دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: ذوالقرنین و یاجوج و ماجوج

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    مدیر کـــــــل ســــایت
    رشته تحصیلی
    مهندسی کامپیوتر - نرم افزار
    اکانت شخصی
    ندارد
    نوشته ها
    7,883
    ارسال تشکر
    9,788
    دریافت تشکر: 29,042
    قدرت امتیاز دهی
    13974
    Array
    Admin's: جدید39

    پیش فرض پاسخ : ذوالقرنین و یاجوج و ماجوج

    قرآن کريم هنگامي که داستان ذوالقرنين بيان مي­کند در ادامه آن مي­گويد ذوالقرنين در سفر سوم خود، به تنگه‏اى ميان دو کوه رسيد و با قومى روبه رو شد که زبان نمى‏دانستند. آن قوم از فتنه و فساد قوم يأجوج و مأجوج به ذو القرنين شکايت کردند و از وى خواستند که ميان آن­ها و آن قوم سدّى ايجاد کند تا آن­ها از تهاجم آن قوم در امان باشند. آن­ها گفتند که حاضرند هزينه اين کار را هم پرداخت کنند.

    ذو القرنين پيشنهاد ساختن يک سدّ را پذيرفت؛ ولى کمک مالى آنان را نپذيرفت و گفت: آن­چه خدا به من داده است براى من بهتر است و از آنان خواست که با نيروى انسانى به او کمک کنند و گفت قطعه‏هاى آهن بياورند و با آن، ميان دو کوه را پر کرد و دستور داد که با کوره‏ها بر آن بدمند و آنان دميدند و آهن کاملاً سرخ شد، سپس به شکاف‏هاى آن مس گداخته ريختند و چنان سدّ محکمى ايجاد شد که يأجوج و مأجوج نتوانستند از آن عبور کنند و ذوالقرنين شادمان از اين موفقيت گفت: اين رحمت پروردگار من است. وقتى وعده او فرا رسد، آن سدّ درهم ريخته مى‏شود و وعده پروردگار من حق است.[1]

    به طورى که مورّخان و مفسران گفته‏اند، منظور از آن تنگه، تنگه‏اى است که در کوه‏هاى قفقاز وجود داشت، همان­جايى که رشته کوه‏هايى ميان درياى خزر و درياى‏ سياه مانند يک ديوار طبيعى کشيده شده و جنوب و شمال را قطع مى‏کند و فقط يک تنگه در ميان آن وجود دارد که امروز به تنگه داريال معروف است و در نزديکى تفليس و ماوراى قفقاز قرار دارد. هم اکنون نيز بقاياى ديوار آهنى در اين نواحى هست و مسلماً بايد همان سدّ کورش باشد. در سدّ ذوالقرنين گفته مى‏شود که آهن زياد به کار رفته و ميان دو کوه ساخته شده است، معبر داريال هم ميان دو کوه بلند واقع شده و اين سدّ نيز که آهن زيادى در آن ديده مى‏شود، در همين درّه وجود دارد.[2]

    شايد بتوان گفت که مورّخان‏ تقريباً اتفاق نظر دارند که سدّ يأجوج و مأجوج در شمال ايران و در منطقه قفقاز است و ذوالقرنين آن را براى مهار کردن اقوام وحشى شمال که يأجوج و مأجوج ناميده مى‏شدند بنا کرد.

    درباره يأجوج و مأجوج هم سخنان بسيارى گفته شده است. ظاهر اين است که آن­ها اقوامى وحشى بودند که در شمال درياى خزر زندگى مى‏کردند و از منطقه قفقاز به سوى آذربايجان و ايران سرازير مى‏شدند و تاخت و تاز و غارتگرى و کشتار مى‏کردند. اين اقوام را يونانيان «سيت» يا «سکا» مى‏ناميدند و آن­ها همان قوم «منگوک» يا «منچوک» يا «منغول» بودند که اصل آن­ها از مغولستان در شمال شرقى دنياى آن روز بود. ظاهراً اين اقوام از سواحل شمالى درياى خزر عبور مى‏کردند و از ناحيه قفقاز به سوى ايران سرازير مى‏شدند.[3]

    هرودوت مى‏گويد: قبايل سيت از بند قفقاز آمده و آبادى‏هاى دامنه را به غارت مى‏گرفتند.[4]

    با توجه به اين که در عهد عتيق و جديد نام گوگ و مگوگ در نسخه عبرى و جوج و مأجوج در ترجمه فارسى آمده است و آن­ها قومى شرور معرّفى شده‏اند، نبايد ترديد کرد که دو کلمه يأجوج و مأجوج که در قرآن آمده ريشه عبرى دارند و درست کردن اشتقاق عربى براى آن­ها صحيح نيست و اين که بعضى‏ها اين کلمه را از «اجّ النار» به معناى شعله‏ور شدن آتش مشتق دانسته‏اند، نظرى دور از صواب است.

    شباهت روشنى که ميان واژه مگوگ يا مأجوج با واژه مغول وجود دارد و نيز تصريح به اين که اين قوم از شمال سرازير مى‏شدند و جمعيتى بسيار داشتند، تقريباً سخن کسانى را که اين قوم را همان قوم مغول مى‏دانند تقويت مى‏کند. در تاريخ هم بارها قوم مغول به سرزمين‏هاى همسايه و حتى سرزمين‏هاى دور هجوم برده‏اند و تهاجم و تاخت و تاز در خوى آن­هاست.

