روش پژوهش تئوری پایه در ایجاد و آزمایش تئوری tqm در مدیریت عملیات - TQM استراتژیک :

در ادبیات ، TQM استراتژیک بدین نحو تعریف شده است: روشها و متدهای TQM

برای کمک به سازمانها در به دست آوردن استراتژی و نتیجه این استراتژی به
طرحهای عملیاتی و طرح های تجاری ، در ارتباط با به دست آوردن استراتژی ،
نقش TQM استراتژیک می تواند شامل دیدگاهها و نگرشها برای تصویر سازی و
پوشش محیطی شود تا به انتخابهای استراتژیک کمک شود و ارزیابی توانایی
سازمانی شود تا معلوم شود که آیا این استراتژی های سازمانی مناسب و قابل
رشد و قابل نگهداری هستند . نقش TQM استراتژیک در ترجمه استراتژی عمدتاً
متمرکز بر روشهای رشد و توسعه ، درگیر شدن ، قدرتمند ساختن و برقراری
ارتباط بین سطوح مختلف یک سازمان می باشد .

استراتژیک و پیاده کردن آن مواجه با چالش قابل توجهی از سوی بازار فزاینده
و پویا سازی سازمانی و پیچیدگی سازمانی است . آنها بر این باورند که
مفاهیم و مدلهای موجود ممکن است در زمینه پارادایم استدلالی و ( عقلی )
خیلی مستند باشند و اعتقاد دارند که دیدگاهی وسیع تر و چند پارادایمی مورد
نیاز است. در دفاع و حمایت از این نظریه Sousa روشی احتمالی و غیر قطعی
برای ارتقاء تئوری TQM استراتژیک و پیاده کردن آن ارائه می دهد که مطالب
مربوط به مشتری ها و مسائل مربوط به زمینه و متن سازمان را لحاظ می کند و
از مدلهای کیفی جهانی اجتناب می نماید. Combe و Botschen پیشنهاد می کنند
که چنین مسائل زمینه ای نیاز به نگرش های تحقیقاتی استنتاجی دارند که �
تئوری را در عمل � مورد بررسی قرار دهد.
برای تمرکز بر سطوح استراتژیک بیشتر نیاز به توسعه و رشد تئوری TQM
استراتژیک و عملی کردن آن است تا تکیه بر متدهای TQM عملیاتی که تا سطوح
استراتژیک هم از روی شواهد و قرائن پیش بینی می شوند به علاوه Fehlmann
اظهار می دارد که TQM استراتژیک نیاز به توسعه بیشتر دارد تا بتواند نیاز
رو به رشد تحول سریع استراتژی به طرحهای عملیاتی و تجاری را برآورده سازد
و در طول سطوح مختلف سازمانی حرکت کند.
Combe و Botschen ( اسامی محققین ) پیشنهاد می کنند که تئوری TQM


2- محدودیتهای مدلهای موجود TQM استراتژیک :

آنهایی که در زمینه TQM کار می کنند نیاز به این دارند که تئوری های عمیق

تری ایجاد کنند که شامل TQM استراتژیک عملی نیز باشد. مدلهای بزرگ مقیاس
کیفی موجود ( مثلاً مدل بالدریج که عمدتاً در اروپا به کار می رود ) توجه
نویسندگان منتقد را که با توجه به اصول TQM در سطح استراتژیک برخی فلسفه
های پشتیبانی کننده را زیر سئوال می برند، به خود معطوف می کنند. برای
مثال گرینت، ویلکنیسون، ویلموت، مک آرام و لئونارد این سئوال را مطرح می
کنند که آیا یک فلسفه کیفی منسجم، مافوق آنچه که در پیشرفت مداوم در یک
سطح عملیات وجود دارد، از این مدلها پشتیبانی می کند؟ chiles و choi اشاره
به سرگردانی مفهومی درون مدلهای TQM استراتژیک موجود می کنند که در آنها

شود .
مدلهای کیفی موجود ، از جمله BEM و مدل بالدریج بسیاری از سازمانها را
قادر ساخته اند به ساخت ، اندازه گیری و رشد و توسعه کوششهای TQM خود
بپردازند . اما به هر حال چنین مدلهایی نشان داده اند از نظر تعدادی از
مطالعات مدیریت عملیاتی ، دارای محدودیتهای زیادی هستند . این مدلها
عمدتاً تأکید به پیشرفتهای سطح عملیاتی مربوط به TQM به طور مجزا از
نفوذهای استراتژیک دارند . اما TQM به شدت به عنوان یک استراتژی مدیریتی
همه جانبه و کلی نگریسته می شود و حاوی تمرکز استراتژیک مشتری و مزیت
رقابت است . بنابراین فقدان حضور و نمایش TQM وجود دارد ، که این فقدان به
طور نظام مند اثرات TQM استراتژیک و عملیاتی ترکیب شده و مربوط به هم از

عملیاتی محدود است و هم در سطوح استراتژیک و نهایتاً منجر به کاربردهای
سازمانی محدود می شود. مثلاً فرایند خودارزیابی در مدلهای موجود، گرچه چند
هفته طول می کشد تا کامل شود، به طور متوسط با یک عکس العمل فوری در
سازمان روبرو می شود. این ارزشیابی استاتیک توجه به محرکه های پیچیده TQM
ندارد و مطلوب است که ارائه شوند و پیشرفت آینده TQM را در سطح استراتژیک
در سازمان شکل می دهد .

با توجه به مدل سازی محرکه های TQM پیشنهاد معیار مشترک جدیدی بر اساس
محرکه های نوآوری های استراتژیک می کنند . Repenning از آن به عنوان �
فرایندی اساساً محرک و متحول � یاد می کنند آنها فرایندی شبیه به یادگیری
حلقه ای دوتایی پیشنهاد می کنند که نشان دهنده محرک بین TQM در سطوح مختلف
یک سازمان است ، نه داشتن تمایل به سطوح عملیاتی.

های سیستم در سازمان را خیلی ساده و با ارجاع دادن به مدلهای محرک
سازمانها که با داشتن بعد زمانی تمیز داده می شوند و برای عملیات، ساختار
ها، فرایند ها و ابتکارات تغییر در درون سازمان و احاطه آن کاربرد دارند،
وسعت بخشیدند. Bauner و همکارانش نتیجه گیری کردند که استفاده از مدلهای
پویا و محرک برای نمایش های عملیاتی و TQM استراتژیک در سازمانها ، برای �
تحسین و قدردانی از یک سیستم محرکه پیچیده � ضروری است سیستمی که " مدیران
را در روزهای بحران قادر می کند به روشی جامع و همه جانبه مدیریت کنند و
برای موفقیت طولانی مدت تصمیم گیری کنند و دست به عمل بزنند ". Bauner و
همکاران نتیجه گیری کردند که دیدگاه وسیع و جامع Forrester درباره مفاهیمی
ارتباط دهنده از توسعه جنبش روابط انسانی با مدلهای محرک سازماندهی، شامل
مدلهای محرک است که نمایشهای استراتژیک و عملیاتی از TQM در سازمان، دارند.
به طور خلاصه مدلهای استراتژیک کیفی موجود دارای کاربردهای مفید در
سازمانها هستند . اما به طور لازم و شایسته مطالب استراتژیک و عملیاتی
دینامیک موجود را پاسخگو هستند ( در بهترین شکل ممکن می توان گفت دارای "
تحیر و سرگردانی در مفاهیم " و ناقص هستند) . بنابراین نیاز به مدلهای
ارزیابی کننده TQM است، مدلهایی که اثرات محرکه TQM را در سطوح استراتژیک، فنی و عملیاتی مورد بررسی قرار دهند.