پهپادهاي شناسايي در يگانهاي رزمي
--------------------------------------
با توجه به اينکه سرمايهگذاري زيادي در جهان بر روي 1ه1ادها انجام ميشود، لازم است تا نيازهاي ردههاي مختلف استفاده کننده از اين نوع هواگردها مشخص گردد. در اين 1ژوهش به صورت اجمالي نواحي کوهستاني، پست، دريا و منطق شهري از لحاظ استقرار يگانهاي رزمي، جغرافياي مناطق مختلف و تناسب آن با پهپادها مورد بررسي قرار گرفته است.
مقدمه
با توجه به اهميتي که دانش هوافضا در دنياي کنوني دارد، لذا کشورهاي جهان ناگزيرند با سرمايهگذاري در اين علم راه خود را به سوي آيندهاي بهتر هموار کنند. زيرا در دنياي آينده حرف اول را فناوري تسخير آسمان و فضا ميزند و در اين مسير از وسايل گوناگوني استفاده ميشود که يکي از وسايل نسبتا جديد پرندههاي بيسرنشين (پهپادها) هستند. اين پرندهها به پنج دليل، مهم و کارآمد بوده و سبب توجه ابرقدرتها به منظور سرمايهگذاري کلان روي طراحي، ساخت و توليد آنها شدهاند. در ذيل به اين دلايل اشاره شده است:
1- کم بودن هزينه طراحي و ساخت پهپادها نسبت به هواپيماهاي سرنشيندار؛
2- کم بودن هزينه تربيت خلبان؛
3- قابليت ريسکپذيري بالا (به دليل عدم حضور انسان در پرنده)؛
4- امکان استفاده در مناطق صعبالعبور مانند درهها و غارها؛
5- کم بودن احتمال شناسايي و انهدام توسط دشمن (به دليل کم بودن اثر راداري و ديد چشمي).
کاربرد پهپادها
در هر محل که امکان به کارگيري نيروي انساني به دلايل مختلف وجود نداشته باشد و يا مقرون به صرفه نباشد، وسايل هدايتپذير زميني، دريايي و هوايي ميتوانند جايگزين شوند و با پيشرفت علم و فناوري هر روز عمليات پيچيدهتري را انجام دهند. گزينههاي زير نمونههايي از موارد کاربردي ميباشند که تا به حال براي آنها طرح ارايه شده و يا عملا پهپادها در آن به کار گرفته شدهاند:
الف- کاربردهاي نظامي:
شناسايي (عکسبرداري، ارسال تصوير)؛
مراقبت؛
فريب؛
عمليات انتحاري و رزمي؛
هدفيابي؛
مرزباني؛
رله مخابراتي؛
ديدهباني و هدايت آتش توپخانه؛
جنگندههاي تاکتيکي.
ب- کاربردهاي غيرنظامي:
کنترل ترافيک؛
محيطباني؛
سمپاشي؛
ورزشي و تفريحي؛
کشف و ارزيابي منابع و معادن؛
مطالعات زمين شناسي.
ج- کاربردهاي مشترک:
واقعيت اين است که در بسياري از کاربردها نميتوان مرز بين کاربردهاي نظامي و غيرنظامي را به دقت تفکيک کرد و تقسيمبندي حاضر با مقداري مسامحه همراه ميباشد.
هواشناسي؛
آموزش؛
سکوي آزمايش؛
اطفاي حريق.
پهپادها با توجه به ماموريتي که براي آنها درنظر گرفته ميشود، از شکل و ترکيبي خاص با محمولههاي ويژه برخوردار هستند. البته اين تنوع شکل و اندازه، به ميزان تنوع ماموريتها نميباشد و معمولا چند نوع از اين پرندهها، به صورت بال ثابت يا بالگرد با موتور پيستوني يا جت ساخته ميشوند و ماموريتهاي مختلف، با تغيير محموله، به اجرا در ميآيد. در کليه پهپادها سامانههاي هدايت و کنترل، به عنوان اجزاي اصلي پرنده تلقي ميشوند و ساير سامانههاي اضافي که براي انجام يک ماموريت خاص استفاده ميگردند، محموله ناميده ميشوند.
اهداف مورد نظر از لحاظ اولويت نظامي در طراحي پهپاد
صلاحيت انجام ماموريت؛
بيشينه ايمني پرواز در مقابل شرايط جوي؛
طول عمر سامانه؛
بقاپذيري؛
معيار اقتصادي.
اهداف مورد نظر در طراحي پهپاد
پهپاد با ماموريت ديدهباني قابل استفاده در مصارف نظامي؛
دستيابي به بيشينه مداومت پرواز يا دستيابي به بيشينه برد؛
امکان استفاده آسان و آموزش سريع؛
امکان راهاندازي در کمترين زمان ممکن؛
هدايت، کنترل و حمل توسط يک يا حداکثر دو نفر؛
قابليت پرواز در تمامي ساعات شبانهروز؛
اعطافپذيري بالا در مقابل شرايط جوي.
تعريف ماموريتهاي مختلف پروازي
نکته قابل توجه در خصوص ماموريتهاي پروازي اولا سطح به کارگيري پهپادها در واحد رزمي ميباشد. به نظر ميرسد مسافت مناسب در خصوص شناسايي براي واحدهاي رزمي در حد گروهان تا عمق 2 کيلومتر براي گردان تا عمق 4 کيلومتر و براي تيپ تا عمق 8 کيلومتر و جهت يگانهاي ويژه شناسايي تا عمق 100 کيلومتر در خاک دشمن مناسب ميباشد. با توجه به اين خصوصيات در سطح گروهان ميتوان از ريز پهپادها و بالگردهاي ديدهباني استفاده نمود، که در اين خصوص تحقيقات بسيار زيادي در حال انجام است و ميتواند مورد توجه کارشناسان نظامي نيز باشد. در سطح گردان ميتوان از هواپيماهاي دست پرتاب با برد 5 کيلومتر بهرهبرداري نمود، اين نوع پهپادها در حال حاضر کاربردهاي زيادي در جنگهاي منطقهاي دارند. در سطح تيپ ميتوان از پهپادهاي تاکتيکي با برد کوتاه و قابليت حمل محمولههاي متوسط استفاده نمود که اين نوع پهپادها از لحاظ سطح توليد و تنوع رتبه بالايي را به خود اختصاص دادهاند و در اين خصوص خلا وجود چنين پهپادهايي در برخي کشورها به چشم ميخورد. جهت يگانهاي ويژه شناسايي وجود پهپادهايي با برد بلند و قابليت پرواز در ارتفاع بالا و قدرت حمل محموله با وزن زياد نياز ميباشد، اما بايد اين مساله را مدنظر داشت که اهميت پنهانکاري در اين نوع وسايل بسيار حايز اهميت است و لزوم توجه جديتر به اين مساله مشهود ميباشد.
تقسيمبندي کارهاي مختلف ماموريت پهپادها
با توجه به گستردگي و تنوع مرزهاي ممالک مختلف، به نظر ميرسد در جهتيابي طراحي و ساخت پهپادهاي رزمي بايد اين موضوع مورد توجه کارشناسان قرار گيرد. لذا با بررسي تنوع مرزها و همچنين توجه به نوع ماموريت يگانهاي رزمي، محدوديتهاي طراحي پهپادها را شناسايي مينماييم.
1) ماموريت شناسايي در منطق کوهستاني
اين ماموريت بايد بر مبناي اقليم و آرايش تاکتيکي يگانهاي رزمي طرحريزي شود؛ در مناطق کوهستاني معمولا آرايش نيروها در بين دره کوهها و به صورت کمين و ضدکمين ميباشد، همچنين بايد توجه داشت که سلاحهاي پدافند هوايي دشمن در ارتفاعات قرار دارد.
بيشينه ارتفاع کوهها در سرحدات برخي کشورها بالغ بر 2500 الي 3000 متر از سطح دريا ميباشد، لذا پرنده جهت دستيابي به ديد مناسب در درهها بايد توانايي پرواز در ارتفاع 3500 متري يا حدود 11000 پايي را داشته باشد، جهت دستيابي به اطلاعات يگانهاي دشمن با توجه به نحوه قرارگيري آنها نياز به بردي در حدود 10 الي 15 کيلومتر ميباشد، که با توجه به پستيها و بلنديهاي فراوان در کوهستان لازم است پهپاد قادر به طي زمان بيشتري جهت شناسايي منطقه باشد.
