شهر و مفاهيم شهري
3-1- ملاكهاي شناخت شهر از روستا
1- ابعاد اكولوژيك: در حوزههاي روستايي، كاربري زمين بيشتر بخش كشاورزي را در بر ميگيرد.
2- شرايط شغلي: اقتصاد حوزههاي روستايي بيشتر به فعاليتهاي بخش اول مانند كشاورزي، جنگل داري و ماهيگيري وابسته است.
3- ويژگيهاي اجتماعي- فرهنگي: در حوزههاي روستايي برخوردها چهره به چهره است و همه خانوادهها داراي ارزشهاي مشترك فرهنگي پايدار هستند.
3-2- معيارهاي بينالمللي شناخت شهر و روستا
كارشناسان سازمان ملل در سال1967 اظهار داشتند كه ملاك شناخت شهر از روستا تنها جمعيت نيست، بلكه عوامل زير نيز جزء معيارهاي اصلي محسوب ميشوند:
1- حوزه اداري: در اين معيار بر موارد تاريخي، سياسي، اداري تاكيد ميشود مثلاً شهرداري و...
2- نوع فعاليت اقتصادي: اشتغال 50 درصد مردم در بخش كشاورزي به منزله روستايي بودن منطقه و اشتغال 75 درصد مردم در بخش صنعت و خدمات، حاكي از شهري بودن منطقه ميباشد.
3- ميزان جمعيت: ملاك تشخيص شهر از روستا ميتواند تعداد جمعيت مصوب وزارت كشور باشد.
4- مشخصات شهري: شهر مكاني است كه در آن مشخصات شهري نظير: آب، برق، گاز، بيمارستان، پليس، مدرسه، دادگاه، خيابان، ساختمانهاي عمومي و خدمات عمومي وجود داشته باشد.
5- حوزه دولت محلي: در اين معيار به تصميمات دولت محلي اتكا ميشود و نه به جمعيت و...
3-3- موقع مطلق و نسبي شهر
موقع مطلق يك شهر از محيط طبيعي آن تاثير ميپذيرد، مانند: ساخت زمينشناسي شهر، توپوگرافي آن، شيب زمين، سطح ايستايي آب و ديگر عوامل طبيعي با موقع نسبي يك شهر، نسبت به اوضاع مجاور آن (سكونتگاههاي مجاور) ارزيابي ميشود.
3-4- شهرگرايي
شهر گرايي به مفهوم وسيع آن به همه ويژگيهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي و شيوه زندگي شهري گفته ميشود. (منظور از شيوه تامين زندگي است يا به عبارت ديگر نوع معيشت گذران زندگي است.)
3-5- ويژگيهاي شهرهاي جهان سوم
1- مورفولوژي: پيش از تسلط اقتصاد و فرهنگ غربي، فضاي باز شهري تنها در اطراف موسسات عمومي، مانند ميدانهاي شهر، مساجد، معابد و گاهي هم در مراكز محله ديده ميشد. شهرها داراي ديوار بوده و كوچهها و خيابانهاي تنگ و باريك، مانع حركت سريع مردم و وسايل نقليه ميشد. در بخش قديمي شهر واحدهاي مسكوني با حياط وسيع و با خلوت گزيني ساكنان آن، آرامش و آسايش خاصي براي خانوادهها ايجاد مي كرد. به طور كلي بخش قديمي شهر سنتي و بخش جديد با مورفولوژي غربي آميخته هستند.
2- اكولوژي اجتماعي: امروزه عامل اقتصاد تعيين كننده اكولوژي اجتماعي شهرهاست.
همانطور كه حاشيه شهرها را مهاجرين و طبقات كم درآمد اشغال نمودهاند، نقاط خوش آب و هوا و زيباي شهر را نيز طبقات پر درآمد شهري اشغال ميكنند. عدهاي از محققان معتقدند كه در صورت وابسته بودن شهرهاي جهان سوم به اقتصاد جهاني اين قبيل شهرها در حين زيبايي به شهرهاي فقير تبديل ميشوند.
تحرك اجتماعي به ندرت در شهرهاي جهان سوم ديده ميشود، زيرا در بيشتر موارد با ميزان آموزش رابطه مستقيم دارد، در حاليكه همه آموزشها و تحصيلات دانشگاهي را طبقه پر درآمد و طبقه متوسط شهري به خود اختصاص دادهاند.
3- اقتصاد شهري: شهرهاي جهان سوم اقتصاد دوگانهاي دارند، از نظر تيمكگي اقتصاد شهرهاي جنوب آسيا مي تواند در دو بخش جدا از هم مطالعه شود:
الف- بخش جديد كه سرمايه بر است.
ب- بخش غير رسمي و سنتي كه كارگر بر است.
4- جمعيت شهري: از نظر تاريخي روند شهرنشيني در كشورهاي جهان سوم امري غير عادي محسوب ميشود. در سال 2000، حدود 66 درصد از جمعيت شهرنشين دنيا در شهرهاي جهان سوم زندگي مي كردند. از مسايل مهم شهرهاي جهان سوم، بالا بودن تعداد كودكان و نوجوانان در كل جمعيت شهري است.
شهرهاي بزرگ، شهرهاي مسلط، پايتختها و مراكز بزرگ ناحيهاي در جهان سوم با كاركردهاي مختلف با مسايل زير درگيرند:
1- مهاجرتهاي روستايي
2- بالا بودن سهم بخش غير رسمي در اقتصاد شهري
3- آلونك نشيني
4- آلودگيهاي محيطي
5- ميزان زياد بيكاري
6- بالا بودن قيمت زمين و مسكن
7- نارسايي حمل و نقل عمومي
8- بالا بودن ميزان امراض در نتيجه آلودگي هاي مختلف
9- نارسايي تجهيزات شهري
3-6- رفتار اجتماعي و فضاي شهري
در بيشتر نواحي جغرافيايي، رفتارها، نگرشها و عقايد اجتماعي – سياسي مردم شهر تحت تاثير:
1- محله مسكوني
2- سن
3- نوع اشتغال و ساخت اجتماعي- اقتصادي خانوادهها قرار ميگيرد؛
چنانچه در امر انتخابات راي مردم به احزاب سياسي نيز از اوضاع خاص اجتماعي- اقتصادي فضاي شهري تاثير ميپذيرد.
براي مثال براساس تحقيقات انجام شده در شهر پاريس هنگام انتخابات به سبب تسلط طبقه متوسط در شهر جناح راست هميشه آراي بيشتري به دست ميآوردند. در حاليكه در كومون هاي اطراف پاريس (طبقات كارگري) احزاب چپ آراي بيشتري كسب مي كنند. براساس تحقيقات انجام شده در هلسينكي مشخص شده است كه ميان كيفيت زندگي و رفتار انساني (مانند خودكوشي، نارساييهاي رواني، الكليسم، ميزان طلاق، انحرافات و كجرويها، مرگ و مير كودكان) رابطه مستقيمي وجود دارد. (كيفيت مسكن و غير استاندارد بودن آن؛ بازتابي از اوضاع اجتماعي- اقتصادي خانوادهها است.)
3-7- الگوي فضايي
چند عامل در ساخت الگوهاي فضايي شهر دخالت دارند:
1- پايگاه اجتماعي- اقتصادي
پايگاه اجتماعي- اقتصادي عموماً شكل قطاعي به شهر ميبخشد، يعني قطاعهاي شهري بر مبناي درآمد و تحصيلات افراد شكل مييابد.
2- پايگاه خانوادگي
وضعيت خانوادگي در شكلگيري منطقهاي بيش از شكلگيري قطاعي تاثير ميگذارد.
3- پايگاه قومي
پايگاه قومي- نژادي به شهرها شكل خوشهاي ميبخشد، هر يك از اين خوشههاي شهر به يك قوم يا پيروان يك مذهب تعلق دارد كه در اكولوژي شهري از آنها به عنوان گتو نام ميبرند.
4- بافت موزاييكي شهر
هر يك از سه الگوي مذكور مي تواند به ايجاد الگوي موزاييكي شهر (قطعات مجزا) كمك كند. در اين صورت هر قطعه شهري، داراي ويژگيهاي خانوادگي خواهد بود.
به طور كلي از نظر نگرش فضايي، پايگاههاي خانوادگي به صورت منطقهاي و پايگاه اقتصادي به صورت قطاعي و قومي نيز به صورت خوشهاي عمل كرده و شكلگيري ساختارهاي فضايي شهر را تداوم ميبخشند.
3-8- مدل فضايي (از: اوانس)
درآمدهاي شهري، پراكندگي خانوادهها از نظر درآمد و ميزان تمايل آنها در فضايابي در يك شهر غربي
درآمد زياد
درآمد كم
درآمد متوسط
درآمد زياد
درآمد متوسط .
درآمد زياد .
الف- ويژگيهاي بخش مركزي شهرها
1- فعاليتهاي اقتصادي و تجاري: بخش مركزي شهرها، بويژه شهرهاي بزرگ ، كانون اصلي معاملات تجاري و بانكي، شركتهاي چاپ و نشر كتاب و روزنامه ، بنگاههاي حمل و نقل، بناهاي تاريخي ، تئاترها ، سينماها، هتلهاي قديمي، مساجد و كليساهاي تاريخي است.
2- تراكم جمعيت: در بخش مركزي شهرها در ساعات معيني از روز به حداكثر ممكن ميرسد، در حاليكه همين بخش، شبها خلوت است و عمدتاً فاقد واحدهاي مسكوني است.
3- صنعت چاپ و نشر كتاب: روزنامه و مجله از صنايع مهم بخش مركزي شهرها محسوب ميشود، زيرا وجود شركتهاي بازرگاني، موسسات و اداره هاي دولتي، ملي و گاهي پارلمان، باعث ميشود بخش مركزي شهرها در همه نقاط دنيا به صورت كانون اصلي فعاليتهاي مطبوعاتي و نشر روزنامه، مجله و كتاب درآيد.
4- تعداد افرادي كه روزانه به بخش مركزي شهرها وارد ميشوند از ديگر بخشهاي شهري بيشتر است، از اين رو يكي از كاركردهاي اين بخش وجود گسترده بخش پذيرايي است و در آن بيش از هر جاي ديگر شهر، رستوران و ... ديده ميشود.
5- كاركرد اداري عامل مهم ديگري است كه منجر به افزايش انبوه جمعيت در بخش مركزي خواهد شد.
6- مهمترين كاركرد بخش مركزي شهرهاي بزرگ كاركرد اداري ،عمده فروشي، خرده فروشي، بانكي و گذران اوقات فراغت است.
ب- منطقه گذر
اين منطقه بين بخش مركز تجارت شهر و واحدهاي مسكوني بخش مياني قرار گرفته و به طور سنتي از مركز خرده فروشي شهر جدا ميگردد و در آن نسبت به بخش مركزي شهر از شدت كاربري زمين كاسته ميشود. اگر بخش مركزي شهر را به صورت يك عكس تصور كنيم منطقه گذار به منزله قاب عكس خواهد بود؛ كاركرد منطقه گذار را صنايع سبك، فروشگاههاي اتومبيل، گاراژهاي قديمي، دفاتر فروش بليت حمل و نقل بين شهري و پاركينگها تشكيل ميدهد.
ويژگيهاي منطقه گذار
1- در فعاليتهاي تجاري و خدماتي آن نوعي همانندي مشاهده ميشود.
2- داراي انبارهاي عمده فروشي تجاري و صنايع سبكاند.
3- در بعضي از كشورها گتوهاي مذهبي، قومي و زباني در اين منطقه تشكيل ميشود.
4- در بيشتر بخشهاي بزرگ بخشي از اين منطقه در اختيار گروههاي كم درآمد شهري، مهاجران روستايي و قمار خانهها و روسپي خانهها قرار ميگيرد.
ج- منطقه ولگردان شهري
در بيشتر شهرهاي پر جمعيت، به ويژه شهرهاي آمريكايي در مجاورت مركز تجارت شهر، منطقه آلونك نشيني به وجود ميآيد كه از مشخصات آن، وجود واحدهاي مسكوني تخريب شده؛ اتاقها و مشروب فروشيها و سينماهاي ارزان قيمت، الكليسم، روسپيگري و بالا بودن ميزان جرم، جنايت و فساد است.
در شهرهاي آمريكايي به اين منطقه، منطقه مشروب فروشيهاي ارزان قيمت يا منطقه ولگردان مشروبخوار ميگويند. امروزه بخشهايي از منطقه ولگردان مشروبخوار را جوانان مهاجر و كم درآمد اشغال كردهاند؛ اين ساكنان جديد به نام " مردم خيابان نشين" معروف شدهاند كه زندگي محقر، آشفته و غير اخلاقي دارند، در پاركها فضاهاي آزاد و گوشه خيابانها ميخوابند.
د- پاركهاي صنعتي
اين پاركها بيشتر در حاشيه شهر قرار دارند، هدف از ايجادشان به وجود آمدن مجتمعهاي صنعتي است كه صنايع و كاركردهاي وابسته به هم در مجاورت يكديگر فعاليت كنند. اولين پاركهاي صنعتي برنامهريزي شده، در اوايل سده بيستم در ايالات متحده تاسيس شد. دلايل افزايش پاركهاي صنعتي عبارت است از:
1- عدم وجود زمين كافي براي ايجاد صنايع در مركز شهر
2- تعدادي از صنايع بايستي در ساختمانهاي يك طبقه استقرار يابند، در صورتي كه يافتن چنين فضايي در داخل شهر غير ممكن است.
3- در اين پاركها فضاي لازم جهت توقف و استقرار و پارك وسايل نقليه كاركنان وجود دارد.
4- صرفه جوييهاي ناشي از مقياس به دليل در كنار هم قرار گرفتن فعاليتهاي وابسته به هم.
5- در اين پاركها، شركتها، بنگاهها و... نياز اداري خود را از طريق سازمان مديريت پاركهاي صنعتي بر طرف مي سازند.
6- بيشتر پاركها از آن نظر كه در كنار شبكههاي ارتباطي تاسيس ميشوند، قابليت دسترسي راحتتر را به خطوط ارتباطي فراهم ميسازند.
7- در اين پاركها بازده خدمات (آتش نشان، نيروي انتظامي و...) بسيار خوب است.
انواع پاركها
1- پاركهاي كارخانهاي، توزيع كننده و انباري: اين پاركها بيشتر در توليدات صنايع سبك و صنايع بازاري فعاليت مي كنند بنگاههاي صنعتي اين پاركها، كوچك است. در پاركهاي بزرگ صنعتي، مجتمع هتلها، مراكز خريد و مكانهاي ورزشي نيز احداث مي گردد.
2- پاركهاي تحقيقاتي و علمي: بيشتر اين نوع پاركها در مجاورت دانشگاههاي بزرگ تاسيس ميشوند در اين دانشگاهها، مشاوران تحقيقاتي، خدمات كامپيوتري، آزمايشگاههاي تحقيقاتي و كتابخانه هاي مجهز در اختيار پاركهاي تحقيقاتي و علمي است.
3- پارك هاي بازرگاني: اين پاركها در سالهاي اخير ايجاد شده است. اين پاركها داراي ساختمانهاي اداري، برخي از صنايع سبك، هتلها، رستورانها، خدمات فني، مراقبتهاي پزشكي و مشاوران حقوقي است و گاهي در اين پاركها منطقه مسكوني نيز ايجاد ميشود.
ذ- مرزهاي دهشهر
در فاصله ميان شهر و نواحي روستايي اطراف آن، منطقه باريكي ديده ميشود كه از عوامل مختلف شهر و روستا تاثير ميپذيرد و در واقع به صورت يك منطقه تحويل ميان شهر و زمينهاي نواحي كشاورزي است. كه مشخصات آن عبارت است از:
1- در اين منطقه عموماً جهت مصارف مردم شهر: كره، شير، ماست، سبزي، ميوه و گوشت تهيه ميشود كه در واقع پايان مرزهاي شهري و شروع قلمروهاي روستايي را نشان ميدهند.
2- در بعضي موارد، كارخانه هاي بزرگ و كورههاي آجر پزي نشان دهنده منطقه دهشهري هستند كه در فاصله كمي از شهر مستور شدهاند (به دليل كاستن هزينه حمل و نقل).
3- در اين منطقه استاديومهاي ورزشي، فرودگاهها، ترمينالهاي مسافربري، دانشگاهها و تاسيسات فاضلابهاي شهري قرار گرفته است.
4- در مرز دهشهر روستاييان كمتري فعاليت دارند.
5- در اين منطقه بخش خدمات شهري تقريباً متوقف ميشود.
زمينهاي دهشهر به عنوان يك واحد سرمايهگذاري
از آنجا كه توسعه شهر، ايجاد محلههاي جديد و توسعه عمودي ساختمانهاي شهري براي دستيابي به سود بيشتر صورت ميگيرد؛ بنابراين:
1 زماني كه سود سرمايهگذاري در ساختمانهاي شهري افزايش يابد، سرمايهها براي ايجاد ساختمانهاي جديد به كار گرفته ميشود و برعكس به دليل سود محدود در زمين و ساختمان ايجاد ساختمانهاي جديد به كندي پيش ميرود و سرمايهها به بخشهاي ديگر اقتصادي انتقال مييابند.
2- زماني كه قيمت زمين پايين است ساختمانهاي عمومي افزايش چشمگيري مييابند و برعكس.
3- هر دوره ساختماني با تغييرات حمل و نقل همراهي مي كند، چنانچه بزرگراه و ... احداث شود عمل ساخت و ساز مسكن نيز در اين امتداد صورت ميگيرد.
4- به دليل گراني مسكن و زمين در بخش مركزي شهر عمل معاملات قماري و احتكار بيشتر صورت ميگيرد.
3-9- شهر و مهاجرت روستايي
مهاجرتهاي روستاييان باعث ميشود تغييراتي در وضعيت اجتماعي، اقتصادي و سياسي مهاجران و كل جامعه وجود آيد:
1- مهاجرتهاي روستاييان با توزيع مجدد جمعيت، اقتصاد ملي را تحت تاثير قرار داد و به نفع يا ضرر كشور عمل ميكند.
2- روستاها با مهاجرتهاي روستايي نيروي كارآمد خود را از دست ميدهند و اين روند به نفع شهرهاست.
3- از آنجا كه بخش اعظم مهاجرين در سن جواني قرار دارند به سرعت مي توانند جذب مشاغل غير حرفهاي شوند چون آنها حاضر به انجام همه نوع كاري هستند.
4- اشتغال دايمي مهاجران روستايي با مدت زمان اقامت آنها در شهرها ارتباط دارد.
5- مهاجران روستايي معتقدند شهر از نظر تامين زندگي و ادامه حيات به آنها اطمينان خاطر بيشتري ميبخشد چون استفاده غير قانوني از آب لولهكشي، جريان برق و اشغال زمينها را از امتيازات مثبت شهر ميداند.
6- شتاب روستاييان به شهرها باعث توسعه شهري به صورت نسنجيده و ناموزون ميشود و در نتيجه نياز به خدمات شهري افزايش پيدا ميكند.
7- براي مهاجران روستايي اشتغال موقت در شهرها بسيار سودمندتر از اشتغال موقت در روستاهاست.
3-10- شبكه شهري
شبكه شهري در بيشتر موارد به نظام وابستگيها و ارتباط خارجي شهرها اطلاق ميشود كه مرزهاي آن همواره با توسعه تكنولوژي حمل و نقل و ارتباطات گسترش مييابد.
شكلگيري شبكه هاي شهري از طريق روابط تجاري، فرهنگي، سياسي، مذهبي و مبادله تجربيات و همكاري صورت ميگيرد در واقع در هر شبكه شهري شهرها به صورت شركا عمل ميكنند، با اين تفاوت كه در اين روابط، سهم يكي بيشتر و ديگري كمتر است.
هر شهري عمدتاً به دو صورت ارتباط برقرار ميكند:
1- ارتباط با ناحيه خود كه در اين صورت شهر مركز مبادله و داد و ستد كالا، فرآوردههاي كشاورزي، توليدات صنعتي و خدماتي و نشر افكار است.
2- به صورت زنجيري، ميان ناحيه خود و دنياي بيرون از آن ارتباط برقرار ميكند بنابراين پويايي هر شبكه شهري به ارتباط داخلي يا خارجي آن وابسته است.
بيشتر شبكههاي شهري پديدهاي تاريخي هستند. در زمان ما شبكههاي شهري يا نظام روابط شهري از نظر اقتصادي، فرهنگي و ساسي به صورت فعال در زندگي بشر تاثير ميگذارد، زيرا شبكههاي شهري بزرگ، كاركرد سيارهاي يافتهاند و نقش خود را در سطوح جهاني ايفا ميكنند.
پويايي شبكههاي شهري از عوامل زير تاثير ميپذيرند:
1- عامل تجاري كه از قديميترني و مهمترين عوامل در شكلگيري شبكههاي شهري است به همراه ديگر عوامل مانند سرمايهگذاري، امور مالي و بيمه عمل مي كند.
2- تخصصي شدن بعضي از شهرها در عرضه كالا و خدمات ويژه به شكلگيري و پايداري شبكههاي شهري ميانجامد.
3- عامل فرهنگ در پويايي شبكه هاي شهري بسيار مهم مينمايد. از طريق رفتار، زبان و رسانههاي گروهي تقويت ميگردد.
4- روابط سنتي و تاريخي شهرها در پويايي شبكههاي شهري موثر است.
5- توپوگرافي، عامل راه، خطوط زميني، راه آهن، خطوط هوايي و دريايي از عوامل موثر در پويايي شبكه هاي شهري است.
6- شهرهاي جهاني، شبكههاي وسيع شهري را تشكيل مي دهند.
7- تصميمات دولتي، زمينههاي ايدئولوژيك و منافع مشترك يا اقتصادي در پويايي و پايداري شبكههاي شهري تاثيرگذار است.
3-11- مگالاپليس
مگالاپليس كلمهاي يوناني است و در نيم سده اخير به وسيله پتريك گدس به كار گرفته شد. در سالهاي گذشته نيز از طرف لوييز مامفرد و سپس ژان گوتمن به منطقه شهري وسيع و گسترده اطلاق شد كه از بوستون تا واشنگتون ادامه داشت. امروزه مگالاپليس به منطقه وسيعي گفته ميشود كه بيش از 10 ميليون نفر جمعيت داشته باشد و داراي بيش از يك مادر شهر (متروپليتن) باشد.
به عبارت ديگر حومهها و شهركهاي يك مادر شهر در نتيجه توسعه وسايل ارتباطي و افزايش سرعت وسايل نقليه با حومهها و شهركهاي مادر شهرهاي ديگر پيوند مييابد و از پيوند آنها يك بافت زنجيري از مادر شهرها و شهرها به صورت وسيعترين شكل شهري تشكيل ميشود كه در اصطلاح جغرافيايي به آن مگالاپليس گويند.
شكل مگالاپليس از روند سريع شهرنشيني و شهرگرايي حاصل مي شود و عواملي مانند زمينههاي مساعد طبيعي، عوامل اقتصادي، جغرافياي فرهنگي و گذشته تاريخي ناحيه در تشكيل بافت زنجيري از حوزههاي مادرشهر در ايجاد مگالاپليس موثر هستند.
عموماً شهرهاي مركزي مگالاپليس جهان داراي تراكم جمعيت است و به تدريج كه از آن فاصله بگيريم، كاهش سريع جمعيت در واحد سطح ديده ميشود و ممكن است به دليل وجود زمينهاي نيمه باير، املاك وسيع، پاركهاي طبيعي و پايگاههاي نظامي ميان حوزه هاي مادر شهري در محدوده مگالاپليس گسيختگي ايجاد شود.
مشخصات مگالاپليس
1- هر مگالاپليس با استفاده از زمين هاي كشاورزي حوزه مادرشهري توسعه مييابد به طوري كه با افزايش جمعيت ناگزير، بخشي از زمين هاي كشاورزي زير پوشش تاسيسات شهري و منطقه واحدهاي مسكوني قرار ميگيرد.
2- مگالاپليسها از حداكثر درآمد و پروت برخوردارند. بالا بودن درآمد و فعاليتهاي شديد اقتصادي و فرهنگي باعث تراكم وسايل نقليه بين حوزههاي مادر شهري مگالاپليس ميشود و ترافيك زميني و خطوط هوايي، ارتباط تلفني و تلويزيوني در محدوده مگالاپليس همه سطوح آن را به هم پيوند ميدهد.
3- بيشتر حوزههاي به هم پيوسته مگالاپليس تحت نفوذ يك مركز بزرگ قرار ميگيرند اين مراكز بزرگ نفوذ و قدرت بسياري در مگالاپليس به دست مي آورد (نيويورك، شيكاگو و لوسآنجلس).
4- بعضي از شهرهاي مگالاپليس با تخصص يابي، فعالترين و پرتحركترين مراكز جمعيتي جهان شناخته ميشوند و به صورت بزرگترين مراكز علمي، هنري، سياسي و اقتصادي جهان در ميآيند.
5- زمينهاي مگالاپليس از نظر قيمت بر ديگر زمينهاي شهري پيشي ميگيرد و در هستههاي اصلي و فرعي آن زمين قيمت بسيار بالايي پيدا مي كند و هنگام گسترش مگالاپليسها زمين هاي حاصلخيز كشاورزي در مسير به هم پيوسته حوزه مادرشهرها تا حدودي از سرعت توسعه شهري مي كاهد.
6- در مگالاپليسها تراكم جمعيت، بانكها، امور تجاري، شركتهاي بيمه، عمده فروشي، خرده فروشي، مراكز پذيرايي و تفريحي و فعاليتهاي شديد حمل و نقل با تراكم باور نكردني همراه است
مگالاپليسهاي معروف جهان
1- مگالاپليس شمال شرقي ايالات متحده شامل نيويورك، فيلادلفيا، بوستون، واشنگتون و بالتيمور با بيش از 40 ميليون نفر.
2- مگالاپليس سواحل درياچههاي بزرگ آمريكا و كانادا.
3- مگالاپليس كاليفرنياي جنوبي، شامل لوسآنجلس و سانديهگو با بيش از 11 ميليون نفر.
4- مگالاپليس توكيو - يوكوهاما در ژاپن.
5- مگالاپليس راين - رور در آلمان.
علاقه مندی ها (Bookmarks)