دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 15 , از مجموع 15

موضوع: تاریخ زبان فارسی ( قسمت اول )

  1. #11
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    ACCOUNTING & BusinesS ManagemenT
    نوشته ها
    2,442
    ارسال تشکر
    408
    دریافت تشکر: 1,276
    قدرت امتیاز دهی
    125
    Array

    پیش فرض پاسخ : آثار داریوش

    قديمي ترين آثار پهلوي اشکاني

    قسمت يازدهم:


    قديم ترين آثاري که از خط و زبان پهلوي در دست است دو قباله ي ملکي است که در ايالت اورامان کردستان چند سال پيش به خط پهلوي اشکاني و به زبان پهلوي بر روي کاغذ پوست به دست آمد و تاريخ آن مربوط به صد و بيست سال پيش از ميلاد مسيح است و قبلا بدان اشاره شد.
    در يکي از آن قباله ها خواندم که از طرف دولت قيد گرديده و خريدار پذيرفته است که اگر باغي را خريداري مي کند آباد نگاه ندارد و آن را ويران سازد مبلغ معيني جريمه بپردازد، و از اين قباله اندازه ي اعتنا و توجه پادشاهان ايران را به آباداني کشور مي توان قياس کرد.

    اسناد قديمي ديگري که در دست است، باقي مانده ي کتب و آيين ماني و ساير مطالب از قبيل فصول از عهد جديد و مطالبي از کيش بودايي است که در آغاز قرن حاضر از طرف خاورشناسان از خرابه‌هاي شهر «تورفان» پيدا شد و به دست دانشمندان خوانده شد و قسمتي از آن ها انتشار يافت هرچند که دانشمندان ترديد دارند که آيا بهتر است اين خط و زبان را منسوب به «سُغُدي» بدارند يا منسوب به پهلوي شمالي ؟

    اين اوراق غالبا روي پوست آهو يا بر پارچه نوشته شده است. خطوط آن نوعي از خط پهلوي است و نوعي ديگر که از خط پهلوي گرفته شده و از بالا به پايين نوشته شده است و بعدها خط «اويغُوري» که خط اويغُوره و مغول ها باشد از اين خط گرفته شده است.
    در يکي از آن قباله ها خواندم که از طرف دولت قيد گرديده و خريدار پذيرفته است که اگر باغي را خريداري مي کند آباد نگاه ندارد و آن را ويران سازد مبلغ معيني جريمه بپردازد، و از اين قباله اندازه ي اعتنا و توجه پادشاهان ايران را به آباداني کشور مي توان قياس کرد. مطالب آن ها ديني و اخلاقي است و لغات دري که در پهلوي جنوبي ديده نمي شود در اين اوراق ديده مي شود و با پهلوي جنوبي بسيار تفاوت دارد؛ آن اوراق به زباني است که بلاشک پايه ي زبان مردم سمرقند، بخارا و بنيان زبان قديم مردم خراسان شرقي محسوب مي شود و پايه و اصل زبان دري را نيز بايستي در اين زبان جستجو کرد. چنان که قبلا بدان اشاره شد، ‌و باز هم در جاي خود ما از اين اوراق، لغات و بعضي مختصات آن گفتگو خواهيم کرد.

    در خصوص اسناد دوره ي اشکانيان بدبختانه به جايي دسترسي نداريم. از اين روي اطلاع زيادي از پهلوي شرقي و شمالي و تفاوت آن با پهلوي جنوبي در دست نيست و در لهجه هاي مختلف خراسان غربي، طبرستان، آذربايجان و طوالش نيز که بدون شک مخلوطي از پهلوي شمالي و شرقي (اشکاني) و پهلوي جنوبي و دري است کنجکاوي و بررسي کامل نشده است ورنه آگاهي هاي زيادتري به دست خواهد آمد،‌ خاصه هرگاه از اوراق تورفان و از زبان ارمني نيز استفاده شود.
    کتب عهد اشکاني هفتاد کتاب بوده است که نام چهار کتاب از آن باقي است چنان که در مجمل‌التواريخ و القصص گويد:
    «و از آن کتاب ها که در روزگار اشکانيان ساختند هفتاد کتاب بود از جمله کتاب مروک (مردک ؟) کتاب سندباد، کتاب يوسيفاس کتاب سيماس» و رساله اي است به پهلوي در مناظره ي نخل و بز به شعر دوازده هجايي، مخلوط به نثر که گويا در آغاز منظوم بوده است و بعد ابيات آن کتاب مغشوش و دست کاري شده است و فعلا نثر و نظمي است مختلط و اين کتاب هم برحسب عقيده ي «هرتسفلد» به لهجه ي پهلوي شمالي است و نامش «درخت آسوریک» است.
    ادامه دارد... برگرفته از سبک شناسي - محمدتقي بهار





  2. #12
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    ACCOUNTING & BusinesS ManagemenT
    نوشته ها
    2,442
    ارسال تشکر
    408
    دریافت تشکر: 1,276
    قدرت امتیاز دهی
    125
    Array

    پیش فرض پاسخ : آثار داریوش

    بررسی آثار پهلوی جنوبی
    قسمت دوازدهم:


    بعد از کشته شدن «اَرْدَوَانِ پنجم» که وی را «اَفْدُمْ» یعنی آخرین نیز می نامیده اند، خاندان نجیب و بزرگ «پرثوی» برچیده شد و دولت اشکانی منقرض گردیده و شهنشاهی از خانواده ی مشرقی به خانواده ی جنوبی (فارسی) که به دست «اَرْتَخشَتْرَ»(= اردشیر) پسر «پاپک» تأسیس شده بود انتقال یافت، آن دولتی که بعدها خود را وارث بهمن اسفندیار و جانشین کیان شمرد.

    در این دوره، خط و زبان رسمی خط و زبان پهلوی است که آن را برای تفکیک از پهلوی قدیم «پهلوی جنوبی» می نامند، خط پهلوی جنوبی نیز از الفبای آرامی گرفته شده است و با خط شمالی تفاوت هایی داشته است که بعد گفته خواهد شد؛ اما زبان پهلوی جنوبی یکی از شاخه های فارس قدیم محسوب می‌شود و به واسطه ی دخالت اصطلاحات مذهبی و لغات شکسته بسته ی اوستایی و اختلافات دیگری که از حیث بعض لغات، صرف و نحو با پهلوی شمالی داشته است لهجه ای از لهجه های پهلوی به شمار می‌آید.

    امتیاز آشکاری که بین خط پهلوی و خط و زبان های شرقی ایران بوده در مسئله «هُزْوارشْ» است، که به دست کاتبان وارد رسم الخط پهلوی شد چنین که لغاتی را به زبان آرامی نوشته و به پارسی می‌خوانده‌اند، و ما از این مقوله در فصل خطوط به تفضیل گفتگو خواهیم کرد، این رسم در نوشته‌های «تورفان» و آثار مانی دیده نمی شود لکن در دو قباله ی ملک اورامان و کتیبه های اشکانی و «درخت آسوریک» موجود است و معلوم می شود که در پهلوی اشکانی نیز موجود بوده است.
    در این دوره، خط و زبان رسمی خط و زبان پهلوی است که آن را برای تفکیک از پهلوی قدیم «پهلوی جنوبی» می نامند، کهنه ترین سندی که از پهلوی جنوبی در دست است سکه های شاهان پَرَته دار فارس است. بعد سکه‌های اردشیرپاپکان، دیگر کتیبه ی اردشیر پاپکان در نقش رستم به دو لهجه ی اشکانی و ساسانی و به یونانی، دیگر کتیبه ی شاپور اول که اخیرا در کاوش های شهر «شاپور» به دو لهجه ی شمالی و جنوبی و به دو خط اشکانی و ساسانی به دست آمده و غیره.

    اما کتاب هایی که به خط و زبان پهلوی موجود است، هرچند یقین نیست که در زمان خود ساسانیان تألیف شده باشد. و بعض آن ها علی التحقیق متعلق به دوره ی اسلامی است مانند «دَینْ کِرْتْ» تألیف موبد «آذر فرنبغ» معاصر مامون عباسی و غیره، معذلک ممکن است ترجمه هایی از اوستا از قبیل قسمت هایی از یشت ها و قسمت هایی دیگر اوستا که به زبان پهلوی است و فصولی از بندهش که از کتاب های معتبر سنت مَزْدیَسنُی است و «درخت آسوریک»، «خسرو کواتان وریذکی»، «ایاتکار زریران» و غیره در عهد شاهنشاهان تألیف یافته باشد و نیز قسمت عمده از داستان های ملی مانند «کارنامک اردشیر»، «خوتاینامک» و «آیین نامک» محتمل است که به دوره ی ساسانیان به پیوندد. چنان که گویند خوتاینامک به امر یزدگرد شهریار تدوین گردید. بالجمله هرچند زمان تألیف کتاب ها و رساله های پهلوی غالبا در قرون اسلامی است اما مواد آن ها قدیمی است.
    ادامه دارد... برگرفته از سبک شناسی - محمدتقی بهار





  3. #13
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    ACCOUNTING & BusinesS ManagemenT
    نوشته ها
    2,442
    ارسال تشکر
    408
    دریافت تشکر: 1,276
    قدرت امتیاز دهی
    125
    Array

    پیش فرض پاسخ : آثار داریوش

    کتیبه های ساسانی

    قسمت سیزدهم :

    اینک ما یادگارهایی که از پهلوی جنوبی - ساسانی باقی است به ترتیب ذکر می کنیم :
    1- کتیبه های ساسانی


    مهم ترین کتیبه های پهلوی ساسانی به قرار ذیل است :
    - کتیبه ی اردشیر اول در نقش رستم، که به سه زبان (پهلوی ساسانی و پهلوی اشکانی و یونانی) نوشته شده است.
    - کتیبه ی شاپور اول در نقش رجب که به سه زبان مذکور نوشته شده است.
    - کتیبه ی شاپور اول در حاجی آباد که به دو زبان پهلوی ساسانی و اشکانی نوشته شده است.
    - کتیبه ی شاپور اول که بر روی ستون جلوخان عمارت شهر شاپور فارسدو زبان ساسانی و اشکانی کنده شده و اخیرا کشف شده است. به
    - کتیبه ی ساسانی از موبد «کاردیر هرمزد» در نقش رجب و کتیبه ی دیگر از همو در بالای نقش برجسته ی شاپور در نقش رستم که این کتیبه بسیار ضایع شده است.
    - کتیبه ی نرسی در پایکولی (شمال قصر شیرین) که به دو زبان ساسانی و اشکانی نوشته شده است و استاد هرتسفلد آلمانی در (1913-14) آن را خوانده و کتابی به دو جلد در آن باب نوشته است.
    - کتیبه ی پهلوی ساسانی در روی نقش وهرام اول در شاپور فارس که از طرف نرسی کنده شده است.
    - کتیبه ی کوچک پهلوی ساسانی از شاپور دوم در طاق کوچک طاق وُسْتان کنده شده است.
    - کتیبه ی پهلوی ساسانی از شاپور سوم که در سمت چپ کتیبه ی شاپور دوم در طاق کوچک طاق وُستْان کنده شده است.
    - کتیبه های پهلوی ساسانی تخت جمشید یکی از طرف شاپور پسر هرمز برادر شاپور دوم که مأمور پادشاهی ***تان بوده کنده شده است و دو کتیبه ی دیگر در همان جا به امر دو تن از بزرگان کشور به نام شاپور دوم ساخته شده.
    - کتیبه های کوچک دیگر که در دربند به فرمان امیران آن جا نقر شده و تاریخ آن ها اواخر عهد ساسانیان است.
    - کتیبه ی پهلوی که در قاعده ی کعبه ی زردشت در نقش رستم به وسیله ی هیأت حفاری دکتر اشمیت به سال (1315 هـ.) حفاری و پیدا شده است، ولی متأسفانه دوباره روی آن را گچ مالیده و پوشانیده اند و هنوز قرائت نشده است.
    - کتیبه های متفرقه متعلق به بعد از اسلام نیز به دست آمده است که مهم نیست.
    کتیبه های پهلوی ساسانی تخت جمشید یکی از طرف شاپور پسر هرمز برادر شاپور دوم که مأمور پادشاهی ***تان بوده کنده شده است و دو کتیبه ی دیگر در همان جا به امر دو تن از بزرگان کشور به نام شاپور دوم ساخته شده.

    2- کتاب ها و رساله های پهلوی


    کتاب ها، نامه ها و مقاله هایی است که بعضی از چند صد صحیفه نیز تجاوز می کند چون «دین کرت»، «بندهش» و بعضی به صد صحیفه نمی رسد چون «ایاتکار زریران» و بعضی از چند سطر نمی گذرد، مجموع این یادگارها با مواظبت ضبط شده است و بعضی مانند «کاروند» و «آیین نامک» از میان رفته است و بعضی چون «هزار داستان»، «خوتای نامک» و «کلیلک و دمنک» و غیره، ترجمه اش باقی و اصل فانی شده است. ما در قسمت بعدی از آنچه هنوز باقی است صورتی به اختصار نقل می کنیم. برگرفته از سبک شناسی - محمدتقی بهار





  4. #14
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    ACCOUNTING & BusinesS ManagemenT
    نوشته ها
    2,442
    ارسال تشکر
    408
    دریافت تشکر: 1,276
    قدرت امتیاز دهی
    125
    Array

    پیش فرض پاسخ : آثار داریوش

    ترجمه ي اوستا به پهلوي

    قسمت چهاردهم:

    آنچه از اوستا به زبان پهلوي ترجمه شده است مجموعا 141000 کلمه:

    1- ونديداد (پهلوي): تقريبا 4800 کلمه
    2- يسنا (پهلوي): تقريبا 39000 کلمه
    3-نيرنگستان : تقريبا 3200 کلمه اوستايي و 600 پهلوي
    ترجمه ي آن و 22000 کلمه ي پهلوي شرح و توضيح و 1800 کلمه اوستايي
    4- ويشتاسب يشت (پهلوي) : تقريبا 5200 کلمه
    5- وِيسْپَ رَذْ (پهلوي) : تقريبا 3300 کلمه
    6- فرهنگ اُيم اِيوَکْ : تقريبا 2250 کلمه پهلوي و1000 اوستايي
    7- اوهرمزد يَشْت (پهلوي) : تقريبا 20000 کلمه
    8- بهرام يشت (پهلوي): تقريبا 2000 (ظ) کلمه
    9-هادُخت نسک (پهلوي) : تقريبا 1530 کلمه
    10- ائو گمادَ ائچا : اين کتاب مخلوطي است از 29 فقره اوستايي تقريبا در 280 کلمه و 1450 کلمه ي پازند
    11- چيتک اوپستاک گاسان : تقريبا 1100 کلمه پهلوي و 400 اوستايي
    12-اتهش نيايشن : تقريبا 1000 کلمه پهلوي و 400 اوستايي
    13- وُچِرْ کرت دينيک : اين کتاب مخلوطي است از تفسير پهلوي و متن ديني، متن ديني داراي 17500 کلمه پهلوي و 260 کلمه اوستايي و ترجمه اش داراي 630 کلمه اوستايي است که اين کلمات به 900 کلمه پهلوي ترجمه و تفسير شده است و در «وُچرکرت» است يکي «دينيک و جرکرتْ» ديگر «وچرکرتِ دينيک»
    14- آفرينکان گاهنباز (پهلوي) : تقريبا 490 کلمه
    15-هپتان يشت (پهلوي) : تقريبا 700 کلمه
    16- سروش يشت ها دُخت (پهلوي) : تقريبا 700 کلمه
    17-سي رو چک بزرگ (پهلوي) : تقريبا 650 کلمه
    18- سي رو چک کوچک (پهلوي) : تقريبا 530 کلمه
    19- خورشيد نيا يشن (پهلوي) :تقريبا 500 کلمه
    20- آبان نيايشن (پهلوي) : تقريبا 450 کلمه
    21-آفرينکان دَهْمان (پهلوي): تقريبا 400 کلمه
    22- آفرينکان گائه (پهلوي): تقريبا 300 کلمه

    23-خورشيد يشت (پهلوي) : تقريبا 400 کلمه
    24- ماه يشت (پهلوي) : تقريبا 400 کلمه
    25- قطعه اي ازيشت (22) :350 کلمه پهلوي و 60 کلمه اوستايي
    26- آرينکان فروردکان (پهلوي): نام ديگري است از براي آفرينکان دهمان
    27- ماه نيايش (؟)
    کتب ديني و اخلاقي و ادبي قريب 446000 کلمه
    28- دينِ کرت (پهلوي) : تقريبا 169000 کلمه
    29- بُن دِهِش (پهلوي) : تقريبا 13000 کلمه
    30- دادستان دينيک (پهلوي) : تقريبا 28600 کلمه
    31- تفسيري بر ونديداد (پهلوي) : تقريبا 27000 کلمه
    32-روايات پهلوي: تقريبا 26000 کلمه
    33- روايات همت اشوهشتان (پهلوي) : تقريبا 22000 کلمه
    34- دينيک وُچِرْکِرت (رجوع کنيد بشماره ي 13)
    35- منتخبات اززاتسپرم (پهلوي): تقريبا 19000 کلمه
    36- شکند گمانيک وچار (پهلوي):تقريبا 16700 کلمه
    37-شايست ني شايست (پهلوي): تقريبا 13700 کلمه
    38- داتستان مينوک خرت (پهلوي):تقريبا 1100 کلمه
    39- نامه هاي منوچهر (پهلوي): تقريبا 9000 کلمه
    40- ارتاي وراژنامک (پهلوي) : تقريبا 8800 کلمه
    41- ستايش سي روزه ي کوچک (پهلوي): تقريبا 5260 کلمه
    42- جاماسب نامک (پهلوي) : تقريبا 5000 کلمه
    43- بهمن بست (پهلوي) : تقريبا 4200 کلمه
    44- ماتيکان پوشت فريان (پهلوي) : تقريبا 3000 کلمه
    45- پرسش هايي که با آيات اوستا پاسخ داده شده است (پهلوي) : تقريبا 3000 کلمه
    46-اندرچ اتورپات مار سپندان (چهار يک اين رساله از ميان رفته است به نظر «وست» نسخه ي کامل آن اگر در دست بود شامل: تقريبا 3000 کلمه مي شد، وست کتاب خاصيت روزها را که با اين رساله همراه است نيز در ذيل همين عنوان ياد کرده است و گويد مجموع آن شامل 300 کلمه است اندرز مذکور و سي روزه ي ضميمه ي آن در متون پهلوي انگلسار يا صفحه 58 تا 71 طبع شده و نگارنده آن را به نثر ترجمه کرده و به بحر متقارب بنظم آورده است و در سال دوم مجله ي مهر به طبع رسيده است.
    47-پتيت ايرانيک (پهلوي):تقريبا 2200 کلمه
    48- پند نامک وژرک کيتر بوختکان (پهلوي):تقريبا 1760 کلمه
    49- پتيت اتورپارت مارسپندان (پهلوي):تقريبا 1490 کلمه
    50- پند نامک زرتشت (پهلوي):تقريبا 1430 کلمه
    51- اندرچ ائو شنَرِ داناک (پهلوي) :تقريبا 1400 کلمه
    52- آفرين شش گاهنبار (پهلوي) : تقريبا 1370 کلمه
    53- واچکي ايچنداتورپات مارسپندان (پهلوي) : تقريبا 1270 کلمه

