من نه آنم که دوصد مصرع رنگین گویم/ من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویم![]()
دوست جدید
من نه آنم که دوصد مصرع رنگین گویم/ من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویم![]()
می باش به عمر خود سحر خیز /وز خواب سحرگهان بپرهیز
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
دوست جدید
زنهار مگوی سخن به جز راست ساغر جان هر چند تو را در آن ضرر هاست![]()
تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است / ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
دوست جدید
تا تونانی رفع غم از چهره غمناک کن در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن![]()
نه محقق بود نه دانشمند چهار پایی بر او کتابی چند
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
دوست جدید
در بهای بوسه جانی طلب می کنند این دل ستانان غیاث الغیاث از جور خوبان الغیاث![]()
ثانیه ها در پی هم می روند / نیست کسی در پی آنها رود
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
دوست جدید
دارای دو گیتی ملک العرش خداییست کورا نه نیاز است و نه انباز و نه همتا
ان تلخ وش که صوفی ام الخبائشش خواند / اشلی لنا واهلی من قبل هل عذارا
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)