دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 14 از 19 نخستنخست ... 45678910111213141516171819 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 131 تا 140 , از مجموع 184

موضوع: هی روزگار....

  1. #131
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64607
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض پاسخ : هی روزگار....



    آدم


    آرزو به آرزو … رویا به رویا پیر میشود ،

    نه ثانیه به ثانیه … نه سال به سال!!!
    شاید ....

  2. 8 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


  3. #132
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64607
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض پاسخ : هی روزگار....



    ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩﻥ ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮﻩ

    ﺗﺎ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺑﺪﯼ

    ﭼﺮﺍ ﺣﺎﻟﺖ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ

    بخند به این دنیا و همه آدماش
    کسی که دردت رو درمان نکرد
    حداقل بگذار حسرت شادیت رو بخورند
    شاید ....

  4. 8 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


  5. #133
    یار همراه
    نوشته ها
    2,124
    ارسال تشکر
    18,960
    دریافت تشکر: 11,371
    قدرت امتیاز دهی
    23074
    Array

    پیش فرض پاسخ : هی روزگار....

    نقل قول نوشته اصلی توسط sr hesabi نمایش پست ها


    آدم


    آرزو به آرزو … رویا به رویا پیر میشود ،

    نه ثانیه به ثانیه … نه سال به سال!!!
    تا افکارمون پیر نشن ، پیر نخواهیم شد ....

  6. 4 کاربر از پست مفید "VICTOR" سپاس کرده اند .


  7. #134
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64607
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض پاسخ : هی روزگار....



    این دنیا چی هست
    اینورش مادری گریه میکنه چون بچه اش غذایش رو تموم نمیکنه
    اونورش مادری گریه میکنه چون بچه اش غذای تو عکس رو تموم کرده
    خدا در تو که خطایی راه نداره
    پس فکری به حال این بنده خطا کارت بکن
    شاید ....

  8. 6 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


  9. #135
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    Biotechenology ღ
    نوشته ها
    1,001
    ارسال تشکر
    3,728
    دریافت تشکر: 5,493
    قدرت امتیاز دهی
    21637
    Array
    sevda_sj's: جدید49

    پیش فرض پاسخ : هی روزگار....

    روزی دروغ به حقیقت گفت :
    میل داری به شنا برویم ؟؟
    حقیقت ساده , پذیرفت
    لباسهایش را در اورد و به دریا رفت
    و دروغ لباسهای او را پوشید و رفت
    از انروز دیگر حقیقت عریان و زشت است
    و دروغ ظاهری اراسته و زیبا دارد
    با لباس حقیقت ...!!!


    ویرایش توسط sevda_sj : 27th November 2013 در ساعت 10:24 AM




  10. 10 کاربر از پست مفید sevda_sj سپاس کرده اند .


  11. #136
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64607
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض پاسخ : هی روزگار....

    حالمان بد نیست غم کم می‌خوریم(حمیدرضا رجایی)
    حالمان بد نیست غم کم می‌خوریم
    کم که نه هرروز کــم کـم می‌خوریم

    آب می‌خواهـم سرابم می‌دهند

    عشق می‌ورزم عذابم می‌دهند

    خود نمی‌دانم کجا رفتم به خواب

    از چـــه بیـــدارم نکردی آفتـــاب؟

    خنجری بر قلب بیمارم زدند

    بیگناهـــی بودم و دارم زدند

    سنگ را بستند و سگ آزاد شد

    یک شبه بیــداد آمد داد شد

    عشق آخر تیشه زد بر ریشه‌ام

    تیشه زد بـر ریشه ی اندیشه‌ام

    عشق اگر این است مرتد می شوم

    خوب اگر این است من بد می شوم

    بس کن ای دل نابسامانی بس است

    کافـــرم دیگر مسلمانــــی بس است

    در میان خلق سردر گم شدم

    عاقبت آلــــوده ی مردم شدم

    بعد از این با بی کسی خو می‌کنم

    هـر چــــه در دل داشتم رو می‌کنم

    من نمی‌گویم دگر گفتن بس است

    گفتن اما هیـچ نشنفتن بس است

    روزگــارت بــــــاد شیـرین ، شاد باش!

    دست کم یک شب تو هم فرهاد باش

    نیستم از مردم خنــــجر به دست

    بت پرستم بت پرستم بت پرست

    بت پرستــم بت پرستی کار ماست

    چشم مستی تحفه ی بازار ماست

    درد می‌بارد چون لب تر می‌کنم

    طالعم شوم است باور می‌کنم

    من که با دریا تلاطم کرده‌ام

    راه دریا را چـــرا گم کرده‌ام

    قفل غـــم بر درب سلولـــم مزن

    من خودم خوش باورم گولم مزن

    من نمی‌گویم که خاموشم مکن

    من نمـــی‌گویــم فراموشم مکن

    من نمی‌گویم که با من یار باش

    من نمی‌گویم مرا غمخوار باش

    آه ! در شهر شما یاری نبود

    قصه هایــم را خریداری نبود

    راه رسم شهرتان بیداد بود

    شهرتان از خون ما آباد بود

    از در و دیوارتان خــــون مــی‌چکد

    خون صد فرهادو مجنون می‌چکد

    خسته‌ام از قصه های شومتان

    خسته از همدردی مسمومتان

    این همه خنجر دل کس خون نشد

    این همه لیلی کسی مجنون نشد

    آسمان خالی شد از فریادتان

    بیستون در حسـرت فرهادتان

    کوه کندن گر نباشد پیشه ام

    گویـی از فرهاد دارد ریشه ام

    عشق از من دور و پایـم لنگ بود

    قیمتش بسیار و دستم تنگ بود

    گر نرفتم هر دو پایـم خسته بود

    تیشه گر افتاد دستم بسته بود

    هیچ کس آیا فکرما را کرد؟ نه

    فکر دست تنگ مـا را کرد؟ نه

    هیچ کس از حال ما پرسید؟ نه

    هیــچ کس اندوه مـا را دید؟ نه

    هیچ کس اشکی برای ما نریخت

    هر کـــه با ما بود ازما می‌گریخت

    چند روزی است که حالم دیدنی است

    حال من از ایــن و آن پرسیدنـــی است

    گاه بر روی زمین زل می‌زنم

    گاه بــر حافظ تفأل مـــی‌زنم

    حافظ ِ دیوانــــه فالــم را گرفت

    یک غزل آمد که حالم را گرفت

    « ما زیاران چشـــم یاری داشتیــم

    خود غلط بود آنچه می پنداشتیم»

    شاید ....

  12. 10 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


  13. #137
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    مهندسی کامپیوتر_نرم افزار
    نوشته ها
    116
    ارسال تشکر
    344
    دریافت تشکر: 758
    قدرت امتیاز دهی
    2340
    Array
    MILAD KHAN's: جدید12

    پیش فرض پاسخ : هی روزگار....

    نخ به نخ همه روز های ما همچون سیگاری برلبان "زندگی" دودمیشود...!
    ویرایش توسط MILAD KHAN : 29th November 2013 در ساعت 07:44 PM
    عجب روزگاریست!
    شیطان فریاد می زند ؟!
    انسان پیدا کنید، سجده خواهم کرد...

  14. 5 کاربر از پست مفید MILAD KHAN سپاس کرده اند .


  15. #138
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64607
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض پاسخ : هی روزگار....

    «ما که اطفال این دبستانیم»
    از کتاب و قلم گریزانیم
    غالباً تخس و لوس و بی ادبیم
    موی ژولیده و پریشانیم
    اول ترم فکر شیطنتیم
    آخر ترم درس می خوانیم
    موقع امتحان پایان ترم
    بس که درمانده و پشیمانیم،
    خیره بر برگه بغل دستی
    لاجرم مثل فکس می مانیم!
    بی هدف می رویم دانشگاه
    ارزش علم را نمی دانیم
    بعد طی مدارج عالی
    لنگ شغلی شریف می مانیم
    عوض حرفه ای درآمد زا
    در مسنجر تمام شب on ایم!
    سالها لنگ مدرکی هستیم
    تا که اقوام را بچزانیم
    خانه از پای بست ویران است
    بس که در بند نقش ایوانیم


    نسیم عرب امیری
    شاید ....

  16. 6 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


  17. #139
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64607
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض پاسخ : هی روزگار....

    شاید برایت عجیب باشه این همه آرامشم
    خودمانی میگویم ، به آخر که برسی فقط نگاه میکنی
    ***
    میگویند شاد بنویس،نوشته هایت غم دارند...
    ومن یاد مردی می افتم که با ویالونش گوشه ی خیابان شاد میزد،
    اما با چشمهای خیس ...

    ***
    گفت :جبران میکنم!
    گفنم :کدام را؟
    عمر رفته را؟
    روی شکسته را؟
    دل مرده اما تپیده را؟
    حالا من هیچ !جواب این تار موهای سفید را میدهی؟
    نگاهی به سرم کرد و گفت:چه پیر شده ای!!
    گفتم :جبران میکنی؟
    گفت: کدام را؟؟؟؟؟!!!
    ***
    خدایا !
    چقدر سخته زندگی کردن در میان مردمی که فکرشون، سلیقه شون،نگاهشون، نظرشون با تو فرق میکنه!
    درست موقعی که تو به مرگ فکر میکنی اونها به خوشبختی تو می اندیشند!
    شاید ....

  18. 5 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


  19. #140
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64607
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    پیش فرض پاسخ : هی روزگار....

    خدایا بشکن این آیینه ها را
    که من از دیدن آیینه سیرم
    مرا روی خوشی از زندگی نیست
    ولی از زنده ماندن ناگزیرم...
    ***
    چه آزمون دشواریست
    قلبت را در سممت چپ بگذارند
    و بگویند برو به راه راست
    ****
    به بودنها دیر عادت کن و به نبودنها زود
    آدمها نبودن را بهتر بلدند...
    ***
    خدایا !
    یا نوری بیفکن ، یا توری!
    ماهی کوچکت از تاریکی این اقیانوس میترسد!
    ***
    زخم که میخوری ، مزه مزه اش کن!
    حتما نمکش آشناست!!!
    ***
    آدمی به خودی خود نمی افتد
    اگر بیفتد ، از همان سمتی می افتد که
    به خدا تکیه نداده است...
    شاید ....

  20. 7 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


صفحه 14 از 19 نخستنخست ... 45678910111213141516171819 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بهداد سليمي وساير وزنه برداران دست به وزنه شدند
    توسط داداشی در انجمن اخبار ورزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 2nd August 2012, 11:40 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 28th July 2012, 10:50 AM
  3. نمایشگاه فیروزه کوبی درحوزه هنری افتتاح شد
    توسط NeshaNi در انجمن آرشیو بخش هنر
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 9th July 2010, 12:22 AM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st January 2009, 01:38 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •