مهمترين لذت در زندگي، كمك به سايرين براي برنده شدن است. حتي اگر به قيمت آهسته تر رفتن و تغيير در نتيجه مسابقه اي باشد كه ما در آن شركت داريم
مثلا این طرح دانشجویانی ایتالیایی را ببینید در عکس اول همان مثلث زندگی را رسم کرده و مکانیزم میز هم به شکل شیب دار میشه.
دو دانشجوی ایتالیایی میز مدرسه مقاوم در برابر زلزله طراحی كرده اند كه علاوه بر ایجاد سرپناه مناسب هنگام وقوع زلزله، میتواند به عنوان تونل نجات برای ورود نیروهای امدادی و كمك به دانشآموزان گرفتار در زیر آوار نیز استفاده شود.
به گزارش تکناز به نقل از ایسنا، بهترین سرپناه برای دانشآموزان در هنگام وقوع زلزله، میزهای مدرسه است؛ اما بیشتر میزهای چوبی در صورت وقوع زلزلههای مهیب و ریزش آوار، مقاومت چندانی در برابر بتن و فولاد ندارند.
«آرتور بروتو» و «ایدو برونو» دانشجویان ایتالیایی در قالب پروژه نهایی دانشگاهی، میز مقاوم در برابر زلزله را طراحی كردند كه در نمایشگاه تجهیزات مدارس در میلان ایتالیا نیز به نمایش گذاشته شده است.
در طراحی میز به سبك و قابل حمل بودن میز توجه شده است تا به راحتی توسط دانشآموزان و معلمان در كاربردهای روزمره جابجا شود. در هر چهار گوشه میز بخشهای تاشو در نظر گرفته شده است كه فشار ناشی از ضربه را به جای بخش وسط میز، به اطراف منتقل میكند.
در آزمایشات صورت گرفته برای بررسی مقاومت میز، مواد مختلف با وزنهای متفاوت شامل بتن، آهن و سنگ تا وزن یك هزار كیلوگرم از ارتفاع بر روی میز انداخته شدند.
در تمامی موارد سطح بالای میز خراب شد، اما بخش زیر میز كاملا سالم باقی ماند كه فضای كافی برای پناه گرفتن دانشآموزان را ایجاد میكند؛ این فضای خالی میتوانند مانند تونل نجات برای ورود نیروهای امدادی و نجات افراد گرفتار نیز استفاده شود.
میز مقاوم در برابر زلزله از مواد ارزان تولید شده و قیمت نهایی این محصول نیز برای مدارس قابل قبول است.
این طرح منتظر ثبت اختراع و تأیید رسمی از سوی دانشگاه پادوآ ایتالیا است تا به مرحله تولید تجاری و عرضه به مدارس سراسر دنیا برسد.
مهمترين لذت در زندگي، كمك به سايرين براي برنده شدن است. حتي اگر به قيمت آهسته تر رفتن و تغيير در نتيجه مسابقه اي باشد كه ما در آن شركت داريم
این یه خلاصه مقاله گفتم شاید بد نباشه بذارم اینجا:
در هنگام زلزله ساختمان هايي كه نزديك يكديگر قرار دارند به علت تفاوت در خصوصيات ديناميكي پاسخ هاي متفاوتي از خود نشان مي دهند و ارتعاش مشابه و هماهنگ نخواهند داشت. در نتيجه امكان برخورد و انهدام در اثر ضربه براي اين ساختمان ها وجود دارد. در آيين نامه طراحي ساختمان ها در برابر زلزله )استاندارد 2800 ( آمده است كه فاصله اي برابر يك درصد ارتفاع بين دو ساختمان مجاور در نظر گرفته شود . در اين تحقيق از روش ارتعاشات تصادفي براي فرموله كردن فاصله بين ساختمان هاي مجاور استفاده شده است و در پايان رابطه به دست آمده از اين تحقيق با روابط آيين نامه هاي 1997IBC2006 ، UBC و استاندارد 2800 مقايسه گرديد . نتايج نشان مي دهند فاصله بين ساختمان هاي مجاور به زمان تناوب آنها بستگي دارد و با نزديك شدن زمان تناوب دو ساختمان مجاور و همچنين با افزايش ميرايي ، فاصله بين ساختمان ها كاهش مي يابد.
*********************
یادمه یه سال تو تلویزیون درمورد ساخت بلوک ضد زلزله توسط فکر کنم یکسری دانشجو شندیم
**************
برای پیشگیری من درمورد یکی گاز رادون شنیدم
یکی هم سونامی ژاپن که الان درموردش خوندم اینو نوشته بود:
بعد از فاجعه ای که در ژاپن اتفاق افتاد و زلزله و سونامی به این کشور خسارات زیادی وارد نمود تصمیم گرفتیم تحقیقی درباره وضعیت تحرکات الکترومغناطیسی در محدوده ژاپن انجام دهیم به همین علت از اطلاعات ثبت شده توسط دستگاه induction magnetometer در دانشگاه توکیو استفاده نمودیم ( دستگاه induction magnetometer برای ثبت میزان نوسانات امواج مورد استفاده قرار می گیرد). اطلاعات بسیار جالب و شگفت انگیز بود ، دستگاه در طی 32 ساعت قبل از اتفاق افتادن زلزله مقدار زیادی نوسانات را ثبت نموده بود.
*****************
خوب گفته میشه زمین لرزه به علت امواجیه که از زمین آزاد میشه ......خوب مسلما بهترین راه اینه که یه دستگاهی چیزی ساخته شه تا این موج رو دریافت کنه قبل ازاینکه یکدفعه آزاد شه و باعث لرزش زمین شه یا به مرور این امواج رو دریافت کنه
طلب كردم ز دانائي يكي پند .......مرا فرمود: با نادان نپيوند
سلام.میدونیم که براثربرخوردورقهای زمین انرزی آزاد میشه وبراثراین انرزی زمین به لرزه درمیاد.به نظرمن اگه بتونیم ازانرزی درون زمین استفاده کنیم مثلا برای تولید برق هم تقریبا اززلزله جلوگیری کردیم هم استفاده بهینه بردیم
مهمترين لذت در زندگي، كمك به سايرين براي برنده شدن است. حتي اگر به قيمت آهسته تر رفتن و تغيير در نتيجه مسابقه اي باشد كه ما در آن شركت داريم
سلام.اگه موافق هستین اول روچگونگی دستیابی به انرزی درون زمین تحقیق کنین.به نظرم اگه بتونیم راهشوبیداکنیم تقریبا این کارشدنی میشه.منم تحقیق میکنم نتیجه رواگه بدست اوردم اینجامیذارم.
مهمترين لذت در زندگي، كمك به سايرين براي برنده شدن است. حتي اگر به قيمت آهسته تر رفتن و تغيير در نتيجه مسابقه اي باشد كه ما در آن شركت داريم
سلام شایداین اطلاعات به دردتون بخوره.حالت خاصي از تغيير شکل توده هاي سنگي است که در آن پديده هاي گسيختگي در مقياس متفاوت رخ مي دهد. يا هر نوع لرزش زمين در اثر عبور امواج لرزه اي زلزله است. عامل ايجاد مواج لرزه اي پاسخ زمين به انرژي هاي اندوخته است. نظريه Elastic rebound که پس از زلزله 1906 سن فرانسيسکو توسط رايد (Reid) ارائه گرديده و قادر است نحوه بروز زلزله را به وسيله اعمال تنش به طرفين يک گسل، به صورت ذيل توجيه نمايند: اجسام در برابر نيرو تا حد الاستيک مقاومت کرده و انرژي را در خود ذخيره مي کنند اما با افزايش تنش در بيش از حدالاستيک، سنگ مي شکند و امواج لرزه اي را آزاد مي کند و بعد به شکل اوليه خود برمي گردند. اگر اين نيرو در اعماق به سنگ وارد شوند سنگ خاصيت شکل پذير از خود نشان مي دهند. عمقي که در آن زمين لرزه رخ مي دهد زون لرزه زا) (schisosphere ناميده مي شود.
مشخصات زلزله
کانون ژرفي يا مرکز زلزله ( Hypocenter) يا (Focus): جايي است که در اثر گسيختگي در پوسته امواج لرزه اي آزاد مي شود.
كانون سطحي زلزله (Epicenter): نزديکترين فاصله کانون به سطح زمين است كه به طور طبيعي داراي بيشترين شدت لرزش است.(شکل 3 )
ژرفاي زلزله (Focal Depth): فاصله بين کانون ژرفي زلزله تا سطح زمين است.
فاصله زلزله (?): فاصله بين مرکز سطحي تا ايستگاه ثبت زلزله است.
زلزله ها بر پايه ژرفا به انواع زير تقسيم مي شوند:
- زلزله هاي کم ژرفا: با عمق کمتر از 70 كيلومتر
- زلزله هاي با ژرفا متوسط: عمق 300-100 كيلومتر
- زلزله هاي باژرفاي بيشتر از 300 كيلومتر
Earthquake group) گروه زلزله
زلزله يک لرزش واحد نيست بلکه به صورت دسته اي از لرزشها ست.اگر نمودار گروه زلزله را در طول زمان رسم وجود دارد که بزرگترين لرزش است .زمين لرزه هايي قبل از لرزش اصلي Main shock کنيم يک لرزه شاخص يا
را پيش لرزه و لرزه بعد از زلزله اصلي را پس لرزه گويند.معمولا پس لرزه ها فراوان ترند.
مشخصات زلزله
عوامل موثر در ايجاد زلزله
الف) زلزله هاي مصنوعي
به طور خلاصه عوامل زير باعث ايجاد اين زلزله ها مي شوند:
1- پر و خالي کردن مخازن و درياچه هاي سدهاي بزرگ با طول تاج بيشتر 100 m
2- ايجاد چاههاي بهره برداري و تزريق آب
3- انفجارات هسته اي
4- انفجارات معادن و باربرداري از آنها به صورت برداشتن حجم زيادي از سنگها
ب ) زلزله هاي طبيعي
1- فورانهاي آتشفشاني
2- فروريختن غارهاي زيرزميني
3- زمين لرزه هاي تکتونيکي : که 90% زلزله ها از اين نوعند.
نحوه آزاد شدن انرژي :
- پيشلرزه :
گاهي پيش از بروز زلزله اصلي , لرزه هايي با بزرگي کمتر از زلزله اصلي به وقوع مي پيوندد که معمولا فراواني آنها با نزديک شدن به زمان وقوع لرزه اصلي افزايش مي يابد.
- لرزه اصلي :
در اينجاست که بيشترين انرژي ذخيره شده در محيط به يکباره آزاد مي شود .
-پسلرزه :
لرزه هاي خفيفي است که اغلب پس از لرزه اصلي در پيرامون کانون زلزله روي ميدهند.فراواني آنها با گذشت زمان کاهش مي يابد.
- دسته لرزه :
مجموعه اي از لرزه هاي رويداده در يک منطقه که در مقطع زماني هفته يا ماه به وقوع مي رسد. فراواني آنها پس از رسيدن به يک حد بيشينه کاهش مي يابد.
ريز لرزه :
زلزله هايي با بزرگاي 3 يا کوچکتر مي باشند.اغلب افزايش ناگهاني و منظم آنها نشانه قريب الوقوع بودن زمين ه : لرزه اصلي را نشان مي دهد.(شکل 1)
امواج لرزه اي (Earth quake waves):
الف) امواج دروني (پيکره اي) Body waves : اين امواج از درون زمين عبور مي نمايند، بدين ترتيب که از سرچشمه به تمام جهات انتشار مي يابند. از اين رو به امواج آزاد (Free waves) نيز معروفند. امواج دروني 2 نوعند:
1- موج اوليه (طولي، فشاري، کششي) longitudinal wave : اولين موجي که توسط گيرندهاي زلزله ثبت مي شوند . علت سرعت بالاي آن نظير امواج صوتي، امتداد ارتعاش ذراتش در امتداد ارتعاش ذراتش در امتداد انتشار آن است. اين حرکت سبب ايجاد انقباض و انبساط در محيط خود مي شوند ولي هيچگونه تغيير شکل برشي در آنها به وجود نمي آيند. اين امواج در تمام محيطها (جامد، مايع، گاز) حرکت مي کنند . سرعت حرکت موجهاي P در يک محيط همگن تابع دانسيته (چگالي) _ انعطافپذيري (ميزان الاتيسته) آن مي باشد. سرعت حرکت موج P از رابطه زير به دست مي آيد.
VP=
E مدول يانگ ، V ضريب پواسيون ، P دانسيته
موج اوليه در راستاي ارتعاش مي باشد. موج سبب تغيير حجم اجسام مي گردد .عملکرد اين موج در هنگام زلزله بصورت ايجاد صدا , تکان دادن درب ها و پنجره ها مي باشد.(شکل 2)
شکل شماره یک
شکل شماره دو
- موج برشي transversal waves : دومين موجي که توسط گسرندهاي زلزله ثبت مي شوند، موج ثانويه يا S است. جهت حرکت اين موجها عمود بر جهت انتشار آنها ميباشد. اين امواج تنها از محيطهاي جامد عبور مي کنند چرا که سيالات تحت تاثير واتنش برشي قرار نمي گيرندبنابراين آنها را موج برشي نيز مي نامند. اين امواج باعث تغيير شکل در اجسام مي شود ولي هيچگونه تغيير حجمي را ايجاد نمي کند. سرعت اين امواج کمتر از امواج p است. (شکل1)
موجهاي برشي بر حسب حرکات خود به 2 صورت ديده مي شوند.
1- موج SH (موج برشي افقي) -2- موج SV (موج برشي عمودي) - سرعت VS از رابطه زير به دست مي آيد. (به شكل 1 نگاه كنيد)
ب) امواج سطحي (Sur face waves): اين امواج پس از برخورد امواج حجمي به سطوح انفصالي ايجاد و سپس در امتداد سطح زمين يا سطوح ناپيوستگي زيرزمين يا سطح آب منتشر مي گردند. امواج سطحي 2 دسته اند.
1- موج لاو (LQ): سومين موجي است که توسط لرزه نگاشتها ثبت مي شوند. حرکت اين امواج شبيه به مولفه افقي برشي (SH) است, از اين رو فقط در لرزه نگاشتهاي افقي ثبت مي شوند. در سطوح ناپيوستگي پوسته انتشار مي يابند. سرعت موج لاو با موج S برابر است ولي از آنجايي که موج S مستقيما از عمق حرکت مي کند, زودتر از موج لاو به ايستگاه لرزه نگاري مي رسد.(شکل 1)
2- موج ريلي (rayleih): چهارمين موجي است که توسط گيرندهاي لرزه اي ثبت مي شوند. حرکت اين امواج بر روي يک صفحه قائم منطبق بر امتداد انتشار آن در يک مدار بيضيوي قهقرايي صورت مي پذيردو در بالاترين نقطه مسير در خلاف جهت انتشار موج است . يعني شبيه موج اقيانوس , تنها با اين تفاوت که ذرات آب در اين حالت در جهت انتشار موج است به عبارت ديگر اين موج ترکيبي از دو موج P و مولفه قائم موج برشي (SV) مي باشد. لذا هر دو لرزه نگاشت افقي و قائم آنرا ثبت مي کنند. سرعت اين امواج 92/0 موج S است(شکل زير) قدرت تخريب اين امواج به اين صورت است: LR> LQ> S> P :
شکل شماره یک
شکل شماره 2
مقياس هاي سنجش قدرت زلزله
الف) شدت زلزله (Earthquake intensity): يک مقياس مشاهده اي و غير دستگاهي است که بستگي به فاصله کانون تا مکان مورد نظر، مدت دوام لرزش، نوع خاک، عمق سنگ کف ودارد. مقياس شدت زلزله مرکالي است که در سال 1902 بين 10 – 1 است. در 1932 مقياس اصلاح شده مرکالي (MMI) که از 12 – 1 است. در MMI 4 نوع masonavy داريم:
1- نوع A: طراحي خوب، اجزاء خوب، همراه با بتون و تيرآهن.
2- نوع B: داراي تيرآهن و بتون مي باشد اما طراحي و اجراي خوبي ندارند در مقابل نيروهاي جانبي مقاوم نيست.
3- نوع C: طراحي و اجزاء معمولي است. در سازه از سيمان استفاده شده ولي در مقابل نيروهاي جانبي مقاوم نيست.
4- نوع D: بدون طراحي ساخته شده و سيمان و فلز ندارند و از نظر نيروي جانبي پايدار نيست.
مزاياي مقياس مرکالي
1- بدون وجود ايستگاه لرزه نگاري مي توان شدت زلزله ها را با توجه به خرابي سازه ها اندازه گيري کرد.
2- براي زمين لرزه هاي تاريخي برآوردي ميتوان ارائه داد.
معايب اين واحد:
1- گزارشات غير واقعي و گزافه گويي در شرح زلزله
2- مناطقي که هيچ نوع حياتي در آن وجود ندارد.
3- دقت شدت زلزله پائين است.
از روي شدت زلزله مي توان منحني هاي هم شدتIsolseismical line را رسم نمود.
جدول تعيين شدت خرابي بر اساس مقياس مرکالي: توصيف- ميزان تخريب- نوع احساس- مقياس
I. توصيف:احساس نمي شود, مگر در شرايط ويژه.تنها توسط دستگاه هاي لرزه نگار قابل ثبت است(شكل1)
II.توصيف:توسط افراد در حال استراحت و در طبقات بالاي ساختمان ها حس مي شود.برخي اشياء آويزان ممکن است نوسان کنند.(شكل2)
III.توصيف:در فضاي باز و در طبقات بالايي ساختمان ها کاملا قابل احساس است.مردم آنرا بصورت زلزله شناسايي نمي کنند .ارتعاش مانند عبور کاميون است. مدت زمان لرزش قابل تخمين است. (شكل3)
IV.توصيف:در طي روز در فضاي بسته توسط افراد زيادي حس مي شود و در فضاي باز عده معدودي حس مي کنند.در شب عده اي را از خواب بيدار مي کند .بشقاب ها ,پنجره ها و درب ها تکان خورده و صدا مي کنند. در ماشين هاي ايستاده ارتعاش قابل درک است.(شكل4)
جدول تعيين شدت خرابي بر اساس مقياس مرکالي
.توصيف:زلزله توسط هر فردي قابل احساس است. بسياري ازخواب بيدار ميشوند. برخي از پنجرهها, بشقابها و غيره شكسته ميشوند. گچكاريهاي ساختمانها ترك ميخورند. اشياي ناپايدار واژگون ميگردند. سر و صداي درختان و ساير اشياي مرتفع شنيده ميشود و آونگ ساعتها متوقف ميگردند. دربها باز و بسته ميشوند و امتداد حركت زمينلرزه قابل درك است..(شكل5) -ميزان تخريب:حرکت قاب عکس-نوع احساس:
VI. توصيف:زلزله توسط بسياري از افراد حس ميشود و بسياري از مردم وحشتزده به فضاي باز پناه ميآورند. اشياي سنگين جابجا ميشوند و قطعات از گچكاري كنده ميشود. دودكشها فرو ميريزند و خسارات جزئي به بار ميآيد. افراد به حالت نامتعادل قدم ميزنند و يا ميايستند. پنجرهها, دربها و بشقابها شكسته ميشوند. ساختمانهاي خشتي و ضعيف ترك برميدارند. زنگهاي كوچك به صدا در ميآيند..(شكل6)-ميزان تخريب:افتادن اشياء-نوع احساس:سبک
VII. توصيف:مردم وحشتزده به فضاي باز فرار ميكنند. خسارت بسيار كمي در ساختمانهايي كه خوب طراحي و ساخته شدهاند وارد ميشود. به ساختمانهاي متوسط و معمولي خسارات جزيي و متوسط وارد ميگردد. خسارات قابل ملاحظهاي در ساختمانهاي ضعيف و بد طراحي شد, وارد ميشود. خسارت به ساختمانهاي نوع(D) شامل ترك و فرو افتادن گچكاريهاست و آجرهاي سست لق ميشوند. تركهايي در ساختمانهاي نوع (C) به وجود ميآيد. ايستادن مشكل ميشود و اثاثيه شكسته ميشوند. زنگهاي بزرگ به صدا در ميآيند. زهكشهاي سيماني آبرساني خسارت ميبينند. لغزشهاي كوچك اتفاق ميافتد..(شكل7)-ميزان تخريب:تخريب غير سازه-نوع احساس:متوسط
VIII. توصيف:خسارت در ساختمانهايي كه طراحي ويژه شدهاند, بسيار جزيي است و در ساختمانهاي معمولي نوع (C ) با فروريزشهاي جزيي همراه است و در ساختمانهاي ضعيف نوع (D) بسيار شديد است. ديوارهاي جداكننده به خارج از قاب ساختمان پرتاب ميشوند. دودكشها, ستونها, ديوارها و دودكشهاي كارخانهها و سنگهاي يادبود سقوط ميكنند. اشياي سنگين واژگون ميگردند. تغييراتي در سطح آب چاهها ايجاد ميشود. ماسه و گل به مقدار كم بيرون زده ميشوند. رانندگي مشكل ميگردد. تركهايي در زمينهاي مرطوب و شيبهاي ملايم ايجاد ميشود. تغييراتي در آب و درجه حرارت چشمهها و چاهها ايجاد مي شود. خانههاي اسكلت دار بر روي سطح پي حركت ميكند. شاخههاي درختان شكسته مي شوند..(شكل8)-ميزان تخريب:تخريب سازه اي در حد متوسط-نوع احساس:سنگين
IX. توصيف:خسارت قابل ملاحظهاي در ساختمانهايي كه طراحي ويژه شدهاند, ايجاد ميشود. ساختمانهاي اسكلتي خوب طراحي شده كج ميشوند. ساختمان بر روي پي تغيير مكان ميدهد. تركهايي آشكار در زمين ايجاد ميگردد. خطوط لوله زيرزميني شكسته ميشوند. وحشت عمومي بر مردم غالب ميشود. ساختمانهاي نوع (D) ويران ميگردند و بر ساختمانهاي نوع (C ) خسارت سنگين وارد ميگردد و گاهي كاملاً فرو ميريزند. ساختمانهاي نوع ( خسارت جدي ميبينند و خسارت اساسي به پي وارد ميگردد. در مناطق آبرفتي ماسه و گل بيرون ميآيند. (شكل9)ميزان تخريب:
تخريب سازه در حد زياد- نوع احساس:مخرب
X. توصيف:سازههاي چوبي خوب ساخته شده ويران ميشوند. بسياري از سازههاي اسكلتدار بنايي به همراه پي ويران ميشوند. در زمين تركهاي بزرگي ايجاد ميگردد. خطوط راه آهن كج ميشوند. زمين لغزشهاي قابل ملاحظهاي در كنار رودخانهها و شيبهاي ملايم اتفاق ميافتد. آب سر و صداهاي زيادي (چلپ و چلوپ) ميكند. خسارات جدي به سدها و مخازن وارد ميگردد. در زمين, لغزشهاي بزرگ اتفاق ميافتد و آب از مخازن و كانالها و رودخانهها و درياچهها و غيره بيرون ريخته ميشود. (شكل10) ميزان تخريب:فاجعه -نوع احساس:بسيار مخرب
XI. توصيف:ساختمانهاي كمي, استوار باقي ميمانند. پلها ويران ميگردند. خطوط لوله زيرزميني كاملاً غير قابل استفاده ميشوند. خطوط راهآهن به شدت كج ميشوند. زمين باتلاقي ميشود. لغزشهايي در زمينهاي نرم ايجاد مي شود. (شكل11) ميزان تخريب:
XII.توصيف:خسارت كلي, امواج برروي سطح زمين مشاهده ميشوند. اشياء به هوا پرتاب ميشوند و سنگهاي بزرگ جابجا مي شوند. (شكل12) ميزان تخريب:
ب ) بزرگي زلزله (Earthquake magnitude)
يک مقياس کمي و دستگاهي است که واحد آن ريشتر است که به صورت لگاريتم بيشينه دامنه نگاشت ثبت شده بر روي لرزه نگاشت استاندارد و براي فاصله 100 کيلومتري از سرچشمه زلزله بدين ترتيب تعريف نموده است:
ML ريشتر بزرگي محلي، A بيشينه دامنه ثبت شده، A دامنه زلزله مبنا که بر اساس امواج P است.
ولي در ايستگاههاي دورتر از 600 km امواج p از بين مي رود و به امواج سطحي تبديل مي شوند.
اين مقياس ها از دقت بالايي برخوردار نيستند.
الف) مرکز زلزله دقيقا يک نقطه نيست
ب) معمولا لرزه نگاري در فاصله 100 کيلومتر وجود ندارد و بايد از چند لرزه نگار در فواصل مختلف استفاده نمود و نتيجه حاصله را تصحيح کرد.
ج) بزرگي زلزله درباره اثرات زلزله بر روي ساختمانها و ... مستقيما اطلاعاتي را به دست نمي دهد.
ه) به دليل غير يکنواختي پوسته زمين و انواع مختلف گسلها، اين مقياس دقت کافي ندارد.
د) مقياس ريشتر براي زلزله بسيار بزرگ دچار اشکال مي گردد.
انواع مقياسهاي بزرگي
1- mb ( body magnitude):
بزرگترين دامنه امواج لرزه اي موج p است. از آنجا كه زلزلههاي ژرف داراي امواج سطحي كوچك يا بياهميت هستند, در زلزله شناسي اندازهگيري دامنه موج P (كه تحت تأثير عمق كانوني قرار نميگيرد) متداول است و به وسيله آن بزرگي موج P تعيين ميگردد.
mb= log 10 ( A/T) + Q ( ?, h)
T دوره زماني دريافت موج P، Q تابعي از عمق و فاصله ، A دامنه موج P
2- MS (surface magnitude) :
بزرگترين دامنه موج سطحي ياموج S است. از آنجا كه در زلزلههاي دوردست (فاصله سطحي بيش از 2000 كيلومتر), موجهاي سطحي با دوره تناوب حدود 20 ثانيه غالب هستند, گوتنبرگ به منظور كمي كردن اين زلزلهها, مقياس موج سطحي را تعريف نمود. اين مقياس مبتني بر اندازهگيري دامنه امواج سطحي با دوره تناوب 20 ثانيه ميباشد که براي زمين لرزه هايي که در فاصله دورتر از km 600 ثبت شده به کار مي روند.
MS= log 10 ( A/T( + 1.66 log ?10+3.3
- MW (Work magnitude):
بزرگاي گشتاوري براي زلزله هاي بزرگتر از 5/7 تعريف شده است. زيرا زمين در اين حالت از موج اشباع شده است. اين مقياس به علت نقصهاي مهم مقياس محلي ريشتر, مقياس بزرگي موج حجمي و تا اندازهاي مقياس بزرگي موج سطحي در تشخيص زلزلههاي بزرگ ابداع شده است.
از آنجا كه در زلزلههاي بسيار بزرگ, بيشتر انرژي توسط امواج با فركانس كوتاهتر آزاد ميگردد, اكثر محققين ترجيح دادند كه براي تخمين انرژي آزاد شده از پارامترهاي استاتيكي نظير گشتاور لرزهاي استفاده نمايند. گشتاور لرزهاي براي هر زلزله بزرگ به واسطه امواج دروني دوره بلند, امواج سطحي, نوسانات آزاد و دادههاي مساحي از طريق فرمول ذيل سنجيده ميگردد.
MO= ? . S . A سطح گسل MW= logM0-10.2
(cm2)
ضريب سختي برشي زمين جابجايي
( ) (cm)
4- MD :از اين مقياس بزرگي براي اندازهگيري سريع زلزلههاي كوچك (M<=3) استفاده فراوان ميشود. در اين مقياس بر اساس مدت كل زلزله بر حسب ثانيه, يك بزرگي به آن منسوب ميشود. در رخدادهاي كوچك, معمولاً بين بزرگي مدت و بزرگي اندازه گيري شده با مقياس ريشتر (M<=3) همبستگي وجود دارد. اما آزمونهاي ميزان كننده هميشه فراهم نيستند و چون MD عمدتاً براي اندازهگيري زلزلههاي كوچك وضع شده است و بيشتر براي زلزله شناسان اهميت دارد تا مهندسين.
منبع : پایگاه ملی داده های علوم زمین
اگه کسی رو میشناسید که برای ساخت دستگاه پیش بینی زلزله بتونه کمک کنه،من کسی رو میشناسم که طرح ساخت دستگاه پیش بینی اش رو داره.پیش بینی که حداقل 3 روز تا حداکثر 1-2 ماه قبل از وقوع زلزله،زمان و مکان و قدرت زلزله رو مشخص میکنه.یعنی حداقل 3 روز قبل از زلزله میتونیم 1 شهر رو خالی از سکنه کنیم تا خسارات جانی نداشته باشیم.
راجع به حق ثبتش هم میتونن با هم کنار بیان
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)