مراحل جوانمرد شدن

نامها و طبقات صنوف فتوت


داوطلب آیین جوانمردی که در اصطلاح آن را « طالب» میگویند، باید سه مرحله جداگانه را پشت سرمی گذشتاند، مانند:
  1. نخست: مرحله « قولی »
  2. دو دیگر: مرحله « سیفی »
  3. سوم : مرحله « شربی »
نجم الدین زرکوب در رساله « فتوت نامه » معتقد است که این سه مرحل? یاد شده، دارایی پیشین تاریخی بوده و حتی میتوان ریشه آن را از زمان خلقت آدمیزاد، جستجو کرد، آنجا که می خوانیم:
  1. « اما ارباب فتوت که هستند، بر سه صنف اند: یکی قولی، دوم سیفی، سیم شربی. اما اصل(قول) در ظهور انسانیت، از آنجا ست که حق سبحانه و تعالی چون آدم را بیافرید، با ذرات انسانی خطاب کرد که: الست بر بکم. آیا من نه پروردگار توام؟ همه گفتند: بلی. بعضی بر آن قول ثابت قدم ماندند، و بعضی از آن بگردیدند و بر آن نماندند و بعضی روی بگردانید ند؛ باز بر سر قول آمدند و اقرار کردند. پس حقیقت این قول آن باشد که هرچ قول کرده اند و از مربی عالم مستعد و مستحق قبول کرده باشند، بدان وفا کند و آن قول به هیچ فعلی از خوب و غیر خوب رد نکند.
  2. اما(سیفی)، ایشانند که شمشمیر ایشانرا در اسلام آ ورده باشد ومسلمان گشته و در آخر لذت اسلام یافته و خدمت امیر المؤمنین علی به رفاقت اختیار کرده؛ و ایشان اهل غزا باشند. در صورت با کافر غزا کنند و در معنی با نفس خویش. اما (شربی) ایشانند که بر خیزند و به نام صاحب، شربت نمک به خورند »
در مرحله قولی طالب نخست خواهش نامه اش را به گروه فتییان و جوانمردان پیشکش کرده و در آن نامه خواهش شمولیت خود را می نمود، و پس از آن از طرف استاد جوانمردان که به آن مطلوب می گفتند، پذیرفته میشد. طالب و یا شاگرد باید مدت چهل شبانه روز در خدمت استاد می بود و تمام نشست و بر خاست استادش را فرا می گرفت، و در صورتیکه مورد تأ یید استاد قرار می گرفت، به آن شاگرد لقب ابنداده میشد و او به گونه رسمی در حلقه فتییان و جوانمردان شامل می گردید.
در مرحله سیفی طالب باید به تمام آزمایشات و امتحان های عملی که از طرف مطلوب یا استاد، تعیین می گردید، پیروزی حاصل کرده و آن مطالبی که در مرحل? قولی برایش تعلیم داده شده بود، در عمل، رفتار و کردارخود مراعات می کرد و پس از آن بود که برای آن لقب اب و بعد ازآن لقب جد داده میشد و به اینگونه در صف جوانمردان، فتییان و عیاران، جای میگرفت و فتی حقیقی شناخته میشد.
باید گفت که سیف در لقت به معنی شمشیر است؛ مگر در اصطلاح فتییان به کسی گفته میشود که مانند شمشیر در رفتار و اعمال خود تیز و برنده باشد؛ مگر قول در لقت به معنای سخن، گفتار و گپ است، ولی در اصطلاح عرفان، پیروی گفتار مرشد است از روی صدق و راستی.
باری برای پذیرش در حلقه فتییان و جوانمردان باید نخست داو طلب عضویت، عهد نامه می نوشت و در حضورامیر و سرهنگ و نقیب و عریف و جماعت کثیری از عیاران طراز اول، خطبه طریقت را می خواند و بعد از آن طالب با خلوص نیت و اعتقاد کامل در جمع حاضر شده و سوگند یاد میکرد که:
  1. با دوستان خود دوست باشد و غدر و خیا نت نکند و حق و حرمت نان و نمک و دوستی را داشته باشد.
دراین وقت از طرف پدرعهد یا پیر کمر جوان نو وارد بسته شده، نمک و آبی برایش چشانده میشد و او شلوار مخصوصی را می پوشید و پارچه سرخ و یا زرد رنگی در گردن می آویخت و کمندی در دست و خنجری در کمرمی زد و مراتب وفا و صفا و سخا را به جای می آورد؛ تا آنکه در صف جوانان و جوانمردان قرار میگرفت و از اهل فتوت به حساب می آمد.

در آیین فتییان و جوانمردان آمده است که:
  1. هر جوان تازه وارد را نباید در صف جوانمردان راه داد؛ مگر اینکه آن جوان، دارای شرایط و ویژه گیهای کامل یک شاگرد خوب و تمام عیار باشد.