    54- ماتيکان کجستک ابالش (پهلوي): تقريبا 1200 کلمه
    55- ماتيکان سي روچ (پهلوي) : تقريبا 1150 کلمه
    56- پتيت و تُرتَکان (پهلوي) : تقريبا 1100 کلمه
    57- پتيت خوت (پهلوي) : تقريبا 1000 کلمه
    58- ماتيکان هپت اُمهر سپنت (پهلوي): تقريبا 1000 کلمه
    59- اندرزهايي به مزديسنان (پهلوي) : تقريبا 980 کلمه
    ظاهرا اين رساله همان است که بنام «اندرژداناگان به مزديسنان» جزو متون پهلوي انگلساريا از صفحه 51 تا 54 طبع شده و داراي چند واژه ي اوستايي است.
    60- اندرز دستوران بر بهدينان (پهلوي) : تقريبا 800 کلمه
    61- خصايص يک مرد شادمان (عدد کلمات اين رساله را «وست» معني نکرده است و به نظر مي رسد که اين رساله همان باشد که جزو متون انگلساريا بنام «اپرخيم و خرت فرخ مرت» يعني «در خوي و خرد مرد فرخ» از صفحه 162 تا 167 به طبع رسده و عدد کلمات آن 920 است به تقريب.
    62- ماتيکان ماه فروتين روچ خوردت (پهلوي) : تقريبا 760 کلمه
    63- آفرين هفت امهر سپنتان (امشاسپنتان) يا آفرين دهمان (پهلوي) تقريبا 700 کلمه
    64- پدري پسر خود را تعليم مي دهد (پهلوي) :تقريبا 600 کلمه
    65- ستايش درون (نان معروف) (پهلوي) : تقريبا 560 کلمه
    66-آفرين ار تافَرَوَشي (پهلوي) :تقريبا 530 کلمه
    67- اندر ژداناک مرت (پهلوي) : تقريبا 530 کلمه
    68- اشيرواد (پهلوي) : تقريبا 350 تا 560 کلمه
    69- آفرين مِيَزْد (پهلوي) : تقريبا 450 کلمه
    70- انرچ خسروي کواتان (پهلوي): تقريبا 380 کلمه
    71- چم درون (نان مقدس) (پهلوي) : تقريبا 380 کلمه
    72- نماز او هر مزد (پهلوي) : تقريبا 340 کلمه
    73- سخنان اتور فرنبغ و بوخت آفريذ؛ دو رساله است و مجموعا شامل 320 کلمه
    74- نيرنک بوي داتن (پهلوي) :تقريبا 260 تا 630 کلمه
    75- نام ستايشينه (پهلوي) : تقريبا 260 کلمه
    76-پنج دستور از موبدان و ده پند براي بهدينان (پهلوي) تقريبا 250 کلمه
    77-آفرين وژرگان (پهلوي): تقريبا 200 کلمه
    78- آفرين گاهنبار چَشْنيه (پهلوي): تقريبا 300 کلمه
    79- اَوَرْمَتَنِ شه وهرام ورچاوند (پهلوي) : تقريبا 190 کلمه
    80- داروک خرسنديه (پهلوي) : تقريبا 120 کلمه
    81- پاسخ هاي سه مرد دانشمند به شاه (پهلوي) : تقريبا 90 کلمه
    82- ماتيکان سي يَزَتان (پهلوي): تقريبا 90 کلمه
    متون غير ديني پهلوي قريب 41000 کلمه
    83- قانون مدني پارسيان در عهد ساساني (پهلوي) : تقريبا 42000 کلمه

    84-کارنامک ارتخشتر پاپکان (پهلوي): تقريبا 5600 کلمه
    85- ادي واتکارزريران (پهلوي) : تقريبا 3000 کلمه
    86- خسرو کواتان وريذکي (پهلوي) : تقريبا 1770 کلمه
    87- فرهنگ پهلويک (پهلوي) : تقريبا 1300 کلمه
    88- ابرادوين نامک نپشتن (پهلوي) :تقريبا 990 کلمه
    89- شتروهاي ايران (پهلوي) : تقريبا 880 کلمه
    90- وچارشن چترنک (ماتيکاني چترنگ) (پهلوي) : تقريبا 820 کلمه
    91- درخت آسوريک (پهلوي) : تقريبا 800 کلمه
    92- ابرستايييني تاريه سور آفرين (پهلوي): تقريبا 400 کلمه
    93- افديه وسهيکيه ***تان (پهلوي) : تقريبا 290 کلمه
    ادامه دارد... برگرفته از سبک شناسي - محمدتقي بهار





  5. #15
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    ACCOUNTING & BusinesS ManagemenT
    نوشته ها
    2,442
    ارسال تشکر
    408
    دریافت تشکر: 1,276
    قدرت امتیاز دهی
    125
    Array

    پیش فرض پاسخ : آثار داریوش

    چند تن از علماي زردشتي


    قسمت پانزدهم ( پاياني )


    سواي گردآوردهايي که در قسمت پيش گفته شد باز هم قسمت هايي هست که يادآوري نشده از قبيل «اندرچ پيشينکان» در 4 فقره و 280 کلمه که جزو متون پهلوي انکلساريا صفحه 39 به طبع رسيده است و «چيتاک اندرچ فريودکيشان» که از صفحه ي 41 تا 50 متون مزبور به طبع رسيده و مجموع آن 1820 کلمه است و «اندرچ ويه زات فرخ پيروژ» در صفحه ي 73 همان کتاب تقريبا 466 کلمه، و «اَپَرْپنج خيم هُوسْروان» در همان کتاب از صفحه ي 129 الي 131 در 260 کلمه، ديگر «اَوَرْپتماني کتک خوتائيه» از صفحه 141-143 همان کتاب در 459 کلمه ي ديگر «واچکي چند هچ وژرک متر» صفحه ي 85 و «افسون گزندگان» و قسمت هاي بي سر و ته ديگر که باز در همان کتاب طبع شده است و مهم تر از همه «ماتيکان هزارداتستان» يعني «گزارش هزار فتواي قضايي» است.

    کتاب هايي نيز بوده است که در عهد اسلامي از آن ها استفاده مي شده و بعدها از ميان رفته است مانند «آيين نامک» که محتوي مجموعه اي بوده است از اخلاق، فرهنگ، رسوم ، آداب، بازي ها، ورزش ها، سخنان بزرگان و آيين رزم، عزا، سور، زناشويي و غيره. ابن قتيبه و ديگر اديان عرب بسيار از فصول اين کتاب را نقل کرده اند. در خاتمه ي ماديکان چترنگ که به زبان پهلوي باقي است گويد:

    « اصل بازيدن شترنج اين است که نگرش (ملاحظه) و توخشش (سعي) در نگاه داشتن و مواظبت ابزار خود بيشتر کني تا در بردن و زدن ابزار طرف بازي، و به اميد و طمع زدن ابزار حريفدست بد بازي نکني و شمار ابزار خود را بداري چنان که يکي را بکار اندازي و ديگري را بپرهيز و احتياط گذاري و نيز همواره به اصل بازي توجه کني و پايان را در نظر داشته باشي، چنانکه در «آيين نامه» نپشته است.»
    از اين قبيل است «خوتاي نامه» و «کاروند» که جاحظ در البيان و التبيين از قول شعوبيه از آن دو کتاب و فصاحت و بلاغت هريک تعريف مي کند و مي گويد:
    « وَ مَنْ اَحَبَ اَن يَبْلغَ في صَناعَهِ البَلاغَهِ وَ يَعْرفَ الغَريبَ وَ يَتَبَحَرَ في اللُغَه فَلْيَقْراء «کتاب کاروند» وَ مَنْ اَحْتاج اَلي العَقْل وَ الْأدَب وَ الْعلْمِ بالْمَراتبِ واَلْعَبْر و اَلْمَثلاتِ و اَلْألْفاظِ الْکَريمه وَ الْمعاني الشَريفه فَلْيَنْظُرْ الي "سِيراَلْملُوْکَ.»
    «آيين نامک» که محتوي مجموعه اي بوده است از اخلاق، فرهنگ، رسوم ، آداب، بازي ها، ورزش ها، سخنان بزرگان و آيين رزم، عزا، سور، زناشويي و غيره.

    ديگر کتاب «دستوران» يکي از کتب قضايي عهد ساساني که در آغاز به زبان پهلوي بوده است و اکثر منابع آن با «ماتيکان هزار داتستان» يکي است و فعلا ترجمه ي اين کتاب به زبان سرياني موجود است؛ اين نسخه در قرن هشتم ميلادي به وسيله ي رييس نصاراي ايران «عيشو بُخْت» تأليف يا ترجمه شده است اما مترجم عيسوي مزبور قواعد حقوقي ايران را تغيير داده است تا با اوضاع و احوال هم کيشان او مناسب تر باشد.
    ديگر کتبي مانند «ويس و رامين» و کتابي در منطق که ترجمه ي عربي آن باقي است و کتاب «السکيين» که «مسعودي» نقل مي کند و اصل پهلوي «شکند گمانيک وچار» و آن چه بعدها در جاي خود اشاره خواهد شد.

    آثار ديگر سواي سکه ها که از حيث لغت ها مخصوص و رمز شهرهايي که سکه در آن ها زده مي شده است و شکل تاج ها که هر يک علامت مخصوص و داراي ويژگي هاي تاريخي و اشاره هاي مخصوص است؛ مهره ها است که از آن عهد به دست آمده و مي آيد و بر اين مهره ها کلماتي غير از نام هاي خاص به عنوان شگون و ميمنت نقش مي شده و صورت حيوان يا علامتي ديگر نيز بر آن منقوش مي گرديده است. در ضمن اين مهرها نام چند مؤبد و چندين لقب نيز ديده شده است.
    3- اسامي چند تن از علماي زردشتي


    1- تَنْ سَرْ : اين مرد از موبدان عهد اردشير اول است و «هيرپدان هيرپد» بوده است که مقامي است چون موبدان موبد و سمت مستشاري و وزارت اردشير داشته و او است که «نامه ي تنسر» را به «جشنسف» شاه طبرستان نوشته و او را به موافقت و دولت خواهي اردشير اندرز مي دهد؛ متن پهلوي اين نامه از ميان رفته و فارسي آن در «تاريخ ابن اسفنديار» مضبوط است و در تهران به اهتمام فاضل معاصر «مجتبي مينوي» طبع شده است بعد از او نام «زروان داد» پسر مهرنرسي را مي شناسيم که هر دو هيربدان هيربد و مأمور امور قضايي بوده اند.
    2- بهنک : از موبدان اوايل ساسانيان است و «آذرپاد مارسپندان» جانشين وي بوده است.
    3- آذرپاد مارسپندان : ظاهرا از اعقاب زردشت بوده است و يکي از بزرگان اين عهد است و در زمان شاپور دوم قسمت مهمي از اوستا و مخصوصا خرده اوستا را گردآوري کرد و اندرزنامه ي او مشهور است و ما قبلا از او ياد کرده ايم.
    4- مهروراژ : مهراگاويد و مهر شاپور که در عهد بهرام پنجم بوده اند، ديگر آزاد شاه که در زمان خسرو اول مقام موبدي داشته است.
    5- ارداي ويراف : که در عصر شاپور اول مي زيسته است و او است که براي تکميل احکام اخلاقي مزديسنا جامي چند شراب نوشيد و در کنف نگاهباني شاه و رجال دربار در قصري محفوظ به خواب رفت و پس از چند روز برخاست و معراج خود را که سير در «چينوَتْ پُوْهل»، دوزخ و مينوان بود فرو گزارد و دبيران نوشتند و نام آن کتاب «ارداي ويرافنامک» است.
    6- بزرگمهر : اين نام گويا مصحف «بُرْزْمهر» يا «داد بُرْزْمهر» بوده است که او را «زرمهر» هم نوشته اند، ظاهرا نام صحيح او «دات بُرژمِتر» است و از وزيران، مستشاران و درباريان عمده ي انوشيروان بوده است و در مقدمه ي «اندرز بزرگمهر» مقام و القاب خود را چنين شرح مي دهد :
    «وَزرُکِ متربوختکان - وينان پَتْ شپستان شتر- واوستيکان خسرو و دَرين پَتْ»
    يعني بزرگمهر پسر بوختک رييس «رايزنان خاص دربار کشور» ملقب به «اوستيکان خسرو» يعني پليس و پاسبان شخصي پادشاه و «رييس دربار» و چنين به نظر مي رسد که بزرگمهر بختگان همين «دادبُرژمهر» بوده است که به تخفيف او را «زر مهر» خوانده اند و گويند از وزيران بزرگ خسرو کواتان بود و به دست هرمز کشته شد.


    پايان
    برگرفته از سبک شناسي - محمدتقي بهار





صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سخت‌ترین زبان دنیا کدامست؟!
    توسط *مینا* در انجمن Linguistic
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: 24th July 2012, 11:14 AM
  2. مقاله: دامنه ی نفوذ و تاثیر زبان فارسی بر زبان های جهان ( قسمت اول )
    توسط AreZoO در انجمن تاریخ ادبیات ایران و جهان
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 12th September 2010, 09:24 PM
  3. مشاهیر علمی
    توسط ریپورتر در انجمن سایر موضوعات بخش فنی و مهندسی
    پاسخ ها: 49
    آخرين نوشته: 10th April 2010, 11:35 AM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 19th October 2009, 01:16 PM
  5. گذری بر تاریخچه خط در ايران زمين
    توسط Admin در انجمن ایران شناسی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 15th March 2009, 07:24 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •