یار همراه
سلام. دوستان روانشناس.والا ندونستم این پست کجا بزارم .اینجا نوشتم.
من یک مشکل دارم.خیلی خیال پردازی میکنم. البته خیالاتم فقط واسه خودمه به کسی نمیگم
مثلا یک اهنگ میزارم بعد باهاش راه میرم و خود به خود میرم به یک چیزی فک میکتم وخودم جای اون موضوع میزازم ..بعضی وقتا حتی به مرگ ختم میشه
بعضی وقتا پیش خودم راجع به یکی فک میکنم وبعدش ازش متنفر میشم یا بیشتر دوسش میدارم .. که اونم متوجه میشه. ورفتارش باهام بد میشه
خلاصه یک جورای گیج شدم.خیلیم مشکلات داشتیم.. الان نمیدونم چیکار کنم. بی خواب شدم. استرسی شدم.عصبی شدم.
کمکم کنید.بگید چیکار کنم؟
ایا روانی ودیونه شدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،
زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.
(لوکوربوزیه)
سلام
بنده روانشناس نیستم اما مدیریت خوندم و عاشق مباحث روانشناسی هستم.البته سررشته ندارم.
بندۀ خدا اگه در مورد خودت این حرفو بزنی دیگه هیش کی نمیتونه بهت کمک کنه.چرا دیوونه؟تخیل خیلی خوبه البته به شرطی که اولا بتونی کنترل کنی و ثانیا به جایی که خواستی بتونی هدایتش کنی.
تخیلی هستی پس میتونی خلاق ترین فرد باشی . پس مثبت به خودت نگاه کن و از این نقطه به بعد از روانشناس کمک بخواه.فقط به یاد داشته باش که هر چقد روانشناس یا افراد ماهر باشن باز تا خودت اراده نکنی کسی نمیتونه کمکت کنه پس اول خودت به این باور برس که خودت میتونی و میخوای به خودت کمک کنی{فقط حرف و شعار نباشه ها، به یقین برس که اراده داری و فقط راه کنترلش رو نمیدونی} بعد روانشناسان عزیز میتونن کمکت کنن
حیف نیس به این ابزار خلاقیت و نوآوری حمله کنی و منفی جلوه بدی؟ مومنۀ خدا،آبجی گلم ازش استفاده بکن.تو معماری هم خفن کمکت میکنه.فکر کنم رشتتون به خلاقیت و نوآوری زیاد وابسته است.
هم از شما و هم از کارشناسان و روانشناسان معذرت میخوام که دخالت کردم حیفم اومد این ابزار خلاقیت رو خاموش کنی و بهش حمله کنی.
موفق باشین.
یامولاعلی(ع)
ویرایش توسط عبدالله91 : 22nd March 2013 در ساعت 07:31 AM
الهی؛ تشنگی ام را در کسب علم و عملم را در آنچه رضایت توست قرار بده.
آمین
کاربر فعال سایت
سلام
چندتا سوال :
- همیشه از این فکرایی که به ذهنت میرسه احساس ناراحتی بهت دست میده ؟
- چه آهنگ هایی بیشتر گوش میدی ؟
- این افکار چه موقع هایی به ذهنت میرسه ؟
- چه فکرایی راجع به مرگ میکنی ؟
- راجع به این "بعضی وقتا پیش خودم راجع به یکی فک میکنم وبعدش ازش متنفر میشم یا بیشتر دوسش میدارم .. که اونم متوجه میشه. ورفتارش باهام بد میشه" ، بیشتر توضیح بدین
- موقع خواب هم فکرایی به ذهنت میرسه ؟ چقدر طول میکشه تا خوابت ببره ؟
- ایکه خیلی مشکلات داشتی ، چه مشکلاتی داشتی ؟
ممنون
کاربر جدید
سلام بر شما. عزیز جان من البته دانشجوام اما در حد بضاعت چند راهکار خدمتت عرض میکنم. شروع کن به نوشتن. مثلا یه داستان بنویس به جای
تمام کسایی که توی ذهنت هستن شخصیت خلق کن و بذار فکرت هر جا می خواد بره و با خیال راحت بنویس. اون شخصیت ها تو نیستی، اطرافیانت هم نیستن.
راهکار بعدی این که به کارهای مهارتی بپرداز. مهارتی مثل آشپزی یا شیرینی پزی ( البته نه چیزی که بلدی و چشم بسته انجام میدی، کاری که
لازمه برای خوب دراومدنش توجهت به اون باشه)، خیاطی، طراحی و ...
راستی برای خیالبافی هات زمان بذار! مثلا به خودت بگو امروز فقط 3 ساعت وقت خیالبافی دارم. بعد ناهار نیم ساعت، ده دقیقه قبل شام و...
بعد کم کم کمش کن. بیشتر گردش کن و کمتر تو خودت باش.
در ضمن خیالت راحت این دیونگی نیست! فقط هر چیزی همینطور که دوستان گفتن باید در جهت درست خودش قرار بگیره. ایشالاه این راهکارا به دردت بخوره.
- - - به روز رسانی شده - - -
سلام بر شما. عزیز جان من البته دانشجوام اما در حد بضاعت چند راهکار خدمتت عرض میکنم. شروع کن به نوشتن. مثلا یه داستان بنویس به جای
تمام کسایی که توی ذهنت هستن شخصیت خلق کن و بذار فکرت هر جا می خواد بره و با خیال راحت بنویس. اون شخصیت ها تو نیستی، اطرافیانت هم نیستن.
راهکار بعدی این که به کارهای مهارتی بپرداز. مهارتی مثل آشپزی یا شیرینی پزی ( البته نه چیزی که بلدی و چشم بسته انجام میدی، کاری که
لازمه برای خوب دراومدنش توجهت به اون باشه)، خیاطی، طراحی و ...
راستی برای خیالبافی هات زمان بذار! مثلا به خودت بگو امروز فقط 3 ساعت وقت خیالبافی دارم. بعد ناهار نیم ساعت، ده دقیقه قبل شام و...
بعد کم کم کمش کن. بیشتر گردش کن و کمتر تو خودت باش.
در ضمن خیالت راحت این دیونگی نیست! فقط هر چیزی همینطور که دوستان گفتن باید در جهت درست خودش قرار بگیره. ایشالاه این راهکارا به دردت بخوره.![]()
کاربر جدید
ببخشید که وارد این موضوع شدم
میخاستم بگم من دقیقا برعکس شما تخیل که ندارم هیچ به چیزی هم فکرنمیکنم !!!!!!!!
- - - به روز رسانی شده - - -
ببخشید که وارد این موضوع شدم
میخاستم بگم من دقیقا برعکس شما تخیل که ندارم هیچ به چیزی هم فکرنمیکنم !!!!!!!!
سکوت…و دیگر هیچ نمی گویم…!!که این بزرگترین اعتراض دل من است به تو …سکوت را دوست دارم...به خاطر ابهت بی پایانش..
کاربر جدید
سلام
اول اینکه دختر خانوما نسبت به آقایون به نسبت بسیار بیشتری خیال پردازی میکنن...
اما مثل اینکه برای شما رشد قابل توجهی داشته که الان داره اذیتتون میکنه...
پیشنهاد من: شما رشتتون معماریه درسته؟! اگر من جای شما بودم، تمام شخصیت هایی که مشغله ذهنی من میشدن رو مینداختم تو خونه های جدیدی که تو خیالم میساختم... (یعنی تو خیالم خونه های جدید میساختم و آدما رو مینداختم داخلشون)
شخصیت هر آدم متفاوته، من هر خونه ای رو که تو خیال پردازیم میسازم رو با هر کدوم از آدما مقایسه میکنم (با حس های اون آدم با اخلاقیاتش و خلاصه با همه چیزش) در آخر میتونم متوجه بشم که هر خونه بدرد چجور آدمایی میخوره... و خیلی چیزای دیگه که از این راه بدست میاد (هم شناختت در مورد اون آدم بیشتر میشه و هم طرح های جدید میاد به ذهنت)
...
پی نوشت: این فقط یه پیشنهاد بود...
- - - به روز رسانی شده - - -
سلام
اول اینکه دختر خانوما نسبت به آقایون به نسبت بسیار بیشتری خیال پردازی میکنن...
اما مثل اینکه برای شما رشد قابل توجهی داشته که الان داره اذیتتون میکنه...
پیشنهاد من: شما رشتتون معماریه درسته؟! اگر من جای شما بودم، تمام شخصیت هایی که مشغله ذهنی من میشدن رو مینداختم تو خونه های جدیدی که تو خیالم میساختم... (یعنی تو خیالم خونه های جدید میساختم و آدما رو مینداختم داخلشون)
شخصیت هر آدم متفاوته، من هر خونه ای رو که تو خیال پردازیم میسازم رو با هر کدوم از آدما مقایسه میکنم (با حس های اون آدم با اخلاقیاتش و خلاصه با همه چیزش) در آخر میتونم متوجه بشم که هر خونه بدرد چجور آدمایی میخوره... و خیلی چیزای دیگه که از این راه بدست میاد (هم شناختت در مورد اون آدم بیشتر میشه و هم طرح های جدید میاد به ذهنت)
...
پی نوشت: این فقط یه پیشنهاد بود...![]()
یار همیشگی
هانا عزیز
یکی از کارها که دوستان هم گفتن مشغول کردن خودت به کارهایی که علاقه داری و تقویت اوناست. اگر این مشغولیت هنری باشه که خیلی بهتره. سعی کن استعداد خود تو بشناسی و بعد بهش بها بدی و از قوه تخیلت برا تقویتش استفاده کن.
موفق باشی
- - - به روز رسانی شده - - -
هانا عزیز
یکی از کارها که دوستان هم گفتن مشغول کردن خودت به کارهایی که علاقه داری و تقویت اوناست. اگر این مشغولیت هنری باشه که خیلی بهتره. سعی کن استعداد خود تو بشناسی و بعد بهش بها بدی و از قوه تخیلت برا تقویتش استفاده کن.
موفق باشی![]()
یار همراه
یار همراه
[QUOTE=تارادیس;445263]سلام بر شما. عزیز جان من البته دانشجوام اما در حد بضاعت چند راهکار خدمتت عرض میکنم. شروع کن به نوشتن. مثلا یه داستان بنویس به جای
تمام کسایی که توی ذهنت هستن شخصیت خلق کن و بذار فکرت هر جا می خواد بره و با خیال راحت بنویس. اون شخصیت ها تو نیستی، اطرافیانت هم نیستن.
راهکار بعدی این که به کارهای مهارتی بپرداز. مهارتی مثل آشپزی یا شیرینی پزی ( البته نه چیزی که بلدی و چشم بسته انجام میدی، کاری که
لازمه برای خوب دراومدنش توجهت به اون باشه)، خیاطی، طراحی و ...
راستی برای خیالبافی هات زمان بذار! مثلا به خودت بگو امروز فقط 3 ساعت وقت خیالبافی دارم. بعد ناهار نیم ساعت، ده دقیقه قبل شام و...
بعد کم کم کمش کن. بیشتر گردش کن و کمتر تو خودت باش.
در ضمن خیالت راحت این دیونگی نیست! فقط هر چیزی همینطور که دوستان گفتن باید در جهت درست خودش قرار بگیره. ایشالاه این راهکارا به دردت بخوره.
- - - به روز رسانی شده - - -
سلام . مرسی از راهکار ها سعیم میکنم انجام بدم.
راستش من یک مدت واسه خودم دوست داشتم داستان بنویسم درباره فکرام وچیز هاییی میاد ذهنم ویا شعر هایی که به ذهنم میاد اما خوب
اونا تو وبلاگم نوشتم نه توی دفتر اینم ادرسشه شاید خوندید وچیزی دستگیرتون شد از حال وروز من http://ma-216.blogfa.com/
البته موضوعات اصلیش وحرفا ودرد دلام توبهمن واسفند نوشته شده . چون کسیو ندارم باهاش درد دل کنم
واینکه از بچگی عاشق یاد گرفتن طراحی و خیاطی و.. بودم اما دنبالشون نرفتم چون میگفتن سخته وتو نمیتونی ومن جلو
نرفتم.
اما مرسی که میگید دیوانگی نیست ..
من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،
زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.
(لوکوربوزیه)
یار همراه
[quote=ساتین;445266]ببخشید که وارد این موضوع شدم
میخاستم بگم من دقیقا برعکس شما تخیل که ندارم هیچ به چیزی هم فکرنمیکنم !!!!!!!!
خواهش میکنم .
از نظر خودتون اینکه تخیل ندارید ویا به چیزی فک نمیکینید خوب نیست؟
من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم،
زیراترسیم کردنسریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.
(لوکوربوزیه)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)