دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: آموزش نسل بعدی مهندسان برای کار در جایگاهی جهانی

  1. #1
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    chemistry
    نوشته ها
    4,101
    ارسال تشکر
    14,444
    دریافت تشکر: 12,376
    قدرت امتیاز دهی
    1152
    Array

    Smile آموزش نسل بعدی مهندسان برای کار در جایگاهی جهانی




    پیش گفتار
    پدیدهٔ جهانی شدن در حال دگرگون ساختن روشی است که اقتصادهای ملی کالاها و خدمات را در سراسر دنیا طراحی، تولید، پخش و مصرف می کنند. مهندسان در مسیر این پیشرفت قرار دارند و به این ترتیب مهندسان باید به هنگام طراحی محصولات و خدمات برای بازارهای جهانی، به فرهنگ های جهانی آشنا باشند. آن ها باید به صورت گروهی با مردمانی از ملت ها و قاره های مختلف کار کنند و از هر دو جنبه ی فیزیکی و ذهنی در مقیاسی بین المللی متحرک باشند.
    چنین الزاماتی پرسش هایی را به وجود می آورد: آیا نیروی مهندسیِ آینده (در آفریقا، آسیا، استرالیا، اروپا و یا در آمریکای شمالی و جنوبی برای مواجهه با مقتضیات اقتصاد جهانی به خوبی آماده و مهیا شده اند؟ چه مهارت های جدیدی برای تبدیل شدن به یک مهندس خوب لازم است؟ برای تبدیل شدن به مهندسی جهانی چه طور؟ چگونه می توان چنین مهارت هایی را پروراند؟ آیا جهانی شدن سبب می گردد بین موقعیت و وضعیت استخدام آن دسته از مهندسانی که به راحتی در محیط های بین المللی حرکت می کنند و آن دسته از مهندسانی که این گونه نیستند، شکاف ایجاد شود؟
    در اکتبر سال ۲۰۰۵ کنتی ننتال که یک بازیگر جهانی مهم در صنعت خودرو است برنامه ی بررسی تعالی مهندسی جهانی را پیشنهاد داد و آن را آغاز نمود تا به این وسیله پاسخ هایی برای این پرسش ها و پرسش های مشابه بیابد. کنتی ننتال از گروهی بین المللی متشکل از متخصصان و دانشمندان از هشت دانشگاهی که به برنامه های مهندسی خود مشهور بودند دعوت کرد تا در این پروژه شرکت کنند؛ این دانشگاه ها عبارت بودند ازETH زوریخ (در سوئیس)، Georgia Institute of Technology (در ایالات متحده آمریکا)، Massachusetts Institute of Technology ( در ایالات متحده ی آمریکا)، (Shanghai Jiao Tong University (SJTU (در چین)، Technische Universitat Darmstadt (در آلمان)، Tsinghua University (در چین)، (Escola Politechnica da Universidade de Sao Paulo (POLI/USP (در برزیل) و University of Tokyo (در ژاپن). این گروه که دانشگاه فنی دارمشتات(Technische Universitat Darmstadt) عهده دار سرپرستی آن شد طی بررسی یک ساله ای بر سه حوزه ی زیر متمرکز شدند:
    ۱. مهندسی در بستری جهانی. ابتدا اعضای گروه، زمینه های تاریخی، اجتماعی و اقتصادی مهندسی و نیز روندها و چالش های موجود در رابطه با نیروی کار ملت خود را مورد بررسی قرار دادند. هم چنین به برررسی مهارت ها و توانایی هایی پرداختند که صنعت هم اکنون و در آینده از مهندسان انتظار دارد؛ سپس به بررسی این موضوع پرداختند که آیا نیروی کار مهندسی که در حال شکل گیری است به خوبی آماده و مهیا شده است.
    ۲. آماده سازی مهندسان جهانی. سپس این گروه رهیافت های تحصیلی مختلفی را که برای جهانی شدن مهندسان به کار می رفت بازنگری کردند؛ این امر شامل بررسی دقیق دانشگاه ها و برنامه های مهندسی دانشگاه های ایشان بود. آن ها تمامی سطوح تحصیلی-دوره ی کارشناسی(Undergraduate)، تحصیلات تکمیلی(Higher education) و تحصیلِ پیوسته(Continuing education)- و همچنین پیشرفت هیأت علمی و دانشگاه را در نظر گرفته و مورد توجه قرار دادند.
    ۳. پیشنهادها و توصیه ها. در پایان بر مبنای مشاهدات خود از وضعیت نیروی کار مهندسی و برنامه های تحصیلی مهندسی، چهار چالش بسیار مهم را در راستای بهتر آماده ساختن فارغ التحصیلان مهندسی برای جهانی شدن مشخص کردند.
    گزارش پیش ِرو نتیجه ی تمامی تلاش های فوق و تأکیدی دوباره بر گزارش ها و بررسی های ملی است و همچنین نتیجه ی پژوهش دانشگاه های حاضر در این بررسی را با هم می آمیزد تا دورنمای جهانی جدیدی از آینده ی نیروی کار مهندسی در سراسر دنیا ارائه دهد۱.
    ● مهندس جهانی (Global engineer)، هدفی یکسان با روش های دست یابی متفاوت
    اگر «برنامه های مهندسی» و«دانشگاه ها» کاملاً مشابه هم درنظر گرفته شوند به آسانی می توان در موردشان صحبت و آن ها را با یکدیگر مقایسه کرد. اما همان گونه که نظام تحصیلات تکمیلی کشورها یکی نیست، برنامه های مهندسی نیز در دانشگاه های مختلف دنیا با یکدیگر متفاوت است. هشت دانشگاهی که در اینجا بررسی شده اند از شش کشور و در چهار قاره ی آسیا، اروپا، آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی می باشند. هرچند این دانشگاه ها از جنبه های بسیاری (مانند تاریخچه، زبان، فرهنگ، گنجایش و بودجه) با هم متفاوتند اما هدفی مشابه دارند و آن فراهم کردن تحصیلاتی در سطح جهانی برای دانشجویانشان است.
    آن چه گروه را به انجام این بررسی برانگیخت، بیشتر تنوع جهانی این پروژه بود. دورنمای دستیابی به دیدگاه هایی جدید درخصوص چالشِ آماده سازی مهندسان جهانی، وسوسه برانگیز بود. این که جهانی شدن چه اثری بر تحصیلات تکمیلی دارد؟ اقتصاد سریعاً رو به رشدِ چین چگونه جهان را تحت تأثیر قرار می دهد؟ و ... .
    مقایسه ی واحدهای دانشگاهی مختلف یک کشور، امری معمول و شدنی است؛ اما انجام چنین مقایسه هایی در سطح بین‌المللی بسیار دشوارتر است. با وجود هدف یکسانِ دانشگاه های مورد بررسی بستر تحصیلاتی آنها بسیار متفاوت است. جدیدترین دانشگاه (سینگ هووآ) ۹۵ سال و قدیمی‌ترین دانشگاه (ETH زوریخ) ۱۵۲ سال قدمت دارد. محدودترین برنامه‌ی مهندسی (توکیو) ۵,۰۰۰ و گسترده ترین آن ها (دانشگاه شانگهای جیائوتانگ) ۲۰,۰۰۰ دانشجوی ثبت نامی دارد. یکی از دانشگاه ها (MIT) خصوصی و بقیه عمومی هستند. دو دانشگاه (دانشگاه فنی دارمشتات و دانشگاه پلی تکنیک سائو پولو) هیچ هزینه ی تحصیلی دریافت نمی‌کنند و یکی از آن‌ها (جورجیاتِک) پنج شعبه ی بین المللی دارد. برخی از دانشگاه ها در کشورهایی با اقتصاد رو به رشد و بقیه در کشورهایی با اقتصاد کاملاً توسعه یافته قرار دارند.
    اعضای گروه به سرعت درک کردند که به منظور به دست آوردن دیدی نسبت به «مهندسی جهانی» باید آن را در بافت های ملّی بررسی و درک کرد.
    ● مهندسیِ جهانی در بافت های ملّی
    شش کشوری که در این گزارش بررسی شده اند (برزیل، چین، آلمان، ژاپن، سوئیس و ایالات متحده) از قطب های اقتصادی اصلی دنیا هستند. این کشورها بخش عمده ی چندسانی توسعه ی اقتصادی، سرمایه ی انسانی، منابع طبیعی، قالب حکومتی و سامانه های تحصیلاتی دنیا را منعکس می‌کنند. در این بخش زمینه ها وگرایش‌های ملّی این پنج کشور با تکیه‌ی بیشتر بر نیروی کار مهندسی و تحصیلات مهندسی بررسی می گردد؛ به این ترتیب می توان تدابیر بهتری برای آماده سازی نیروی کار مهندسیِ آینده اندیشید.
    ● برزیل
    از آن جایی که ۸۳ د رصد از جمعیت برزیل در شهر زندگی می کنند این کشور جامعه ای شهری به حساب می‌آید. کشاورزی پیشرفته، معادن، صنعت و بخش خدماتی آن پایه های اقتصادی متنوعی ایجاد کرده و یازدهمین اقتصاد بزرگ جهان به حساب می آید. برزیل در طول چند دهه ی اخیر حضور خود را در بازارهای جهانی افزایش داده است. صادرات اصلی این کشور شامل وسایل ترابری هوایی، سنگ آهن، تجهیزات الکتریکی، خودرو، دانه ی سویا و کفش است. اگرچه برزیل بزرگ ترین اقتصاد را در میان کشورهای آمریکای جنوبی دارد اما شاخص نابرابری توزیع درآمد در آن بزرگ است؛ بیشتر ثروت کشور در بخش های جنوبی و جنوب شرقی آن که بسیار صنعتی است تمرکز یافته و نواحی فقیرتر شمالی به تازگی شروع به جذب سرمایه گذاری های جدید نموده اند.
    برزیل در حوزه هایی مانند عملیات صنعتی،تعمیر و نگه داری و پشتیبانی فنی از مشتری بسیار موفق بوده و صنایع پتروشیمی و هوانوردی آن قدر پرقدرت هستند که در سطح بین المللی رقابت کنند. این کشور محصولات الکترونیکی مانند تلویزیون، تلفن همراه و رایانه نیز تولید می‌کند اما هنوز زیربنای فناوریک(technologic) آن در حدی نیست که در این محصولات نیز وارد رقابت بین‌المللی شود. بنابراین صادرات محصولات غیرفنی برزیل موفق تر است.
    ● نیروی کار مهندسی در برزیل
    مهندسان برزیلی در انتقال فناوری مهارت دارند و سریعاً محصولات و فناوری جدید را به کار می گیرند. شرکت ها خطوط مونتاژ جدید را به سرعت به راه می اندازند تا در مدت زمان کوتاهی محصولات جدید را در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند. با این حال پرورش نیروی کار مهندسی که بتواند به سرعت محصولات جدیدی عرضه کند هنوز یک چالش است. برزیل همیشه بیشتر بر واردکردن فناوری متمرکز بوده است تا تولید آن.
    اگرچه برنامه های مهندسی در برزیل نسبت به اقتصاد آن شامل پژوهش پرفناوری مانند میکروالکترونیک و انفورماتیک است اما این امر اثر چندانی بر ابداع فناوری و اقتصاد ملی نداشته است. این امر چندین علت دارد؛ نخست آن که پژوهش و فناوری کاربردی عمدتاً توسط دانشگاه ها و مراکز پژوهشی آن ها انجام می شود نه صنعت. در برزیل شرکت های معدودی منابع لازم را برای تأمین امکانات تحقیق و توسعه خود دارند. بنابراین تمایل بیشتری به واردکردن فناوری از منابع خارجی وجود دارد. دوم آن که بخش پرفناوری خصوصی برزیل را معمولاً شرکت های بزرگ چند ملیتی در دست دارند که غالباً پایه ی امکانات پژوهش و توسعه ی خود را در سایر کشورها بنا می کنند. البته اخیراً با تأثیر امکانات پیشرفته ی تحقیق و توسعه شرکت هایی مانند IBM، نوکیا، موتورولا و سامسونگ در برزیل چنین روندی در حال دگرگونی است. قانون فناوری اطلاعات۲ و نیروی کار فنی عظیم و پردانش برزیل نقشی کلیدی در جذب این شرکت ها داشته اند. سوم آن که در شرکت های مهندسی حقوق جایگاه های مدیریتی بیش از جایگاه های فنی است. در برخی موارد مهندسان قادرند با تغییر جایگاه و قرارگیری در جایگاه های مدیریتی حقوقشان را دو برابر کنند. علاوه بر آن بخش های تولیدی و خدماتی معمولاً نیازمند مهارت ها و دانش بسیار ویژه هستند و در عین حال حقوق کمتری ارائه می کنند در حالی که مثلاً بخش های مالی و مشاوره ای مستلزم مهارت های تحلیلی کلی تری هستند و حقوق بیشتری هم دارند. مهندسان نیز به دلیل توانایی تحلیلی قوی خود برای این موقعیت ها بسیار مطلوب دانسته می شوند. بنابراین بسیاری از مهندسان برزیلی در پی مشاغل غیرمهندسی هستند.
    اگر برزیل قصد پیوستن به بازار رقابت بین المللی را در صنایع پرفناوری دارد باید تعهدش را به نوآوری و پیشرفت فناوری بیفزاید، ارزش مشاغل مهندسی را در جامعه افزایش داده و آن ها را جذاب تر کند.
    ● تحصیلات مهندسی در برزیل
    تا نزدیک به دو قرن پس از کشف برزیل در سال ۱۵۰۰ بیشترِ کارکنان علمی و مهندسی آن از پرتغال تأمین می شدند. در سال ۱۶۹۹ در ریودوژانیرو واحدی درسی برای آموزش سربازان فنی برگزار شد که هدف آن آموزش مردان برای ساخت سنگر بود. در اواخر قرن ۱۸ آکادمی سلطنتی توپ، سنگر و نقشه که نخستین مدرسه ی مهندسی در قاره‌ی آمریکا و سومین مدرسه ی مهندسی در دنیا بود در ریودوژانیرو تأسیس شد که هدف آن تربیت افسران و مهندسان جنگ افزار بود. در سال ۱۸۷۴ این آکادمی تبدیل به مدرسه ی پلی تکنیک ریودوژانیرو گشت و مهندسی راه و ساختمان نیز در آن بنیان گذاشته شد. یک سال بعد از آن نیز مدرسه ی معدنِ اوروپرتو (Mining School of Ouro Preto) که مهد مهندسی معدن در کشور شد تأسیس گردید.
    با ورود برزیل به دوره ی تحول، نیاز به آموزش متخصصان در زمینه های بنیادی توسعه ی اقتصادی، فنی و اجتماعی کشور از جمله کشاورزی، معدن و صنعت به وجود آمد. در راستای برآوردن این نیاز پلی تکنیک سائوپولو در سال ۱۸۹۳ تأسیس گردید و مهندسی معدن، عمران، صنعت و کشاورزی را به همراه علوم مکانیک در یک جا جمع نمود.
    در آغاز قرن بیستم گذار برزیل از جامعه ای کشاورزی به جامعه ای صنعتی مستلزم ایجاد مسیرهای هموار بسیاری به سمت مدرن سازی بود تا زیرساخت های تحصیلات مهندسی رو به رشد آن تکمیل شود. اگرچه برزیل منابع طبیعی بسیاری داشت اما فاقد فناوری لازم برای سرمایه گذاری روی آن منابع بود که خود سبب بروز نیاز به حمایت بهتر از پژوهش‌های علمی شد. متعاقباً در سال ۱۹۵۱ شورای پژوهش ملی(National Research Council) به منظور اعطای کمک هزینه های آموزشی و حمایت از پژوهش ایجاد شد تا نیروی کار برزیل را آموزش دهد و صنعتی سازی برزیل را سهولت بخشد. از دهه ی ۱۹۵۰ به بعد نهادهای بیشتری برای حمایت و گسترش پژوهش علمی و فنی ایجاد شدند. دو نهاد مهم «بنیاد یاری رسانی به پژوهش ایالت سائوپولو » و «وزارت علوم و فناوری» بودند که به ترتیب در سال های ۱۹۶۲ و ۱۹۸۵ تأسیس شدند. «وزارت علوم و فناوری» مرکز برنامه ریزی مدبرانه ی علوم در برزیل می باشد. هر دو سازمان ذکر شده به طرز چشمگیری تحت حمایت ملی قرار گرفتند. برای مثال از سال ۱۹۸۹ دولت سائوپولو یک درصد از درآمدهای خود را به «بنیاد یاری رسانی به پژوهش ایالت سائوپولو» اختصاص داده است.
    تحصیلات تکمیلی در برزیل به سه شکل عمومی و بدون شهریه، خصوصی و با شهریه، یا خیریه ای و با شهریه اما با همکاری یک نهاد(Institution) اجتماعی یا کلیسا می باشد. به جز چند استثنا، واحدهای دانشگاهی عمومی بهترین ها قلمداد می شوند و پس از آن واحدهای دانشگاهی خیریه و بعد واحدهای دانشگاهی خصوصی قرار می گیرند. بهترین مؤسسات در برزیل به سختی در تلاش هستند تا به دو روش دانشجویانشان را برای بازار جهانی آماده سازند. نخست، پیشرفت های علمی و فنی را با تجدیدنظر پیوسته در برنامه ی تحصیلی(Curriculum)، در تجربه ی آموزشی دانشجویان وارد می گردانند. دوم و مهم تر آن که در طی برنامه‌‌ی تحصیلی مدارک دوگانه ۳ ، برنامه‌های فشرده، و برنامه های کار یا تحصیل در خارج، دانشجویان برزیلی می توانند تحصیل در کشورهای خارجی و/یا همجواری با دانشجویان خارجی را که در دانشگاه های برزیلی تحصیل می کنند تجربه نمایند. تقاضا برای چنین برنامه هایی در تمامی سطوح، از دوره ی کارشناسی تا دوره ی کارشناسی ارشد زیاد است.
    تعداد دانشجویانی که با مدارک ۵-ساله ی مهندسی فارغ التحصیل می شوند (شامل معماری و علوم رایانه) در دهه ی ۱۹۹۰ نسبتاً بدون تغییر بود ولی پس از آن از سال های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ تقریباً دوبرابر شده است. چنین افزایشی در اصل تنها به دلیل افزایش تعداد واحدهای دانشگاهی خصوصی است؛ در سال ۲۰۰۳، ۴۸ درصد از فارغ التحصیلان مهندسی از دانشگاه‌های خصوصی بوده اند که خود نتیجه ی محدودیت پذیرش دانش جویان در دانشگاه‌های عمومی است. تعداد دانشجویان زنی که وارد رشته های مهندسی شده اند نیز افزایش داشته است؛ مثلاً ۱۴ درصد از دانشجویان مهندسی که در سال ۲۰۰۴ وارد دانشگاه سائوپولو شده ‌اند زن بوده‌اند حال آن که در سال های ۱۹۶۰ و ۱۹۸۰ این تعداد به ترتیب ۲ و ۹ درصد بوده است که بیانگر گرایشی در سطح کشور است.
    بیشترِ مدارک کارشناسی ارشد و دکتری توسط دانشگاه های عمومی و معدودی از آن ها هم توسط مؤسسات خیریه ارائه می شود. در طی ده سال گذشته تعداد دانشجویانی که مدرک کارشناسی ارشد و دکتری را در هر رشته ای از جمله مهندسی اخذ کرده اند بیش از ۱۵۰% افزایش یافته است و این نتیجه ی افزایش رقابت در بازار شغل و حمایت سازمان هایی مانند شورای پژوهش ملی و «بنیاد یاری رسانی به پژوهش ایالت سائوپولو» (برای ایالت سائوپولو) است.
    تا چندی پیش صنعت برزیل به تعداد زیادی متخصص بسیار ماهر، نیاز نداشت. بنابراین بیشتر دانشجویان ثبت نامی در برنامه های فارغ التحصیلی در پی شغل های دانشگاهی بودند. با این وجود امروز متخصصان بیشتری در برنامه های دکتری و کارشناسی ارشد ثبت نام کرده اند. مثلاً در ماه اکتبر ۱۹۹۵ نوع جدیدی مدرک کارشناسی ارشد یعنی مدرک کارشناسی ارشد حرفه‌ای(Professional master’s degree) توسط دولت تصویب شد؛ این برنامه ترکیبی از آماده سازی دانشگاهی و تجربه ی عملی است و بیشتر با هدف آماده کردن فارغ التحصیلان برای مشاغل صنعتی طراحی شده است تا مشاغل دانشگاهی. مدرک کارشناسی ارشد حرفه ای راه همواری را پیشِ روی متخصصان جوان می گذارد تا مدرک پیشرفته ای برای برآوردن نیازهای روز صنعت بگیرند.
    دانشگاه ها به طورگسترده ای واحدهای تکمیلیِ آموزشی ارائه می دهند، گاهی اوقات شرکت ها نیز برنامه های تحصیلی خود را ارائه می دهند. بیشترِ این واحدها به جنبه های عملی مهندسی مانند مهارت های تخصصی، ابزار یا فناوری های جدید و روش های مدیریتی می پردازند. با وجود آن که ساعات ارائه ی این واحدها بیشتر بعدازظهر است افراد بسیاری در آن‌ها شرکت می کنند زیرا دانشجویان به دنبال ارتقای توانایی ها و قابلیت های خود و در پی آن ارتقای فرصت های شغلی تخصصی خود هستند. آن ها به طور فزاینده ای درپی مطالعات فنی پیشرفته تری هستند که بر نوآوری ها و فناوری های جدید متمرکزند.
    ● چین
    از آنجایی که تقریباً نیمی از جمعیت کاری چین کشاورزند این کشور جامعه ای کشاورزی محسوب می‌گردد. اصلی ترین محصولات کشاورزی چین شامل برنج، گندم، سیب زمینی، ذرت خوشه‌ای، بادام زمینی، چای، ارزن و پنبه است. تقریباً ۲۹ درصدِ نیروی کار آن در بخش خدماتی و ۲۲ درصد نیز در صنعت مشغول به کارند. صنعت چین شامل آهن و فولاد، زغال سنگ، نفت، ساخت ماشین آلات، الکترونیک، جنگ افزار، وسایل نقلیه، اسباب بازی و کفش می باشد.
    دولت چین از سال ۱۹۷۸ از اقتصادی با برنامه ریزی متمرکز که تقریباً به روی تجارت و سرمایه‌گذاری خارجی بسته بود به سمت اقتصاد بازار تغییر رویه داد و بخش‌های خصوصی را وسیع تر و تجارت و سرمایه گذاری خارجی را پررنگ تر نمود. در نتیجه رشد اقتصاد چین در سال های اخیر شتاب بیشتری یافت. چین سومین اقتصاد بزرگ دنیا (بعد از ایالات متحده و آلمان) است. تولید ناخالص ملی آن نیز رشدی سریع داشته و از ۴۶/۲ میلیارد دلار آمریکا در سال ۱۹۷۸ به ۱/۳ تریلیون دلار آمریکا در سال ۲۰۰۴ رسیده است.
    البته چنین رشد سریع اقتصادی چالش هایی نیز به همراه داشته است. برای مثال ۲۰% از جمعیت ۱/۳ میلیارد نفری چین زیر خط فقر زندگی می‌کنند. حتی اگر تولید داخلی ناخالص در فاصله ی سال های۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ چهار برابر گردد، تولید داخلی ناخالص سرانه همچنان تنها در حدود ۳,۰۰۰ دلار آمریکا برای جمعیتی درحدود ۵/۱ میلیارد نفر خواهد بود. علاوه بر آن، رشد سریع چین منجر به پیدایش مشکلات مهمی در رابطه با آلودگی هوا و فرسایش خاک شده است. افزون بر آن بازدهی تولید صنایع چین بسیار کمتر از سایر کشورهاست. یکی از موارد اصلی نگران کننده، مصرف انرژی در چین است چنان که کارآیی انرژی در چین سه تا ده برابر کمتر از کشورهای توسعه یافته است. متعاقباً چین مواجه با فشار فزاینده ای برای دست یابی به منابع انرژی تجدیدپذیر است تا از محیط زیست پاسداری کند.
    در حالی که کشورهای توسعه‌یافته تر به سرعت به سمت اقتصادهای مبتنی بر دانش گام برمی دارند، چین هم چنان درگیر مراحل پایه ایِ صنعتی شدن است. طبق تحلیل برنامه ی توسعه ی ملل متحد تولید ناخالص ملی چین برمبنای برابری قدرت خرید رتبه ی چهارم را در جهان داشته است اما توانایی رقابتیِ آن در علم و فناوری در حدود رتبه‌ی ۲۶ اُم می باشد. اهداف اصلی یازدهمین برنامه ی پنج‌ساله (۲۰۰۶-۲۰۱۰) که توسط هیأت مرکزی حزب کمونیست چین در مارس ۲۰۰۶ منتشر شد شامل کاهش مصرف انرژی، توسعه‌ی منابع جدید انرژی، حفظ محیط زیست، توسعه‌ فناوری اطلاعات، منابع مالی و تولید تجهیزات است. چنین اقداماتی نمای صنعتی چین را دوباره شکل داده و نیاز به مهندسان را افزایش خواهد داد.
    ● نیروی کار مهندسی در چین
    به رغم رشد سریع اقتصاد چین در ۲۰ سال گذشته نیروی کار تحصیل کرده ی آن هنوز رشد متناسبی نداشته است. در سال ۲۰۰۳ جمعیت کاری چین تقریباً ۷۶۰ میلیون نفر بود که تنها ۵۰ میلیون نفر از آن ها تحصیلات دانشگاهی یا دیپلم داشتند؛ تحصیلات اکثر آن ها کمتر از نُه سال بود. طبق برخی تخمین ها چین تنها ۲ میلیون مهندس دارد و این یعنی کمتر از ۲ مهندس به ازای هر هزار چینی.
    اگرچه چین در حال حاضر تولیدگریِ زیادی در علم، فناوری و مهندسی دارد اما باید توجه بیشتری به شرایط متخصصان داشت تا آموزش مناسبی برای کار نتیجه بخش در حوزه ی پژوهش و توسعه بیابند. طبق بررسی اخیر دانشگاه شانگهای جیائوتانگ روی بیش از هزار مهندس چینی ۷۳ درصد از آن ها بر این باور بودند که ساعات و فشارهای کاری آن ها در مقایسه با سایر شغل‌ها بیشتر است؛ این شرایط برای مهندسانی که در فناوری اطلاعات و صنایع مرتبط مشغول به‌کارند حتا بیشتر صدق می‌کند چندان که ۸۵ درصد از آنان به ساعت ها و فشارهای کاری طولانی تر اشاره داشتند. از طرف دیگر بیش از ۷۰ درصد از افراد مورد بررسی اظهار داشتند که از وضعیت اجتماعی و درآمد کنونی و نیز فرصت های ترّقی خود راضی می‌باشند. در واقع عموم آن ها درباره‌ی جنبه های متصور برای حرفه ی مهندسی در چین در سال ۲۰۲۰ خوش بین بودند ولی در خصوص ساعات کاری و فشارهای شغلی چندان هم خوش‌بین نبودند. علاوه بر آن چین دچار کمبود مهندس برای کار در تحقیق و توسعه است؛ دلیل این کمبود تا حدی به خاطرکمتر بودن سرمایه گذاری در پژوهش و توسعه در چین نسبت به سایر کشورهای مهم است. برای حفظ رقابت جهانی، بسیاری از کسب و کارها در چین باید بخش‌های تحقیق و توسعه تأسیس کنند و بودجه‌ی تخصیصی به آن را بسیار بیفزایند (در حال حاضر این بودجه کمتر از ۱ درصد کل فروش است).
    تأثیر فزاینده و مداوم فناوری و پیشرفت سریع جهانی، چین را ناگریز از ادامه ی سرمایه گذاری سنگین در توسعه ی نیروی کار فنی ماهر و باسواد نموده است. طی بررسی دانشگاه شانگهای جیائوتانگ، ۵ مهارت برتر در میان ۱۶ مهارت و توانایی که برای مهندسان آینده مهم دانسته شده‌اند به ترتیب اهمیت عبارتند از: دانش در زمینه ی تخصصی (۸۲ درصد)، توانایی حل مشکل (۷۷ درصد)، مهارت های پایه ی مهندسی(۷۰ درصد)، طراحی مهندسی(۷۰ درصد)، دیدگاه حرفه ای (۶۹ درصد) و کار گروهی(۶۸ درصد). دانش در خصوص سایر فرهنگ‌ها، آگاهی از محیط زیست و احساس مسئولیت اجتماعی، مهارت های سازمانی و مدیریتی، اطلاع از بازار و قیمت ها و توانایی برقراری ارتباطات بین‌المللی و همکاری دارای اهمیت کمتری دانسته شدند اما هم‌چنان به عنوان مهارت ها وتوانایی هایی لازم برای مهندسان چینی در راستای رقابت مؤثر آن ها در قرن بیست و یکم تشخیص داده شدند(جدول ۱).
    ● تحصیلات مهندسی در چین
    تحصیلات مهندسی مدرن در چین از اواخر قرن ۱۹ با تلاش های مدرسه ی غربی-چینی ِ تیان جین (که اکنون دانشگاه تیان‌جین خوانده می شود) و مدرسه ی مردمی نان یانگ (با نام امروزیِ شانگهای جیائوتانگ) آغاز شد که به ترتیب در سال‌های ۱۸۹۵ و ۱۸۹۶ تأسیس شدند. پس از تأسیس جمهوری چین در ۱۹۱۲ همچنان تحصیلات مهندسی جزء اصلی نظام تحصیلات تکمیلیِ چین باقی ماند.
    پس از تأسیس جمهوری خلق چین در سال ۱۹۴۹ تحصیلات مهندسی پیشرفت بیشتری را تجربه کرد؛ علت این پیشرفت نیاز فوریِ کشور به بِنای زیرساخت های صنعتی اش در آن زمان بود. از سال ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۵ تعداد فارغ التحصیلان مهندسی از چند هزار به بیش از ۸۰,۰۰۰ یا ۴۳ درصدِ کلیه ی رشته ها رسید. در دهه ی ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ تعداد دانشجویان مهندسی حدود ۳۵ درصد دانشجویان کلیه ی رشته ها بود.
    از زمان ورود به هزاره ی جدید، تحصیلات مهندسی در چین بار دیگر دوره ی رشدی سریع را تجربه کرد. تعداد دانشجویان ورودی به دوره ی کارشناسی در سال ۲۰۰۵ در حدود پنج میلیون نفر بود که نزدیک به نیمی از آن ها در برنامه‌های کارشناسی غیرمهندسی و تقریباً یک سوم آن ها در برنامه های مهندسی پذیرفته شدند. علاوه برآن طبق برنامه ی توسعه ی ملّی، تعداد سالانه ی پذیرفته شدگان دوره ی کارشناسی در سال ۲۰۲۰ به هفت میلیون نفر خواهد رسید که بیانگر ۴۰ درصد افزایش نسبت به سال ۲۰۰۵ می‌باشد. بیش از ۶۰ درصدِ این دانشجویان در برنامه های مهندسی پذیرفته خواهند شد (طبق آن چه که در برنامه در نظر گرفته شده است).
    اگرچه دانشگاه های چین دانشجویان مهندسی خوبی فارغ التحصیل می‌کنند که هم در چین و هم خارج از آن به دلیل پایه ی دانش و احاطه ی افراد مورد ستایش قرار گرفته‌اند اما تعداد کنونیِ دانشجویان مهندسی نمی‌تواند کاملاً نیازهای کوتاه مدت برای پیشرفت اجتماعی و اقتصادی چین را برآورده سازد.
    طبق نظر‌سنجی اخیر سینگ هووآ از ۱۲۲ نفر دانشگاهی در فرهنگستان مهندسی چین، ۸۹ درصد از افراد مورد بررسی پیشنهاد تقویت تحصیلات مهندسی را در متن جهانی دادند و ۸۰% احساس کردند که تحصیلات مهندسی با چالش‌های مهمی در برآوردن نیازهای توسعه اجتماعی چین مواجه شده است. اکثریت آن ها اظهار داشتند که برنامه های کنونی مهندسی، آموزش کافی را در حیطه ی مهارت های عملی مهندسی (۶۸ درصد) و تفکر خلاق و طراحی نوآورانه (۶۹ درصد) برای دانشجویان فراهم نمی‌کند. بخشی از این مسئله ناشی از وضعیت هیأت علمی رشته‌های مهندسی در چین است که اغلب تجربه ی عملی کافی ندارند. بخشی دیگر نیز به دلیل صنعت چین است که همواره فرصت کمی برای توسعه‌ی تخصص و انجام کارآموزی فراهم کرده است. برخی از پاسخ دهندگان عقیده داشتند که اقدامات انجام شده در چین به مهندسان فرصت کافی برای آموزش دیدن در خارج از کشور (۲۱%)، مطالعات پیشرفته تر در بیرون از محیط کار (۲۷%)، یا پشتیبانی مالی برای مطالعات پیشرفته ( ۰۲۵%) نمی‌دهد. با این حال اکثر آن ها نسبت به فرصت های آینده در شرکت های چینی مطمئن و معتقد بودند که فرصت های بیشتری برای آموزش دیدن، تحصیلات پیشرفته و پشتیبانی مالی در سال ۲۰۲۰ وجود خواهد داشت. در نهایت، پاسخ دهندگان پیشنهاد گسترش بیشتر همکاری بین المللی را در راستای اعتباربخشی به برنامه های مهندسی داشتند. اعتباربخشی به برنامه های چین در حوزه ی معماری و شهرسازی در حال حاضر با همکاریِ با سازمان های اعتباربخشِ بین‌المللی انجام می‌شود.
    اثر جهانی‌شدن بر تحصیلات مهندسی در چین از طریق برنامه های متنوعی بازتاب یافته است؛ تا سال ۲۰۰۲ چین ۷۱۲ برنامه ی تحصیلی و موسسه ی مشترک با کشورهای خارجی داشت که ۳۶ درصد از آن‌ها در زمینه ی مدیریت بازرگانی، ۱۹ درصد در زمینه ی زبان خارجی و ادبیات، ۱۳ درصد در زمینه ی مهندسی برق و فناوری اطلاعات و ۱۰ درصد در زمینه ی اقتصاد بودند. دانشگاه های چین نیز برنامه ها ی تحصیلی، واحدها و روش های تدریس جدیدی را ارائه کرده اند که در دانشگاه های خارج از کشور به کار می‌رفته‌اند. به عنوان مثال در بهترین دانشگاه های پژوهشیِ چین، علوم انسانی و واحدهای علمی ارائه شده‌ است تا تحصیل مهندسان نخبه سهولت یابد. در سطح کارشناسی، تجربه ی پژوهش نیز مورد تأکید قرار گرفته است. علاوه بر آن دانشگاه ها تدریسِ برخی برنامه ها و واحدها به زبان انگلیسی یا سایر زبان های خارجی را ترویج داده‌اند و سعی می کنند کارآموزی بین المللی و فرصت تحصیل تابستانی را برای دانشجویان خود بیفزایند.
    ● آلمان
    آلمان دومین کشور پرجمعیت اروپاست و بزرگ‌ترین اقتصاد اروپا و پنجمین اقتصاد بزرگِ دنیا را از نظر قدرت خرید دارد. آلمان بزرگ ترین صادرکننده ی کالا در دنیاست۴ و از نظر تولید ناخالص ملی هفدهمین کشور در جهان است. بخش بیشتر نیروی کار ۳/۴۳ میلیون نفری کشور یعنی ۸/۶۳ درصد از آن در بخش خدماتی و ۴/۳۳ درصد نیز در بخش صنعت کار می‌کنند؛ خدمات مهم آلمان شامل بازرگانی، توزیع و پخش، ترابری و ارتباطات و هم چنین خدمات مالی است. آلمان یکی از بزرگ ترین و فناورترین تولیدکنندگان آهن، فولاد، زغال سنگ، سیمان، مواد شیمیایی، دستگاه ها، وسایل موتوری و الکترونیک است.
    به رغم توان فناوریک اقتصاد آلمان، رشد اقتصادی این کشور یکی از کندترین رشد ها در اروپا بوده و رشد سالیانه در سال ۲۰۰۵ تنها در حدود ۹/۰ درصد بوده است. عوامل متعددی سبب این رشد آهسته شده‌اند؛ از جمله فرایند مداوم و هزینه برِ یکپارچه سازی و مدرن سازی اقتصاد آلمان شرقی، هزینه های بیشتر امنیت اجتماعی ایجاد شده نسبت به مشارکت اقتصادی تازه ملحق شدگان، جمعیت رو به پیری و بیکاری زیاد. با این وجود بازسازی بنگاه ها و شرکت ها و بازار سرمایه‌گذاریِ درحال رشد نشان گر این چالش ها هست.
    ● نیروی کار مهندسی در آلمان
    مهندسان به دلیل خلاقیت، نوآوری و مسئولیت پذیری زیاد، جایگاه اجتماعی چشمگیری در جامعه ی آلمان دارند. طبق بررسیِ مؤسسه ی آلِنزباخ(Allensbach Institute) در سال ۲۰۰۵ مهندسی هشتمین رتبه را در میان سایر مشاغل از نظر جذب احترام و وجهه ی اجتماعی دارد. حقوق سالیانه ی مهندسان بسیار بیشتر از متوسط حقوق سالیانه ی سایر مشاغلی است که به مدرک دانشگاهی نیاز دارند (متوسط حقوق مشاغل از نظر نوع صنعت، جایگاه، نوع مدرک و غیره). اخیراً حقوق ها رو به افزایش است تا افراد بیشتری به مهندسی روی آورند.
    آلمان در پژوهش علمی و تولید محصولات فناوریک ابتکاری در سطح جهان پیشگام است. مهندسان تقریباً در همه‌ی شاخه های صنعت و خدمات مانند الکترونیک و فناوری اطلاعات، فناوری انرژی، میکروالکترونیک، میکرو و نانوفناوری و حوزه های میان‌رشته ای مانند فناوری اتوماسیون و پزشکی آلمان موجب پیشرفت های نو و مهمی می شوند.
    طبق جدیدترین بررسی انجام شده توسط انجمن فناوری های الکتریکی، الکترونیکی و اطلاعات آلمان، تعداد مهندسان این کشور تنها معادل ۸۰ درصد از فرصت های شغلی موجود است. در سال ۲۰۰۴ نیروی کار آلمان شامل حدوداً یک میلیون مهندس بود که ۳۶۰,۰۰۰ نفر از آنان خویش فرما یا در خدمات عمومی و۶۴۰,۰۰۰ نفر از آن ها در استخدام شرکت ها بودند. شمار مهندسانی که در سازمان های دولتی و خصوصی کار می کردند از سال ۲۰۰۱ حدود ۲۰,۰۰۰ نفر کاهش داشته است. بخشی از آن به دلیل رقابت جهانی و بخشی دیگر نتیجه ی تعداد رو به کاهش فارغ التحصیلان مهندسی در طول ده سال گذشته است. البته انتظار می رود که این روند به دلیل افزایش ثبت نام در رشته های مهندسی در طول ۵ سال گذشته معکوس شود. در واقع بررسی اخیر German Kultusministerkonferenz(مجمع دائمی وزرای آموزش و پرورش ایالات دولتی آلمان که در سال ۱۹۴۸ پایه گذاری شد) تا سال ۲۰۱۵ رشد سریعی را در تعداد فارغ التحصیلان مهندسی و رسیدن به تعداد ۴۹,۰۰۰ نفر در هر سال پیش بینی می‌کند. در چنین وضعیتی دانشجویان مهندسی ۶/۱۸ درصد از کل فارغ التحصیلانِ کلیه ی رشته ها را به خود اختصاص خواهند داد که از رقم ۸/۱۷ درصدیِ سال ۲۰۰۴ بیشتر می باشد.
    در پاسخ به هرچه بیش تر جهانی شدنِ بازار از مهندسان آلمانی انتظار می رود که تحرک و انعطاف بیشتری داشته باشند تا بتوانند در مکان های مختلف کاری هم درون و هم خارج از کشور جابه جا شوند و مسئولیت های شغلی خود را هنگام بروز نیازهای جدید تغییر دهند. در گذشته، مهندسان غالباً چند ده سال درون یک شرکت و شاید حتی در یک قسمت از آن کار می کردند. مهندسان امروزه ممکن است دو یا سه بار در طول زندگی شغلیِ خود مجبور به تغییر شرکت محل کار خود شوند؛ تغییر جایگاه های شغلی نیز که بسیار متداول است. در آلمان باوجود ۶۵,۰۰۰ مهندس آلمانی بیکار، سالیانه ۱۵,۰۰۰ شغل مهندسی خالی می ماند. چنین شکافی تا حدی به دلیل کمبود تحرک و انعطاف مهندسان آلمانی در تطبیق‌یافتن با تغییر محیط کار یا توقعات کاری است. بنابراین آلمان باید این شکاف را با مهندسانی از دیگر کشورها پر کند.
    فعالیت های مهندسان از مهارت افزایی، ایجاد واحدها و تجهیزات فناوریک جدید به مهارت های موردنیاز برای حل مسئله و برنامه ریزی پروژه، اجرا و یکپارچه سازی سامانه های پیچیده ی سخت افزاری و نرم افزاری تغییر یافته است. گروه های مهندسی آن چه را چرخه ی عمر محصول نامیده می شود پی می‌گیرند یعنی: ارائه ی ایده، طرح مفهومی محصول، برنامه ریزی محصول، توسعه و طراحی محصول، برنامه ریزی تولید، ساخت، بازاریابی و توزیع، نگه داری، تعمیرات اساسی برای بررسی خرابی ها و بازیافت و تجزیه ی نهایی. متعاقباً مهندسان باید اظهارنظرهای حرفه ای و فنی خود را با قابلیت های غیر فنی مانند مهارت های حل مسئله به صورتی روش مند، ارتباط، مدیریت و رهبری تکمیل کنند. مهندسی که صنعت انتظار دارد باید چهار حوزه ی اصلی زیر را تحت پوشش قرار دهد:
    ▪ توانایی فناوریک و روش مندی (دانش فنی و فوت و فن های علوم طبیعی، علوم مهندسی، تخصص مهندسی و توانایی به کارگیری فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطی)؛
    ▪ توانایی های شخصی (انعطاف پذیری، زمینه ی قوی اطلاعات عمومی، تمایل به اجرا، تمایل به یادگیری در تمام طول زندگی، تحرک، خودباوری و تمایل به پذیرش مسئولیت)؛
    ▪ توانایی مدیریت (شایستگی مدیریتی، جسارت، توانایی تصمیم گیری، توانایی تحلیل و پژوهش، تفکر مدبرانه و مهارت های گفتاری).
    ▪ کفایت(competence) اجتماعی (ثبات رأی، درک شهودی، آگاهی از فرهنگ ها، توانایی برقراری ارتباط، توانایی جلب رضایت در مبادلات و توانایی کارگروهی).
    ● تحصیلات مهندسی در آلمان
    تحصیلات مهندسی در آلمان در نیمه ی اول قرن نوزدهم و با بِنای نخستین مدارس و واحدهای دانشگاهی پلی تکنیک آغاز گشت که روشی مطابق مدل Ecole polytechnique فرانسه داشتند. در این مدارس، سه حوزه ی مهندسی راه وساختمان، مهندسی مکانیک و مهندسی شیمی ارائه شد. در اواخر دهه ی ۱۸۸۰ تقاضای صنعت برای بازسازی و سازمان‌بخشی به نظام تحصیلی و نیاز به تحصیلات پیشرفته، منجر به تأسیس مؤسسه های عالی فنی شد( مانند دانشگاه‌های آخن، برلین، برونسویک، دارمشتات، درسدن، هانوفر، کارل سروهه، مونیخ و اشتوتگارت). قرن بیست و یکم پیشرفت های فنی در صنایع اصلی از جمله ساخت دستگاه، ساخت کارخانه و مهندسی خودرو را به همراه آورد که بیش از پیش بر تحصیلات مهندسی در آلمان اثر گذاشت. در حال حاضر تحصیلات مهندسی آلمان، پیوسته زمینه های جدید فناوری ازجمله فناوری اطلاعات و ارتباطات، مکاترونیک(Mechatronic) و آداپترونیک(Adaptronic) یا کنترل هوشمند را به یکدیگر می‌پیوندد. فناوری های درحال رشد مانند نانوفناوری، فناوری انرژی های نو و علوم زندگی نیز درحال یکی شدن هستند.
    آلمان یک جمهوری دولتی با ۱۶ ایالت است که تمامی آن ها برای تحصیل قابل اعتمادند. لایحه ی چارچوب دولتی برای تحصیلات تکمیلی(Federal Framework Act for Higher Education) و مقررات سنجش و ارزیابی عمومی که توسط دولت تعیین می‌شوند داشتنِ استانداردهای یکسان را برای کیفیت، محتوا و سنجش در تحصیلات تکمیلیِ آلمان آسان کرده اند.
    دانشجویان مهندسی در آلمان مدرک خود را در یکی از سه نوع دانشگاهِ موجود می گیرند. دانشگاه های پژوهشی برنامه های پنج ساله ای دارند که مدرک کارشناسی مهندسی(diplomingineer) می‌دهند. دانشجویان ورودی به این دانشگاه ها ۱۳ سال تحصیلات مدرسه ای داشته اند که معادل مدرک دیپلم یا مدارک هم ارز آن (برای دانشجویان خارجی) می‌شود. برنامه های دانشگاه های علوم کاربردی(Universities of cooperative education) شامل سه ونیم تا چهارسال تحصیل هستند و دانشجویان مربوطه مدرکی معادل کارشناسی مهندسی می گیرند. دانشگاه های تحصیلات مشارکتی (با صنعت) برنامه های سه ساله‌ای دارند که مدرکی معادل کارشناسی مهندسی ارائه می دهند. دانشجویان ورودی به دانشگاه های تحصیلات مشارکتی باید همان شرایط دانشجویان ورودی به دانشگاه های علوم کاربردی را داشته باشند.
    تحصیلات مهندسی آلمان از زمان های گذشته هر دو قسمت نظری و عملی را داشته است. دانشگاه‌های پژوهشی و دانشگاه های علوم کاربردی مستلزمِ حداقل شش ماه تجربه ی کار در صنعت یا کارآموزی هستند در حالی که دانشجویان مهندسی در دانشگاه های تحصیلات مشارکتی مسیر دوگانه ای را می پیمایند؛ یعنی نیمی از تحصیلاتشان در دانشگاه و نیم دیگر با کار در صنعتی متناسب انجام می شود. تمامی دانشگاه های آلمان سابقه ی همکاری با صنعت را در هردو زمینه ی پژوهش و تحصیل داشته اند و مهندسی از زمان های گذشته شدیداً با ریاضیات، فیزیک و علم مواد گره خورده است. با این حال در طی چند دهه ی اخیر اثر فزاینده ی فناوری اطلاعات و ارتباطات با تأکید بر اهمیت علوم کاربردی رایانه عناوینی مرتبط با رایانه را در برنامه ی تحصیلی مهندسی وارد کرده است. در حال حاضر تحصیلات مهندسی آلمان با چهار چالش رو‌به روست: آماده کردن دانشجویان برای کار جهانی، انجام اصلاحات اعلامیه‌ی بلونیا(Bologna Declaration)، کاهش زمان فارغ التحصیلی و افزودن تعداد ثبت نام کنندگان در رشته های مهندسی.
    تحصیلات مهندسی آلمان از جانب صنعت، انجمن های مهندسی و دولت تحت فشار است تا دانشجویان را برای کار جهانی آماده کند. در این راستا اصلاحیه ی لایحه ی چارچوب دولتی برای تحصیلات تکمیلی در سال ۱۹۹۸ از اهمیت خاصی برخوردار است. طبق این اصلاحیه به مؤسسات تحصیلات تکمیلی آلمان این اجازه داده شد که مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد شناخته شده تری از نظر بین المللی ارائه نمایند؛ منظور نظام «دومرحله ای»(Two cycle system) است که یک سال بعد در اصلاحات بلونیا نیز درج شد. صنعت و مؤسسات تخصصی مهندسی در آلمان با پشتیبانی از این اندیشه وارد عمل شدند. پیش از این دانشجویان مهندسی که در آلمان مدرک می گرفتند، در واقع برنامه ی تک مرحله ای را می گذراندند. برنامه ی تحصیلی دو مرحله ای کارشناسی و کارشناسی ارشد مزایای مهمی دارد. برنامه ی کارشناسی دارای پایان نامه ی کارشناسی است و صلاحیت لازم برای آغاز یک حرفه را در شخص ایجاد می کند. دانشگاه های پژوهشی، مدرک کارشناسی را برای تحرک و انعطاف‌پذیریِ فارغ التحصیل مهم می دانند اما مدرک کارشناسی ارشد را برای مهندسی توصیه می کنند. مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد قیاس پذیریِ بین المللی ِ مدارک را نیز بیشتر می کند و به این ترتیب تحصیلات مهندسی، بین‌المللی می گردد. درحال حاضر ۳/۵۱ درصدِ برنامه های مهندسیِ آلمان به عنوان برنامه های کارشناسی و کارشناسی ارشد سازمان دهی شده اند و تقریباً ۳۰ درصد از این برنامه ها معتبرند. تا سال ۲۰۱۰ تمامیِ برنامه های مهندسیِ آلمان تبدیل به برنامه‌های دومرحله ای خواهند شد.
    اصلاحات بلونیا نشان دهنده ی درک بازار اروپایی از تحصیلات تکمیلی به عنوانِ جزءِ جدانشدنیِ مهارت های لازم در مواجهه با چالش های هزاره ی جدید است. از زمان آغاز بحث اصلاحات، دانشگاه های پژوهشی و دانشگاه های علوم کاربردی در شناساندنِ برنامه های کارشناسی و کارشناسی ارشد که جایگزین نظام مدارک diplom، Magister و state***amen شده اند، سرمایه گذاری بسیاری کرده اند. در زمینه های مهندسی این مدارک جدید کارشناسیِ علوم، کارشناسی ارشدِ علوم، کارشناسیِ مهندسی یا کارشناسی ارشد مهندسی هستند. پذیرفته شدن در برنامه ی مدرک دکتری مهندسی مستلزم آن است که شخص ضمن عملکرد عالی دانشگاهی در دوره ی کارشناسی ارشد، دفاع موفقی نیز از پایان نامه ی علمی خود که شامل نوآوری در مهندسی است باید داشته باشد. علاوه برآن، نظام های مدیریت کیفی (مانند ارزیابی دروس و واحدها) الزامی شده است و اعتبار برنامه ی تحصیلی باید توسط یکی از شش سازمان ثبت شده ی اعتباربخشی، مورد بررسی قرار گیرد.
    چالشی دیگر، کاستن از زمان فارغ التحصیلی است. درحالی که تحصیلات مهندسی به گونه ای طراحی شده اند که در سه تا پنج سال (بسته به نوع دانشگاه) به اتمام برسند زمان واقعی که دانشجویان صرف می کنند معمولاً طولانی تر است؛ درواقع نظام تحصیلات رایگان و برنامه‌ی تحصیلی تک مرحله ای در آلمان باعث این طولانی تر شدن دوره ی تحصیلات بوده است. هر دو مسئله ی فوق چاره اندیشی شدند؛ در مورد مسئله ی اول برای دانشجویانی که تحصیلاتشان از هفت سال بیفزاید شهریه ای (البته درحد متوسط) و شهریه ای نیز برای کل سال های تحصیل آن ها در نظر گرفته می شود. در مورد مسئله ی دوم نظام دومرحله ای دانشجویان را مجبور به دقت بیشتر در برنامه ریزیِ دروس خود نمود چون حالا دیگر می‌توانستند یا دوره ی کارشناسی را کامل کنند یا دوره ی کارشناسی ارشد را در آن دانشگاه یا دانشگاهی مشابه ادامه دهند.
    آخرین چالش کاهش تعداد دانشجویان ورودی به رشته های مهندسی است. پس از دوره ای طولانی از رشد مداوم دانشجویان ورودی از سال ۲۰۰۵ این تعداد در رشته های مهندسی (همانند سایر رشته ها) شروع به کاهش کرد. علت آن کاهش تعداد آلمانی هایی است که در سنّ ورود به دانشگاه می‌باشند. البته چالش دیگر تعداد کم زنان ورودی به رشته های مهندسی است. تا سال ها درصد سال اولی‌های زن در رشته های مهندسی تقریباً ۲۰ درصد بوده است (۱۶ درصد در سال ۱۹۹۸، ۲۲ درصد در سال ۲۰۰۰، ۲۰ درصد در سال ۲۰۰۵)؛ در حالی که تعداد زنان در سایر رشته ها همواره روندی افزایشی داشته است.
    اگرچه راه کارِ دومرحله ای کردن چالش هایی را به همراه داشته اما فرصت هایی را نیز برای دانشجویان مهندسی ایجاد کرده که سبب افزایش رقابت آن ها هم در کشور و هم خارج از آن شده است. دانشگاه های آلمان رو به همکاری های بین‌المللی آورده اند تا جابجایی «عمودی» و «افقی» را افزایش دهند (شکل۱). جابجایی عمودی مربوط به دانشجویانی است که پس از اخذ یک مدرک کارشناسی در یک دانشگاه آلمانی وارد برنامه ی کارشناسی ارشد در یک دانشگاه خارجی می‌شوند. جابجایی افقی نیز مربوط به برنامه های مدرک مشترک است که در آن ها بخشی از تحصیل دانشجو در یک دانشگاه آلمانی و بخش دیگر در یک دانشگاه خارجی شریک انجام می گیرد. جابجایی افقی مستلزم هم ارزی برنامه ی تحصیلی دانشگاه های شریک و همکاری قوی آن دو است.
    اگرچه برنامه های جابجایی افقی درحال حاضر درمیان دانشجویان آلمانی محبوب تر است اما نظام دومرحله ای ممکن است محبوبیت برنامه های مدرک دوگانه را بیفزاید. هم‌چنین احتمال دارد که نظام جدید دومرحله ای موجب تقویت برنامه های مرحله ی دوم و برنامه ی مدرک مشترک/دوگانه (Dual/joint degree programs) گردد. موفقیت این برنامه ها تا حد زیادی به پذیرش جهانی مدارکِ آن ها هم در داخل و هم در خارج از کشور بستگی دارد. در حال حاضر حدود ۱۷ درصد از کلیه ی دانشجویان رشته های مهندسی آلمان از دیگر کشور ها هستند (در سایر رشته ها این تعداد ۱۱/۵ درصد را تشکیل می دهد). آلمان سومین کشور بعد از ایالات متحده و انگلستان در داشتن تعداد زیاد دانشجویان خارجی است و رتبه‌ی نخست را در افزونیِ نسبت تعداد دانشجویان خارجی به تعداد دانشگاه ها دارد. علت اصلی چنین رشدی در سال های اخیر (۱۱/۵ درصد در سال۲۰۰۰ و ۱۴درصد در سال۲۰۰۳)، سابقه ی درخشان تحصیلات مهندسی آلمان در سراسر دنیاست.
    ● ژاپن
    ژاپن به لحاظ قدرت خرید سومین اقتصاد دنیا و به لحاظ توان فناوریک دومین اقتصاد بزرگ دنیاست. تولید ناخالص ملی ژاپن در سال ۲۰۰۵ حدود ۴,۸۰۰ میلیارد دلار آمریکا بود (در مقایسه با ۱۲,۴۰۰ میلیارد دلار آمریکایی در ایالات متحده و ۲,۹۰۰ میلیارد دلار آمریکا در آلمان). کشورهای کمی وجود دارند (اگر بتوان گفت کشوری هم هست) که می توانند بر ژاپن در تولید محصولات الکترونیک پرفناوری پیشی بگیرند. در سال ۲۰۰۵ هفت تولیدکننده از ۲۰ تولیدکننده ی برتر تراشه های رایانه ای در دنیا در ژاپن قرار داشتند. هم‌چنین ژاپن با داشتنِ شش تولیدکننده از میانِ ده تولیدکننده ی بزرگ وسایل نقلیه ی موتوری، بزرگ‌ترین و پیشرفته ترین تولیدکننده ی وسایل نقلیه ی موتوری است. محصولات ژاپنی به طراحیِ خوب، قابلیت اطمینان و کیفیت مشهورند.
    حدود ۶۸ درصد از نیروی کار ۶۶/۴ میلیون نفریِ ژاپن در صنایع خدماتی مانند بانک داری، بیمه، معاملات املاک و مستغلات، ترابری و ارتباط راه دور مشغول اند؛ ۴/۶ نیز درصد در بخش کشاورزی اند که محصولات اصلی آن ها شامل برنج، چغندرقند، میوه، سبزیجات و محصولات لبنی می باشد. ۲۷/۸ درصد باقی مانده نیز در صنعت کار می کنند و تجهیزات الکترونیکی، وسایل نقلیه ی موتوری، ابزار و قالب ماشین آلات، کشتی و مواد شیمیایی تولید می کنند. ژاپن چهارمین کشور صادرکننده ی بزرگ جهان است.
    سه دهه رشد اقتصادی بی سابقه از آغاز دهه ی ۱۹۶۰ به ژاپن کمک کرد تا رتبه ی شانزدهم سرانه ی تولید ناخالص ملی (GDP) را در دنیا به خود اختصاص دهد. رشد اقتصاد ژاپن در دهه ی ۱۹۹۰ به طرز چشمگیری کاهش یافت که اصلی‌ترین دلیل آن سرمایه گذاری بیش از حد در دهه‌ی ۱۹۸۰ بود، اما دوباره در سال ۲۰۰۴ رو به بهبود گذاشت. به دلیل افزایش مصرف محصولات داخلی رشد سالیانه در سال ۲۰۰۵، برابر با ۲/۸ درصد بود. به رغم تداوم این رشد در سطح مورد انتظار، ژاپن دچار مسائل درازمدت قابل توجهی است؛ از جمله جمعیتی رو به‌پیری و نیروی کار رو به کاهش، افزایش پرداخت مستمری های بازنشستگی و قرض های کلان دولت.
    ژاپن همانند دیگر کشورهای صنعتی باید چشم اندازهای خود را برای قرن بیست ویکم دوباره تعیین کند زیرا چشم‌اندازها و راهکارهای گذشته دیگر برای رسیدن به جامعه ای باثبات مناسب نیستند. در گذشته، کشورهای پیشرفته ی صنعتی به گونه ای عمل می کردند که گویی انسان و منابع طبیعی نامحدودند. امروزه منابع به سرعت رو به تحلیل اند به ویژه توسط کشورهایی که به زودی به جرگه ی کشورهای پیشرفته خواهند پیوست. بنابراین ژاپن باید هرچه بیشتر، منابع خود را به ویژه از طریق ذخیره ی انرژی و کاهش ضایعات حفظ کند. علاوه برآن تولید انبوه محصولات مشابه دیگر پاسخ گوی بازار متنوع جهانی نیست و تولید سریع و منعطف با حداقل مصرف منابع مهم است. متعاقباً فعالیت های مهندسی باید بیشتر مبتنی بر دانش باشند تا مبتنی بر منابع. صنعت و دانشگاه در ژاپن با یکدیگر همکاری می کنند تا با درنظرگرفتن محیط زیست، فعالیت‌های مهندسی خود را قوت بخشند. ژاپن درحال حاضر یکی از پیشرفته ترین کشورها در گام برداشتن به سمت جامعه ای پایدارتر است.
    ● نیروی کار مهندسی در ژاپن
    برای موفقیت در بازار جهانی، سازمان ها باید باز و پویا باشند و مهندسانی را استخدام کنند که توانایی عمل در مقیاس جهانی را داشته باشند. اقتصاد ژاپن قویاً به تولید وابسته است و نظام تولید آن به کیفیت کار کارگرانش بستگی دارد. چالش های ژاپن در آینده حفظ سنت مهندسی کیفی در عین تطابق یافتن با روندهای جهانی است.
    طی چند دهه ی گذشته خصوصاً پس از شکوفایی اقتصاد ژاپن در دهه ی۱۹۹۰ کمی از محبوبیت تخصص مهندسی کاسته شد. چنین امری تعداد متقاضیان ورود به مدارس مهندسی را کاهش داد. با این حال جامعه ی ژاپن در کل و دولت و صنعت ژاپن به طور خاص به این درک رسیده اند که علم و فناوری پایه های شکوفایی و آرامش آتی هستند و اقداماتی در راستای گسترش حمایت و پشتیبانی عمومی انجام داده اند. برای مثال دولت ژاپن اخیراً سیاست پنج ساله ی گسترش علم و فناوری را به منظور آفرینش بازارهای مبتنی بر فناوری نوآورانه و اندیشه های محصول جدید اتخاذ نموده است. این سیاست چهار حوزه ی فناوری اطلاعات، نانو و میکروفناوری، زیست فناوری و فناوری زیست محیطی را دربرگرفته است. در پی این امر وزارت «اقتصاد، بازرگانی و صنعت» ژاپن چند محصول جدید را به عنوان سرخیل توسعه در آینده قلمداد کرده است. سایر محصولات فناوری های پایه(seed-driven) مانند آدمک های(Robots)خانگی و صنعتی، پیل‌های سوختی و لوازم خانگی هستند و فناوری‌های ناشی از الزامات بیرونی(need-driven) مانند فراورده های تولیدشده به خاطر مشکلات انرژی یا زیست محیطی، برآورنده ی آسایش اجتماعی و پشتیبان کسب وکار می‌باشند. چنین اقداماتی موجب به وجود آمدن فرصت های تازه برای مهندسان ژاپنی خواهدشد و امید است که تخصص مهندسی را ارتقا بخشد.
    نیروی کار ژاپن غالباً با چند ویژگی شناخته می شود. مهندسان و تکنیسین های ژاپنی بسیار خودانگیخته اند و از ابتکار خود برای دست یابی به اهدافشان استفاده ی بسیار می کنند. برای هدف های جمعی همکاری خوبی با یکدیگر دارند و به هم در رفع مشکلات یاری می‌رسانند و با موقعیت های جدیدی که به وجود می آید سازگار می گردند. موقعیت جغرافیایی جزیره‌ی ژاپن و کمبود منابع طبیعی در آن سبب شده است که مردم آن بیشترین استفاده را از منابع کم خود کرده و تا حد امکان دور ریزها را بکاهند. به منظور حفظ رقابت دانش مهندسی در شرکت های مهندسی و تولیدکنندگان محرمانه باقی می‌ماند.
    جالب آن که همین عوامل که نقش مهمی در موفقیت اقتصادی ژاپن داشته اند حال که کشور به آینده می نگرد و سعی بر تطبیق یافتن با بازارِ تغییریافته دارد پدیدآورنده ی چالش شده اند. بیشتر دانش و بسیاری از آداب و رسوم فرهنگی (مثلاً خودانگیختگی و آگاهی از کمبود منابع) که مشخصه ی نیروی کار ژاپن است به دشواری از طریق برنامه های تحصیلی رسمی قابل آموزش یا انتقال است. یکی از چالش های اصلی ژاپن آن است که ضمن حفظ مهندسی سنتی کیفی با نیازهای موجود در راستای جهانی شدن نیز سازگار شود و کنار بیاید. از آنجایی که در سراسر دنیا روند تولید از مبتنی بودن بر منابع به سمت مبتنی بودن بر دانش درحال حرکت است ژاپن باید دانش خود را مورد استفاده ی سراسر دنیا قرار دهد. چنین انتقال دانشی مستلزم تغییر نوع نیروی کار ژاپن است.
    صنایع اصلی ژاپنی دریافته اند که مهندسان در آینده نیاز به پایه های قوی تری در مبانی مسائل مهندسی، خلاقیت و تحلیل دارند زیرا بیشتر و بیشتر برای از میان برداشتن چالش ها به دانش محتاج اند. صنعت نیز باید گرایش بیش تری به تفکر در جهت سیستم ها(System-oriented) بیابد تا مبتنی بر آن تمرکز بیش تری نیز بر فراورده های مختلف و مرتبط داشته باشد تا بتواند نقش های متفاوتی را ایفا کند. از آنجایی که جهانی شدن مردم را از تمام نواحی دنیا از نظر برهم کنش های شخصی و نیز تجاری گرد هم می آورد، مهندسان باید مهارت های کارگروهی و ارتباطات خود را به خوبی تقویت کنند. در نهایت تحصیلات در ژاپن که از قدیم بر جنبه های دانشگاهی تأکید داشته باید بر یادگیری برمبنای تمرین و آموزش های عملی تأکید بیشتری داشته باشد.
    ● تحصیلات مهندسی در ژاپن
    ژاپن پیشینه ای طولانی در مهندسی در زمینه ی تولید اشیاء هنری مانند شمشیر، سفال و غیره داشته است. چنین مهارت‌هایی مبتنی بر تجربه بوده و سینه به سینه انتقال می یافته اند. فرهنگ، جامعه و زبان منحصربه فرد ژاپن تا اواسط قرن ۱۹ میلادی منزوی باقی ماند. تا آن زمان مهندسان ژاپنی غالباً دانش علمی و مهندسی را از چین و کره وارد و آن را با فرهنگ و ساختار فکری خود سازگار می کردند.
    پس از قرارداد کاناگاوا(Kanagawa) که دروازه های ژاپن را به روی تجارت خارجی گشود، کارگران ماهر به سرعت فنون مهندسی و علم پیشرفته ی غربی را آموختند و مهارت ها و فناوری خود را تبدیل به مهندسی مدرن کردند. دولت نیز تلاش کرد تا تحصیلات مهندسی را با مدل غربی طراحی نماید. نظام های تحصیلی یکسان، از مدرسه ی ابتدایی تا دانشگاه در سرتاسر کشور تأسیس شد. در اواخر دهه ی۱۸۶۰ آموزگاران و استادان خارجی بسیاری از آلمان، بریتانیای کبیر، فرانسه و دیگر کشورها برای دیدن یا ماندنِ دائم به ژاپن آمدند و به پایه گذاری تحصیلات مهندسی ژاپن کمک بسیاری کردند.
    در سال ۱۸۸۶ نخستین مدرسه ی مهندسی ژاپن در دانشگاه امپراتوریِ توکیو تأسیس شد. هدف آن کمک به بِنای زیرساخت های اجتماع و ارتش بود. برنامه های این مدرسه شامل مهندسی راه و ساختمان، مهندسی مکانیک، مهندسی برق، کشتی سازی، معماری، شیمی کاربردی و حفاری بود؛ هوانوردی نیز در سال ۱۹۲۰ به این رشته ها اضافه شد.
    از همان ابتدا تحصیلات مهندسی ژاپن مشتمل بر دو نظام جداگانه بود: دانشگاه ها که بیشتر شامل حوزه ی آکادمیک بودند و دبیرستان های مهندسی که بیشتر بر مهارت های عملی تمرکز داشتند. در پایان جنگ جهانی دوم ژاپن نظام دانشگاهی را تغییر داد و آن را تاحد زیادی مشابه نظام دانشگاهی ایالات متحده تنظیم کرد که هر دو جنبه ی نظری و عملی را دربرداشت. این مدل جدید محبوبیت چشم گیری یافت و سطح عمومی تحصیلات ژاپنی ها بالا رفت. بااین وجود به کارگیری آن در متن مهندسی، موفقیت بیشتری به همراه داشت. تعداد کمی از دانشگاه های بلندرتبه هم چنان بر جنبه های نظری پای فشردند اما تنها موفقیت اندکی عایدشان شد. دیگر دانشگاه ها و دبیرستان های مهندسی سعی کردند همانند نظام سنتی تحصیلات ژاپنی، دانشگاهی‌تر باشند اما آن ها نیز موفقیت اندکی داشتند. در نتیجه صنعت ژاپن برنامه های مهندسی را بیش از حد نظری و ناتوان از آموزش دانشجویان در جنبه های عملی لازم در صنعت دانست و مجبور شد خود استخدام شدگان خود را آموزش دهد که به دلیل اقتصاد رو به افول ژاپن در دهه ی ۱۹۹۰ ادامه ی چنین کاری برای صنعت دشوار شد.
    در بررسی که در سال ۲۰۰۳ در تحصیلات مقطع تحصیلات تکمیلی (به ویژه دوره ی دکتری) انجام شد چند عاملی که برای تحصیلات مهندسی در ژاپن چالش به وجود می آورند مشخص گردید. به دلیل پیشرفت سریع فناوری، دانشجویان نیازمند دانش عمیق تری از مهندسی هستند تا در پی مشاغل مهندسی بروند که این امر تاحدی سبب افزایش در تعداد دانشجویان ورودی به برنامه های دکتریِ مهندسی شده است. بسیاری از دانشجویان با مدارک کارشناسی ارشد بیشتر تمایل دارند که به جای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر وارد بازار کار شوند و این تاحد زیادی به دلیل کمبود انگیزه ‌های اقتصادی و تعالی جویانه می‌باشد. به این ترتیب در آینده تعداد مهندسان ژاپنی که مدرک دکتری دارند در مقایسه با ایالات متحده کمتر است و این امر بر پیشرفت های صنعتی آینده ی ژاپن در زمینه ی محصولات پرفناوری اثر خواهدگذاشت. مسئله ی اصلی آن است که بیشتر دانشجویان دکتری بااستعداد، مدرک مهندسی را چندان آبرومند نمی دانند و تحصیلات دکتری و برنامه های پژوهشی نیز لزوماً نیازهای جامعه و صنعت را برآورده نمی سازند. موضوع پایان نامه ها غالباً طبق تمایلات سنتی دانشگاهی تعیین می گردند زیرا دانشجویان دکتری و مشاوران آن ها به حد کافی با صنعت ارتباط ندارند و ارتباط تنگاتنگ بیشتری میان دانشگاه و صنعت نیاز است.
    چالشِ دیگر ورود کم مردم به حیطه ی مهندسی به دلیل کاهش جمعیت در طی چند دهه ی اخیر و نیز از دست رفتن فوت وفن های مهندسی پس از بازنشستگی بسیاری از مهندسان باتجربه است. زنان ژاپنی و دانشجویان خارجی بیشتری باید جذبِ مهندسی شوند، روش هایی نیز باید به کار روند تا دانش سنتی که در نسل قبل وجود داشت به نسل جدیدتر منتقل شود.
    با وجود تمام تلاش ها در گسترش و فراگیرترکردن مهندسی، ژاپن هنوز در جهانی کردن برنامه‌های تحصیلی مهندسی هم قدم با بقیه ی کشورها نشده است. نتیجه آن که نظام تحصیلات مهندسی ژاپن به دلیل نیاز آن به تمرکز بر هر دو جنبه ی داخلی و خارجی تحت فشار قابل ملاحظه ای است.
    «دوباره مهندسی کردن» برنامه های تحصیلی ژاپن به منظور آماده سازی جهانیِ مهندسان چندان ساده نیست. عوامل محدودکننده ی اصلی در این راستا زبان و نظام استخدام دائمی ژاپن است. روانی کلام و تبحر در زبان ژاپنی لازمه ی تحصیل در دانشگاه های ژاپن به خصوص در برنامه های دوره ی کارشناسی است. هم چنین ازآنجایی که دانشجویان ژاپنی لزومی به تمرین زبان خارجی به عنوان بخشی از تحصیلاتشان حس نمی کنند هنگام تحصیل در خارج با دشواری مواجه خواهند شد. از طرفی روش استخدام در ژاپن به گونه ای است که دانشجو پس از فارغ التحصیلی استخدام شده و تا زمان بازنشستگی در همان شرکت می‌ماند. به این ترتیب احتمال دسترسی دانشجویان فارغ التحصیل خارجی به شغل در ژاپن کاهش می‌یابد. نتیجه ی کلی این موارد روندِ کاهشی جریانِ انتقالِ تراملّی(transnational) مهندسان مستعد است.
    به هرترتیب ژاپن درحال رفع این محدودیت هاست و تلاش می کند که تحصیلات مبتنی بر مهارت باشد و کارعملی، پایان نامه ها و کار کلاسی با هم ترکیب و همگی بر مبنای فهم علمی، ارتباط با کار صنعتی از طریق کارآموزی و تجربه ی بین المللی باشد.

    علی عباسیان
    عضو هیئت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات. گروه مهندسی پلیمر
    پگاه محمدحسین پور
    دانشجوی کارشناسی ارشد صنایع پلیمر. پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران
    ۱) گزارش های این گروه در وبگاه ایشان در اختیار تمام علاقه مندان است. این گروه گزارش پژوهشی خود را به سه صورت کامل، متوسط و خلاصه شده تهیه و انتشار داده است که گزارش حاصل ترجمه ی صورت متوسط این گزارش پژوهشی است. در مواردی که متن مذکور به نظر فشرده آمد چنان که درک خواننده ی ایرانی از آن سخت می شد، مترجمان بخش هایی را که روشن گر مطلب بود از گزارش کامل برگزیده و به متن گزارش متوسط افزوده اند. همچنین ضمیمه‌های گزارش که شامل «شرح مختصر دانشگاه ها»، معرفی نویسندگان و مراجع است از ترجمه ی حاضر حذف شده‌اند که با مراجعه به متن اصلی گزارش در وبگاه ذکر شده به سادگی در دسترس خواننده‌ی علاقمند خواهد بود (مترجمان).
    ۲) قانون فناوری اطلاعات ۵ درصد از درآمد ناخالص شرکت های تولیدکننده ی پر فناوری (ارتباط راه دور، رایانه، الکترونیک دیجیتالی، و ...) را در برخی مالیات ها می بخشد.
    ۳) Dual degrees: مدرک دوگانه در واقع دو مدرک است که توسط دو دانشگاه یا دو دانشکده‌ی یک دانشگاه به یک فارغ‌التحصیل که در این تحصیل دوگانه شرکت کرده است اعطا می‌شود.
    ۴) اکنون پس از چین دومین صادرکننده ی دنیا است (مترجمان)نشریه قاف ( www.ghaaf.ir )مهندسیدریافت مقالهثبت مقالهآفتاب منچاپبازگشتشکل ۱. جابجایی افقی و عمودی
    ویرایش توسط *مینا* : 24th February 2010 در ساعت 10:07 PM
    مدتی در سایت نیستم، لطفا سوالات شیمیایی خود را دربخش سوالات تالار شیمی بپرسید


  2. کاربرانی که از پست مفید *مینا* سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خبر: معرفی و بررسی ویژگی های Nintendo Wii
    توسط Geek در انجمن اخبار و معرفی جدیدترین سخت افزارها
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 9th May 2013, 01:29 PM
  2. آموزشی: ساختمان داده ها در c# (با رویکردی بر c# 2.0 )
    توسط Admin در انجمن برنامه نویسی تحت وب
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: 27th February 2011, 04:17 PM
  3. دانلود: مجموعه نرم افزاری لرد 2010
    توسط moji5 در انجمن سایر نرم افزارها
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: 24th November 2010, 06:34 PM
  4. خبر: جايگاه ايران در سال جهاني نجوم
    توسط diamonds55 در انجمن اخبار نجوم
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 29th January 2010, 11:09 PM
  5. مهندسی مواد(جوشکاری در متالورژی)
    توسط ghasem motamedi در انجمن سایر موضوعات بخش فنی و مهندسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 29th December 2009, 10:25 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •