همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
گفته این حدیث امام علی (ع) گفته اند که عیب جویی کار درستی نیست!
خود دین اسلام همواره به این نکته اشاره داشته در جهت بهبود وضع در هر اجتماعی باید انتقاد وجود داشته باشد تا جامعه پیشرفت کند و به سوی کمال برود.
در ضمن امیدوارم فرق عیب جویی و انتقاد رو بدونین
امیدوارم که بنده اشتباه متوجه شده باشم و منظور ایشون همون بوده باشه !
تو روحتو به من فروختی، لازمه بهت یادآوری کنم؟ یادته اون شبی رو که به خدا گفتی حاضری هر کاری بکنی تا یه قرار داد ضبط بگیری؟ تو نمی تونی یه روحو بکشی حتی اگه بخوای
همکار تالار مذهبی
برادر من انتقاد وقتی خوبه که در خفا باشه
فرض کن شما یک کار اشتباه رو توی جمع انجام می دی اگه یکی داد بزنه و بهتون بگه خجالت نمیکشین
خب مسلما انتقاد هایی به جامعه وارد است و مسلما مسئولان هم خبر دارن پس دیگه نیازی به گفتن این جور انتقاد ها در جمع و وارد کردن اون ها توی ذهن جوونا نیست ...
و به نظر بنده (البته به نظر بنده) این ها عیب جویی بیشتر هستند تا انتقاد ...
...![]()
در آستانه مهر قلم ها گوش تیز می کنند تا در دفتر انتظار اینگونه دیکته کنند ، ابری نیست ، ماه پشت ابر نیست ، او آمد ، او در باران آمد ...![]()
همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
تو روحتو به من فروختی، لازمه بهت یادآوری کنم؟ یادته اون شبی رو که به خدا گفتی حاضری هر کاری بکنی تا یه قرار داد ضبط بگیری؟ تو نمی تونی یه روحو بکشی حتی اگه بخوای
دوست جدید
سلام مجدد.با پوزش از اینکه صفحه ویرایش مشکل داشت برای بنده ونتونستم جوابتونو سر وقت بدم.
خب بریم سر میزان مطالعه شما. شما نظریه جناب جوزف گوبلز رو خوندین؟ نظریه "دروغ بزرگ" . این نظریه رو نمیخوام تبین کنم چون وقت ندارم سر این موضوعات انرژی بذارم.
فقط همن رو بس که جوزف گوبلز (وزیر تبلیغات آلمان نازی) میگه یک دروغ خیلی شاخ دار رو بگو و اینقدر با اطمینان روی اون حرف بزن و پافشاری کن که طرف مقابل
بدون توجه به شاخ داربودن دروغ اونو باور کنه. اینم شده قضیه شما.اینقدر با اطمینان حرف زدین و اون حرف شاخدار رو گفتین که کاری جز خنده از کسی بر نمیاد.
کسی یعنی نمیدونه سلطان شکر ایران کیه؟ وارد کننده اصلی گوشت کشور کیه؟ ...... اونا (خودتون میدونید کیا رو میگم) هم همچین تر تمیز نیستن
پس اون خنده از روی عمق!!!!! حرفای شما بود نه ضایع شدن کسی.والا اگه به شما اجازه بدن میگین تو این تاپیک مدرک هم بیاریم تا مرتد کنن مارو.
بحث ادامه پیدا نکنه بهتره چون خب شاید آزادی بیان برای امثال شما وجود داشته باشه ولی از اون آزادی فقط عواقبش نصیب ما میشه![]()
خدا نگهدارتون.نماز روزتون هم قبول حق
(به این پست هم خواهشا جواب ندین چون حال وقت تلف کردن ندارم )
ویرایش توسط BaAaHaR : 15th July 2013 در ساعت 08:34 PM
دوست آشنا
اولا قرآن گفته بهتر است !اسلام گفته اشخاصی برن در دین تحقیق کنن و راه و چاهو یاد بگیرن و بعد بیان و به مردم یاد بدن . شما هم اگه دین رو قبول دارین (که مسلما هم همینطور است) پس باید حرف اون هارو قبول کنید
دوما معنای این یعنی چی ؟
یعنی اینکه به جای اینکه افراد درس نخوانده و عامی زمان پیامبر از کار خود بزنند و بروند به این مباحثات بپردازند افرادی بیاند و یاد بگیرند و به دیگران بیاموزدند !
نکته ی مهمی که شما و دیگران بهش توجه نمی کنند این است که هیچ جای قرآن نگفته که این حق تفقه و جستجو در دین فقط برای یکسری آدم با یه سری معلومات تکراری جایز است !
هرکس به فراخور و توانایی این حق را دارد که اگر بخواهد به این امر بپردازد و هیچ منعی وجود ندارد و بایدی وجود ندارد !
گمان نمی کنم که دیگران مسئول جواب دادن یا ندان به شما باشند و جواب ندادن اختیاری است که هرکسی در هر بحثی دارداگر بنده از کسی سوال می پرسم و طرف مقابل جوابی نمی دهد و میگوید شما راست می گویید چه از روی جدیت و چه از روی تمسخر خب معلوم است که راست می گویم . ببخشید ها ولی وقتی در یک بحث جدی یک نفر یکهو کنار می کشد خب معلوم است که جوابی ندارد و (ببخشید ها) ولی برای ضایع نشدن شکلکرا میگذارد که ...
و در ضمن هرکس مسئولات اعتقادات خود است ! یه سوال آیا در این بحث می خواهیم به حقیقت برسیم یا نه از عرف و مرجع و تعصبات مون دفاع کنیم
به نظرم شما سه واژه ی آبرو ، عیب جویی و انتقاد رو با هم مخلوط کرده اید برای بد جلوه دادن انتقاد !
عیب جویی : کاری درست انجام شده است ولی افرادی سعی در بد نشان دادنش هستند !
آبرو : هرکس به واسطه ی عزت نفس نیاز به مقبولیت جمع دارد و اگر کار اشتباه او توسط دیگری گفته شود این عزت نفس وآبرو خدشه می بیند
انتقاد : چه در مباحث نظری و چه در مباحث عملی به منظور دستیابی به بهتر شدن و کمال ، هر عمل و هر نظر که با منطق و عقل در تضاد است قابل نقد است
جامعه ای ، مکتبی ، علمی پیش رفت میکند که پویا باشد و این پویا بودن تنها به واسطه ی انتقاد نه در خفا و نه در ترس میسر خواهد شد !
به نظرم همان طوری که قبلا گفتم کلا بحث روی بدیهیات زندگی ست که اشتراکی دیده نمی شود !
"آخرین برگ این دفتر هم به پایان رسید"
دوست آشنا
یکی از منبع های مهمی تازگی دست یافتم بهش
سید محمد جواد غروی در کتاب خود چنین می نویسد که مقلد هم باید در شناخت احکام إلهی به علم برسد از اینرو تبعیت از یک فقیه رفع مسئولیت از او نمیکند و باید با حکمیت عقل، از هر فقیهی که مسئله یا مسائل احکام را با استناد به کتاب خدا و سنت قطعیه عقلیه بیان مینماید، پیروی کند. پس مقلد میتواند در هر حکمی از یک مجتهد، مستقلاٌ تبعیت نماید نه اینکه در تمامی مسائل، از یک فقیه تقلید کند و در مسائل ثابت شرع نیازی نیست که فقیه در قید حیات باشد(شرح رساله، حواشی آیت الله غروی بر رساله آیتالله بروجردی، نشر نگارش، ۱۳۸۲)
"آخرین برگ این دفتر هم به پایان رسید"
دوست آشنا
کاربر اخراج شده
کاربر جدید
با اجازه از آسد مرتضی عزیز
خوب بگردید پیدا میشه
من همین الان تمام 10 ضفحه ی این پست رو خوندم .
پست جالبیه اما به شرطی که عادلانه باشه .
یه دوستی اعلام کرده بود که مردم مثله گله هستند . به نظرم این تعبیر قشنگی نیس من میگم مردم ایران همیشه تابع تغییرند و از تغییر استقبال میکنند اما در این میان هستند کسانی که روی این تغییرات و پیامد هاش هیچ فکری نمیکنند . یه اشتباهی که شده اینه که ماهیت موضوع درست مشخص نشده یکی میاد میگه اصل چادر ، اون یکی میگه رنگ چادر ، در این آخر هم که بانکداری اسلامی و ....
چون دوستمون گفتن از خودتون تحلیل بنویسید عرض میکنم و اینو هم بگم که تحلیل کردن خیلی هم سخت نیست کافیه مثله من از اول پست ها رو بخونیدو بیایید جلو.......
یه چیز دیگه که دیدم اینه که بعضیا میگفتن رنگ چادر سیاه باشه دستو پاگیره که تکلیف حرفشون مشخصه.
خدمت دوست عزیز mahdi42 هم عرض کنم که ظاهرا طرفدار های صحبت های شما(نمیدونم واژه ی درستی بود یا نه) دنبال مدرک و منبع میگردند کما اینکه شما برای بسیاری از حرفاتون مدرکی ندادید .اینکه مرجعیت رو بیان کردید فکر نمیکنید مشکل از تقلید باشه؟؟؟
با توجه به اینکه طبیعیه که نقدهایی هم به حرفهای من ممکنه وارد بشه و من شاید نباشم که جواب بدم یا بپذیرم از همین الان از تاخیر خودم در دیدن نظرات عذر خواهی میکنم .
در پایان میگم که این متن کپی نشده است و حاصل فکر نویسنده بوده است (All Rights Reserved )![]()
به بهشت نمی روم اگر مادرم آنجا نباشد.
حسین پناهی
کاربر اخراج شده
سلام دوست عزیز
تمایل به ادامه نه این تاپیک بلکه کلا این سبک تاپیک ها رو نداشتم چون تجربه بهم ثابت کرده جز افراطی ها که افکار منافقانه خودشونو ترویج میکنند کسی از این تاپیک ها سود نمیبره.
ولی خب اسم بنده رو اوردین بنده مجبور به ارائه توضیحاتی شدم.
باید عرض کنم مدرک معتبر و قانع کننده رو دارا هستم ولی به دو دلیل ارائه نمیکنم. یک اینکه اون دوستی که رخصت ازش گرفتین تمایلی به گوش دادن حرفای من نداشتن وایضا مدرک هم در خواست نکردن دوما مدارک بنده از نوعی هستند که هر کدام به تنهایی مجازات سختی رو نه در این انجمن بلکه در راهرو های وزارت اطلاعات در پی دارن و بنده هم تمایلی ندارم برای قانع کردن یک الف بچه خودمو به دردسر بندازم که مثلا چهار نفر به به وچه چه کنن. ابدا از این عادت ها ندارم.
با تشکر وآرزوی موفقیت شما![]()
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)