1-1) تدوين مراحل پروازي در ماموريت شناسايي در کوهستان
برخاست
با توجه به نوع منطقه الزاما پهپاد امکان دستيابي به باند طولاني جهت برخاست را ندارد، لذا لازم است تا از روشهاي پرتابگرهاي مختلف، و يا ريل بهرهگيري نمايد. همچنين بايد توجه نمود در عملياتهاي کوهستاني لزوم بهرهگيري از شرايط عمليات در حال اختفاء بسيار حايز اهميت است و به همين جهت نميتوان از پرتابگرهاي بزرگ کتميوني يا ماشين و يا پرتابگرهاي موشکي استفاده مطلوبي برد، در اين خصوص بهرهبرداري از هواپيماهاي تاکتيکي با برد متوسط و وزن زير 50 کيلوگرم که قابليت استفاده از پرتابگرهاي تاشو و ساده را دارند منطقيتر به نظر ميرسد.
صعود
با توجه به وجود ارتفاعات و پستي و بلنديهاي زمين لازم است، تا پهپاد بتواند در زمان معقولي به ارتفاع لازم از سطح دست يابد.
پيمايش
با توجه به اينکه پهپاد بايد داراي بيشترين مداومت 1روازي باشد، لازم است تا سرعت پهپاد تا حد ممکن پايين باشد، زيرا بيشترين مداومت پروازي برابر با حداقل پسار ميباشد، که با توجه به معادلات ايروديناميکي حداقل پسار در سرعتهاي 1ايين قابل دستيابي است. لذا سرعت پرواز اين نوع پرندهها بايد در حدود 25 الي 40 متر بر ثانيه باشد. ارتفاع پيمايش بايد با توجه به شرايط منطقه در حدود 8000 الي 12000 پا باشد. لازم به ذکر است در اين ارتفاع، پهپاد از ديد چشم خارج ميباشد و با استفاده از موتورهاي کم صدا يا موتورهاي الکتريکي و به کارگيري رنگهاي استتار قابليت هدفگيري آن بسيار محدود و سخت خواهد شد.
گشتزني
در مناطق کوهستاني قابليت پنهانکاري ادوات زرهي و نفرات دشمن بسيار زياد ميباشد، لذا پهپاد بايد بتواند يک منطقه را به طور کامل مورد پوشش هوايي قرار دهد، تا به بررسي تمامي نقاط کور بپردازد، اين قابليت مزيت عمده به کارگيري پهپادها نسبت به ديگر وسايل شناسايي در اين مناطق ميباشد (نيروهاي امريکايي مدتهاست که مرزهاي کوهستاني کشور خود را توسط پهپادها مورد نظارت و بازبيني قرار دادهاند). در صورتي که پراکندگي يگان دشمن در منطقهاي به شعاع 5/2 کيلومتر باشد، پهپاد براي طي کردن دوايري با طول حداکثر 7 کيلومتر و حداقل 3 کيلومتر با شعاعهاي 1 الي 3 کيلومتري بايد توانايي گشتزني به مدت حدراقل 15 ئقيقه را داشته باشد.
فرود
با توجه به اين موضوع که لزوما وجود باند پروازي در کوهستان بعيد ميباشد، بايد شرايطي براي پهپاد فراهم باشد تا بتواند به کمک چتر نجات، يا افتادن در تله تور فرود آيد. اين موارد موجب ميگردد تا در طراحي پهپاد مسايل تنشزاي سازه در حين فرود مورد توجه ويژه قرار گيرد.
2-1) نکات قابل توجه در به کارگيري موتور در پهپاد با ماموريت کوهستان
مهمترين مساله در ساخت اين پهپاد با ماموريت فوق تامين توان پروازي ميباشد. بايد توجه داشت در ارتفاع 10،000 متري ملخهاي معمولي دچار افت ميگردد، لذا بايد ملخ با کارايي بالا طراحي و ساخته شود، لازم به ذکر است کشور امريکا در سال 1997 توانست هواپيمايي با موتور الکتريکي و ملخ به نام هليوس طراحي کند و به معرض نمايش بگذارد که از ويژگيهاي منحصر به فرد آن سقف پرواز 94500 پايي ميباشد، که اين امر حاکي از امکانپذير بودن طراحي ملخ براي ارتفاعي کمتر از آن ميباشد. از ديگر مسايل مطرح در اين پهپاد موتور اين پرنده ميباشد.
گزينههاي موجود جهت انتخاب موتور به شرح زير ميباشد:
1- موتور الکتريکي
در نگاه اول اين نوع موتور بهترين گزينه به نظر ميرسد، زيرا هم داراي صداي بسيار کم و هم ايمني بالاتري جهت به کارگيري در شرايطي با تغييرات ارتفاعي زياد ميباشد. اما بايد توجه داشت که بزرگترين مشکل در استفاده از اين نوع موتور با توجه به نوع ماموريت که احتياج به مداومت زياد ميباشد، نياز به استفاده از باتريهايي با حجم و جرم زياد است، که اين موضوع سبب ايجاد مشکلات زيادي در تخمين وزن پهپاد و طراحي آن ميشود. در صورت به کارگيري اين نوع موتورها بايد تحقيقات لازم بر روي باتريها و طراحي بدنه هواپيما به منظور به حداقل رساندن پسار انجام شود.
2- موتور پيستوني
موتورهاي پيستوني در مقايسه با موتورهاي الکتريکي داراي نسبت توان به وزن بالايي ميباشند، که اين امر موجب حمل بار بيشتر و بالاتر بردن توان پرنده ميباشد، اما موتورهاي پيستوني در تغييرات ارتفاعي زياد دچار افت فشار و در نتيجه از کارافتادگي ميشوند، اما در اين خصوص بايد توجه داشت اولا جهت ماموريت رزمي اين چنيني موتور پيستوني بايد حتما با توجه به شرايط ماموريت طراحي گردد و شرايط پروازي در طراحي موتور مورد توجه قرار گيرد. در حال حاضر در امريکا و کشورهاي پيشرفته در اين زمينه سرمايهگذاري زيادي بر روي موتورهايي با سقف پرواز بالا، قابليت خنککاري، مصرف پايين و مداومت زياد صورت پذيرفته است. از شواهد اين امر ميتوان به طراحي موتور يک ميليون دلاري جهت پهپاد «ايروسوند» اشاره کرد که توانست مداومت اين پهپاد را به 22000 پا برساند. به نظر ميرسد اين نوع موتور با خصوصيات فوق جهت انجام اين نوع ماموريت مناسب ميباشد. همچنين ميتوان با اضافه کردن سوپر شارژر نسبت سوخت به هوا را بهينه نمود، و ارتفاع پروازي موتور را بالا برد، در حال حاضر بسياري از معروفترين پهپادهاي جاسوسي دنيا همچون پريديتور و هر مس از اين نوع موتورها بهره ميبرند و اين سبب بالاتر رفتن ارتفاع پروازي و راندمان مصرف ميشود.
3-1) سامانههاي مورد نياز جهت انجام ماموريت کوهستان
سامانه کنترل خودکار با قابليت تطبيق با شرايط محيطي؛
سامانههاي مجزا جهت ارسال تصوير در روز و در شب با کمک دوربينهاي مادون قرمز؛
سامانه انهدام خودکار در صورت سانحه ديدن پهپاد.
به منظور دستيابي به نقشه دقيق منطقه شناسايي قابليت نصب سامانههاي اسکن ليزري نيز بايد موجود باشد.
2) ماموريت شناسايي در مناطق با ارتفاع پست و بر سطح دريا
در مناطق پست و دشتها دو مساله مورد توجه ميباشد: اول اينکه در برخي از مناطق پست کويري در طول سال بادهايي با سرعت بالا در حال وزش ميباشد، همچنين در اين مناطق دماي هوا بسيار بالا است لذا جهت پرواز در اين مناطق بايد پهپادهايي با پايداري بالا در مقابل باد موجود باشد، بنابراين به نظر ميرسد جهت پرواز در ارتفاعهاي نزديک به سطح زمين پهپادهايي به صورت بال پرنده با دارا بودن زاويه پسگرايي بالا در بال که داراي پايداري خوبي ميباشند به کار گرفته شود، همچنين خنککاري موتورها و محافظت از سامانههاي الکتريکي در مقابل دما بايد مورد توجه قرار گيرد. نصب محافظ در محفظههاي ورودي موتور و نقاط حساس جهت جلوگيري از ورود ذرات شن و گرد و غبار ضروري ميباشد. نوع ملخها بايد از مواد فايبرگلاس قوي يا پلاستيک فشرده باشد تا با برخورد ذرات دچار صدمه نگردد، همچنين با توجه به اينکه وسعت ديد در اين مناطق زياد است بايد مراحل برخاست و نشست که داراي ريسک امنيتي بالايي ميباشند در کوتاهترين زمان ممکن انجام گردد.
در دشتهاي جلگهاي نکات مورد توجه وجود رطوبت بالا، دماي بالا و وزش بادهايي با سرعت و جهت يکنواخت ميباشد. لذا براي بالا بردن ايمني سامانهها بايد عايقکاري مناسبي جهت جلوگيري از ايجاد صدمه صورت پذيرد همچنين سطوح فلزي بايد به نحوي محافظ گردد تا از خوردگي و ايجاد ترکهاي موضعي در آنها جلوگيري شود، همچنين ملخهايي که در اين مناطق استفاده ميشود با ملخهاي کوهستان متفاوت است و بايد ملخهايي با گام کمتر استفاده شود. البته لازم به ذکر است اگر ملخ براي بهترين حالت برخاست طراحي شود نميتوان انتظار داشت که در حالت پيمايش نيز راندمان بهينهاي داشته باشد و استفاده از ملخهاي با گام متغير اين قابليت را ميدهد که بتوان به کارايي بهتري در طول پرواز دست يافت و همچنين در مصرف سوخت صرفهجويي نمود.
جهت پرواز در سطح دريا نکته قابل توجه وجود بادهاي گردابهاي ميباشد و اين مساله از بغرنجترين مسايل پروازي در اين مناطق و در ارتفاعهاي پايين ميباشد. در اينگونه مناطق ميتوان از پهپادهاي عمود پرواز و بالگردهاي بيسرنشين بهرهبرداري نمود، لذا بايد توجه ويژه به اين نمونه از پهپادها کرد، همچنين امواج سامانههاي الکتريکي در سطح دريا بايد به نحوي باشد که اختلال در سطح دريا صورت نگيرد.
3) ماموريت شناسايي در مناطق شهري
در مناطق شهري پيچيدگيهاي عملياتي زيادي وجود دارد که در ذيل به آنها اشاره ميشود:
1- امکان پنهان شدن نيروها در ساختمانها و پناهگاهها زياد است.
2- سلاحهاي انفرادي و با دقت بالا امکان انجام عمليات در ارتفاع پايين را سخت مينمايند.
3- ريسک امنيتي عملياتهاي شناسايي بالا ميباشد.
4- با توجه به وجود پيچيدگيهاي بافت شهري نياز به انجام نوبتهاي پروازي فراوان با مداومت بالا ميباشد.
5- در اين مناطق امکان استفاده از باند جهت برخاست و نشست بسيار محدود ميباشد.
6- نيروهاي ويژه که جهت شناسايي وارد مناطق شهري ميشوند امکان به کارگيري پهپادهاي بزرگ را ندارند.
با توجه به موارد گفته شده ميتوان در اين مناطق از بالگردهي بيسرنشين با موتورهاي الکتريکي و يا موتورهاي پيستوني بهينه شده با صداي کم که قابليت مانور در بافت شهري را دارند، استفاده نمود.
ريز پهپادها از وسايل نسبتا جديدي هستند که امروزه به شدت مورد توجه قرار گرفتهاند. ريز پهپادها ابزاري ارزان، کارا و کوچک هستند که ميتوانند براي نظارت و جمعآوري اطلاعات در موقعيتهايي که پرندههاي بزرگتر قادر به انجام فعاليت نيستند، به کار گرفته شوند. براي مثال از اين دسته از پرندگان ميتوان در نقش نظارت بر ميادين جنگ توسط نيروهاي زميني و برقراري شبکههاي اطلاعاتي بين پرندههاي کوچک و پرندههاي بزرگتر و همچنين اتاق مديريت جنگ جهت نظارت هرچه دقيقتر و با کيفيت بالاتر استفاده کرد يا به همان راحتي که بر نيروها نظارت داريم ميتوانيم پراکندگي حيات وحش را نيز تحت نظر بگيريم و حتي با استفاده از آنها از گسترش و شيوع يک ماده شيميايي/ راديواکتيو آگاهي پيدا کنيم. از پتانسيلهاي ذاتي اين پرندهها، ميتوان به مامور کردن تعداد بيشماري از آنها براي به وجود آوردن پوششهاي لازم و بيخطر و حفاظت از پوشش به وجود آمده با تکيه بر خاصيت ذاتي مانوردهي محدود و نزديک که توسط پرندگان کوچک قابل اجراست، اشاره کرد. در بعضي از زمينهها از ريز پهپادها ميتوان در هجوم به بانکهاي اطلاعاتي و جمعآوري و ارسال اطلاعات استفاده نمود. بنابراين کاربرد ريز پهپادهاي چند اينچي با توجه به ابعاد آن ها و توانايي حمل محمولههاي سبک که شامل دوربينهاي ويديويي کوچک، حسگرهاي شيميايي/ الکترونيکي و تجهيزات ارسال تصوير و ارتباطات ميباشد، بسيار زياد و گاها حياتي ميباشد. مدت زمان زيادي از مطرح ايده پرندههاي چند اينچي با دوربينهاي ويديويي در محافل مهندسي نميگذرد، ولي امروزه با پيشرفت علوم الکترونيک و شبيهسازي رايانهاي اين فناوري دست يافتني است.
هواپيماهاي ارگانيک از ديگر وسايلي هستند که در اين مناطق ميتوانند مورد بهرهبرداري قرار گيرند. هواپيماهاي ارگانيک براي هموار کردن سير صعودي فناوري ريز پهپادها با تکيه بر قابليتهاي خود اعم از عدم نياز به باند برخاست و فرود و با قابليت ايستادن در هر نقطه از آسمان و وزن کم و بهرهگيري از ابعاد پايين توانستهاند جايگاه خوبي را در زمينه فعاليتهاي گوناگون براي خود به ارمغان بياورند.
امروزه بيشتر ماموريتهاي اين نوع پرندههاي بيسرنشين در شاخههاي نظامي است ولي اين پرندهها قابليت برنامهريزي براي فعاليتهاي غيرنظامي را نيز دارا ميباشند. به گفته مدير طرح هواپيماهاي ارگانيک در ايالات متحده: «در مورد اين پرندهها ميتوانيد به عنوان حسگرهايي که قابليت جا به جايي دارند فکر کنيد.» در حقيقت اين نوع پرندهها گزينه مناسبي براي فعاليت در زمينه جاسوسي و ايجاد شبکهها در شرايط حساس جنگي که سامانههاي انتقال دادههاي زميني از کار ميافتند و به سامانههاي ماهوارهاي نيز نميتوان چندان اطمينان داشت، ميباشند. اين وسايل ميتوانند به عنوان يک حسگر منطقهاي با تغيير موقعيت در محدوده هدف و به اصطلاح تمرکز کردن بر روي آن، به تصويربرداري بپردازند. همچنين با تکيه بر ويژگي قابل تحسين خود که پرواز ايستا در آسمان ميباشد، ميتوانند اهداف موردنظر خود را دنبال کنند، بدون اينکه احتياجي به تغيير جهت مسير پرواز داشته باشند. از ديگر کاربردهايي که ميتوان از اين نوع وسايل پرنده انتظار داشت، استفاده از آنها به عنوان سلاحهاي پيشرفته و ضربتي ميباشد، مثلا در صورت بالا بردن ابعاد اين وسايل ميتوان از آنها به عنوان حمل کننده تسليحات سبک نيز استفاده کرد. شايان ذکر است که اين تغيير در اندازهها و يا هر گونه تغيير مشابه در اين زمينه، از نقطه نظر طراحي نياز به ساعتها کار مهندسي دارد.
جمعبندي
به نظر ميرسد نقش نيروهاي مسلح کشورهاي مختلف در روند پيشرفت پهپادها بايد بيشتر از پيش و به صورت تعيين استراتژيهاي مناسب نمود پيدا کند و صنعت هوايي هر کشور نيز با نگاه واقعبينانه نسبت به نيازهاي آن کشور و با توجه به موقعيتهاي جغرافيايي طراحيهاي مفهومي خود را کارآمدتر از قبل نمايد، در اين خصوص لازم است نهادهايي که با همکاري مشترک، از نيروهاي نظامي و تئورسينهاي صنعتي و دانشگاهي صورت گرفتهاند شکل گيرد و برنامه جامعي را در زمينه نيازهاي هر کشور به پهپادها تعريف نمايند و با توجه به مقابلههاي نظامي، تعاريف خود را روزآمد کرده و مورد بازبيني و بازسازي قرار دهند.
برگرفته از صنايع هوايي- شماره 208- صفحات 48- 51.
علاقه مندی ها (Bookmarks)