كانسارهاي اوليه قلع
كانسارهاي اولية قلع به دو تيپ تقسيم ميشوند:
الف- كانسارهاي پگماتيتي تا پنوماتيتي كه داراي كوارتز فراواناند و بدون تركيبات سولفوري و يا داراي سولفور بسيار كم هستند.
ب – كانسارهاي گرمابي كه داراي تركيبات سولفوري زياد و كوارتز بسيار كماند. تيپ حد واسطي نيز وجود دارد. كانسارهاي قلع از منشاء پنوماتوليتي نيز تشكيل ميشوند.
در كانسارهاي تيپ اول (پگماتيتي تا پنوماتوليتي) ماده معدني غالباً در قسمت خارجي و حوزه مجاورت گرانيت با سنگهاي ديگر در سنگهاي در بر گيرنده گرانيتها تشكيل ميشود. در رگههاي پنوماتوليتي، ماده معدني نه تنها شكستگيهاي سنگ را پر ميكند، بلكه در سنگهاي در برگيرندة آنها نيز گسترش مييابد. تشكيلات جديد ميكا، توپاز و تورمالين از علائم مشخصه اين نوع كانسارهاست.
اين منطقه تغيير يافته كه ممكن است به وسيله كاسيتريت اشباع شده باشد، به نسبت شدت تغييرات سنگهاي مجاور به نام منطقه خنثي يا گريزان ناميده ميشود.
مواد معدني به شكل تودههاي متمركز، لولهاي و يا تودههاي نامنظم دگرساني و يا به صورت اشباعي در گرانيت تشكيل ميشوند. در كانسارهاي آفريقاي جنوبي هر دو تيپ مذكور ديده ميشود. در اين ناحيه يك توده نفوذي جديد در داخل توده قديميتر گرانيت قلع دار كه به وسيله درشتي بلورها و ارتوز قرمز رنگ مشخص ميشود وارد شده است. در مجاورت (كنتاكت) آن با توده قديمتر، بخش پگماتيتي بدون قلع نيز تشكيل شده است. كاني سازي در منطقهاي تا 280 متر، زير پگماتيت در گرانيت قلع دار انجام گرفته است. توده معدني به صورت لولهاي يا پايپ اين منطقه را قطع كرده است و قطر آن تا 14 و طول آن بين هفت تا يك هزار متر متغير است.
مقدار متوسط قلع در پايپ ها بين 12 تا 20 درصد است. در جوار پايپها تودههاي عدسي شكل نيز تشكيل شده است كه علاوه بر كاسيتريت داراي شئليت و ولفراميت است و بالاخره با داشتن كالكوپيريت، بورنيت، ميسپيكل، بلاند و گالن مشخص ميگردد.
پگماتيتهاي قلع دار يا در شكافهاي مناطق حاشيهاي گرانيتها و يا در محل مجاورت آنها با گسلهاي اطراف تشكيل ميشود و در آن غالباً فقط بخشهاي نزديك سطح زمين كه كائولينيزه شده است به صورت روباز استخراج ميشود. پگماتيتهاي قلع دار ابتدا در آفريقاي مركزي و جنوبي پيدا شده است.
در حواشي شرقي كشور كنگو، در جنوب رود زيا و آفريقاي جنوب غربي كاسنارهاي متعددي وجود دارد كه به عنوان مثال ميتوان كانسار كاماتيوي واقع در بخش غربي رودزياي جنوبي اشاره كرد. در كاماتي وي، گنيسها و شيستهاي پركامبرين به وسيله پگماتيتهاي تورماليندار بدون قلع به طور هم شيب قطع شدهاند. تشكيلات پگماتيتي جديدتر كه داراي قلعاند، پگماتيتهاي قديمي را به طور عمودي قطع ميكنند. يك توده پگماتيتي نزديك سطح زمين كه تا 12 متر ضخامت دارد، بيشتر از توده ديگري به ضخامت 20 متر كه در عمق بيشتري قرار گرفته و با آن موازي است، معدني شده است. همراه كاسيتريت، كانيهاي ليتيوم، گرونا، مانيتيت، كولومبيت و تانتاليت نيز تشكيل شده است. با وجود اينكه كانسنگ كم عيار است، مقدار ذخيره آن قابل توجه ميباشد. كانسارهاي پگماتيتي قلع معمولا كوچك و سهم آنها در محصول جهاني اين فلز كم است. كانسار كاماتي وي با محصول هزار تن قلع در سال جزو بزرگترين تودههاي معدني پگماتيتي قلع است، علاوه بر آن مقدار قلع نيز در اين كانسارها گاهي كمتر از 1 درصد است.
