به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی به صد دفتر نشاید گفت شرح حال مشتاقی 
نه حسنت آخری دارد نه محمد را سخن پایان بمیرد تشنه مستسقی و دریا همچنان باقی 
 
            
             دوست آشنا
            
            
                دوست آشنا
            
            
            
             
            
                 به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
 به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
                
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی به صد دفتر نشاید گفت شرح حال مشتاقی 
نه حسنت آخری دارد نه محمد را سخن پایان بمیرد تشنه مستسقی و دریا همچنان باقی 
 
            
             دوست آشنا
            
            
                دوست آشنا
            
            
            
             
            
                 پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
 پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
                ارزش انسانچه بسیارند انسان هایی که
بالای خط فقر هستند
و زیر خط فهم
 
            
             دوست آشنا
            
            
                دوست آشنا
            
            
            
             
            
                 پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
 پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
                خدایا اگر سوزم سزا باشد
اگر دردم دوا باشد
ازین بدتر کجا باشد
که یار از من جدا باشد
ستاره در آسمان نقش زمینه
خودم انگشتر و یارم نگینه
خداوندا نگینم را نگهدار
که یار آخر و اول همینه
*FATIMA*, h.khakpour, homeyra, ll, mozhgan.s, sahar14, يمنا, زهرا قربانی, سونای
 
            
             دوست آشنا
            
            
                دوست آشنا
            
            
            
             
            
                 پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
 پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
                گنجشکی به آتش نزدیک میشد و برمیگشت
پرسیدند:چه میکنی؟
گفت:دراین نزدیکی چشمه هست و من نوکم را پرآب میکنم و روی آتش میریزم
گفتند:حجم آتش در مقایسه با آبی که می آوری بسیار زیاد است و این فایده ندارد
گفت:شاید نتوانم آتش خاموش کنم،اما هنگامیکه خداوند پرسد:زمانیکه دوستت در آتش میسوخت چه کردی؟ پاسخ میدهم:هر آنچه از من بر می آمد...بسلامتی دوستای بامعرفت
 
            
             دوست آشنا
            
            
                دوست آشنا
            
            
            
             
            
                 پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
 پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
                روزگار به من یاد داد که با زندگیقهر نکنم.....چون دنیا منت کش کسی نیست.........
 
            
             دوست آشنا
            
            
                دوست آشنا
            
            
            
             
            
                 پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
 پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
                نفرین به اون کسایی که روی دلا پا می ذارن تا که می بینن عاشقی میرن و تنهات می ذارن نفرین به آدمایی که تو سینه ها دل ندارن عاشق عاشق کشین ، رحم و مروت ندارن
 
            
             دوست آشنا
            
            
                دوست آشنا
            
            
            
             
            
                 
            
             همکار تالار دفاع مقدس
            
            
                همکار تالار دفاع مقدس
            
            
            
             
            
                .gif) 
	
 پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
 پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
                اری صفر هم به پایان امد.........
حالا بیا تا سال بعد منتظر محرم و صفر ماند تا سال بعد کی مونده کی رفته......
امیدوارم سال بعد زودتر بیاد.......
دلتنگتم محرمم....
عالم همه در طواف عشق است و دایره دار این طواف حسین (ع) است
شهید اوینی
 
            
             دوست آشنا
            
            
                دوست آشنا
            
            
            
             
            
                 پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
 پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
                یــه ســری ها هستـن میـان و قـول میدن کـه تـا اَبـَـد تنهــات نمیذارن ،
” ولــی خیــلـی زود ، اَبـَــدِشــون عفــو میخــوره ” … !!!
 
            
             دوست آشنا
            
            
                دوست آشنا
            
            
            
             
            
                 پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
 پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
                آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ،
می خواهم بدانم،
دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی تابرای
خوشبختی خودت دعا کنی؟
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)