دخترك آرام و باحوصله سینمای ایران درباره درخشش‌اش سال 89 می‌گوید: اگر اكران هیچ همزمان نمی‌شد با طلا و مس و قبل از آن هم تنها دو بار زندگی می‌كنیم با یك وقفه 2 ساله اكران نمی‌شد... …


امسال، سال ما بود
گفت وگوهایی با جوان های موفق عرصه سینما كه با احتساب بهار، تابستان، پاییز و زمستان، به نوعی می توان سال 89 را سال آنها به حساب آورد و به پای آنها نوشت.


هنوز عاشق تئاترم
در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر، در حالی كه همگان منتظر بودند تا جایزه بهترین بازیگر مرد به حمید فرخ نژاد برسد، قرائت نام محسن طنابنده انگار همه نگاه ها را از سمتی به سمت دیگر برگرداند و خیلی از منتقدان و تماشاگران، تازه در اختتامیه فهمیدند آنقدر محو حضور فرخ نژاد شده اند كه بازی فوق العاده و تاثیرگذار طنابنده در «هفت دقیقه تا پاییز» را نادیده گرفته اند. عكس العمل او در پلان بیمارستان زمانی كه می فهمد دخترش مرده یا سكانس چپ كردن ماشین و تلاش او برای بیرون آوردن بچه ها را به یاد بیاورید! طنابنده ساكت و آرام بعد از دریافت جایزه، با همان صراحت و صداقت معمول خودش گفت: با احترام به حمید فرخ نژاد، خودم را لایق این جایزه می دانم. انصافا خوب بازی كردم.
اكران نزدیك به هم «هفت دقیقه تا پاییز» و «سن پطرزبورگ» در سال 89 و همچنین دریافت دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد در جشنواره بیست و نهم باعث شد تا موفقیت های او در سال 89 كامل شود و ما او را بیشتر در مقام یك بازیگر باور كنیم؛ هرچند او قبل از اینها تجربیاتی در فیلمنامه نویسی داشت، اما مدتی طول كشید تا تجربه بازی در تئاتر را با خودش به پرده سینما بیاورد.
با طنابنده كه صحبت می كنید مطمئن می شوید بدون ویرایش و كاملا صادقانه حرف می زند. او می گوید: شاید بازیگری را بیشتر دوست داشته باشم اما برای نویسندگی هم به همان میزان ارزش قائلم، ولی تئاتر چیز دیگری است. من هنوز هم مثل روزهای اول، عاشق تئاتر هستم. مگر می شود از یاد ببرم روزهایی را كه در سرمای زمستان از میدان راه آهن تا چهارراه ولیعصر (تئاتر شهر) پای پیاده می رفتم و در مسیر راه نقشم را تمرین می كردم. یادم نمی رود سال 77 را كه عضو گروه تئاتر محمد طاهری بودم و 3 سال برای اجرا در یك نمایش تمرین كردم و 16 كیلو وزن كم كردم. حالا دیگر دستم آمده كه چطور بازی كنم تا در مقابل دوربین طبیعی و درست به نظر بیاید. این نتیجه تمرین های سخت در روزهای خوب تئاتر است.
ما دیگر نمی دانیم یك بازیگر غیر از این كه 2 سال متوالی در جشنواره برنده عنوان بهترین بازیگر شود و 2 فیلم خوب و قابل تایید از او به فاصله كمی از هم اكران شود، باید چه به دست بیاورد كه بشود او را موفق نامید. محسن طنابنده هنوز خودش را جزو جوان های موفق سال 89 نمی داند، اما به هرحال امیدواریم سال 90 برایش حتی بهتر از اینها باشد.


پله پله تا سیمرغ
اگر چه بین اهالی تئاتر همیشه جزو 5 بازیگر زن برگزیده بود، اما خیلی طول كشید تا تردیدهایش را كنار بگذارد و تصمیم قطعی اش را برای ورود به عرصه تصویر بگیرد. با این حال با اولین حضور پررنگ و جدی اش در سریال زیر تیغ خوش درخشید و همه اطمینان پیدا كردند كه آینده روشنی در سینما پیش رو دارد. پیش بینی ها درست از آب درآمد. نگار جواهریان در زمان كوتاهی توانست جای خودش را در سینمای ایران پیدا كند و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر را از آن خود كند. اكران فیلم های «طلا ومس»، «هیچ» و «تنها دو بار زندگی می كنیم» در سالی كه گذشت، نوید حضور یك چهره جوان، متفاوت و مستعد دیگر را به سینمای كشورمان می داد، چهره ای كه بسیاری از منتقدان و سینماگران او را معتمدآریایی دیگر نامیدند.
دخترك آرام و باحوصله سینمای ایران درباره درخشش اش سال 89 می گوید: اگر اكران هیچ همزمان نمی شد با طلا و مس و قبل از آن هم تنها دو بار زندگی می كنیم با یك وقفه 2 ساله اكران نمی شد، این طور كه الان دیده شدم به چشم نمی آمدم. وقتی به او گفتیم این خوش شانسی بزرگی است كه یك بازیگر جوان و تازه نفس با اولین هایش دیده شود، جواب داد: بازیگر به هرحال دیده می شود، خوب، بد یا متوسط. مهم این است كه منتظر ننشیند تا یك نقش متفاوت و خاص به او پیشنهاد شود، بلكه سعی كند در همان نقش هایی كه دارد خوب دیده شود. ممكن است این تنها فرصت او باشد.
نگار جواهریان خودش هم سال 89 را نسبتا سال آرام تر و موفق تری می داند، ضمن این كه تجربه حضور در «اینجا بدون من» بهرام توكلی و «یك حبه قند» رضا میركریمی كه هر دو در جشنواره امسال به نمایش درآمدند و بودن در كنار یك تیم كاملا حرفه ای را از بهترین اتفاقات سالی كه گذشت می داند.


همیشه جوان، همیشه موفق
رامبد جوان
به لحاظ انرژی مضاعف و روحیه طنازی اش همیشه به چشم آمده و از اولین روزهای كاری اش از بازی در «خانه سبز» گرفته تا «كت جادویی» و اجرای تلویزیونی و كارگردانی سریال «گمگشته»، همیشه موفقیت برای خودش كسب كرده است، اما حضور در عرصه سینما آن هم با 2 فیلم متوالی در یك سال، در حوزه طنز كه سینمای ما در آن بشدت ضعف دارد، آن هم موفق.... چیز دیگری است. همه فكر می كردند او پس از سریال «مسافران» به یك استراحت طولانی مدت خواهد رفت، اما با فیلم «پسر آدم، دختر حوا» توانست گیشه های سینما را تا حدودی تكان دهد.
در جشنواره بیست و نهم نیز با فیلم «ورود آقایان ممنوع» همگان را به آینده سینمای طنز امیدوار كرد، طنزی سالم به دور از هجویات و لودگی. ورود آقایان ممنوع حتی توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را نیز نصیب ویشكا آسایش كند.
رامبد جوان، روحیه خستگی ناپذیری دارد و هرگز خودش را محدود نمی كند. شاید این یكی از رموز موفقیتش باشد. خودش در رابطه با كار طنز می گوید: من دوست دارم در همه زمینه ها و ژانرها كار كنم، اما به نظرم طنز نیازجدی و امروزی مردم ماست، در ضمن كار سختی است كه بتوانید به مردم یك كار خوب ارائه دهید و در عین حال آنها را بخندانید. اگر توانستید این كار را انجام دهید یكی از ارزشمندترین رفتارهای بشری را انجام داده اید. او به طنز بسیار معتقد است، آنقدر كه می گوید: كوتاه ترین فاصله بین 2 نفر لبخند است. جوان كه گویی خودش هم از نتیجه كار آخرش یعنی ورود آقایان ممنوع راضی به نظر می رسد، می گوید: همیشه كارگردانی را بیشتر از بازیگری دوست داشته ام، اگرچه دردسرهای كارگردانی بیشتر است اما احتمالا من خودآزاری دارم