كانسارهاي گرمابي سولفور قلع به دو دسته تقسيم ميشوند:
الف- تعدادي از اين كانسارها با افزايش مقدار سولفور از حوزه تشكيلات پگماتيتي - پنوماتوليتي اشتقاق مييابند و با آن كانسارها از لحاظ منشاء مربوطاند.
ب- برخي نيز از تودههاي ساب ولكانيك در نزديك سطح زمين تشكيل ميشوند. اين كانسارها از لحاظ منشاء واحد مستقلي را تشكيل داده و از نظر پاراژنتيك اختصاصات ويژهاي دارند.
اصولاً سنگهاي در برگيرندة كانسارهاي گرمابي تغييرات زيادي را نشان ميدهند. ماده معدني نيز ممكن است حتي در فاصله زيادي نسبت به توده اصلي تشكيل شده باشد. در اين تغييرات سنگهاي دربرگيرنده بويژه سريسيتيزاسيون و تورمالينيزاسيون كانيهاي آنها قابل توجه است و تورمالينيزاسيون حوزه بسيار بزرگتري را در بر ميگيرد. در مجاورت توده معدني غالباً پديده كلريتيزاسيون ديده ميشود.
از كانسارهاي گرمابي دسته اول ميتوان از توده معدني رويبرگ آفريقاي جنوبي نام برد. در اين ناحيه آركوزها و لايه هاي فوقاني توده آذرين بوشولد كه دور تا دور به وسيله گرانيت احاطه ميشود، معدني شده است. پاراژنز كانسار رويبرگ از كانيهاي كاسيتريت، تورمالين، پيروتين، مانيتيت، هماتيت، پيريت، كالكوپيريت، بلاند، گالن، كوارتز، آنكريت، ارتوز، فلوئورين و كلريت تشكيل شده است. در اين بين تورمالين كاني اصلي است. علاوه بر آنها شئليت و ژرسدورنيت نيز تشكيل شده است.
كانسارهاي گرمابي دسته دوم يعني ساب ولكانيك تقريباً تنها در بوليوي شناخته شده اند. كانسار قلع و نقره بوليوي با عنوان تيپ پوتوز بويژه از همين منشاء است. كانسارها در اين ناحيه به صورت استوكهاي كوچك، در مجاورت سطح زمين تشكيل شدهاند و با سنگهاي آذرين اسيدي بويژه داسيتها و ريوليتها همبستگي دارند.
اين توده ها در قسمتهاي بالا به رگههاي زيادي منشعب ميشوند و مواد معدني آنها به صورت شبكهاي روي همديگر قرار ميگيرند كه بخشي نيز تلسكوپاژ نشان ميدهد. وجود سولفورهاي قلع در اين كانسار از ويژگيهاي آن است. بزرگترين كانسار اوليه قلع جهان توده معدني پالگواكاتاوي از همين تيپ كانسارهاست. اين كانسار تقريبا در يكصد كيلومتري جنوب شرقي اورورو در بوليوي واقع شده است. در حوزه محور تاقديس شيستها و گروواكهاي دونين يك دهانه آتش نشاني به قطر هزار تا هزار و ششصد متر قرار گرفته كه به شدت فرسايش يافته است. اين دهانه به وسيله كوارتز پورفيري كه به شدت تورماليزه و سريستيزه شده، پر شده است. در حواشي آن برشهاي با قطعات كوارتز پورفيري ولاتيت تشكيل شده است. اين انباشتگي دهانه به وسيله رگههاي اصلي كه جهت شمال شرقي - جنوب غربي دارند قطع ميشود و در حول آنها نقريباً 500 رگه كوچك تر قرار گرفته است. ماده معدني تقريباً فقط به صورت انباشتگي شكافها تشكيل شده است. در اين بين آثار دگرساني بسيار كم است.
دركانسار مزبور پنج مرحله كاني سازي تشخيص داده شده است. پاراژنز كانيها در مراحل مختلف آن به صورت زير است:
•در مرحله اول كانيهاي كوارتز، بيسموتين، كاسيتريت، موناسيت، ولفراميت و آپاتيت تشكيل شده است.
•در مرحله دوم، پيروتين فضاي باز رگههاي بزرگ را پر كرده است.
•در مرحله سوم، پيروتين در اثر دگرساني به ماركاسيت و پيريت تغيير يافته است و همزمان با آن استانين، ورتزيت، فرانكئيت و ميسپيكل تشكيل شده است.
•در مرحله چهارم، فسفات و گرينوكيت ايجاد شده است.
•در مرحله پنجم، در بخش مياني دهانه آتش فشان رگههاي جديد در شكستگيها تشكيل گرديده كه داراي كانيهاي راديواكتيو و كلوئيدي اند.
در بخشهاي نزديك سطح زمين دهانه، درزههاي باريك به صورت شبكه مانند معدني شدهاند. پاراژنز مختلف اپي ترمال تا كاتاترمال بواسطه تلسكوپاژ شديد در هم تداخل كرده است. مقدار متوسط قلع در اين كانسارها 81/0 درصد است و ذخيره آنها تا 100 هزار تن تخمين زده شده است.
كانسارهاي قلع همراه با گرانيت ها
كانسارهاي مهم قلع در اغلب موارد همراه با آلكاني گرانيتها در رژيم تكتونيكي زون تصادم دو قاره، ريفتهاي داخل قارهها و زون فرورانش حاشيه قارهها كشف شدهاند. زون تصادم دو قاره نظير كانسارهاي قلع مالزي، برمه و چين است. ريفتهاي داخل قارهاي نظير ذخاير نيجريه، عربستان سعودي و برزيل و سرانجام زون فرورانش حاشية قارهها نظير كانسارهاي قلع بوليوي و مكيزك.
مطالعات و بررسيهاي پترولوژيكي نشان ميدهد كه گرانيتهاي قلع دار بيشتر متعلق به سريS 4 ميباشند. كانسارهاي مس و موليبدن پورفيري همراه گرانيتوئيدهاي سري 5I كشف شده اند.
الف- خصوصيات مهم گرانيتوئيدهاي سري S يا سري ايلمنيت عبارتند از:
دارا بودن سنگهاي مهم لوكوگرانيت و آداميليت، مقدار كروندوم بيش از يك درصد (طبق محاسبه نورم)، نسبت مولكولي
بيش از 1/1، درصد بيوتيت بالا اما فاقد هورنبلند، نسبت Sr87/Sr86 اوليه بيش از 71/0 و حاوي سونازيت و ايلنيت است.
گرانيتهاي سري S يا سري ايلمنيتها از ذوب بخشي پوستههاي قارهاي منشاء ميگيرند. كمربندهاي حاوي گرانيتهاي S، پتانسيل قابل توجهي از نظر قلع، تنگستن، اورانيوم، بريليم، نيوبيوم، و عناصر كمياب دارند (اشيهارا، 1980).
ب- خصوصيات گرانيتوئيدهاي سري I:
اين گرانيتوئيدها كه به سري مگنتيت نيز معروفند به طور عمده شامل ديوريت، مونزونيت، توناليت و گرانيت ميباشند. مقدار كروندوم آنها كمتر از يك درصد است. نسبت ملكولي
.
كمتراز 1/1 است و حاوي هورنبلند، مگنتيت و اسفن ميباشند. نسبت Sr87/Sr86 اوليه آنها كمتر از 707/0 است. گرانيتوئيدهاي I از ذوب بخشي پوسته اقيانوسي و يا جبه منشاء گرفتهاند. كمربندهاي نوع I از نظر مس، موليبدن، نقره، سرب، روي، جيوه، طلا و غيره داراي پتانسيل قابل توجهي دارند.
تقسيم بندي كانسارهاي قلع واقع در گرانيتها
كانسارهاي قلع را كه همراه گرانيتها كشف شدهاند بر اساس موقعيت تكتونيكي آنها به سه گروه تقسيم ميكنند:
الف- كانسارهاي قلع زون تكتونيكي تصادم دو قاره
ب- كانسارهاي قلع ريفت داخل قارهها
ج- كانسارهاي قلع زون فرورانش حاشيه قارهاي
مهمترين ذخاير قلع در زون تصادم دو قاره يافت ميشود. خصوصيات دوم كانسارهاي قلع در شكل شماره يك ترسيم و گزارش شده است. در شكل شماره يك، كانسارهاي قلع به سه نوع سولفيدي، نوع گريزان و نوع پگماتيتي حاوي كلمبيت - تناليت تقسيم شدهاند.
عمق تشكيل ذخيره بستگي به دماي اوليه ماگمادارد. به هر اندازه كه دماي اوليه ماگما كمتر باشد، عمق جايگزيني و تبلور بيشتر خواهد بود. تركيب شيميايي ماگما و محلول ماگمايي، درجه حرارت اوليه ماگما، حجم محلولهاي ماگمايي و خصوصيات فيزيكوشيمايي سنگهاي منطقه از عوامل مهم و كنترل كننده نوع كاني سازي، زون آلتراسيون و بافت ذخيره است.
كانسارهاي قلع زون تكتونيكي تصادم دو قاره
مهمترين كانسارهاي قلع كشف شده، در زون تصادم دو قاره قرار دارند. وجود اين كانسارها از پركامبرين تا اواخر دوران سوم گزارش شده است. در كمپلسهاي نفوذي كاني سازي قلع همراه با گرانيتهايي است كه در مرحله نهايي نفوذ كردهاند. ابعاد كمپلكس ها به 1000 كيلومتر مربع و گرانيتهاي حاوي قلع به 2 الي 3 كيلومتر مربع ميرسد. گرانيتهاي حاوي قلع، غني از اكسيدهاي Na2O,K2O,Si2Oهستند. مطالعات تجربي نشان ميدهد كه حلاليت قلع، تنگستن و موليبدن در گرانيتها با بالارفتن درصد اكسيدهاي فوق افزايش مييابد (استمپورك 1984).
گرانيتهاي آلكالن نوع S كه در زون تصادم دو قاره به وجود آمدهاند غني از موادي چون: Si2O، Na2O ،K2O ، F، Li، B، Be، Sn، Ta، Nb، Rb، Ga، LREE، U، Th، W و Pb هستند و كاهشي در ميزان تركيباتي چون Al2O3,TiO2 ، MgO، CaO، FeO،H2O ، P2O5، Sr، Ba، Ni و Eu آنها ديده ميشود (پليمر، 1987). كانسارهاي قلع در زون تصادم دو قاره به دو نوع گرايزن و رگهاي تقسيم ميشوند.
كانسارهاي قلع گرايزني
كانسارهاي قلع نوع گرايزن همراه بيوتيت يا موسكويت لوكوگرانيت (نوع S) يافت ميشوند. اين گرانيتها در مرحله نهايي فاز كوهزايي در عمق 3 الي 5 كيلومتري متبلور شدهاند (شكل 20).
كانيهاي فرعي اين گرانيتها عبارتند از : توپاز، فلوزيت، تورمالين و بريل هستند. ذخيره قلع در زون گرايزن در محل تماس تودههاي نفوذي بخصوص در گسلها و شكستگيها متمركز است. بافت ذخيره از نوع پراكنده، استوك ورك و رگهاي است. زونهاي آلتراسيون مهم عبارتند از: زون گرايزن اوليه كه شامل موسكويت، كلريت، تورمالين و فلوريت است (شكل 21). گرانيت گرايزنيزه شده شامل كوارتز، مسكويت توپاز، فلوريت و تورمالين است. آلتراسيون گريازن در اغلب سنگها ديده ميشود؛ ليكن كانيهاي اصلي در سنگهاي غني از سيليس و آلومينيوم تشكيل ميگردند. كانيهاي اصلي ذخيره عبارت از كاسيتريت، موليبدنيت، آرسنوپيريت و بريل هستند. عيار قلع 17/0 الي 5/0 درصد و مقدار ذخيره بين 8/0 الي 60 ميليون تن است (بروس، 1987).
شکل 20-دياگرام نمايش رده بندي کانسارهاي قلع بر اساس تشکيل آنهاي (اقتباس ار وآرلاموف)
جدول 20-2
شکل 21- نمايش نيمرخ زون هاي آلتراسيون و ژئوشيمي کانسارهاي قلع در نوع زون تصادم قاره ها
نوع رگهاي Sn-Ag
خصوصيات زمينشناسي:
در كمربندهاي زون تصدم دو قاره و با گرانيتهاي S غني از F, Rb, Si, Al يافت ميشوند.
شكل و بافت:
مجموعهاي از رگهها به صورت دستههاي موازي و متقاطع ديده ميشوند. ضخامت رگهها از چند سانتيمتر تا چند متر متغير است. گسترش عمقي رگهها به طور متوسط 200 تا 300 متر است و تا 1000 متر ميرسند. توزيع رگهها در منطقه از مورفولوژي توده نفوذي سنگ منشأ پيروي ميكند. بافت رگهها به صورت لايهاي و درشت بلور در عمق و به صورت ريز بلور و با حالت حفرهدار در عمق كم است.
آلتراسيون:
زون كوارتز- سرسيت- پيريت عمدتاً همراه با كانيسازي در عمق قرار دارد. زون كوارتز- كلريت- سرسيت از اطراف كانيسازي را در بر ميگيرد. در عمق كم زون آرژيليك و آرژيليك پيشرفته قرار دارد.
كانيسازي ذخيره:
پيريت،كاستيريت،پيروتيت،ما ركازيت،اسفالريت،گالن،ك الكوپيريت،استانيت،آرسنوپي ريت،تتراهدريت،شئليت،ولفرا ميت،نقره،آرژانتيت،بيسمو ينيت، موليبدنيت،طلا و سولفوسالت ها.
در بعضي از ذخاير زونبندي از عمق به طرف سطح زمين شامل كانيهاي زير است:
•كاستريت- ولفراميت، بيسموتينيت و آرسنوپيريت.
•استانيت، اسفالريت،گالن، كالكوپيريت، سولفوسالتهاي Ag
•زون كانيسازي نقره به صورت آرژانتيت- نقره خالص و سولفوسالتها
كانيهاي باطله در عمق شامل: كوارتز، سريسيت، پيريت و تورمالين و در نزديك سطح زمين: كائولينيت، كلسدوني، سيدريت به ندرت باريت، كلسيت، فلوريت و كربنات هاي منگنزدار ميباشند.
خصوصيات ژئوشيميايي:
آنومالي عناصر Ag, Cu, Zn, Pb, Sn, W, As, Bi مشاهده ميشود.
زونبندي ژئوشيميايي از سطح به عمق چنين است:
.
عيار و ميزان ذخيره بسيار متنوع است.
اين كانسارها شامل رگههايي از كوارتز - كاسيتريت هستند كه به صورت پر كننده شكافها يا جانشيني در نزديكي سنگهاي پلوتوني فلسيك شكل گرفتهاند. كانسارهاي رگهاي به همراه كانسارهاي گرايزن، اسكارن و كانسارهاي جانشيني قلع يافت ميشوند. سنگهاي پلوتوني همراه شامل گرانيتوئيدهاي چند مرحلهاي است كه در آنها بيوتيت يا موسكوويت گرانيتهاي روشن فراوان است. سن اين سنگها معمولاً پالئوزوئيك و مزوزوئيك است ولي هر سني را ميتوانند داشته باشند. از نظر محيط تكتونيكي، اين كانسارها در نواحي چين خورده و حاشيههاي افزايشي ورقهها به همراه گرانيتوئيدهاي اواخر كوهزايي تا بعد از كوهزايي تشكيل ميشوند.
در اين كانسارها پاراژنز كانس شناسي بسيار متنوع بوده و شامل كاسيتريت+ ولفراميت، ارسنو پيريت، موليبدنيت، هماتيت، شئليت، بريل، گالن، كالكوپيريت، اسفالريت، استانيت و بيسموتينيت است. ته نشستهاي اقتصادي قلع معمولاً در نوك گنبدهاي گرانيتي تجمع مييابند. تغيير در ساختار رگهها، تغييرات ليتولوژيكي و ساختاري، تقاطع رگهها، دايكها و محل تقاطع گسلها جزء كنترل كنندههاي محلي هستند. دگرسانيها شامل سريستي شدن (با توسعه گرايزن)، تورماليني شدن در نزديكي رگهها و كنتاكت گرانيتها، سيليسي شدن، كلريتي شدن و هماتيتي شدن ميباشد.
كانسارهاي كورنوال در انگلستان و هربرتون در استراليا مثالهايي از اين نوع كاني زايي هستند. اين كانسارها ارتباط نزديك با بيوتيت يا موسكوويت لوكوگرانيتها دارند. بافت كانسار از نوع پر كننده فضاي خالي گسلها، حفرات و جانشيني است. زونهاي آلتراسيون مهم عبارت است از زون سرسيتي، سيليسي، گرايزن و كلريتي هستند. زون بندي از رگه به طرف خارج شامل كوارتز، تورمالين، توپاز و يا كوارتز، تورمالين،سرسيت و يا كوارتز، سرسيت، كلريت و اينكه بالاخره كوارتز و كلريت است. كانيهاي تشكيل دهنده ذخيره اين كانسارها متغير هستند، به طور مثال كاسيتريت، ولفراميت، آرسنوپيريت، موليبدنيت، شئليت، بريل، گالن، كالكوپيريت، اسفالوريت و غيره است.
عيار قلع اين كانسارها به طور متوسط 24/0 درصد و حداكثر به 5/4 درصد ميرسد. از كانسارهاي مهم اين نوع، معدن كورن وال بريتانيا را ميتوان نام برد.
كانسارهاي قلع واقع در ريفت داخل قاره اي
در مراحل ابتدايي تشكيل ريفت كه به گنبدي شدن معروف است، آلكالي گرانيتها كه منشاء پوسته قارهاي دارند نفوذ ميكنند. همراه اين تودهها، كانيهاي حاوي قلع - نيوبيوم و تانتاليم و عناصر كمياب كشف شدهاند. اين تودهها در مجموع كمپلكسهاي حلقوي قرار دارند و بيشتر به شكل بيضوي هستند. بافت تودههاي نفوذي، پورفيري تا گرانولار است. گرانيت واقع در ريفتها به گرانيت غير كوهزايي نيز معروف است. ريفتهاي مهم حاوي قلع عبارت از برزيل، نيجريه و ميسوري آمريكا هستند.
مطالعات و بررسيهاي سنگ شناسي نشان ميدهد كه عناصر W، Sn، Nb، Ta، Zn، U، Th، REE، Zr، Rb، Y، Be و F در اين گرانيتها افزايش يافتهاند (متسيس، 1982).
همچنين نسبت K/Rb، Ba/Rb و Rb/Zr كاهش يافته و نسبت Rb/Sr افزايش نشان ميدهد. كاسيتريت، كاني اصلي است و علاوه بر آن مقدار جزئي ولفراميت، تانتاليت، توپاز، فلوريت و ليپدوليت نيز يافت ميشوند. بافت ذخيره به طور عمده از نوع پراكنده است. بخش اعظم ذخيره در كنتاكت فوقاني تودههاي نفوذي واقع است.
كانسارهاي قلع نيجريه:
كانسارهاي قلع نيجريه به دو گروه سني پركامبرين و ژوراسيك تقسيم ميشوند.
- كانسارهاي قلع پركامبرين در جنوب غربي نيجريه واقع شدهاند. گرانيتها و پگماتيتها، حاوي كاسيتريت و مقدار جزئي كلمبيت و تانتاليت هستند. حدود 5 درصد قلع نيجريه از اين ذخاير به دست ميآيد.
- كانسارهاي قلع ژوراسيك در ناحيه زون شمال جنوبي به عرض 200 كيلومتر متمركز شدهاند.گرانيتها در كمپلكسهاي حلقوي آلكالن و پرآلكالن قرار دارند. كاسيتريت دربخش فوقاني بيوتيت گرانيتها متمركز شده است. علاوه بر كاسيتريت، كانيهاي كلمبيت، تناليت و ولفراميت نيز از اين كانسارها به دست ميآيند. زونهاي مهم آلتراسيون عبارتند از: زون آلبيتي، زون گرايزن و زون سيليسي. كانيسازي در زون گرايزن نيز به مقدار كم يافت شده است.
كانسارهاي قلع زون فرورانش حاشيه قارهاي
كانسارهاي قلع واقع در زون فرورانش حاشيه قارهها به كانسارهاي قلع پورفيري معروفند (سيليتو، 1975). اين كانسارها در بوليوي، مكزيك و آمريكا كشف شدهاند. سنگهاي همراه آنها به طور عمده از نوع ريوليت تا داسيت پورفيري و كالك آلكالن تا آلكالن هستند. اين ذخاير در عمق كم تا نزديك سطح زمين تشكيل ميگردند. بافت برشي نفوذي در اين ذخاير نسبتا زياد است.
زون هاي آلتراسيون از داخل به طرف خارج شامل زون تورمالين - كوارتز، زون سرسيت - تورمالين، زون سرسيت و زون پروپلتيك هستند (شكل 23). زون آرژيليك در بالاي زون سرسيت واقع ميشود. بافت ذخيره از نوع پراكنده، رگهاي و مقدار محدودي برشي است. قسمت اعظم ذخيره به صورت پراكنده در زون سرسيت واقع شده است و بخش محدودي از آن در زون تومالين- كوارتز قرار دارد. همچنين بخشي از ذخيره در رگههاي كوارتز - كاسيتريت واقع در زون سرسيت و كوارتز - تورمالين قرار دارد.
ضمناً اين رگهها از كانيسازي نوع پراكنده جوانترند (هوچيسون، 1985). كانيهاي ذخيره عبارت از كاسيتريت، كوارتز، پيريت، كالكوپيريت، پيروتيت، استانيت، اسفالريت و آرسنوپيريت هستند.
كانسارهاي قلع پورفيري،محدود به يك نوار خطي در كوههاي آند در شرق نوار مس - موليبدن است. توده نفوذي ميزبان معمولاً استوكهاي پورفيري لاتيتي تا گرانيتهاي حقيقي هستند. همراهي نزديك اين تودهها با استراتوولكانها نشان دهنده نفوذ آنها در محيط خيلي كم عمق است. نفوذيهاي همراه با كانسارهاي قلع بيشتر به صورت نفوذيهاي انگشتي شكل باريك جاي گرفتهاند.
كانه اصلي كاسيتريت با عيار متوسط 2/0-1/0 درصد است. كانه به صورت يك فاز انتشاري اوليه ديده ميشود. دگرسانيها شامل سيليسي شدن، سريسيتي شدن، پروپيليتي شدن و دگرساني كوارتز - تورمالين در سطوح عميق است. دگر ساني پتاسيك حضور ندارد. در بعضي موارد كانسارهاي تيپ رگهاي فلزات پايه در بخشهاي محيطي تشكيل ميشوند. به نظر ميرسد تشكيل اين كانسارها در دو مرحله صورت گرفته است.
شکل 22-نمايش نيمرخ زون هاي آلتراسيون کانسارهاي قلع در نوع زون هاي فرورانش حاشيه قاره ها
كانسارهاي اسكارن قلع
ويژگيهاي زمينشناسي:
در كمربندهاي زون تصادم دو قاره و يا مراحل اوليه شكلگيري ريفتهاي درون قارهاي تشكيل شدهاند. سنگ منشأ آنها گرانيتهاي نوع S است. به حالت استثنايي در زون فرورانش منطقه بوليوي نيز كشف شدهاند(حالت پورفيري).
حالتهاي مختلف كانيسازي قلع پورفيري، انواع اسكارن حرارت بالا و پايين و رگهاي، در مناطق مختلف چين و تاسمانيا(استراليا) گزارش شده است.
بافت و شكل:
به اشكال استراتي باند، تنورهاي،استوك ورك و بيشكل يافت ميشوند. بافت تودهاي و گاهي حالت لايهاي نيز ديده ميشود.
.
كانيشناسي اسكارن:
.
اسكارنهاي منيزيمدار حاوي اوليوين، سرپانتين،اسپينل، تالك و بروسيت هستند.
ويژگيهاي ژئوشيميايي:
آنومالي عناصر Sn, W, F, Be, Bi, Mo, As, Zn, Cu, Rb, Li, Cs, B مشاهده ميشود.
خصوصيات ژئوفيزيكي:
روش IP و گاهي آنومالي مغناطيسي و پرتوسنجي مفيد واقع ميشود.
عيار و ميزان ذخيره:
ميزان ذخيره اغلب بين 1/0 تا 3ميليون تن، به ندرت تا 30 ميليون تن و عيار معمولاً كمتر از 1% قلع است. ذخاير اسكارن به دليل عيار پايين و اندازه كوچك، عموما اهميت اقتصادي ناچيزي دارند. عيار قلع در اين ذخاير بين 1/0 تا 7/0 درصد وزني است، اما بيشتر قلع در سيليكات ها بوده و بازيافت اقتصادي ندارد. تناژ از چند ميليون تن ماده معدني تا نزديك به 30 ميليون تن مانند موينا در تاسماني تغيير ميكند. در اين منطقه، طول اسكارن بيش از km 30 و ضخامت آن تا m 100 مي رسد (كوآك و آسكينز، 1981).
علاقه مندی ها (Bookmarks)