مقام رد نظر و راءى استاد بگويد: (من ، چنين نظر مى دهم ، و يا حق و صواب ، چنين مى باشد).
(در پايان اين بخش ) بايد يادآور گرديم : اين آداب و آئينهاى اخلاقى - كه بايد شاگرد درباره استاد و معلم خويش آنها را رعايت كند - پاره اى از آنها و يا مهمترين قسمت آن ، مبتنى بر متون و نصوص دينى - اعم از قرآن و حديث - مى باشد. ساير آداب و آئينهاى علم آموزى و ضوابط مربوط به روابط اخلاقى استاد و شاگرد نيز از يكى از طرق استنباط، استخراج شده است ، همان طرقى كه احكام دينى ، بر آن مبتنى مى باشد. يكى از آن احكام عبارت از مراعات و پاسدارى و رعايت عادات و خويهاى سنجيده و استوار و حساب شده مربوط به كيفيت روابط استاد و شاگرد است .
خداوند متعال است كه موجبات توفيق آدمى را فراهم مى آورد.