دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: نبــــــــــــرد رســـــــتـــــم و جـــــــومــــــــونگ

  1. #1
    همکار تالار باغبانی
    رشته تحصیلی
    مهندسی تولیدات گیاهی
    نوشته ها
    169
    ارسال تشکر
    681
    دریافت تشکر: 754
    قدرت امتیاز دهی
    2628
    Array
    سجاد عابدی's: جدید145

    پیش فرض نبــــــــــــرد رســـــــتـــــم و جـــــــومــــــــونگ




    نبــــــــــــرد رســـــــتـــــم و جـــــــومــــــــونگ(خیل باحاله)
    کنون رزم جومونگ و رستم شنو، دگرها شنیدستی این هم شنو
    به رستم چنین گفت اون جومونگ!
    ندارم ز امثال تو هیچ باک
    که گر گنده ای من ز تو برترم
    اگر تو یلی من ز تو یلترم

    رستم انگار بهش برخورد، یهو قاطی کرد و گفت:
    منم مرد مردان ایران زمین
    ز مادر نزادست چون من چنین
    تو ای جوجه با این قد و هیکلت
    برو تا نخورده است گرز بر سرت

    جومونگ چشماشو اونطوری گشاد کرد و گفت:
    تو را هیچ کس بین ایرانیان
    نمی داندت چیست نام و نشان
    ولی نام جومونگ و
    سوسانو
    را
    همه میشناسند در هر مکان
    تو جز گنده بودن به چی دلخوشی
    بیا عکس من را به پوستر ببین
    ببین تی وی ات را که من سوژشم
    ببین حال میدن در جراید به من
    منم
    سانگ ایل گوک
    ه نامدار
    ز من گنده تر نامده در جهان
    تو در پیش من مور هم نیستی
    کانال ۳ رو دیدی؟ کور که نیستی

    در اینحال رستم پهلوان، لوتی نباخت و شروع به رجز خوانی کرد:
    چنین گفت رستم به این مرد جنگ
    جومونگا ! تویی دشمنم بی درنـگ
    چنان بر تنت کـــوبم ایـــن نعلبکی
    که دیگر نخواهی تو سوپ، آبــکی
    مگـــر تو نـــدانی که مـن کیستم؟
    من آن (تسو) سوسولت! نیستم
    منم رستم، آن شیر ایــران زمین
    (بویو) کوچک است در نگاهم همین

    بعد از رجز خوانی رستم پهلوان، جومونگ از پشت تپه ای که آنجا پنهان شده بود آمد:
    جومونگ آمد از پشت تل سیاه
    کنارش(یوها) مــادر بی گنـاه!
    بگفت:هین! منم آن
    جومونگ
    رشید
    هم اینک صدایت به گوشــم رسید
    (سوسانو) هماره بود همسرم
    دهــم من به فرمان او این سرم
    چون او گفته با تو نجنگم رواست
    دگر هر چه گویم به او بر هواست!

    و بعد از حرفهای جومونگ درد دل رستم آغاز گردید:
    و این شد که رستم سخن تازه کرد
    که حرف دلش گفت (پس کو نبرد؟!)
    بگفت ای جومونگا که حرف دل است
    که زن ها گـــرفتند اوضــاع به دست
    که ما پهلوانیم و این است حالمان
    که دادار باید رسد بر دل این و آن!

    و اینچنین شد که دو پهلوان همدیگر را در آغوش گرفتند و بر حال خود گریه سر دادند:
    بگذار تا بگرییم چون ابر در بهــــــاران
    کز سنگ ناله خیزد بر حال ما جوانان!






    موفقيعت به كساني لبخند ميزند
    كه جرات مبارزه با شكست و ناكامي را دارند
    و قادر اند در تاريكترين لحظات لبخندي بر لب داشته باشند

  2. 4 کاربر از پست مفید سجاد عابدی سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •