دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: مصر سرزمین رازها

  1. #1
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    باستان شناسي
    نوشته ها
    5,041
    ارسال تشکر
    7,753
    دریافت تشکر: 30,245
    قدرت امتیاز دهی
    891
    Array

    Lightbulb مصر سرزمین رازها

    مصر سرزمین رازها


    * مصر سرزمين رازها *

    سلطنت قديم ، عصر عظمت مصر


    حدود سال 3100 قبل از ميلاد ، 600 سال قبل از شروع سلطنت قديم ، يکي از سلاطين مصر عليا به نام " مِنِس " مصر سفلي را فتح و کشور را متحد کرد . با وحدت مصر عليا و سفلي ، منس ، نخستين پادشاه شد که بعدها فرعون ناميده شد . با هدايت منس و فراعنه بعد از او ، تمدن مصر طي شش قرن بعدي به رشدي منظم تر ، موفق تر و مترقي تر دست يافت . کاغذي از ني پاپيروس اختراع شد ، نوعي خط تصويري به نام هيروگليف ابداع شد و ماليات ها وضع شدند و به اين شکل زمينه براي شروع دوره اي تحت عنوان سلطنت قديم مهيا شد . طي سلطنت قديم ، عصر عظمت مصر ، فراعنه فرمانروايان قدرتمند ملت بودند . مذهب ، هنر ، بازرگاني ، معماري ، ادبيات _ حتي زندگي اجتماعي و اقتصادي _ همگي به وسيله فراعنه استوار و گسترده شد تا حکومت مرکزي را تقويت کند .



    سلاطين مقتدر


    فراعنه مصر فرمانرواياني با قدرت مطلق بودند . کلام انها قانون بود و بي چون و چرا اطاعت مي شد .
    فراعنه ملت را نه تنها از نظر سياسي بلکه از نظر روحاني و مذهبي نيز کنترل مي کردند .
    اگر چه معلوم نيست که چطور مردم بدين باور رسيدند که فرعون ها را خدا بنامند ، انچه معلوم است اين است که در سلطنت قديم فراعنه را پسر رع ، خداوند خورشيد ، مي دانستند .

    هنگام نزديک شدن به فرعون ، اتباع وي به نشانه احتام تعظيم مي کردند و پيشاني بر زمين مي نهادند .

    در يکي از منابع مصر باستان قدرت و خرد فراعنه به اين صورت توصيف شده است :


    " چيست که تو نداني ؟ کيست که از تو خردمند تر است ؟ کجاست که تو نديده باشي ؟ ... اگر تو به اب بگويي " بر فراز کوه ها بالا برو " نهر مطابق فرمان تو جريان مي يابد ، براي تو ابديت تقدير شده است . همه چيز مطابق خواست تو انجام مي شود و هر انچه تو بگويي ، مطاع است "



    فرعون هم به عنوان سلطان و هم به عنوان پسر خداوند رع مرکز زندگي مصري بود . فرعون و خانواده اش در راس هرم اجتماعي مصر قرار داشتند ، پس از انها کاهنان ، ماموران بلند مرتبه و اشراف قرار داشتند .


    کاتبان ، کليه هنرمندان متبحر و ماموران و خانواده هايشان جزء طبقه بعدي را تشکيل مي دادند . بزرگ ترين طبقه ، که پائين ترين قسمت هرم اجتماعي بود ، شامل رعاياي کشاورز و کارگران عادي بود .


    فرعون به مثابه صاحب قدرت سياسي مقتدر و وحدت بخش عمل مي کرد ، به نظر مي رسيد که شکوه و عظمت مصر مستقيما به نفوذ فرعون وابسته است ، کسي که با شفاعت نزد ساير خدايان برکت را به مصر مي اورد .

    با اينکه بعضي از اشراف مصر املاک اختصاصي داشتند ، اما بيشتر زمين ها به فرعون تعلق داشت که ان را به واسطه ارث يا فتح سرزمين ها به دست اورده بود . فرعون قطعه هايي از زمين را به بعضي از اشراف مورد علاقه اش _ اعقاب پادشاهان قبلي و اشراف ملاّکي که قبلا زمين دار بودند _ هديه مي کرد تا انها را اداره کنند.

    به علاوه فرعون مالک تمام محصولات سرزمين بود . چون مصري ها نظام پولي نداشتند ، ماليات ها به صورت گندم ، جو روغن زيتون ، ابجو ، شراب و ميوه جمع اوري مي شد . سپس فرعون از اين در امدها براي پرداخت حقوق به کارمندان سلطنتي ، صنعتگران ، کاهنان و ساير کارگران استفاده مي کرد .

    تمام کارها روي زمين را رعايا انجام مي دادند که توده جمعيت بوند . اگرچه نمي توان رعايا را دقيقا برده ناميد ، اما رعاياي مصر باستان مشابه سرف ها در اروپاي قرون وسطي بودند ، چرا که به زمين وابسته بودند .


    اگر به هر دليلي ارباب زمين عوض مي شد ، ان ها نيز به همراه زمين تحت فرمان ارباب جديد قرار مي گرفتند .


    رعايا نيز مثل بندگان بعد از اين که وظايفشان را در زمين هاي ملاکان انجام مي دادند ، اجازه داشتند براي تهيه مايحتاجشان روي قطعات کوچک زمين کشت کنند .


    براي حفظ قدرت مطلق در کنار هدايت تجارت روزمره مصر ، فراعنه سلطنت قديم يک نظام متمرکز حکومتي ابداع کردند که در طول تاريخ مصر باستان حفظ شد .


    يک دولت مرکزي در " ممفيس " ، شهري نزديک به محل اتصال مصر عليا و مصر سفلي ، تاسيس شد تا فعاليت هاي محلي مناطق مختلف را که بعدها " نومس " ناميده شدند ، هدايت کند .

    در ابتدا تمام مناصب عالي را منسوبين فرعون اشغال مي کردند ، اما به تدريج اشخاص عادي نيز به سمت کارمند برجسته حکومتي منسوب مي شدند .


    بديهي است که فرعون در راس سلسله مراتب حکومتي قرار داشت . بعد از فرعون ، توانا ترين شخص کسي بود که در سمت وزير قرار داشت که وظايفش شامل نظارت بر بسياري از بخشهاي حکومت مرکزي بود ، بخش هايي که تعدا زيادي کاتب در ان جا کار مي کردند .


    وزير از جمع اوري ماليات ها ، کشت در مزارع و نگهداري سيستم ابياري اطمينان حاصل مي کرد .

    وزير همچنين مسئول اداره نظام قضايي در سراسر سرزمين بود و گاهي اوقات نقش سرپرستي معماران فرعون را هم ايفا مي کرد .


    در سطح محلي ، حدود نومس هاي مصر بر اساس مرزهاي مناطق قبيله اي شکل مي گرفت . 22 حکومت محلي در مصر عليا و 20 حکومت محلي در مصر سفلي وجود داشت . هريک از اين ها در واقع کوچک شده سازمان حکومتي مرکزي بود که بخش هايي را مشابه انچه در حکومت مرکزي وجود داشت ، شامل مي شد .


    هر ايالت يک حاکم داشت که فرماندار محلي ناميده مي شد و فرعون منسوبش مي کرد .

    اين حاکم به وزير گزارش مي داد و مثل وزير وظايف مختلفي داشت . حاکم که نقش قاضي اصلي را در منطقه ايفا مي کرد بر ابياري ، انبار کردن غلات براي مواقع ضروري و جمع اوري ماليات ناحيه تحت پوشش نظارت مي کرد .


    حاکم همچنين از منطقه تحت حکومتش سربازهايي معمولا رعايايي اموزش نديده را در مواقع ضروري براي جنگيدن به سپاه فرعون مي فرستاد ، چرا که مصر ارتش ملي نداشت .



    نوشته : meraj marjani برگرفته از کتاب فراعنه مصر Smith،Brenda
    ویرایش توسط باستان شناس : 23rd November 2010 در ساعت 07:55 PM


    هرگز زانو نخواهم زد،حتی اگر سقف آسمان کوتاهتر از قامتم باشد.

    "
    کوروش بزرگ"


  2. کاربرانی که از پست مفید باستان شناس سپاس کرده اند.


  3. #2
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    باستان شناسي
    نوشته ها
    5,041
    ارسال تشکر
    7,753
    دریافت تشکر: 30,245
    قدرت امتیاز دهی
    891
    Array

    پیش فرض پاسخ : مصر سرزمین رازها +تصاوير

    ارتباط خدايان مصر باستان با آسمان



    اوزیریس خدای دنیای زیرین




    روحانيون مصري در تعبير از خدايان خود ، نظام ستارگان را در نظر مي گرفتند و اين خدايان را به اسمان منتسب مي ساختند و از انها چهار نفر عاليجناب تر از همه به شمار مير فتند و مرکز روحانيت و پرستش انان هر کدام در يکي از چهار شهر بزرگ مصر باستان قرار داشت .




    يک _ هرموپوليس ( Hermopolis) دو _ هليو پوليس سوم _ ممفيس ( Memphis) چهارم _ بازيريس ( Busires) .





    هر يک از خدايان معبد خود را دارا بودند .



    روحانيون در هر معبد خلقت و افرينش جهان را به يکي از چهار خداوند منتسب مي دانستند و اين چهار خداوند يکي نات Nut . دوم رع Re . سوم پتاح Ptah . چهارم اوزيريس Osiris مي باشد .


    بعضي از روحانيون معتقد بودند که خدايان مصر از دهان دمورک و يا از صداي وي به وجود امده اند و حتي بعضي از انان معتقد بودند که انسان همراه جانداران ديگر از خشت خامي که از گِل رود نيل ساخته شده پديد امده اند .



    مصريان مانند همه اقوام و ملل عهد قديم معتقد بودند که افرينش هر چيز با مداخله يکي از خدايان انجام گرفته است و در هر چيز نفوذ يک موجود فوق طبيعي ضرورت داشته است و بر اثر اين عقايد تعداد خداياني که در سرزمين رود نيل پرستيده مي شدند از حد شمار بيرون بود و از مقبره " تاتموس سوم " صورت ريزي از خدايان بدست امده و در ان تعداد اين خدايان به 740 عدد رسيده است و نام و نشان اکثر انان معلوم و روشن شد است و بعضي از اين خدايان معبد مخصوص داشتند و در افسانه شناسي مصر باستان موقعيت برجسته يافته اند و بايد توضيح داد مهم تر از همه انها خداياني است که در شهر هليوپوليس گرد امده بودند و هر کدام در جرگه ستارگان اسمان قرار داشتند و پرستيده مي شدند و از اين خدايان پادشاه مصر بنام فرعون يک خداوند واقعي بشمار ميرفت .




    خداي خدايان " رع " Re



    خداي خورشيد در مصر باستان نامهاي متعدد داشته و از اين نامها تعابير متعدد به عمل مي ايد . خورشيد در شکل قرص درخشنده بنام " اتن " ناميده شده و وقتي از پشت کوه نمايان مي گشت و طلوع مي نمود و يا غروب مي کرد بنامهاي " خپري " و " رع " يا " اتوم " موسوم مي شد . اين خورشيد گاهي در هيکل "هورس" ( خداي اسمان ) نمود مي کرد ( نشان داده مي شد ) و در اين هيکل نام وي با الفاظ رع توام مي گشت و در همه سرزمين مصر بنام " رع هرخت " شناخته مي شد .


    اين خداوند همه روزه هنگام بامداد از الهه اسمان متولد مي شد .


    گاهي خورشيد بشکل شاهين پر و بال گشاده اي بود که در فضاي بيکران پرواز مي کرد و يا مانند چشم راست يک پرنده بزرگ اندامي در اسمان جلوه گر مي شد .



    ماه در نوبت خود بناماي متعدد از قبيل آه و تات و خونس و گاهي بنام پسر نات موسوم مي گشت و گاهي به شکل حيوان تنومند با سر يک سگ يا لک لک نمايان ميشد و گاهي بمنزله چشم چپ يک شاهين پرنده اسماني جلوه مي نمود و خورشيد بمنزله چشم راست بود .








    پرستش اتن در دوره فرعون اخناتن



    نوشته meraj marjani برگرفته از کتاب افسانه هاي ديني مصر باستان نوشته : دکتر موسي جوان


    هرگز زانو نخواهم زد،حتی اگر سقف آسمان کوتاهتر از قامتم باشد.

    "
    کوروش بزرگ"


  4. 3 کاربر از پست مفید باستان شناس سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. معنی اسم کشورهای دنیا
    توسط آبجی در انجمن ایرانگردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 8th December 2009, 01:55 PM
  2. محل سرزمین اساطیری دیلمون
    توسط MR_Jentelman در انجمن تمدن های پیش از تاریخ جهان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 14th September 2009, 11:06 PM
  3. مقاله: انتخاب یک دوربین دیجیتال
    توسط SaNbOy در انجمن بخش مقالات سخت افزار
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th December 2008, 12:55 PM
  4. تاریخ آذربایجان تا سلجوقی
    توسط Admin در انجمن باستان شناسی جهان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27th October 2008, 10:42 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •