دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 44

موضوع: داستان هاي بچگي خودتو اينجا تعريف كن !!

  1. #21
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    شــَهرسازی
    نوشته ها
    1,502
    ارسال تشکر
    3,632
    دریافت تشکر: 9,836
    قدرت امتیاز دهی
    352
    Array
    ستاره کویر's: جدید11

    پیش فرض پاسخ : داستان هاي بچگي خودتو اينجا تعريف كن !!

    از آنــــــــــــه شــــــــــــــــــــــــ ـرلی که هیچی قشنگتر نبود !!!

    یاد اون قصمتی که دوستش (دیــــانا) مریض شد , واقعا زیبا بـــود
    و چقدر ناراحت کننده , چقدر غصه خوردم!
    رنگین کمونِ 6 رنگ
    -----------------------------
    سوالات مربوط به بخش هنر و شهرسازی
    با ما در ارتباط باشید

  2. 7 کاربر از پست مفید ستاره کویر سپاس کرده اند .


  3. #22
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    شیمی محض
    نوشته ها
    37
    ارسال تشکر
    1,687
    دریافت تشکر: 183
    قدرت امتیاز دهی
    25
    Array

    پیش فرض پاسخ : داستان هاي بچگي خودتو اينجا تعريف كن !!

    كارتون خيلي جالب بود مرسي. فك كنم تنها داستاني كه از مامان بزرگم شنيدم شنگول منگول هپه ي انگور بود يادش بخير منم اين داستانو واسه دوستام تعريف مي كردم با اين تفاوت كه همشو تغيير مي دادم هر روز يه جور واسشون تعريف مي كردم كلي از تخيلاتم مايه ميذاشتم!!!!

  4. 8 کاربر از پست مفید CALCIUM سپاس کرده اند .


  5. #23
    یار همیشگی
    نوشته ها
    4,341
    ارسال تشکر
    10,614
    دریافت تشکر: 19,174
    قدرت امتیاز دهی
    3108
    Array
    تووت فرنگی's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : داستان هاي بچگي خودتو اينجا تعريف كن !!

    آنه شرلی..جودی ابوت
    یادش بخیر
    دلم تنگه پرتقالِ من!


  6. 8 کاربر از پست مفید تووت فرنگی سپاس کرده اند .


  7. #24
    یار همیشگی
    نوشته ها
    4,341
    ارسال تشکر
    10,614
    دریافت تشکر: 19,174
    قدرت امتیاز دهی
    3108
    Array
    تووت فرنگی's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : داستان هاي بچگي خودتو اينجا تعريف كن !!




    نامه دوم جودی به بابالنگ دراز

    اول اكتبر ؛

    بابا لنگ دراز عزیز :


    من كالج رو دوست دارم و تو رو هم دوست دارم به خاطر اینكه منو اینجا فرستادی. خیلی خیلی خوشحالم ، اونقدر هیجان زده ام كه به سختی خوابم میبره . نمی تونی درك كنی چقدر اینجا با " گریر هوم" تفاوت داره . هیچوقت فكر نمی كردم یه توی دنیا یه همچین جایی وجود داشته باشه .متاسفم برای هر كی كه دختر نیست و نمی تونه اینجا بیاد. مطمئنم كالجی كه تو وقتی پسر جوونی بودی و توش درس خوندی اینقدر زیبا نبوده .


    اتاق من بالای یه برج هس كه قبل از اینكه درمانگاه جدید رو بسازن مركز درمانی بیماریهای مسری بود .سه تا دختر دیگه هم توی همین طبقه هستن . یه سال آخری كه عینك می زنه و همیشه از ما میخواد كه كمی ساكت باشیم. و دو سال اولی كه اسمهاشون "سالی مك براید" و "جولیا رالدج پندلتون" هست. "سالی" موهای قرمز و بینی سربالا داره و كمی مهربونه ."جولیا" از یه خونواده درجه یك توی نیویوركه و تا حالا به من توجهی نكرده . اون دو تا اتاقشون یكیه ، اما من و سال آخریه هر كدوم اتاق مستقلی داریم. اصولا سال اول ها نمی تونن اتاق مستقل داشته باشن، اما من بدون اینكه بخوام دارم. شاید مسئول ثبت نام فكر كرده كه درست نباشه كه یه دختر با اصول تربیت شده با یه دختر سر راهی یه اتاق باشن. می بینی چه مزیت هایی داره !


    اتاق من توی ضلع شمال غربی هس كه دو پنجره با یه چشم انداز داره .بعد از هیجده سال زندگی توی خانه بی سرپرستان با بیست و دو هم اتاقی خیلی آرامش بخشه كه تنها باشی . این اولین فرصت برای آشنا شدن با "جروشا ابوت"ـه . فكر كنم داره ازش خوشم میاد. تو چی فكر می كنی؟




    دلم تنگه پرتقالِ من!


  8. 10 کاربر از پست مفید تووت فرنگی سپاس کرده اند .


  9. #25
    دوست آشنا
    نوشته ها
    273
    ارسال تشکر
    1,095
    دریافت تشکر: 1,286
    قدرت امتیاز دهی
    2903
    Array

    پیش فرض پاسخ : داستان هاي بچگي خودتو اينجا تعريف كن !!

    خونه ی مادربزگه هزارتا قصه داره
    خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره
    کنار خونه ی ما همیشه سبزه زاره
    دشتاش پر از بوی گل انجا همش بهاره


    ممولو خیلی دوس داشتم
    ممول دختر مهربون

    از سمندون خیلی وحشت داشتم اما هیچ وخ به روی خودم نمیاوردم و وقتی کسی خونه نبود میرفتم زیر میز نگاش میکردم خدایش بیامرزد



    ایکیوسان
    همیشه میشستم یه جا اداشو درمیاوردم شاید مغزم از هنگی درآد

    فوتبالیست ها
    به کسی نگینا اما شیفته سوباسا بودم و نقشه میکشیدم که یه روزی باهاش ازدواج کنم
    یه کم که گذشت اون پسرهکه ناراحتیه قلبی داشت اومد تو تیمشون سوباسا رو یادم رفت و چسبیدم به اون




    جیمبووووووووووووو جیمبوووووووووووو
    هواپیمای کوچولو
    هروخ میداد میگفتم اه بازم این اومد حوصله م سر میرف اما آهنگشو دوس داشتم


    میو میو عوض میشهههههههههههههه
    هی با خودم جمله شو میگفتم اما تاثیری نداشت



    با خانمان


    سفید برفی و سیندرلا هم که عشقولای من بودن هروخ میرفتم خونه همسایمون پسرش سیندرلا میذاشت با هم میدیدیم




    ناگفته نماند که هیچوخ جادوگر قصه ی سیندرلا نیومد منو عروس کنه

    اینجا رو ببین سندباد




  10. 8 کاربر از پست مفید ستاره ی قطبی سپاس کرده اند .


  11. #26
    دوست آشنا
    نوشته ها
    273
    ارسال تشکر
    1,095
    دریافت تشکر: 1,286
    قدرت امتیاز دهی
    2903
    Array

    پیش فرض پاسخ : داستان هاي بچگي خودتو اينجا تعريف كن !!

    اما قصه و داستان و شعر اونقد بلد بودم که لبریز لبریز بودم
    یه نوار داشتیم که در مورد زندگی یه پیرزن تنها تو جنگل قصه میگفت که با حیوونا دوست بود
    یه قسمت از شعرشو حفظم مینویسم براتون
    این شعرو خانوم خرگوشه برای ننه نقلی میخونه وقتی دلش خیلی پره

    ننه نقلی گل باغ آسمون
    ننه نقلی قصه گوی مهربون
    تو نباشی گلارو کی آب بده
    کی سوال خرگوشو جواب بده
    ننه نقلی تو گلی تو گلدونی
    تو مث غنچه ی پاک بارونی

    ننه جون قصه نگو من دیگه از قصه پرم
    ننه جون بگیر بخواب بذار گیسوهاتو بشمرم
    ننه نقلی تو گلی تو گلدونی
    تو مث غنچه ی پاک بارونی
    ....


    هروخ میرفتیم بیرون یه چند تا کتاب میخریدم میاوردم میخوندم
    یا قبل از رسیدن به سن خوندن شکلاشو نگاه میکردم و بقیه برام میخوندن

    شنل قرمزی...علاءالدین.....گوژپشت نتردام...بی نوایان....پیرمرد و دریا.....قصه های شکسپیر(هملت،رومئو ژولیت).....قصه های خوب برای بچه های خوب.....
    از مجله هاهم که کیهان بچه ها و سروش خوراکم بود
    کتابای ادبیات دانشگاهی پدرم رو هم میخوندم
    که علاقه م به سهراب و نیما و اخوان و مشیری از همونجا شکل گرف
    علاقه ی شدیدی هم به شعرای حافظ داشتم وبا وجود سختی میخوندمشون

  12. 6 کاربر از پست مفید ستاره ی قطبی سپاس کرده اند .


  13. #27
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    شــَهرسازی
    نوشته ها
    1,502
    ارسال تشکر
    3,632
    دریافت تشکر: 9,836
    قدرت امتیاز دهی
    352
    Array
    ستاره کویر's: جدید11

    Talking پاسخ : داستان هاي بچگي خودتو اينجا تعريف كن !!

    وووووووووووووووووووووووای ................... سمـــــــــــــــــــــــ ندووووون...................

    من هنوزم میترسم!!!!!
    رنگین کمونِ 6 رنگ
    -----------------------------
    سوالات مربوط به بخش هنر و شهرسازی
    با ما در ارتباط باشید

  14. 6 کاربر از پست مفید ستاره کویر سپاس کرده اند .


  15. #28
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    باستان شناسي
    نوشته ها
    5,041
    ارسال تشکر
    7,753
    دریافت تشکر: 30,245
    قدرت امتیاز دهی
    891
    Array

    پیش فرض پاسخ : داستان هاي بچگي خودتو اينجا تعريف كن !!

    من هميشه عاشق كارتون و داستان هاي ماركوپلو بودم ...
    اخرش هم خودم مل ماركوپلو شدم ي باستان شناس كه هميشه كوه پشتي خودش هميشه همراه داره !

    و چوبين كه هميشه دنيال ماجرا جويي بود مثل الان خودم هستتتتتتتتت








    هرگز زانو نخواهم زد،حتی اگر سقف آسمان کوتاهتر از قامتم باشد.

    "
    کوروش بزرگ"


  16. 4 کاربر از پست مفید باستان شناس سپاس کرده اند .


  17. #29
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    نمیدونم
    نوشته ها
    83
    ارسال تشکر
    561
    دریافت تشکر: 117
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : داستان هاي بچگي خودتو اينجا تعريف كن !!

    آخر قصه منو همون اول لو دادند... هنگامی که گفتند یکی بود و یکی نبود
    همیشه کسانی هستند که نمیخواهند پرواز تو رو ببینند،به پرواز فکر کن نه به آنها ... .

  18. 2 کاربر از پست مفید mehran_7418 سپاس کرده اند .


  19. #30
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    روانشناسی بالینی
    نوشته ها
    6,602
    ارسال تشکر
    29,978
    دریافت تشکر: 25,422
    قدرت امتیاز دهی
    43643
    Array
    نارون1's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : داستان هاي بچگي خودتو اينجا تعريف كن !!

    من هاج زنبور عسل و بی خانمان رو خیلی دوست دارم ندارین ؟///

    اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاكَ وَ أَسْعِدْنِي بِتَقْوَاكَ
    مجلـــه رویش ذهــن


  20. 2 کاربر از پست مفید نارون1 سپاس کرده اند .


صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مقاله: ساختار پست هاي فشار قوی
    توسط BEN HOR در انجمن برق صنعتی و قدرت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 16th April 2011, 05:25 PM
  2. مهندسي صنايع جه تخصصي است؟
    توسط nika6749 در انجمن سایر موضوعات مهندسی صنایع
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st September 2010, 06:54 PM
  3. انرژي هاي پاك و ضرورت توسعه آن
    توسط ریپورتر در انجمن سایر موضوعات مهندسی عمران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 3rd May 2009, 09:27 AM
  4. معرفی: آنتو‌ن پاولوويچ چخوف
    توسط diamonds55 در انجمن مشاهیر ادبی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st January 2009, 04:45 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •