دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 3 از 94 نخستنخست 1234567891011121353 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 939

موضوع: زیبا سلام

  1. #21
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    455
    ارسال تشکر
    3,661
    دریافت تشکر: 2,893
    قدرت امتیاز دهی
    1141
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    چه در دل ِ من
    چه در سر ِ تو
    من از تو رسیدم به باور ِ تو
    تو بودی و من ، به گریه نشستم برابر ِ تو
    به خاطر تو
    به گریه نشستم
    بگو چه کنم …
    با تو ، شوری در جان
    بی تو ، جانی ویران
    از این ، زخم ِ پنهان
    می میرم …
    نامت در من باران
    یادت در دل طوفان
    با تو ، امشب پایان
    می گیرم …
    نه بی تو سکوت
    نه بی تو سخن
    به یاد ِ تو بودم
    به یاد ِ تو من
    ببین غم ِ تو رسیده به جان و دویده به تن
    ببین غم ِ تو رسیده به جانم ،
    بگو چه کنم…
    غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...

  2. 5 کاربر از پست مفید mohammad.persia سپاس کرده اند .


  3. #22
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    455
    ارسال تشکر
    3,661
    دریافت تشکر: 2,893
    قدرت امتیاز دهی
    1141
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    من ندانم به نگاه تو چه رازیست نهان
    که من آن راز توان دیدن و گفتن نتوان
    که شنیده است نهانی که درآید در چشم
    یا که دیده است پدیدی که نیاید به زبان
    یک جهان راز در آمیخته داری به نگاه
    در دو چشم تو فرو خفته مگر راز جهان
    چو بسویم نگری لرزم و با خود گویم
    که جهانی است پر از راز بسویم نگران
    چه جهانیست جهان ،نگه آنجا كه بود
    از بد و نیك جهان هر چه بجویند نشان
    گه ازو داد، پدید آید و گاهی بیداد
    گه ازو درد همی خیزد و گاهی درمان
    نگه مادر پر مهر، نمودی از این
    نگه دشمن پر كینه، نشانی از آن
    گه نمایندة مستی و زبونیست نگاه
    گه فرستادة فر و هنر و تاب و توان
    بس که در راز جهان فرو ماندستم
    شوم از دیدن همراز جهان سرگردان
    یاد پر مهر نگاه تو در آن روز نخست
    نرود از دل من تا نرود از تن جان
    چون شدم شیفته روی تو ، از شرم مرا
    بر لب آوردن آن شیفتگی بود گران
    نارسیده به زبان ، شرم رسیدی به سخن
    لرزه افتادی هم بر لب و هم بر دندان
    من فرو مانده در اندیشه که ناگاه نگاه
    کرد دشوارترین کار ، بزودی آسان
    تو به پاسخ نگهی کردی و در چشم زدن
    گفتنی گفته شد و بسته شد آنگه پیمان
    من برآنم که یکی روز رسد در گیتی
    که پراکنده شود کاخ سخن را بنیان
    به نگاهی همه گویند به هم راز درون
    وندر آن روز رسد روز سخن را پایان
    به نگه نامه نویسند و بخوانند سرود
    هم بخندند و بگریند و برآرند فغان
    بنگارند نشانهای نگه در دفتر
    تا نگهنامه چو شهنامه شود جاویدان
    خواهم آن دم كه نگه جای سخن گیرد و من
    دیده را برشده بینم به سر تخت زبان
    من مگر با تو نگفتم سخن خود به نگاه
    تو مگر پاسخم از مهر ندادی چونان ؟
    بود آن پرسش و پاسخ همه در پرتو مهر
    ور نه این راز بماندی به میانه پنهان
    مردمان نیز توانند سخن گفت به چشم
    گر سپارند ره مهر هماره همگان
    بی گمان مهر در آینده بگیرد ، گیتی
    چیره بر اهرمن خیره سر آید یزدان
    به نگه باز نما هر چه در اندیشة توست
    چو زبان نگهت هست به زیر فرمان
    ای كه از گوش و زبان ناشنوا بودی و گنگ
    زندگی نو كن و بستان ز گذشته تاوان
    با نگه بشنو و برخوان و بسنج و بشناس
    سخن و نامه و داد و ستم و سود و زیان
    گوهر خود بنما تا گهری همچو تورا
    به گهر مادر گیتی نفروشد ارزان
    غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...

  4. 5 کاربر از پست مفید mohammad.persia سپاس کرده اند .


  5. #23
    یار همراه
    نوشته ها
    2,180
    ارسال تشکر
    4,649
    دریافت تشکر: 6,043
    قدرت امتیاز دهی
    7689
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    محو تا دوردست
    همه آب است و سراب
    تا کجا باید ساخت
    قلعه از خاک و صدف, مملو از یکی هدف
    تا به تو خواهد گفت عشق را عاشق باش, قلعه ی تو نشود خانه خراب!
    قلم تو نشود نقش بر آب!
    گویی این آب روان همه جا یکسان نیست, گوشه ای از دنیا
    صاف است و زلال و آرام
    ساحلی دیگر را طوفانیست
    نشود کردش رام
    زندگی یعنی این...تقدیر همان است و زمان هم همین
    تا بخندی بر او دلشاد است, خانه ات آباد است
    ناکجا آبادی از سیل طغیانگر این آب بسوخت
    لب به هم دوخت و مهربانی را
    تکه ای عشق و شایانی رابه زروزیور دنیافروخت
    یاد من باشد در کهن بوم سراب
    قلعه را محکم و استوار سازم, نشوم خانه خراب!
    نرود تا دوردست
    ز رنج زیستن آوازم
    یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون

  6. 5 کاربر از پست مفید *alien* سپاس کرده اند .


  7. #24
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    455
    ارسال تشکر
    3,661
    دریافت تشکر: 2,893
    قدرت امتیاز دهی
    1141
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم،

    چه خودخواهانه

    تنهايي عاشقي ميکني!!!!

    و من چه مظلومانه عشق را سکوت ميکنم،

    به سادگي يک رهگذر

    عشق مي ورزي

    سخن شيرين ميگويي

    ولي فردا راهت را گم ميکني،

    هر روز پنجره را باز ميکنم

    به آسمان مينگرم

    گاهي خورشيد را ميبينم

    و شايد تورا!!!!

    حتي نميدانم خانه ات کجاست

    به روي همه در باز ميکني

    و با نگاهي و لبخندي دررا ميبندي،

    تو آمدي عاشق باشي ولي رفتن را خود بمن آموختي

    تو آمدي به ديدارم که تا هروقت دلت خواست مرا ببيند،

    ولي دلت دروغ ميگفت!!!

    چشمهايم صبور شده اند

    وقتي که باور کردند چشمهايت باور کردني نيست،

    در فصل بهار سال نو در خانه تکانيه دلت

    عشق کهنه شعرهايم را دور بريز،

    ديوار فاصله ها بسيار بلند است

    و من هرروز صدايت ميکنم

    در شلوغي ايستگاه دلت

    صدايم را نميشنوي،

    دلم اول آشنايي غربت را فهميد

    و به روياها رفت و اين حادثه نهان شد

    بيصدا شد

    و غريبانه فراموش شد
    باز هم احساس کرده اي که شايد من هستم
    غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...

  8. 6 کاربر از پست مفید mohammad.persia سپاس کرده اند .


  9. #25
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    455
    ارسال تشکر
    3,661
    دریافت تشکر: 2,893
    قدرت امتیاز دهی
    1141
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    آسمان را بنگر كه هنوز بعد صد ها شب و روز
    مثل آن روز نخست
    گرم و آبي پر از مهر به ما مي خندد

    يا زميني را كه دلش از سردي شب هاي خزان
    نه شكست و نه گرفت
    بلكه از عاطفه لبريز شد و
    نفسي از سر اميد كشيد
    و در آغاز بهار دشتي از ياس سپيد زير پاهامان ريخت
    تا بگويد كه هنوز پر از امنيت و احساس خداست
    ماه من غصه چرا
    تو مرا داري و من
    هر شب و روز
    آرزويم همه خوشبختي توست
    ماه من دل به غم دادن و از ياس سخن ها گفتن
    كار آن هايي نيست كه خدا را دارند
    ماه من غم و اندوه اگر هم روزي مثل باران باريد
    يا دل شيشه اي ات از لب پنجره ي عشق، زمين خورد و شكست
    با نگاهت به خدا چتر شادي وا كن
    و بگو با دل خود كه خدا هست خدا هست
    او هماني است كه در تارترين لحظه ي شب
    راه نوراني اميد نشانم مي داد
    او هماني است كه دلش مي خواهد
    همه زندگي ام غرق شادي باشد
    ماه من غصه اگر هست بگو تا باشد
    معني خوشبختي، بودن اندوه هست
    اين همه غصه و غم اين همه شادي و شور
    چه بخواهي و چه نه، ميوه ي يك باغ اند
    همه را با هم و با عشق بچين
    ولي از ياد مبر پشت هر كوه بلند
    سبزه زاري است پر از ياد خدا
    و در آن باز كسي مي خواند
    كه خدا هست خدا هست و چرا غصه؟
    پشت هر کوه بلند ، سبزه زاری است پر از یاد خدا !
    و در آن باز کسی می خواند ، که خدا هست ، خدا هست
    چرا غصه ؟! چرا؟
    خدا هست...

    غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...

  10. 8 کاربر از پست مفید mohammad.persia سپاس کرده اند .


  11. #26
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    کارشناسی کامپیوتر نرم افزار
    نوشته ها
    1,167
    ارسال تشکر
    2,113
    دریافت تشکر: 2,967
    قدرت امتیاز دهی
    44
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    از خدا دلخوری، از آدمها هم.
    دعا که می کنی مستجاب نمی شود، نفرینت هم نمی گیرد
    با خدا قهر می کنی...سرت رو پایین می اندازی...پشتت رو به زندگی می کنی...می ری جایی که او نباشه...
    فکر می کنی نگاهت نمی کنه،فکر میکنی رهات کرده و اینجاست که زندگی ماهی بزرگی میشه و تورو می بلعه!
    دلت می خواد داد بزنی؟ آره ..می دونم...
    توی این زمونه داد زدن و فریاد کشیدن برات شده یه آرزو...
    اما، آلودگی صوتی زیاد شده...این کارها بده...
    بغض کردی؟ - خوب مجبوری قورتش بدی چون این یک قانونه...
    کسی نمی فهمه چی میگی؟ -اشکالی نداره چون تو این دنیا،درک واژه هات به اندازه دوتا بسته ماکارونی نمی ارزه...
    دلت سبک شد؟
    حالا می تونی تا همیشه،ته تنهایی این اقیانوس بر دیواره های تاریک جایی که گیر کرده ای بکوبی
    و لعنت کنی!
    یا شاید این تنهایی بزرگ ،این بی کسی،این گم شدن و دربه دری به یادت بیاره که نه تنهایی و نه بی کس.
    شاید به یاد بیاری که او هست ،ته این دریا و توی شکم تاریک ماهی!
    اونوقت دوباره صداش کنی،ماهی بالا می آد و بالات مییاره
    دوباره ساحل و...دوباره آفتاب....
    ای مهربان.... خدا منتظر است،
    از همان جا که هستی صدایش کن!
    uody

  12. 4 کاربر از پست مفید uody سپاس کرده اند .


  13. #27
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    کارشناسی کامپیوتر نرم افزار
    نوشته ها
    1,167
    ارسال تشکر
    2,113
    دریافت تشکر: 2,967
    قدرت امتیاز دهی
    44
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    دلت گرفته ؟
    میدانم که گرفته.
    میدانم که بغضی سنگین بر دیوار گلویت مشت میکوبد.
    میدانم صدای گریه ات را درون سرت میشنوی .
    میدانم میخواهی سرت را بر شانه ای بگذاری میدانم امشب باز خاطراتش به خانه ی دلت سر زده .
    میدانم باز امشب چشمانت تر است میدانم باز امشب دلت تنهایی می خواهد میدانم میخواهی با صدای بلند گریه کنی .من نیز امشب دلم گرفته میخواهم به خانه خدا سر بزنم بازم من حرف بزنم بازم اون گوش کنه و سکوت کنه کاری کنه که من حق بجانب بشم .
    بگم خدا چرا عشق و افریدی که خیانت پدید بیاد
    چرا زندگی دادی که مرگ باشه
    چرا دل رو دادی که بگیره
    چرا اشک رو دادی که جاری بشه
    چرا وصال رو افریدی که جدائی همراهش بیاد چرا ؟
    چرا؟ چرا؟
    بعد سرم رو زیر لحاف کنم و دهنم رو روی بالش فشاربدم که صدای گریه هامو کسی نشنوه اما جای سیاهی های روی بالشم شاهد گریه های منند .امشب من رو کنار خودت تصور کن سرت رو بزار روی سینه ام و ببارببارو باز ببار بلند گریه کن فریاد بزن بگذار منم گریه کنم بگذار من هم جرات کنم فریاد بزنم شاید اینجوری عشقی تو قلب بعضی ها خفته بیدار بشه ...
    uody

  14. 6 کاربر از پست مفید uody سپاس کرده اند .


  15. #28
    یار همراه
    نوشته ها
    2,180
    ارسال تشکر
    4,649
    دریافت تشکر: 6,043
    قدرت امتیاز دهی
    7689
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    لای تقــــــــویم دلــــت

    یه گـــــــل لالـــــه بذار

    تازه شــــو، غنـچه بده

    زیــــــــــر بارون بــــهار

    پر بکــــــش تا آسمون

    بــــال ابـــــرا رو بـــگیر

    دیـــــگه اینجا برنـــگرد

    دوباره میــشی اسیر!

    به پرســــتوها بـــگـــو

    زود بـــه خــونه برسـن

    بگـــــــو آواز بخــــــونن

    غنـــــچه ها دلــواپسن

    توی لحظه های عشق

    واســه من تــرانه باش

    گل بـــده مثــله بهــــار

    شـــوق عاشقانه باش

    دستــــاتو بــده به من

    مهرو از دلـــــم بچـین

    تو چشـــــام نگاه بکن

    عشقو تو چشام ببین
    یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون

  16. 5 کاربر از پست مفید *alien* سپاس کرده اند .


  17. #29
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    455
    ارسال تشکر
    3,661
    دریافت تشکر: 2,893
    قدرت امتیاز دهی
    1141
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    لام بر افق چشمهای مهربانت که ندای عشق را برایم به ارمغان می اورد
    اه دیگر چه در بساط دارم تا تقدیم یک رنگی ات تو کنم دیگر چه در بساط این عاشق پریشان تو هست تا تقدیم یک زلف کند و دیگر چه حسی قابل بازگوست وقتی که اشکار است دیووانه تو چگونه هلاک میشوددر بیداری های خویش ستاره ای برایم ثانیه به ثانیه چشمک میزد و چه دیوانگیهایی با ان ستاره داشتم از ان پس ان شد ستاره ی شبهای مشرقی من و ستاره شبهای پر آوازه من او شد ستاره درد ها و شادیهایماو با من شریک شد و برایم کلبه عشق ساخت و ان کلبه کوچکمان را با دریای محبت آزیین کرد او امد و دیوانه وار عاشق ترینم کردامشب از دلم گله دارم که چرا روز و شب و ثانیه به ثانیه مرا به خاطر او عذاب میدهد و مرا اسیر چنگال دستان نیلوفریش میکند چرا لحظات ارامش در دل من پنهان شده و چرا او مسافر حال نیست و چرا او در جست و جوی معشوقی است که هزاران جاده و کوچه و خیابان را باید پیومد تا به او رسید من از دلم گلمندم که چرا در بین این همه شادی ؛غم هایش را برای من آورد چرا اینقدر مرا اسیر تو کرد و چرا همیشه برایم میگوید برایش قصه عشق بخوانم و دیوانه وار تور ا صدا بزنمآمده ام تا جواب این چراها را از تو بپرسم از تویی که مهربانی و مهربانی را برایم تحفه اوردی جواب چراهایم را بگو تا شاید دل کوچکم ارام شود و کنج تنهایی های شب با ر دیگر ارامش را حس کندبگو تو چه جادویی بر دلم کردی که دربه در دنبال نگاه تو میگردد
    غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...

  18. 5 کاربر از پست مفید mohammad.persia سپاس کرده اند .


  19. #30
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    455
    ارسال تشکر
    3,661
    دریافت تشکر: 2,893
    قدرت امتیاز دهی
    1141
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    انتظــــار



    معشوق من دردی است نهفته در قلبم.درد دوری زهر تلخی بر چشمان منتظر نگاشته.درد دوری ناله
    خروشان و برق اسای وجود دلدارت را احاطه کرده.امشب کنار ساحل؛ دل برموجهای دریا سپردم .ساحل
    هم تشنه معشوقش بود تشنه دریا .او نزدیک دریا بود اما ناچار بود فقط محو تماشای او شود و منتظر
    موج خروشان تا بیاید و ساحل را در آغوش بگیرد.معشوق من ساحل و دریا هر ثانیه محو تماشای همند
    اما همیشه و هر لحظه در انتظار آغوشی گرم و دلنشینند.
    امشب انگار چنگ زدند بر دل بیتاب
    امشب انگار زهر زدنند بر دل بیمار
    .امشب انگار سخت گذشت بردل این یار
    انتظار شنیدن نجوای دل انگیز کلامت را نمیدانی چقدر لذت بخش و طنین انداز تصور میکنم.
    انتظار صدای پای تو را دارم تا مثل همین دریا ارام ارام نزد ساحل بیایی و بار دگر ساحل را در اغوش گرم
    خود بفشاری
    انتظار دارم ثانیه ها در گذر باشند و من محو تماشای چشمانت باشم و با دریایی از دلتنگی و باهزار هزار
    مهر و عاطفه به تو خیره شوم و عین دیوانه ها با دلی سرشار از عشق بار دگر گویم دوستت دارم
    انتظار دارم شب هنگام بر بالین تو آیم و بوسه ای از لبت بگریم و با نوازشی عاشقانه کنار تو با ارامشی
    عجین خفته و به رویاهای زیبا سلام گویم
    پس میگویم
    ای انتظارها تا کی ادامه خواهید داشت؟و آیا زمانی که به پایان رسیدید باز هم بهانه برای زیستن باقی
    خواهد ماند؟
    غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...

  20. 6 کاربر از پست مفید mohammad.persia سپاس کرده اند .


صفحه 3 از 94 نخستنخست 1234567891011121353 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. فایل: تم های سونی اریکسون 320*240 سری k , s , w , t , z , ...
    توسط SOURCE MOBILE در انجمن سایر تم ها
    پاسخ ها: 73
    آخرين نوشته: 6th August 2010, 04:53 PM
  2. ""چگونه بايد به امام مهدى (عج)سلام گفت""
    توسط yaalimolamadd در انجمن دعا و نیایش
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: 16th April 2010, 03:22 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 19th February 2010, 01:21 PM
  4. زيارت نامه حضرت معصومه (سلام الله عليها)
    توسط kamanabroo در انجمن دعا و نیایش
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 19th October 2009, 10:59 PM
  5. مقاله: شما چقدر زیبا هستید!
    توسط diamonds55 در انجمن روانشناسی اجتماعی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th December 2008, 06:57 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •