کاربر فعال سایت
اگر چه تحقیقات در زمینه روان درمانی عمدتا بر عوامل مشترک در تغییر تاکید کرده اند، یافته های نوروساینس و پژوهشهای فرایند محور بر عوامل خاص اثر گذار در دگردیسیهای پایدار و عمیق تاکید کرده اند.
یافته ها در دانشگاه نیویورک نشان دادند که شکل پذیری مغزی و توانایی تعدیل حلقه ارتباطهای نورونی عامل اصلی تغییرات پایدار در روان درمانی هایی است که بر احساسات و هیجانها متمرکز می شوند (Nature, 2010, 463, 49-53).
از آنجايی که خاطرات مرتبط با هيجانات نیرومند اغلب بسيار مقاوم و پايدارند، برای دسترسی به آنها و خنثی سازی اثر مخربشان می بايست گام های اختصاصی ای برداشت.
اضطراب علامتی است که متوجه می شويم احساسات و خاطرات ترسناکی در حال ياد آوری اند. بر اساس پژوهش یاد شده، با تفحص در احساساتِ زيربنای اضطراب، کل شبکه عصبی اضطراب، احساسات، و خاطرات باز فعال می شوند.
به نظر می رسد راهی برای اصلاح سيم کشی نورونی مرتبط با آن خاطره و تحکيم مجدد آن وجود دارد که بی شک اضطراب و هيجانات مرتبط با آن خاطره را نيز رفع می کند.
این راه چیست؟
دسترسی به احساسات و یا به عبارتی صرف پالایش هيجانی جواب نمی دهد، اما اگر خاطرات و احساسات ممنوعه آن را بازيابی کنيم، و فرد بالغ مجدداً آنها را ارزيابی و در آنها تجدید نظر کند، ترس از آن احساس و خاطره و رویدادهای همخوان آن رفع می شود.به نظر می رسد هم فعالسازی احساس مسدود شده و هم ارزيابی مجدد، برای تغيير عميق و پايدار ضروری است. اينکه بيمار خشم، درد و گناه زيربنای اضطراب و علايم بيماريش را احساس کند کافی نيست، بلکه لازم است به خاطرآورد که این احساسات و ارتباطات چگونه برقرار و تثبیت شده اند.
اين همان چيزی است که در روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت " انتقال تجسم ها" و يا "باز گشایی ناهشيار" می ناميم. به محض اينکه خاطرات هيجانی هشيار شوند، امکان تجديد نظر در آنها فراهم می شوند. لازمه این عمل شناخت مشفقانه خاطرات و هیجانهای همبسته با آن است.
احساس شفقت نسبت به خود به جای احساس عصبانيت وخصومت، اصلاح کننده است. این شفقت باید با بهوشیاری و آگاهی باشد، نه یک شفقت کورکورانه. بدون اين احساس و این بیداری، ايجاد تغييرات پايدار ممکن نيست. به عبارت دیگر، اگر این بینش ها تنها به طور شناختی، بدون فعال سازی هیجانی حاصل شوند، تغيير پايداری در پی نخواهند داشت.
در واقع دیالکتیک تجربه و تأمل یا (خودشناسی انسجامی) سازوکار درون روانی این تغییر پایدار است. شایان ذکر است مجله نیچر از معتبرترین نشریات علمی است.
Schiller, D., Monfils, M. H., Raio C. M., Johnson, D. C., LeDoux, J. E. & Phelps, E. A.(2010). Preventing the return of fear in humans using reconsolidation update mechanisms. Nature Magazine, 463,49-53
دکتر نیما قربانی
الهی؛ تشنگی ام را در کسب علم و عملم را در آنچه رضایت توست قرار بده.
آمین
کاربر فعال سایت
سلام
نوروساینس یعنی علوم اعصاب ، مثلا cognitive neurosience میشه علوم اعصاب شناختی
یافته های نوروساینس ، یافته ها و نتیجه ای هست که با تحقیق روی مغز و اعصاب انجام شده هست ، می باشد ، که مثلا میتونیم اینو مشخص کنیم که مثلا وقتی هیجانات منفی به سراغ آدم میاد
کدوم قسمت مغز فعال میشه و ....
.................................................. ...
سوالی دارین بپرسین ، در حد توانم جواب میدم![]()
الهی؛ تشنگی ام را در کسب علم و عملم را در آنچه رضایت توست قرار بده.
آمین
کاربر فعال سایت
منظور ارتباطات سلولهای عصبی هست
در روان درمانی مثل علوم اعصاب به سیستم های داخلی مغز توجه کمتری داره ... و در روان درمانی به خود بیمار توجه میکنه و حالات و رفتارهاش
رابطه بین درمانگر و مراجع یکی دیگه از عوال مشترک در روان درمانی هست و اینکه نگرشها و تجربیات بیمار و...مورد توجه قرار میگیره و هر رویکرد درمانی در روان درمانی
باز اصول مورد نظر خودشو داره ....
ولی تو بعضی موارد باهم مشترکن همه روان درمانی ها که به قسمتهاییش اشاره کردم
سلام
ببخشید میشه در مورد نوروسایکولوژی توضیح بدین؟
ممنون
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)