    چنين مى‏نمايد که قوم مغول از سرزمين اصلى خود که در شمال شرقى درياى خزر است گاهى به چين و شبه قاره هند هجوم مى‏بردند و گاهى هم از دو طرف درياى خزر به ما وراء النهر و آذربايجان و ارمنستان حمله مى‏کردند و ديوار چين در شرق و سدّ ذوالقرنين در غرب براى مهار کردن آن­ها ساخته شده است.

    مطلبى که در اين­جا باقى مى‏ماند و تأمل بيش­ترى را مى‏طلبد، اين است که در آيه آخر از آيات مربوطه به ذوالقرنين از زبان او سخنى نقل شده که از آن چنين بر مى‏آيد که اين سدّ تا قيامت که روز وعده الهى است پابرجا خواهد بود و در آن هنگام درهم کوبيده خواهد شد و يأجوج و مأجوج تا قيامت با اين سدّ مهار شده‏اند.

    همچنين در آيه ديگرى از قرآن کريم چنين مى‏خوانيم: «حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ کُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِينَ کَفَرُوا؛[5] تا وقتى که يأجوج و مأجوج گشوده شوند و آنان از هر بلندى به شتاب بيرون آيند و آن وعده راست (رستاخير) نزديک شود. پس ناگهان ديدگان کافران خيره شود.»

    از اين آيه فهميده‏اند که يأجوج و مأجوج تا نزديکى روز قيامت بسته شده‏اند و در آن هنگام باز خواهند شد و از هر سوى سرازير خواهند شد.

    حال اين سؤال پيش مى‏آيد که اکنون همه جاى کره زمين شناخته شده است و به وسيله زمين و هوا همه جا با هم ارتباط دارند و ما جايى را سراغ نداريم که جمعيت انبوهى در پشت يک سدّ آهنى محصور شده باشند و نتوانند از آن­جا بيرون آيند.

    ديگر اين که اگر يأجوج و مأجوج همان قوم مغول است، همان­گونه که بسيارى از محققان گفته‏اند، اين قوم پس از برپايى سدّ ذوالقرنين، در طول تاريخ بارها به کشورهاى همسايه هجوم بردند که يک نمونه آن تهاجم آنان به ايران در قرن هفتم هجرى بود و به گفته يک مورّخ «کشورگشايى‏هاى مغول در قرن سيزدهم ميلادى (يا قرن هفتم هجرى) جهان را زير و زبر کرد. مغول‏ها کره زمين را از آلمان تا کره زير پا گذاشتند و بخش بيش­ترى از دنياى قديم را به لرزه در آوردند و دگرگون ساختند.»[6] و اکنون قوم مغول در سرزمين اصلى خود مغولستان به آزادى زندگى مى‏کنند.

    در پاسخ اين سؤال مى‏گوييم: به نظر مى‏رسد که اين برداشت از آيات قرآنى که‏ گويا يأجوج و مأجوج تا قيامت در پشت آن سدّ محصور شده‏اند، برداشت درستى نيست و قرآن بر آن دلالت ندارد. اين­که از قول ذوالقرنين نقل شده که اين سدّ تا روز آمدن وعده الهى يعنى تا قيامت پا برجاست و در آن هنگام درهم خواهد ريخت، منظور اين نيست که قوم يأجوج و مأجوج هم تا آن زمان پشت اين سدّ خواهند ماند، بلکه منظور محکم بودن آن سدّ است که تا قيامت پابرجا خواهد بود و در قيامت که کوه‏ها از هم متلاشى مى‏شوند آن سدّ هم متلاشى خواهد شد و قوم يأجوج و مأجوج در آن عصر نمى‏توانستند از آن سدّ عبور کنند و اين مانع از آن نيست که در عصرهاى بعدى از آن­جا يا جاى ديگر هجوم کنند و همان­گونه که گفتيم قوم مغول پس از عصر ذوالقرنين بارها به سرزمين‏هاى ديگر هجوم کرده‏اند.

    بنابراين، منظور ذوالقرنين فقط پابرجايى آن سدّ تا قيامت است و اکنون هم آن سدّ پابرجاست و اگر ما ن‏توانيم آن را پيدا کنيم شايد بدان جهت است که در طول زمان زير خاک‏ها مدفون شده است.[7]

    و اما درباره آيه سوره انبياء بايد بگوييم که منظور از گشوده شدن يأجوج و مأجوج شکسته شدن آن سدّ نيست و ضمير «فتحت» به خود يأجوج و مأجوج بر مى‏گردد و صحبتى از سدّ در ميان نيست و اين پيشگويى قرآن به اين معناست که نزديکى‏هاى قيامت قوم يأجوج و مأجوج قدرت مى‏يابند و داراى جمعيتى انبوه مى‏شوند و به همه جا حمله مى‏کنند.[8] بنابر اين قوم يأجوج و مأجوج – که همان مغول هستند – تا قيامت وجود خواهند داشت و در نزديکي­هاي قيامت باز قدرت پيدا مي­کنند و همه جا حمله مي­کنند.

    منابع: http://alihashemiii.parsiblog.com
    http://www.smahdi.blogfa.com
    نخبه یعنی خودباوری انسان و پس از خود باوری کاری غیر ممکن نمی شود

  2. کاربرانی که از پست مفید Admin سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •