نوشتاری از اكبر نیكان‌پور، تصویرساز پیشكسوت معاصر و دارای مدرك فوق‌لیسانس تصویرسازی

بهانه گفتگوی ما با این استاد تصویرسازی كه علاوه بر داوری چندین نمایشگاه داخلی و خارجی، در نمایشگاه‌های گروهی و انفرادی متعددی نیز شركت داشته، برپایی تازه‌ترین نمایشگاه گروهی او و ۲۲ هنرجو و تصویرساز ازجمله لیلا ثمری، مریم صحت، دلبر شهباز و... در گالری افرند است. در این گفتگو علاوه بر صحبت درخصوص ویژگی‌های این نمایشگاه و كاركردهای امروزی تصویرسازی به پاره‌ای ضعف‌های پژوهشی و نیز لزوم تحقیق در هنر سنتی ایرانی و بهره‌گیری از پشتوانه‌های غنی فرهنگ بومی و پیوند آن با عصر دیجیتال اشاره شده است.
● چه انتظارهایی از برپایی این نمایشگاه داشتید؟ آیا از قبل روی موضوع‌ها و نوع كار هماهنگی وجود داشته یا آثار را تنها برای نمایشگاه گزینش كردید؟
▪ این دومین نمایشگاهی است كه با هنرجویان برگزار كرده‌ایم؛ البته هر سال افراد گروه تغییر می‌كنند و به طور ثابت بچه‌های سال گذشته نیستند و در مقاطع تحصیلی مختلف در حال ارائه كار هستند. پیش از هر چیز باید بگویم <خوشبینم> چون سال به سال كارها بهتر می‌شوند. كارهای امسال تخصصی‌ترند و نكته‌هایی كه در تصویرسازی هست، در آنها رعایت شده است؛ مثلا كار طراحی تخصصی این بچه‌ها قوی است كه شاید همه این شناخت و تجربه را نداشته باشند و دوم تكنیكال بودن كارهاست، چون بچه‌ها با تكنیك‌های متنوع اجرا داشته‌اند. بله. هماهنگی هم بوده ولی بچه‌ها در هر مرحله آزادانه انتخاب كرده‌اند. یكی از برنامه‌‌های ما برای این نمایشگاه شركت دادن آثار در نمایشگاه ژاپن و ایتالیاست و همچنین بی‌ینال‌هایی كه در داخل برگزار می‌شود. در جشنواره جوان حوزه هنری كه خیلی هم موفق بود و جشنواره ادیان در موزه امام علی (ع)‌ كارهای این بچه‌ها بود. در هر صورت این تجربه‌ها برای آنان بسیار لازم و كارساز است.
● با توجه به تفاوت تكنیك و استفاده از رنگ (گواش، پاستل، آب مركب، آكریلیك)‌ و نوع تنوعی كه در روایت‌ها و اجرا دیده می‌شود. شما چه اعمال نظری داشتید؟
▪ من بچه‌‌ها را در كار كردن آزاد می‌گذارم و این تنوع به خاطر متن‌های متنوعی بود كه انتخاب كرده بودند. یكی ممكن است شعر دوست داشته باشد. یكی داستان... من سفارش نمی‌‌دهم. این بچه‌ها می‌‌‌خواهند آزاد كار كنند و كار یاد بگیرند و به وادی‌های حرفه‌ای‌تر راه‌یابند. آنان واقعا جستجوگرند و ذهنشان واقعا پویاست و خیلی از داستان‌ها و روایت‌ها را خودشان ساخته‌اند.
● با مطرح شدن بحث آزاد در تصویرگری موافق‌تر هستید یا بازسرایی متن و جاری شدن آن در تخیلی كه با ابزار و بیان بصری نمود یافته و در مجموع وجه هنری در كدام حالت غالب‌تر است؟
▪ تصویرسازی حتما موضوعی دارد. موضوع یا در نمایشگاه‌ها تعریف می‌شود یا خودتان آن را بر می‌دارید. من فكر می‌كنم هر دو حالت آن درست‌تر است.
● با توجه به تغییر نسبی زاویه كاركرد یك هنر در اعصار مختلف تاریخ و تمدن و اشاره به این نكته كه نگارگری ایرانی، شكلی از تصویرگری بوده و از دوران باستان هم این هنر با نقش برجسته‌ها، سفالینه‌ها و كاشی‌كاری‌‌ها و... همواره در پیشینه هنری‌ ما جایگاهی ویژه داشته است. شما كاركرد امروزی آن را در حال و هوای ما و تغییر كیفیت زندگی‌ آدم‌ها، چگونه ارزیابی می‌كنید؟
▪ شما با اشاره به تاریخچه این بحث را آغاز كردید كه یك بخش آن كتابت است و بخش دیگر آن نگارگری است و با یك مرور اجمالی كاملا پیداست كه ما گذشته پرباری در تصویرگری داریم. من فكر می‌كنم شكل اجرای آن كاملا عوض شده. مثلا ممكن است شما به یك نمایشگاه بروید و حجم ساده‌ای را در فضایی سبز ببینید كه روی یك قسمت آن تصویرسازی شده باشد. یعنی كار گاهی از حالت دوبعدی خارج و دارای حجم شده است و ممكن است دیگر نمایشگاهی نباشد. ضمن آن كه ابزار كار و نگاه‌ها هم تغییر یافته است.
● امروز در كشور خودمان اگر بخواهیم كاركردی غالب را برای تصویرسازی در نظر بگیریم، باید تنها به محدود كردن آن در كتاب‌های داستان كودكان بیندیشیم یا این‌كه این روزها در حوزه‌هایی مانند علمی و تبلیغاتی نیز می‌توان از آن بهره‌گیری‌های موثری داشت؟
▪ تقسیم‌بندی‌هایی درحوزه تصویرگری وجود دارد. مثلا شما در بیلبوردهای تبلیغاتی می‌‌توانید تصویرسازی ببینید. تصویرسازی زیست‌محیطی داریم، تصویر‌سازی علمی داریم (مانند مراحل رشد یك دانه)‌ در گذشته نیز تصویر‌سازی طب، نجوم و ... داشتیم. شاخه‌ها متنوعند و انتخاب هر كدام از آنها سلیقه‌‌ای است.
● بچه‌های امروز با چه جور تكنیك‌ها یا بیان‌ بصری بهتر ارتباط برقرار می‌كنند؟
▪ دنیای امروز دنیای متنوع سرگرمی‌ها و كارهای سه‌ بعدی است. به‌همین دلیل، با یك برنامه‌ریزی جدی باید آنها را به كتاب علاقه‌مند كنیم. اگر بچه‌ها به كتاب علاقه‌مند نشوند، سروكارشان به ماشین دیجیتال می‌افتد كه شوخی‌بردار نیست و بچه‌ها را با خود خواهد برد. ما اگر فرهنگ دیجیتال را نشناسیم و درگذر از فرهنگ سنتی به مدرن آنها را با نگاه‌های معاصر مرتبط با سنت‌های ارزشمند‌مان آشنا نكنیم، بی‌هویت بارشان آورده‌ایم. گذشته ما پربار و با‌ارزش است و اگر آن را با دیجیتال كه جزء جدایی ناپذیر زندگی بچه‌های عصر ماست پیوند دهیم، كار ثمربخشی انجام داده‌ایم.
● با تصویر‌سازی كامپیوتری كه این روزها رواج پیدا كرده، چقدر موافقید؟
▪ یك شیوه است. شما می‌توانید با كامپیوتر یا دست كار كنید یا كلاژ كار كنید كه روش‌های مختلف اجرا است.
● یعنی این شیوه‌ها به لحاظ شكل‌گیری جنبه‌های هنری تفاوتی ندارند؟
▪ یك مثال ساده می‌زنم. در جایی دیدم كه سیب‌های پلاستیكی را برای هنرجویان مدل كرده بودند كه من خیلی تعجب كردم و ناراحت شدم و رفتم چند تا سیب گرفتم و به‌ بچه‌ها گفتم اول آنها را بو و بعد لمس كنید و بعد سیب‌ها را بخورید و با این تمرین ساده، تمام حواس پنجگانه آنها راه افتاد. البته من مخالفتی با كار دیجیتال ندارم؛ ولی لذت و تاثیر‌گذاری كه در كار دست هست در كار دیجیتال وجود ندارد.
● در تصویر‌سازی امروز بیشتر چه نكاتی مورد نظر است با توجه به آن‌كه همواره رابطه موضوع و تصویر‌ یا متن و تصویر و در نهایت همخوانی آنها با تكنیك اركان اصلی به‌شمار می‌آید؟
▪ هنر تجربه است و انتهایی برای آن در كار نیست. مثلا اگر ما از تصویر‌سازی‌های چاپ سنگی خودمان خوب استفاده كنیم، خیلی كمكمان می‌كند كه مجموعه چاپ سنگی‌ها هم در اختیار جناب دكتر جابر عناصری است و همین‌طور مجموعه‌های دیگر كه ایشان طی سالیان سال جمع‌آوری كرده‌اند و ای كاش به‌صورت كتاب در‌آید. در وهله دوم، جدی گرفتن دانشجویان است و اینجا بحث اهمیت تدریس به‌میان می‌آید. از طرفی، تصویر‌سازی هم كار مشكلی است و هم كاركردن در این حیطه علاقه‌مندی ویژه‌ای می‌خواهد.
● تصویرگری سنتی یا دیجیتال
وقتی از سنت‌ها و الگوهای ملی و هویتی و همخوان كردن آنها با دیجیتال و كامپیوتر حرف می‌زنیم قرار است بچه‌ها را وارد دنیایی جدید تر بكنیم.
ببینید. به‌طور نمونه، اگر من بخواهم از فضاهای زندگی‌های صمیمی و پراحساس قدیمی حرف بزنم.
برای بچه‌ها قابل درك نیست. ما باید بكوشیم عالم كودكی بچه‌ها را ببینیم و بدانیم در ذهنشان چه می‌گذرد و ذهن یك كودك را با ترانه‌ها، فولكلورها و فرهنگ غنی گذشته فیكس كنیم تا بتوانیم پایه‌های تفكر را به‌همراه تخیلی پویا برای كودك به‌وجود بیاوریم تا كودك تشویق شود پس از یك كتاب، كتاب دیگری بخواند.
ما باید خودمان باشیم و این خودمان بودن باید تازه باشد.