تکتونیک و رسوبگذاری

حوضه های رسوبی یا در روی صفحات یا پلیت ها ویا در حاشیه آنها قرار دارند. حوضه های رسوبی اصلی به سه دسته ، حوضه های درون پلیت، حوضه های حاشیه پلیت های واگرا و حوضه های حاشیه پلیت های همگرا ومماسی تقسیم می شوند.

● تئوری ژئوسنكلینال

تئوری ژئو سنكینال برای اولین بار در سال ۱۸۵۹ توسط هال ارائه شد. وی در هنگام مطالعه بر روی رسوبات پالئوزوئیك تحتانی كوههای آپالاش اظهار كرد كه این رسوبات در نواحی كم عمق دریا برجای گذاشته شده اند. رسوبات مزبور از ماسه سنگهای با جورشدگی خوب، كربناتها وشیلها و مقدار خیلی كمی گری وك تشكیل شده است. ضمنا" وی معتقد بود كه كف حوضه بر اثر نیروی وزنی رسوبات در هنگام رسوبگذاری فرونشینی كرده وموجب چین خوردگی و دگرگونی رسوبات شده است. دینا در سال ۱۸۷۳ اظهار داشت كه فرایند كوهزایی در ارتباط با فرونشینی در ژئوسنكلینال نبوده بلكه بر اثر فشار جانبی وارده بر رسوبات حاصل شده است. این فشار جانبی بر اثر حركت كف اقیانوسها به طرف قاره ها به وجود آمده است كه درنتیجه آن ژئوسنكلینال در حاشیه ویا در روی حاشیه قاره ها تشكیل شده است. هیگ در سال ۱۹۰۰ در اروپا اظهار داشت كه ژئوسنكلینال می تواند بین دو قاره تشكیل شده باشد. وی معتقد بود كه ژئوسنكلینال آلپ بر اثر پایین رفتن پوسته قاره ای تشكیل شده و پی سنگ آن از پوسته قاره ای هرسی نین ساخته شده است. كی در سال ۱۹۵۱ اظهار داشت كه ژئوسنكلنیال عبارت است از یك منطقه گسترده با فرونشینی زیادی است كه در زیر مجموعه ای از سنگها قرار گرفته و كوهزایی از اختصاصات آن نمی باشد. وی علاوه بر حوضه های اوروژنیكی كه در حواشی قاره ها قرار دارند، حوضه های غیرفعال درون كریتونی نظیر حوضه میشیگان در امریكا را تحت عنوان اتوژئوسنكلینال نامگذاری كرده است.
دونوع اصلی ژئوسنكلینال، درطبقه بندی كی، كه امروزه نیز بطور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد شامل ائوژئوسنكلینال و میوژئوسنكلینال می باشد.
ائوژئوسنكلینال عبارت از منطقه وسیعی با فرونشینی زیاد است كه در محدوده یك كمربند فعال ولكانیكی قرار دارد. میوژئوسنكلینال عبارت است از یك شیار یا فرورفتگی است كه بین دو منطقه بر آمده حوضه های اقیانوسی و كریتونی محصور شده است. به عبارت دیگر میوژئوسنكلینال شامل یك سری حوضه هایی است كه در طول لبه كریتون قرار دارند.

● موقعیت تكتونیكی در تشكیل نوع رسوبات

دپل ودیگران ۱۹۴۸ برای اولین بار پیشنهاد كردند كه ارتباطی بین تكتونیك و تركیب رسوبات در حوضه های رسوبی مختلف وجود دارد. در طول سی سال گذشته، بیشتر مطالعات انجام شده نشان داده است كه شرایط رسوبگذاری و تركیب ماسه سنگها به حوضه رسوبی بستگی دارد. برای مثال رسوبات پر كننده حوضه هایی كه در روی كریتون قرار دارند از كانیهای پایدار تشكیل گردیده و مقدار كانیهای ناپایدار مانند فلدسپات، آمفیبول و ... در این رسوبات بسیار ناچیزاست. بنابراین نوع رسوبات پر كننده این نوع حوضه ها موید این است كه رسوبات از یك منطقه ثابت یا پایدار كریتونی سرچشمه گرفته اند. بطور كلی كریتون ها از سنگهای كریستالین و مقدار كمی هم سنگهای رسوبی تشكیل شده است.
اما در عوض حوضه هایی كه در نواحی فعال تكتونیكی و در حاشیه قاره ها قرار دارند به سرعت از رسوبات ماسه ای حاصل از كوههای مرتفع اطراف پر شده و حاوی مقدار زیادی ذرات ناپایدار می باشند.
بطور كلی حوضه های رسوبی یا در روی صفحات یا پلیت ها ویا در حاشیه آنها قرار دارند. حوضه های رسوبی اصلی به سه دسته ، حوضه های درون پلیت، حوضه های حاشیه پلیت های واگرا و حوضه های حاشیه پلیت های همگرا ومماسی تقسیم می شوند. برخی ازحوضه ها در طول تاریخ خود ممكن است برای مدتی درون پلیت ومدتی دیگر درحاشیه پلیت قرار داشته باشند.