در اوایل قرن 19 میلادی و زمان پادشاهی فتحعلی شاه قاجار كه همزمان با امپراطوری ناپلئون بناپارت در فرانسه بود، توجه دنیای غرب به سوی مشرق زمین جلب شد و سلسله قاجاریه نیز متعاقباً باب روابطی را كه زمان صفویه با غرب آغاز شده بود گسترش داد.
عباس میرزانایب السلطنه در سال 1226 هـ. ق(1188 هـ. ش) و پس ا زاو محمدشاه گروهی را به منظور كسب دانشهای جدید مغرب زمین به اروپا اعزام نمودند. محصلین اعزامی پس از كسب دانش و مراجعت به كشور یا در خدمت دربار قرار میگرفتند و یا در مجالس شخصی به تربیت شاگردان میپرداختند. این نابسامانی تا زمان سلطنت ناصرالدین شاه و صدارت میرزاتقیخان امیركبیر ادامه داشت. در سال 1266 هـ. ق (1228 هـ. ق) میرزاتقیخان امیركبیر صدراعظم بزرگ ایران فرمان داد در گوشهای ا زارك شاهی تهران بنای مدرسهای را به سبك مدارس عالی اروپا به نام دارالفنون آغاز نمایند.
اندیشه امیركبیر در تأسیس دارالفنون نتیجه مجموع آموختههای او بود. وی آكادمی و مدرسههای مختلف روسیه را دیده بود و در كتاب جهاننمای جدید كه به ابتكار و زیر نظر خودش ترجمه و تدوین شده بود، شرح دارالعلمهای همه كشورهای غربی را در رشتههای گوناگون علم و هنر با آمار شاگردان آنها خوانده بود و از بنیادهای فرهنگی دنیای جدید خبر داشت.
سنگ بنای دارالفنون در اوائل 1266هـ.ق در زمینی واقع در شمال شرقی ارك سلطنتی كه پیش از آن سربازخانه بود نهاده شد. نقشه آن را میرزارضای مهندس كه در زمان عباس میرزا برای تحصیل به انگلستان رفته بود كشید و محمدتقی خان، معمار باشی دولت آن را ساخت.
ساختمان قسمت شرقی دارالفنون تا اواخر 1267 هـ.ق به انجام رسید و مورد استفاده قرار گرفت و بقیه آن تا اوائل 1269 هـ. ق پایان یافت. چهار طرف مدرسه را پنجاه اطاق “منقش مذهب” هر كدام به طول و عرض چهار ذرع ساخته جلو آنها را ایوانهای وسیع بنا نمودند.
در گوشه شمال شرقی تالار تئاتر احداث شد. در ورودی دارالفنون به طرف خیابان ارك “باب همایون“ باز میشد. در كنونی آن در خیابان ناصر خسرو به سال 1292 هـ.ق (1254 هـ.ق) ساخته شد و مدتها پس ا زاجرای ساختمان اولیه، قسمتهای دیگری به آن افزوده گشت.
در حالی كه حدود یكماه از آغاز ساختمان مدرسه میگذشت، امیركبیر ژان داودخان مترجم اول دولت را در شوال 1266 هـ.ق برای استخدام 6 نفر معلم به شرح زیر به اتریش فرستاد:
معلم پیاده نظام
یك نفر
معلم سواره نظام
یك نفر
معلم توپخانه
یك نفر
معلم طب و جراحی
یك نفر
معلم علم مهندسی
یك نفر
معلم علم معادن
یك نفر
نظر امیر كبیر آن بود كه معلمان خارجی باید از مداخله در امور سیاسی مملكت خودداری نمایند و تنها به كار تدریس بپردازند. به همین ملاحظه با استخدام معلمین روسی و انگلیسی و فرانسوی مخالف بود و مایل بود كه معلمین مورد نظر خود را از اتریش،كه در امور داخلی ایران دخالت نمینمود استخدام نماید.
پس از چندی امیركبیر سه نفر دیگر را به گروه شش نفری فوقالذكر افزودیك نفر داروساز جهت تعلیم فیزیك، كیمیای فرنگی (شیمی) و داروسازی و دو نفر معدنچی كه بتوانند در معادن كار كنند و یا به اصطلاح سركارگر خبره باشند.
ترتیب كار استخدام هفت معلم انجام گرفت مگر دو معدنچی كه برای كار در معادن در نظر گرفته شده بودند. ژان داودخان با هر كدام قرارنامه جداگانهای در 12 شوال 1267 (10/اوت 1851) امضاء نمود ومدت خدمت هر یك را پنج سال و حقوق سالانه هر كدام را حدود ششصد تومان معین نمود وبرای مخارج رفت و آمد هر كدام نیز چهار صدتومان در نظر گرفت.
هفت معلمی كه به این ترتیب از اتریش استخدام گردیدند از این قرارند:
1-كاپیتان زاتی
معلم مهندسی
2- كاپیتان گومنز
معلم پیاده نظام و تاكتیك نظامی
3- نایب اول كرزیز
معلم توپخانه
4- نایب اول نمیرو
معلم سواره نظام
5-چارنوتا
معلم معدن شناسی
6- دكتر پولاك
معلم طب و جراحی و تشریح
7- فكتی
معلم علوم طبیعی وداروسازی
از عده فوق گومنز و نمیرو قبلاً به ایران رسیده بودند و بقیه در 27 محرم 1268 هـ.ق (24 نوامبر 1851) یعنی دو روز پس از عزل امیركبیر همراه ژان داودخان از طریق قسطنطنیه، طرابوزان و ارمنستان پس از تحمل مشقات فراوان وارد تهران شدند. دكتر پولاك در وضعیتمعلمان اتریشی مینویسد: “ما در 24 نوامبر 1851 وارد تهران شدیم ْ پذیرائی سردی از ما نمودند. احدی به استقبال ما نیامد. اندكی بعد خبردار شدیم كه در این میانه اوضاع تغییر یافته و میرزاتقی خان مغضوب گردیده است”.
امیركبیر برای تكمیل عده استادان و تنظیم برنامه درسهای دارالفنون از میان اتباع فرنگی كه در خدمت دولت بودند و هئیت مترجمان دولتی و نیز از ایرانیانی كه در فرنگستان درس خوانده بودند كسانی كه برای تدریس و یا مترجمی معلمان خارجی برگزید، از آنجمله بودند: سرهنگ مطراتسو ایتالیائی، دكتر شلیمر هلندی، ریشاردخان فرانسوی، آندرهنمساوی، میرزاملكم اصفهانی، میرزامحسن، میرزاعبدالرسول، میرزازكی علیآبادی ،میرزاآقای تبریزی و محمدحسن خان قاجار.
امیركبیر مقدمات افتتاح دارالفنون را فراهم ساخت و میرزامحمدعلی خان وزیر امور خارجه را كه با وضع اروپا آشنا بود به سمت ریاست آن برگزید. نخست در نظر بود كه سینفر شاگرد 14 تا 16 ساله در مدرسه پذیرفته شوند، اما این عده در اولین سال افتتاح از 100 نفر تجاوز نمود. متأسفانه امیركبیر بنیانگذار دارالفنون یك ماه قبل از افتتاح مدرسهمعزول شد و فرصت نیافت برنامه وسیع خود را شخصاً دنبال كندمدرسه دارالفنون روز یكشنبه پنج ربیعالاول 1368 (سیزده روز پیش از كشته شدن امیركبیر) رسماً گشایش یافت. بدین ترتیب بیست سال پیش از تأسیس دارالفنون توكیو وسه سال پس از تأسیس دارالفنون اسلامبول، دارالفنون ایران به دست صدراعظم بزرگایران، میرزاتقی خان امیركبیر ایجاد شد. اولین رئیس مدرسه میرزامحمد علی خان یك ماه ونیم پس از افتتاح مدرسه در تاریخ 18 ربیعالثانی 1268 فوت نمود و عزیزخان آجودان با شی به آن مقام انتخاب گردید. نظامت مدرسه را نیز رضاقلی خان هدایت به عهده داشت .
مدرسه دارالفنون ابتدا جزء تشكیلات دربار بود و رئیس مدرسه با حمایت و زیر نظر شخص شاه در كلیه امور مدرسه استقلال كامل داشت و معلمین با اجازه شاه عزل و نصب میشدند. این مدرسه تا چهار سال پس از افتتاح زیر نظر یكی از شاهزادگان و یا رجال درباری اداره میشد و از آن پس زیر نظر وزارت علوم كه اولین وزیر آن اعتضاد السلطنه بودقرار گرفت.
بودجه دارالفنون در سال تأسیس 7750 تومان بود (در آن زمان یك لیره انگلیسی دو تومان ارزش داشت) و در سال 1307 هـ.ق بودجه آن را 30000 تومان نوشتهاند که در اینموقع یك لیره انگلیسی سه تومان ارزش داشته است.
رشتههای درسی مدرسه دارالفنون
رشتههای درسی مدرسه دارالفنون و تعداد شاگردان آن در بدو تأسیس به قرار زیر بوده و هر رشته در مكان خاصی از ساختمان مستقر بوده است:
§رشته مهندسی 12 نفر
§رشته طب و جراحی 20 نفر
§رشته فیزیك و شیمی و داروسازی 7 نفر
§رشته معدن شناسی 5 نفر
§رشته توپخانه 26 نفر
§رشته پیادهنظام 39 نفر
§رشته سواره نظام 5 نفر
§جمع 114 نفر
§در سال 1307 هـ.ق كه لرد كرزن به ایران آمد، عده شاگردان را 387 نفر به قرار زیر ثبت كرده است:
§رشتههای سه گانه: توپخانه، پیادهنظام و سواره نظام 75 نفر
§رشتههای مختلف علم و فن 140 نفر
§رشتههای زبان فرانسه 45 نفر
§رشته زبان انگلیسی 37 نفر
§رشته زبان روسی 10 نفر
§رشته نقشهكشی (نقشهبرداری) 80 نفر
§جمع 387 نفر
شاگردان شعبههای مختلف دارالفنون، لباس مخصوص به خود داشتند و با اجازه شاه به مدرسه راه مییافتند. سالی دو دست لباس تابستانی و زمستانی به رایگان به آنها داده میشد ونهار را نیز به خرج مدرسه در آنجا میخوردند. شاگردان كمك هزینه تحصیلی یا مقرری دریافت میكردند و به شاگردان خوب انعام نیز داده میشد، ولی مقرری شاگردان از سال 1276 هـ.ش قطع شد. مدرسه، طبیب مخصوص نیز برای درمان شاگردان گمارده بود.
دوره مدرسه دارالفنون
پس از پایان دوره تحصیلی هر رشته از محصلین امتحان به عمل میآمد و در صورت توفیق نام آنان جزو فارغالتحصیلان آن رشته اعلام میشد. جشن فارغالتحصیلی رشتههای درسی با مراسم خاصی برگزار میشد و شخص شاه فرمان (دانشنامه) فارغالتحصیلان را به آنها میداد و این جشن با عنوان “سلام امتحان” شهرت داشت. با در نظر گرفتن اینكه اولین سلام امتحان در سال 1275 هـ.ق (1135 هـ.ش) برگزار شد، دوره مدرسه را برای رشته طب میتوان هفت سال دانست.
دانشنامه فارغالتحصیلان مدرسه غالباً عبارت از حكمی بود كه سه مطلب فراغت از تحصیل، دریافت یك قطعه نشان طلا و تعیین شغل و حقوق در آن گنجانده میشد. در مدرسه دارالفنون علاوه بر دروس اساسی درس زبان خارجه برای كلیه شاگردان اجباری بود و سه زبان فرانسه، انگلیسی و روسی تدریس میشده است.
سازمان آموزشی دارالفنون نظیر سازمان دانشگاهها بود و اداره هر درس با یك نفر استاد (بنام استادكرسی) و یك یا چند نفر دانشیار با عنوان خلیفه بود كه سمت معاونت او را داشتند. استادان ابتدا از میان اروپائیها و خلیفهها از میان فارغالتحصیلان مدرسه انتخاب میشدند.
دوران فترت
با عزل و كشته شدن امیركبیر بنیانگذار دارالفنون، هرچند برنامه توسعه مدرسه راساً بدست او انجام نپذیرفت، ولی آرزوی او عملی گردید و مدرسه بتدریج به سوی قدرت معنوی صعود نمود. لكن در زمانی كه حدود 40 سال از فعالیت این مدرسه میگذشت اقدامات تند و افراطی افرادی نظیر ملكم خان ذهن شاه را نسبت به دارالفنون تیره كرد و مدرسه به سرعت رو به زوال رفت و در پایان پنجاهمین سال تأسیس مدرسه از این مؤسسه جز نام چیزی باقی نماند.
تجدید حیات دارالفنون
پس از انقلاب مشروطیت و با ورود معلمین فرانسوی به ایران، اقدامات اساسی برای نجات این مركز علمی مجدداً آغاز گردید و برنامه نخستین معلمین اتریشی این مدرسه دنبال شد. برنامه و آییننامه تنظیمی آنها حدود یك ماه و نیم پس از صدور فرمان مشروطیت (سال 1285 هـ.ش) در چاپخانه فارس به طبع رسید. در واقع این اقدام به موقع، دارالفنون را از سقوط حتمی نجات داد. به موجب این آییننامه، سال تحصیلی از شهریور هر سال آغاز و در خرداد ماه سال بعد پایان مییافت.
از محرم سال 1337 هـ.ق (آبان 1297 هـ.ش) رشته طب از دارلفنون جدا شد و به صورت مدرسة مستقلی در آمد و دكتر لقمان الدوله ادهم به ریاست آن انتخاب شد. قسمت نظام نیز در سال 1301 شمسی به عمارت امیریه متعلق به كامران میرزا نایب السلطنه (كه بعد از میرزاتقی خان فراهانی لقب امیركبیر به ا وداده شد) منتقل گردید و از دارالفنون مجزا شد و رفته رفته مدرسهای كه اساس تحصیلات جدید در ایران و به منزله دانشگاه و مركز تعلیم علوم و فنون جدید و مورد نیاز ایران بود به صورت دبیرستانی در آمد.
منبع : http://afraziranshenasi.blogfa.com
علاقه مندی ها (Bookmarks)