دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

[*FATIMA*]

سلام
یک خبر خوش دارم
برای خودم خیلی شیرین و خوشحال کننده بود.
در روز 26 june (دقیق یادم نیس ولی دهه اول تیر) عاطی عزیزم عقد کرد. البته به دلایلی نشد ک زودتر بگم...
از خدا میخوام خوشبخت شه...
بفرمایید شیرینی عروسی...
بذارید تو یخچال بعد از افطار بخورید.

معصومههههههههههههههههه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

نه به سونایی نه به شما

ما که هیچ راه ارتباطی باهاشون نداریم ولی از طرف ما بهش تبریک بگو حتماً !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ان شاء الله خوشبخت بشن !

[setayesh shb]

هیچ وقت ،هیچ وقت جوری رفتار نکنید که طرف مقابلتون حس کنه داره خودشو بهتون تحمیل میکنه
حس خیلی بدیه
گاهی بعضی ها مهربونی منو رو حساب آویزون بودن میزارن و از این متنفرم
یادمه 5 6 سال پیش هم یک نفر با من طوری رفتار کرد که من حس سربار کردن رو بکنم 2 سالی با این کاراش کنار اومدم ولی بعدش به طور کامل از زندگیم حذفش کردم الان هم گه گاهی که سعی میکنه باهام هم کلام بشه من دیگه باهاش هم کلام نمیشم
دوست ندارم دوباره این اتفاق بیفته و کسی رو از زندگیم حذف کنم
ولی گاهی رفتار ادما خیلی بده محبت رو نشونه ی آویزون بودن طرف میدونن
خیلی خیلی ناراحت شدم

[parnian 80]

هعععععععی سلام بچه ها اصصصصصصصصصصصصلا وقت ندارم فقط بدونید وقتی نیستم همیشه همیشه همیشه به فکر همممممممممممتونم

[بحث]

هع هع هههی هی روزگار چند روز پیش بایکی از دوستان سر یه موضوعی مساله ای پیش اومد وبنظر من حق بامن بود خلاصه دیگه از اون روز به بعد نشد یا نخواستیم همو ببینیم یه هفته ای میشه حدودا ،فک میکردم یه اس ام اسی میزنه یالاقل می پرسه چی شده فک میکردم مهربونتر باشه حالا شایدم فک میکنه حق بااونه بگذریم هواچه گرم شده این هوا باعث میشه کلا نایی واسه آدم نمونه بخدا

[سونای]

امروز لای صحبتای داداشم اینا متوجه شدم این جام جهانیه خلاصه داره تموم میشه راحت شیم از دستش
همچین فوتبال شروع میشه
اعضا و جوارح من:
حرکات معده -»در حد 0نانومتر!!!
عضلات روده کوچیک -» قوی در حد قوی ترین مردان جهان....
حرکات پریستالتیس ابتدای روده کوچیک -» کاملا معکوس
عضلات تنفسی-» اسپاسم....
گلوت-» بسته
انتروم -» ممنقبضضضض
کاردیا -» شـــــــُـــل ( اصن دیگه وضعیت کاردیای من داغونه...
فشار درون قفسه سینه-» منفی
خلاصه در نهایت =» کاردیا و بخش شکمی مری هی میرن داخل قفسه سینه هی میان سر جاشون ..هی بالا پایین بالا پایین....


امروز یسری عکسای قدیمی پیدا کردم...خیلی قدیمی...ژیلو لوسی همه ... خونه گرم مادربزرگ و جمع همیشگیمون...اونقدر تازه بودن برام که انگاری خودتو دیدم..همه کلی سورپرایز شدن که اینا رو از کجا پیدا کردم!! کلی عکس تکی ازت بود...مث همیشه خوش تیپ...:دی
اما جالب اینجاست که توو اکثر عکسای دسته جمعی دقیقا همونجایی که بودی عکس سوخته بود و اون تیکه ظاهر نشده بود..یا کسی که عکس میگرفت نصفت رو ننداخته بود...چقدر عجیب بود...حتی اینکه عکسها هم برات سهمی قائل نشدن..اونجا هم حذف شدی....چه برسه به این دنیا...
خیلی حرص درآر بود که ببینم توو اون عکسای دسته جمعی هم حضور داشتی ولی دیده نمیشی..مث مهمونیای الان که متعلق بهشون هستی ولی توشون نیستی....
توو این عکسها هم حسرت دوباره دیدنت موج زد... اونجا هم کنارمون نبودی..........مثل الان....

[solinaz]

خدا جونم خسته شدم
چهار روز پشت سر هم اموزشگاه...
امروز از 7 صبح تا 2
دیروز همین جور
فردا ازمون
+ شنبه ها
سخته،ساعتا برابره با ساعات مدرسه
من باورم نمیشه دارم میرم سوم...چقدر داره زود میگذره!!
میخوام برگردم راهنمایی..من کنکور نمیخوام
امروز زیست و شیمی سال 3 تدریس شد
چقـــــــــــــــــــــدر زشتن کتابای امسال...بخصوص زیستم!(کوچیک و تصاویر کم)با 11 تــــا فصل!یا خدا!!
هیچ رغبتی ندارم برم سمتش
شیمی 3 ،فصل 1 ...خدای من...همش واکنش
ریاضی 3،فصل 1،خدایـــــــــا انالیز...همون فصلی که تو دوم ازش متنفرم بودم
فیزیک 3 رو عشقه فقط
دوز زنگ پشت سر هم امروز شیمی بود،سر زنگ زیست خواب و بازیگوشی
قدر دبیر زیست مدرسمونو دونستم،واااااقعا محشره...
اینجا فقط جزوه مینویسیم ...نمیشه همزمان گوش دادتا اخر تابستون باید تمام درسای اختصاصی سومو بخونم!
دومم هنوز رو هواست..دوره نکردم
با این دبیره متنفر شدم از زیست..امیدوارم با دبیر مدرسم دوباره بتونم خوب پیش برم!!
سر کلاس منو سحر نقاشی میشکیم و...دبیرم خیلی بهمون نگاه میکنه
معلوم نیست حواسا کجاست!!!چشامون بااااز و عین "هـــــ"دو چشم!اما حواسامون..من به شخصه هرزگاهی یه لبخند میزنم دبیره بفهمه مثـــلا دارم گوش میدمبهله بهله
این مال امروزه...
اثری از منو سحر(خدایا مارو به راه راست هدایت کن)

توضیحات :

1. این لک لکه ابتدا این شکلی بوده


2. بعد ، طی چند تا عمل



3. این شکلی شده !!!

[سونای]

اوه دوستان یادم رفت بودا!! مایده عزیز ( ارگان) گفت با فونت درشت بنویسم

که دلش براتون تنگ شده و از همه کسایی که تولدشو تبریک گفتن تشکر کرد و گفت به امید خدا میاد بزودی

[solinaz]

امروز منو ستایش پر زدیم به گذشتــــــــــــه های دور....
زمانی که هنوز مدرسم نرفته بودیم....
با این اهنگا....
این مدت همش رفتم سراغ اهنگای دوران کودکیم...دوست دارم بمیرم حالا...میخوام برگردم عقب
من با اهنگای "چرا"تو برنامه ی رنگین کمون از شبکه 5 زندگی میکردم...هرموقع برنامه شروع میشد من روی تاب میشستم و به اهنگا گوش میکردم!"چرا" رفت!!جاش یه عروسک دیگه اومد!!
اینم چنتا اهنگ ازش
خواهشش میکنم شمام گوش کنید
خعلی قشنگه
http://sound.tebyan.net/newindex.asp...&musicID=86754 لالایی

لا، لالا ، لالا مهتاب اومده بالا موقع خوابه لا!!

http://sound.tebyan.net/newindex.asp...&musicID=86761 دکتر
http://sound.tebyan.net/newindex.asp...&musicID=86756 قطار بچه ها

و خیلی از اهنگای دیگه!!
http://www.aparat.com/v/JdeQZ

[vampiree girl]

من دارم به این فکرمیکنم که چجورمیتونم مثل شماها اینجا پست بزارم !چجوری فعال باشم!!اصلا من تواین سایت گم میشم طرزکارشوبلدنیستم!!
تازه به اینم فکرمیکنم که بایه پیغام خصوصی کمکم میکنین؟؟؟

[parnian 80]

سلام
وااااای خدا نمیتونم دیگه
یاد کسایی که از دست رفتن و یکی بیاد به جاشون...
خیلی سخته چوون هیچ کس نمیتونه جاشو بگیره نه الان نه هیچوقت....