دانلود آهنگهای لودویگ وان بتهوون
beethoven-5th_symphony_1.mp3
beethoven-f_r_elise.mp3
beethoven-piano_concerto.mp3
beethoven-polonaise_in_c.mp3
Beethoven's Symphony No. 9 (Scherzo).wma
دانلود آهنگهای لودویگ وان بتهوون
beethoven-5th_symphony_1.mp3
beethoven-f_r_elise.mp3
beethoven-piano_concerto.mp3
beethoven-polonaise_in_c.mp3
Beethoven's Symphony No. 9 (Scherzo).wma
ویرایش توسط LaDy Ds DeMoNa : 9th February 2010 در ساعت 07:33 PM
بازی تمام شد همه با هم کلاغ پر !!
- – – ––•(-•LaDy Ds DeMoNa •-)•–– – – -
لودویگ وان بتهوون
لودویگ وان بتهوون یا لودویگ فان بتهوفن (به آلمانی: Ludwig van Beethoven)
(متولّد ۱۶ دسامبر ۱۷۷۰ – درگذشتهٔ ۲۶ مارس ۱۸۲۷) یکی از موسیقیدانان برجستهٔ آلمانی بود که بیشتر زندگی خود را در وین سپری کرد. وی یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین شخصیتهای موسیقی در دوران کلاسیک و آغاز دورهٔ رمانتیک بود. بتهوون، بهعنوان بزرگترین موسیقیدان تاریخ، همیشه مورد ستایش قرار گرفته و آوازهٔ او موسیقیدانان، آهنگسازان، و شنوندگانش را در تمام دوران تحت تأثیر عمیق قرار دادهاست. در میان آثار شناختهشدهٔ وی میتوان از سمفونی نهم، سمفونی پنجم، سمفونی سوم، سونات پیانو پاتتیک، سونات مهتاب، و هامرکلاویِر، اپرای فیدِلیو و میسا سولِمنیس نام برد.
بتهوون در شهر بنِ آلمان متولّد شد. پدرش، یوهان وان بتهوون، اهل هلند (فلاندر آن زمان) بود و مادرش ماگدالِنا کِوِریچ وان بتهوون تبار اسلاو داشت. این خانواده صاحب هفت فرزند شد که چهارتن از آنان در کودکی در گذشتند. آنان که باقی ماندند عبارت بودند از سه برادر به نامهای لودویگ، کاسپارکارل (۱۷۷۴-۱۸۱۵) و نیکولائوس یوهان (۱۷۷۶-۱۸۴۸). اولین معلّم موسیقی بتهوون پدرش بود. پدرش یکی از موسیقیدانان دربار بن بود. او مردی الکلی بود که سعی میکرد بتهوون را بهزورِ کتک، بهعنوان کودکی اعجوبه همانند موتزارت به نمایش بگذارد. هرچند استعداد بتهوون بهزودی بر همگان آشکار شد. بعد از آن، بتهوون تحت آموزش کریستین گوتلوب نیفه قرار گرفت. همچنین بتهوون تحت حمایت مالیِ شاهزاده اِلِکتور (همان درباری که پدرش در آن کار میکرد) قرار گرفت. بتهوون در ۱۷سالگی مادر خود را از دست داد و با درآمد اندکی که از دربار میگرفت، مسئولیّت دو برادر کوچکترش را بر عهده داشت.
بتهوون در سال ۱۷۹۲ به وین نقل مکان کرد و تحت آموزش ژوزف هایدن قرار گرفت؛ ولی هایدنِ پیر در آن زمان در اوج شهرت بود و به قدری گرفتار، که زمان بسیار کمی را میتوانست صرف بتهوون بکند. به همین دلیل بتهوون را به دوستش یوهان آلْبرِشْتْسْبِرگِر معرّفی کرد. از سال ۱۷۹۴ بتهوون به صورت جدّی و با علاقه شدید نوازندگی پیانو و آهنگسازی را شروع کرد و به سرعت به عنوان نوازنده چیرهدست پیانو و نیز کمکم به عنوان آهنگسازی توانا، سرشناس شد.
بتهوون بالاخره شیوهٔ زندگی خود را انتخاب کرد و تا پایان عمر به همین شیوه ادامه داد: به جای کار برای کلیسا یا دربار (کاری که اکثر موسیقیدانان پیش از او میکردند) به کار آزاد پرداخت و خرج زندگی خود را از برگزاری اجراهای عمومی و فروش آثارش و نیز دستمزدی که عدّهای از اشراف که به توانایی او پی بردهبودند و به او میدادند، تأمین میکرد.
زندگی او به عنوان موسیقیدان به سه دورهٔ «آغازی»، «میانی»، و «پایانی» تقسیم میشود:
دورهٔ آغازی
در دورهٔ آغازی (۱۷۹۲-۱۸۰۲) کارهای بتهوون تحت تأثیر هایدن و موتسارت بود، درحالیکه در همان زمان مسیرهای جدیدتر و به تدریج دیدِ وسیعتری در کارهایش را کشف میکرد. بعضی از آثار مهم وی در دوران آغازی میتوان: سمفونیهای شماره ۱ و ۲، شش کوارتت زهی، دو کنسرتو پیانو، دوازده سونات پیانو (شامل سوناتهای مشهور پاتِتیک و مهتاب) را نام برد.
دورهٔ میانی
دوران میانی (۱۸۰۳-۱۸۱۶) مدتی پس از بحران روحیِ بتهوون که بهخاطر ناشنواییاش در او ایجاد شده بود، شروع شد.(ناشنوایی وی بر اثر باس زیاد سمفونی ۵ بوجود آمد) آثار بسیار برجستهای که درونمایه اکثر آنها شجاعت، نبرد و ستیز است، در این دوران شکل گرفتند. این آثار بزرگترین و مشهورترین آثار موسیقی کلاسیک را شامل میشود. در این هنگام بتهوون، از لحاظ تمپو، چالاکی انگشتان و قدرت توقعات زیادتری از نوازندگان داشت؛ در تغییر مقام یا مدولاسیون راه خود را از لطف و نرمی تا صلابت و قدرت پیمود؛ ابتکار خود را در واریاسیون و سلیقه خود را در بدیهه سازی آزاد گذاشت، اما این هر دو را تابع منطق همبستگی و تکامل کرد. سونات و سمفونی را تغییر جنسیت داد و آنها را از لطافت و احساسات زنانه به اراده و جسارت مردانه سوق داد. او در این دوره در حرکت (موومان) سوم سمفونی یا سونات به جای مینوئه (که معمول آن دوران بود) یک سکرتسو سرشار از نتهای شاد میآورد که گویی به چهره تقدیر میخندید. تقریبا همه آثار این دوره به صورت کلاسیک درآمده و طی نسلها، پی در پی در رپرتوارهای ارکستری جلوه کردهاست.[۱]
آثار دورهٔ میانی
بتهوون سمفونی شماره ۳ (اروئیکا) را که در سالهای ۱۸۰۳-۱۸۰۴ ساخته بود بهترین سمفونی خود به شمار میآورد. او این سمفونی را به ناپلئون هدیه کرد ولی بعدا در زمان جنگ فرانسه و پروس آن را پس گرفت. شش سمفونی (شمارههای ۳ تا ۸)، سه کنسرتوی پیانو (شمارههای ۳ تا ۵)، و تنها کنسرتوی ویولون، پنج کوارتت زهی (شمارههای ۷ تا ۱۱)، هفت سونات پیانو (شمارههای ۱۳ تا ۱۹) شامل سوناتهای والدشتاین و آپاسیوناتا، و تنها اپرای او «فیدِلیو» از آثار مهم این دورهاند.
دورهٔ پایانی
دورهٔ پایانی فعالیتهای بتهوون از سال ۱۸۱۶ میلادی به بعد میباشد. آثار دوران پایانی بسیار قابل ستایشند و آنها را میتوان عمیقاً متفکرانه و بهتمامی بیانگر سیمای شخصی خود او توصیف کرد. همچنین بیشترین ساختارشکنیهای بتهوون را در آثار این دوره میتوان یافت (به طور مثال، کوارتت زهی شماره ۱۴ در دو دیز مینور دارای ۷ موومان است. همچنین بتهوون در آخرین موومان سمفونی شماره ۹ خود از گروه کُر استفاده کرد). از آثار برجسته این دوره میتوان: سونات پیانوی شماره ۲۹ هامرکلاویر، میسا سولمنیس، سنفونی شماره ۹، آخرین کواتتهای زهی (۱۲-۱۶) و آخرین سوناتهای پیانو (۲۰-۳۲)را نام برد. او در این زمان شنوایی خود را به طور کامل از دست دادهبود.
با توجه به عمق و وسعت مکاشفات هنریِ بتهوون، همچنین موفّقیت وی در قابل درک بودن برای دامنه وسیعی از شنوندگان، هانس کلر، موسیقیدان و نویسنده انگلیسیِ اتریشیتبار، بتهوون را اینچنین توصیف میکند: «برترین ذهن در کلِ بشریت».
شخصیت
پرترهای از بتهوون (۱۸۲۰ میلادی)، اثر نقّاش آلمانی، یوزف کارل اشتیلر (۱۷۸۱ - ۱۸۵۸ میلادی)
بتهوون بیشتر اوقات با خویشاوندان و بقیه مردم نزاع و با آنان به تلخی برخورد میکرد. شخصیت بسیار مرموزی داشت و برای اطرافیانش به مانند یک راز باقی ماند. لباسهایش اغلب کثیف و بههمریخته بود. در آپارتمانهای بسیار بههمریخته زندگی میکرد. بسیار تغییر مکان میداد. طی ۳۵ سال زندگی در وین، حدود چهل بار مکان زندگیاش را تغییر داد. در معامله با ناشرانش همیشه بیدقت بود و اکثر اوقات مشکل مالی داشت.
بتهوون پس از مرگ برادرش، گاسپار، بر سر حضانت برادرزادهاش، کارل، با بیوه گاسپار مدت ۵ سال نزاع قانونیِ تلخی داشت. سرانجام بتهوون در این نزاع پیروز شد. ولی این پیروزی برای کارل فاجعه بود؛ زندگی با یک ناشنوا، مردی بیزن و غیرعادی در بهترین شکلش هم وحشتناک بود. سرانجام کارل اقدام به خودکشی کرد (البته خودکشی کارل منجر به مرگ نشد) و بتهوون، که سلامتیاش حالا کمتر شدهبود، زیر بار آن خُرد شد.
بتهوون هیچگاه در خدمت اشراف وین نبود. بر این اعتقاد داشت که هنرمندان به اندازه اشراف قابل احتراماند. در یکی از روزهای ملاقات گوته با بتهوون در سال ۱۸۱۲ چنین نقل میکنند: «روزی گوته و بتهوون در کوچههای وین در حال قدم زدن بودند. جمعی از اشرافزادگان وینی از مقابل آن دو در حال عبور از همان کوچه بودند. گوته به بتهوون اشاره میکند که بهتر است کناری بروند و به اشرافزادگان اجازه عبور دهند. بتهوون با عصبانیت میگوید که «ارزش هنرمند بیشتر از اشراف است. آنها باید کنار روند و به ما احترام بگذارند.» گوته بتهوون را رها میکند و در گوشهای منتظر میماند تا اشرافزادگان عبور کنند. کلاهش را نیز به نشانه احترام برمیدارد و گردنش را خم میکند. بتهوون با همان آهنگ به راهش ادامه میدهد. اشرافزادگان با دیدن بتهوون کنار میروند و راه را برای عبور وی باز میکنند و به وی ادای احترام میکنند. بتهوون هم از میان آنها عبور میکند و فقط کلاهش را به نشانه احترام کمی با دست بالا میبَرد. در انتهای دیگرِ کوچه منتظر گوته میشود تا پس از عبور اشرافزادهها به وی بپیوندد.»
وِجههٔ او به قدری عظیم بود که وقتی در سال ۱۸۰۹ تهدید کرد که پُستی را خارج از اتریش خواهد پذیرفت، سه نفر از نجبا اقدامات خاصی برای نگه داشتن وی در وین به عمل آوردند. شاهزاده کینسکی، شاهزاده لوبکوویتز، آرشدوک رودُلف، برادر امپراتور و شاگرد بتهوون، داوطلب پرداخت حقوق سالانه به او شدند. تنها شرط آنها برای این قرار بیسابقه در تاریخ موسیقی این بود که بتهوون به زندگی در پایتخت اتریش ادامه دهد.
موسیقی
بسیاری معتقدند موسیقی بتهوون بازتاب زندگی شخصیِ اوست که در اکثر اوقات تجسمی از نبرد و نزاع همراه با پیروزی است. مصداق این توصیف را میتوان در اکثر شاهکارهای بتهوون، که بعد از یک دشواری سخت در زندگیاش پدید آمدند، یافت. او در سال ۱۸۰۲ در هایلیگِنشتاد (روستایی خارج از وین) وصیتنامهای خطاب به دو برادرش نوشت که به وصیتنامه هایلیگِنْشتاد معروف است. پس از واقعه هایلیگنشتاد و غلبه بر یأسش از ۱۸۰۳ تا ۱۸۰۴ سمفونی عظیم شماره ۳ خود به نام اروئیکا را که نقطه تحول در تاریخ موسیقی است، تصنیف کرد. طی مبارزه چندسالهاش برای قیمومیت برادرزادهاش، کارل، بتهوون کمتر آهنگ ساخت، و وینیها شروع به زمزمه کردند که کار او تمام است. بتهوون، که شایعات را شنیدهبود، گفت: «کمی صبر کنید، بهزودی چیزی متفاوت خواهید فهمید» و اینطور هم شد. بعد از ۱۸۱۸ مسائل داخلیِ زندگی بتهوون مانع از انفجار خلاقیت او نشد و بعضی از بزرگترین آثارش: میسا سولِمنیس، سمفونی شماره ۹، آخرین سوناتهای پیانو و آخرین کوارتتهای زهی را به وجود آورد. او از سال ۱۸۰۰ به ناشنوایی تدریجیِ خود پی برد. برای یک آهنگساز و نوازنده هیج اتفاقی نمیتواند ناگوارتر از ناشنوایی باشد، اما حتی آن هم نتوانست مانعی جدی برای بتهوون باشد. آخرین کارهای او شگفتی خاصی دارند، و بسیاری آنها را مملو از معانی مرموز و ناشناخته به شمار میآورند. بتهوون را بزرگترین هنرمند تاریخ موسیقی و پیانو میدانند.
مرگ
بتهوون از سلامت کمی برخوردار بود، ، زمانی که درد شکم شروع به آزار دادنش کرد. اما، علاوه بر این مشکلات جسمی، او درگیر چندین مشکل روحی نیز بود، که ناکامی در یکسری روابط عشقی از جمله آنها بود. در سال ۱۸۲۶ سلامت وی به شدت وخیم شده بود، تا اینکه یک سال بعد در ۲۶ مارس ۱۸۲۷ از دنیا رفت. در آن زمان تصور میشد مرگش به دلیل مرض کبد بودهاست، اما تحقیقات اخیر بر اساس دستهای از موهای بتهوون، که پس از مرگش باقی مانده، نشان میدهد که مسمومیت سرب باعث بیماری و مرگ نابهنگام وی شدهبودهاست (مقدار سرب خون بتهوون ۱۰۰ برابر بیشتر از مقدار سرب در خون یک فرد سالم بود). احتمالاً منبع این سرب از ماهیهای رودخانه آلوده دانوب و ترکیبی از سرب، که برای شیرین کردن شراب استفاده میشود، بودهاست. بعید است ناشنوایی او به خاطر مسمومیت از سرب بودهباشد. برخی از تحقیقات نشان میدهد که اختلال در پادتنِ سیستم دفاعیِ بدن و دچار شدن به بیماری لوپوس منتشر، عامل آن بودهاست.
بازی تمام شد همه با هم کلاغ پر !!
- – – ––•(-•LaDy Ds DeMoNa •-)•–– – – -
تفاوت میان بتهوون و موسیقیدانان قبل از او - گذشته از نبوغ و توان بی مانندش - این بود که بتهوون خود را هنرمند میدانست و برای کسب حقوقش بر پای ایستاد . جایی که حتی موتزارت را به حاشیه جهان اشرافیت راه ندادند ، و هر چه ملتمسانه به در کوفت بر او نگشودند ، بتهوون که تنها 15 سال پس از او آمد در را با لگد گشود ، و چون طوفانی ورود کرد ، گویی به خانه خود وارد شده بود . هنرمند بود و خالق ، و خود را همچون شاهان و نجیب زادگان می پنداشت . قطعا راجع به جامعه خیال های انقلاپی در سر می پروراند . روزی به شاگردش کارل ژرنی گفت : « آنچه در قلب من است باید بیرون بیاید ، و من آن ها را بنویسم » موزارت هرگز . چنین چیزی نگفت ، هایدن و باخ هم هیچوقت از این پایگاه بلند سخن نگفتند .
لودویگ وان بتهوون یا لودویگ فان بتهوفن (به آلمانی: Ludwig van Beethoven) (متولّد ۱۶ دسامبر ۱۷۷۰ – درگذشتهٔ ۲۶ مارس ۱۸۲۷) یکی از موسیقیدانان برجستهٔ آلمانی بود که بیشتر زندگی خود را در وین سپری کرد. وی یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین شخصیتهای موسیقی در دوران کلاسیک و آغاز دورهٔ رمانتیک بود. بتهوون، بهعنوان بزرگترین موسیقیدان تاریخ، همیشه مورد ستایش قرار گرفته و آوازهٔ او موسیقیدانان، آهنگسازان، و شنوندگانش را در تمام دوران تحت تأثیر عمیق قرار دادهاست. در میان آثار شناختهشدهٔ وی میتوان از سمفونی نهم، سمفونی پنجم، سمفونی سوم، سونات پیانو پاتتیک، سونات مهتاب، و هامرکلاویِر، اپرای فیدِلیو و میسا سولِمنیس نام برد.
بتهوون در شهر بنِ آلمان متولّد شد. پدرش، یوهان وان بتهوون، اهل هلند (فلاندر آن زمان) بود و مادرش ماگدالِنا کِوِریچ وان بتهوون تبار اسلاو داشت. این خانواده صاحب هفت فرزند شد که چهارتن از آنان در کودکی در گذشتند. آنان که باقی ماندند عبارت بودند از سه برادر به نامهای لودویگ، کاسپارکارل (۱۷۷۴-۱۸۱۵) و نیکولائوس یوهان (۱۷۷۶-۱۸۴۸). اولین معلّم موسیقی بتهوون پدرش بود. پدرش یکی از موسیقیدانان دربار بن بود. او مردی الکلی بود که سعی میکرد بتهوون را بهزورِ کتک، بهعنوان کودکی اعجوبه همانند موتزارت به نمایش بگذارد. هرچند استعداد بتهوون بهزودی بر همگان آشکار شد. بعد از آن، بتهوون تحت آموزش کریستین گوتلوب نیفه قرار گرفت. همچنین بتهوون تحت حمایت مالیِ شاهزاده اِلِکتور (همان درباری که پدرش در آن کار میکرد) قرار گرفت. بتهوون در ۱۷سالگی مادر خود را از دست داد و با درآمد اندکی که از دربار میگرفت، مسئولیّت دو برادر کوچکترش را بر عهده داشت.
بتهوون در سال ۱۷۹۲ به وین نقل مکان کرد و تحت آموزش ژوزف هایدن قرار گرفت؛ ولی هایدنِ پیر در آن زمان در اوج شهرت بود و به قدری گرفتار، که زمان بسیار کمی را میتوانست صرف بتهوون بکند. به همین دلیل بتهوون را به دوستش یوهان آلْبرِشْتْسْبِرگِر معرّفی کرد. از سال ۱۷۹۴ بتهوون به صورت جدّی و با علاقه شدید نوازندگی پیانو و آهنگسازی را شروع کرد و به سرعت به عنوان نوازنده چیرهدست پیانو و نیز کمکم به عنوان آهنگسازی توانا، سرشناس شد.
بتهوون بالاخره شیوهٔ زندگی خود را انتخاب کرد و تا پایان عمر به همین شیوه ادامه داد: به جای کار برای کلیسا یا دربار (کاری که اکثر موسیقیدانان پیش از او میکردند) به کار آزاد پرداخت و خرج زندگی خود را از برگزاری اجراهای عمومی و فروش آثارش و نیز دستمزدی که عدّهای از اشراف که به توانایی او پی بردهبودند و به او میدادند، تأمین میکرد.
زندگی او به عنوان موسیقیدان به سه دورهٔ «آغازی»، «میانی»، و «پایانی» تقسیم میشود:
دورهٔ آغازی
در دورهٔ آغازی (۱۷۹۲-۱۸۰۲) کارهای بتهوون تحت تأثیر هایدن و موتسارت بود، درحالیکه در همان زمان مسیرهای جدیدتر و به تدریج دیدِ وسیعتری در کارهایش را کشف میکرد. بعضی از آثار مهم وی در دوران آغازی میتوان: سمفونیهای شماره ۱ و ۲، شش کوارتت زهی، دو کنسرتو پیانو، دوازده سونات پیانو (شامل سوناتهای مشهور پاتِتیک و مهتاب) را نام برد.
دورهٔ میانی
دوران میانی (۱۸۰۳-۱۸۱۶) مدتی پس از بحران روحیِ بتهوون که بهخاطر ناشنواییاش در او ایجاد شده بود، شروع شد.(ناشنوایی وی بر اثر باس زیاد سمفونی ۵ بوجود آمد) آثار بسیار برجستهای که درونمایه اکثر آنها شجاعت، نبرد و ستیز است، در این دوران شکل گرفتند. این آثار بزرگترین و مشهورترین آثار موسیقی کلاسیک را شامل میشود. در این هنگام بتهوون، از لحاظ تمپو، چالاکی انگشتان و قدرت توقعات زیادتری از نوازندگان داشت؛ در تغییر مقام یا مدولاسیون راه خود را از لطف و نرمی تا صلابت و قدرت پیمود؛ ابتکار خود را در واریاسیون و سلیقه خود را در بدیهه سازی آزاد گذاشت، اما این هر دو را تابع منطق همبستگی و تکامل کرد. سونات و سمفونی را تغییر جنسیت داد و آنها را از لطافت و احساسات زنانه به اراده و جسارت مردانه سوق داد. او در این دوره در حرکت (موومان) سوم سمفونی یا سونات به جای مینوئه (که معمول آن دوران بود) یک سکرتسو سرشار از نتهای شاد میآورد که گویی به چهره تقدیر میخندید. تقریبا همه آثار این دوره به صورت کلاسیک درآمده و طی نسلها، پی در پی در رپرتوارهای ارکستری جلوه کردهاست.
آثار دورهٔ میانی
بتهوون سمفونی شماره ۳ (اروئیکا) را که در سالهای ۱۸۰۳-۱۸۰۴ ساخته بود بهترین سمفونی خود به شمار میآورد. او این سمفونی را به ناپلئون هدیه کرد ولی بعدا در زمان جنگ فرانسه و پروس آن را پس گرفت. شش سمفونی (شمارههای ۳ تا ۸)، سه کنسرتوی پیانو (شمارههای ۳ تا ۵)، و تنها کنسرتوی ویولون، پنج کوارتت زهی (شمارههای ۷ تا ۱۱)، هفت سونات پیانو (شمارههای ۱۳ تا ۱۹) شامل سوناتهای والدشتاین و آپاسیوناتا، و تنها اپرای او «فیدِلیو» از آثار مهم این دورهاند.
دورهٔ پایانی
دورهٔ پایانی فعالیتهای بتهوون از سال ۱۸۱۶ میلادی به بعد میباشد. آثار دوران پایانی بسیار قابل ستایشند و آنها را میتوان عمیقاً متفکرانه و بهتمامی بیانگر سیمای شخصی خود او توصیف کرد. همچنین بیشترین ساختارشکنیهای بتهوون را در آثار این دوره میتوان یافت (به طور مثال، کوارتت زهی شماره ۱۴ در دو دیز مینور دارای ۷ موومان است. همچنین بتهوون در آخرین موومان سمفونی شماره ۹ خود از گروه کُر استفاده کرد). از آثار برجسته این دوره میتوان: سونات پیانوی شماره ۲۹ هامرکلاویر، میسا سولمنیس، سنفونی شماره ۹، آخرین کواتتهای زهی (۱۲-۱۶) و آخرین سوناتهای پیانو (۲۰-۳۲)را نام برد. او در این زمان شنوایی خود را به طور کامل از دست دادهبود.
قسمتی از سومین موومنت سونات « تمپست » ( طوفان )
دانلود کنید :
Symphony no.9 in D minor
Symphony no.7 in A Major
Violin Concerto in D Major
Piano Sonata no.28 in A Major
March In D Major
Fur Elise
با توجه به عمق و وسعت مکاشفات هنریِ بتهوون، همچنین موفّقیت وی در قابل درک بودن برای دامنه وسیعی از شنوندگان، هانس کلر، موسیقیدان و نویسنده انگلیسیِ اتریشیتبار، بتهوون را اینچنین توصیف میکند: «برترین ذهن در کلِ بشریت».
بسیاری معتقدند موسیقی بتهوون بازتاب زندگی شخصیِ اوست که در اکثر اوقات تجسمی از نبرد و نزاع همراه با پیروزی است. مصداق این توصیف را میتوان در اکثر شاهکارهای بتهوون، که بعد از یک دشواری سخت در زندگیاش پدید آمدند، یافت. او در سال ۱۸۰۲ در هایلیگِنشتاد (روستایی خارج از وین) وصیتنامهای خطاب به دو برادرش نوشت که به وصیتنامه هایلیگِنْشتاد معروف است. پس از واقعه هایلیگنشتاد و غلبه بر یأسش از ۱۸۰۳ تا ۱۸۰۴ سمفونی عظیم شماره ۳ خود به نام اروئیکا را که نقطه تحول در تاریخ موسیقی است، تصنیف کرد. طی مبارزه چندسالهاش برای قیمومیت برادرزادهاش، کارل، بتهوون کمتر آهنگ ساخت، و وینیها شروع به زمزمه کردند که کار او تمام است. بتهوون، که شایعات را شنیدهبود، گفت: «کمی صبر کنید، بهزودی چیزی متفاوت خواهید فهمید» و اینطور هم شد. بعد از ۱۸۱۸ مسائل داخلیِ زندگی بتهوون مانع از انفجار خلاقیت او نشد و بعضی از بزرگترین آثارش: میسا سولِمنیس، سمفونی شماره ۹، آخرین سوناتهای پیانو و آخرین کوارتتهای زهی را به وجود آورد. او از سال ۱۸۰۰ به ناشنوایی تدریجیِ خود پی برد. برای یک آهنگساز و نوازنده هیج اتفاقی نمیتواند ناگوارتر از ناشنوایی باشد، اما حتی آن هم نتوانست مانعی جدی برای بتهوون باشد. آخرین کارهای او شگفتی خاصی دارند، و بسیاری آنها را مملو از معانی مرموز و ناشناخته به شمار میآورند. بتهوون را بزرگترین هنرمند تاریخ موسیقی و پیانو میدانند.
مرگ
بتهوون از سلامت کمی برخوردار بود، ، زمانی که درد شکم شروع به آزار دادنش کرد. اما، علاوه بر این مشکلات جسمی، او درگیر چندین مشکل روحی نیز بود، که ناکامی در یکسری روابط عشقی از جمله آنها بود. در سال ۱۸۲۶ سلامت وی به شدت وخیم شده بود، تا اینکه یک سال بعد در ۲۶ مارس ۱۸۲۷ از دنیا رفت. در آن زمان تصور میشد مرگش به دلیل مرض کبد بودهاست، اما تحقیقات اخیر بر اساس دستهای از موهای بتهوون، که پس از مرگش باقی مانده، نشان میدهد که مسمومیت سرب باعث بیماری و مرگ نابهنگام وی شدهبودهاست (مقدار سرب خون بتهوون ۱۰۰ برابر بیشتر از مقدار سرب در خون یک فرد سالم بود). احتمالاً منبع این سرب از ماهیهای رودخانه آلوده دانوب و ترکیبی از سرب، که برای شیرین کردن شراب استفاده میشود، بودهاست. بعید است ناشنوایی او به خاطر مسمومیت از سرب بودهباشد. برخی از تحقیقات نشان میدهد که اختلال در پادتنِ سیستم دفاعیِ بدن و دچار شدن به بیماری لوپوس منتشر، عامل آن بودهاست.
>>> بیشتر :
بازی تمام شد همه با هم کلاغ پر !!
- – – ––•(-•LaDy Ds DeMoNa •-)•–– – – -
سونات پیانو مهتاب ( Moonlight Piano Sonata ) از بتهوون
« Piano Sonata No. 14 in C-sharp minor "Quasi una fantasia", Op. 27, No. 2 » مشهور به مهتاب یا مونلایت در سال 1801 توسط لودویگ وان بتهوون نوشته شده است به عنوان یکی از مشهورترین قطعات تک نوازی پیانو در تاریخ موسیقی شناخته شده است .گفته می شود که بتهوون این سونات را به یک کنتس 19 ساله به نام جولیا گوجیاردی تقدیم کرده است . نام مهتاب را یکی از منتقدان او به نام لودویگ رلشتاب در 1832 به آن داد . این سونات مشهورترین سونات بتهوون بعد از سونات تمپست در میان آثار بتهوون است و برخی معتقدند که موومنت سوم این اثر حکایت از عشق دیوانه وار آهنگ ساز به این کنتس و امید به ازدواج با او دارد .
موومنت اول : آداجیو سستنوتو
این موومنت از سه موومنت های اثر با استفاده از حالت تاکیدی نتهای ملودی و در ترکیب با بخشهای دیگر اثر، یا مقایسه با آنها میتواند به نوعی احساس حضور در یک قبرستان یا حتی قرار داشتن درون یک قبر را برای شنونده تداعی کند. نوازنده میتواند با ظرافت کامل و حتی بدون استفاده از پدال پیانو این بخش را اجرا کند. در واقع تنظیم پیانو در این قسمت به نوعی شبیه تنظیم آهنگ برای سازهایی مانند گیتار است.
موومنت دوم : آلگرتو
موومان دوم اثر بسیار کوتاه است و بهنظر میرسد بیشتر برای ایجاد ارتباط بین بخش اول و سوم سونات و به عنوان یک پُل در نظر گرفته شدهاست تا یک موومان مستقل. احساس در این بخش پررنگتر است و حالت متفکرانه بخش نخست، به تدریج ناپدید میشود و شنونده را برای پذیرش جنب و جوش بخش سوم آماده مینماید.
موومنت سوم : پرستو آجیتاتو
در این موومان دو تِم متفاوت دیده میشود: نخست، یک تم تند و سریع که براساس به کارگیری نتهای تاکیدی است و تم دوم که در مقابل آن دارای فرم بزمیتری است. این دو تم به طرز استادانهای با یک دیگر ترکیب شده و یک توفان احساسی را ایجاد کردهاند.
دانلود نسخه pdf سه موومنت کامل .
__________________
کلیه آهنگ های این پست اجرای ویلهلم کمپف می باشد .
ویلهم کمپف یکی از بزرگترین آهنگسازان و پیانیست های جهان معاصر بود که در سال 1991 در گذشت .او آثار باخ ، لیزت ، شوپنموتزارت را بسیار دلنشین اجرا می کرد ولی شهرت او بیشتر به خاطر اجرا های بی نظیر آثار و سونات های لودویگ وان بتهوون و فرانس شوبرت بود
بازی تمام شد همه با هم کلاغ پر !!
- – – ––•(-•LaDy Ds DeMoNa •-)•–– – – -
سونات پیانو طوفان ( Tempest Piano Sonata ) از بتهوون
سونات شماره 17 بتهوون در ر مینور اپوس شماره 31 شماره 2 ( Piano Sonata No. 17 in D minor, Opus 31 No. 2 ) در سال 1802 توسط لودویگ وان بتهوون ساخته شد . معمولا از این سونات تحت عنوان "سونات تمپست " به معنای طوفان یاد میشود . البته این نام را خود بتهوون به سوناتش نداده بود بلکه یکی از دوستان او به نام آنتوان شیندلر پس از مرگ او مدعی شد که این سونات از یکی از نمایشنامه های شکسپیر به نام طوفان اقتباس شده و از آن پس این سونات طوفان نام گرفت .
این سونات در سه موومنت نوشته شده و اجرای آن حداقل 25 دقیقه زمان می برد . هر سه موومنت در یک گام مشخص نوشته شده .
موومنت اول : لارگو-الگرو
دانلود کنید :
Largo - Allegro.mp3
Largo - Allegro.mp4
موومنت دوم : آداجیوAdagio.Mp4
موومنت سوم :آلگرتو
بازی تمام شد همه با هم کلاغ پر !!
- – – ––•(-•LaDy Ds DeMoNa •-)•–– – – -
سونات پیانو احساسات ( Pathétique Piano Sonata ) از بتهوون
«Piano Sonata No. 8 in C minor, op. 13»* معروف به سونات احساسات ( Pathétique ) ، از سونات های معروف بتهوون است که در سال 1798 ، در 28 سالگی توسط او نوشته شده . گفته می شود که او این اثر را به دوستش شاهزاده کارل وان لیچنوفسکی** تقدیم کرده است .
سونات پاحساسات - که یکی از مشهور ترین آثار زمان حال او نیز هست - از اولین شاهکار های بتهوون بود که شهرت بسیاری را در آن زمان نصیب خود کرد . این اثر بارها و بار ها توسط پیانیست های حرفه ای نواخته شد و همچنین در بسیاری از فیلم ها نیز ، به عنوان موسیقی متن مورد استفاده قرار گرفت . ***
موسیقیدان به دلایل زیر عقیده دارند که این سونات را بتهوون از« Piano Sonata No. 14 in C minor, K.457»**** اثر موتزارت اقتباس کرده است .
- هر دو در یک گام یعنی سی مینور نوشته شده اند .
- موومنت های دو اثر بسیار شبیه به یکدیگرند .
هرچند که موسیقی بتهوون از نظر سبک ایده تفاوت عمده ای با موسیقی موسیقیدانانی مانند هایدن و موتزارت دارد .
موومنت ها
این سونات نیز مانند بسیاری از سونات های بتهوون نظیر «طوفان» و «مهتاب» دارای سه موومنت به شرح ذیل است :
موومنت اول :« گریو »
اولین و طولانی ترین موومنت سونات است . 4 میزان نخست کاملا بیانگر این هستند که آهنگساز زیر نظر هایدن آموزش دیده چرا که به شیوه هایدن میزان نخست را دو بار با اندکی تغییر تکرار کرده است . از دیگر خصوصیات موومنت این است که بتهوون در این موومنت برخلاف دیگر سونات های مینور گام ، که نت های مینور را در E flat اجرا میکنند ، با استفاده از روشی غیر معمول نت های مینور را در e-flat minor اجرا کرده است .
دانلود کنید :
Grave—Allegro di molto e con brio.Mp3
Grave—Allegro di molto e con brio.Mp4
موومنت دوم : « آداجو کانتابیله »
این موومنت با ملودی کانتابایل مشهوری آغاز می شود . این موومنت سه بار نواخته می شود . گام در بار اول تماما در سی مینور ،در بار دوم از F minor به E-flat Major ودر بار سوم از A-flat minor به E Major تغییر پیدا میکند .
دانلود کنید :
Adagio cantabile.Mp3
Adagio cantabile.Mp4
موومنت سوم :« روندو : آلگرو »
با ملودی ریتمیک آغاز می شود و تا هشت میزان 2/2 ادامه دارد . در سه گام E-flat ، A-flat و در نایت C Major نواخته می شود .
____________________
*سونات پیانو در دو مینور اپوس 13
**Karl Alois, Prince Lichnowsky شاهزاده اتریشی
*** نمونه آن در فیلم The Man Who Wasn't There از برادران کوئن
**** پیانو سونات شماره 14 در دو مینور ک.457
- تمامی ویدئو ها اجرای فردی کمپف می باشد .
-می توانید سه موومنت را در یک فایل از اینجا دانلود نمایید
بازی تمام شد همه با هم کلاغ پر !!
- – – ––•(-•LaDy Ds DeMoNa •-)•–– – – -
دانلود فیلم محبوب ابدی ( Immortal Beloved )
این فیلم در مورد زندگی لودویگ وان بتهوون موسیقیدان بزرگ است
بازی تمام شد همه با هم کلاغ پر !!
- – – ––•(-•LaDy Ds DeMoNa •-)•–– – – -
سونات پیانو چوپان ( Pastoral Piano Sonata ) از بتهوون
سونات پیانو شماره 15 ، اپوس 28 (Piano Sonata No. 15, Op. 28) معروف به سونات چوپان در سال 1801 توسط لودویگ وان بتهوون نوشته شد . گفته می شود که ناشر اثر آن را "چوپان" (" Pastoral ") نامیده است . بتهوون این اثر را به کنت جوزف فون سوننفلز پیشکش کرده است . او این اثر را هنگامی نوشت که روز به روز حس شنوایی او بیشتر تحلیل می رفت با این وجود بتهوون توانسته است حس عاشقانه قدرتمندی را در سونات به وجود آورد هرچند که به اندازه سونات قبل خود ، سونات پیانو مهتاب ، شهرت و محبوبیت پیدا نکرد . این سونات به دلیل داشتن تکنیک خاص در نواختن و ریتم قوی مورد تحسین پیانیست های حرفه ای قرار گرفته و اجرای هر 4 موومنت این سونات حدود 25 دقیقه زمان می برد . بر ما مشخص نیست که عنوان چوپان به حال و هوای مناطق خارج از شهر و طبیعت ( مانند سمفونی ششم ) اشاره می کند ، یا به معنای آرامش و روشنایی . به نظر میرسد ، ناشر این اثر بدون هیچ همفکری با خود بتهوون این نام را بر آن نهاده است ، چرا که در بقیه سونات ها عنوانی که خود بتهوون به اثر داده است کاملا با موومنت ها همخوانی دارد ولی در موومنت دوم و سوم این اثر هیچ ارتباطی بین آهنگ و عنوان احساس نمی شود .
موومنت شماره 1 : آلگرو
( Movement no.1 / Allegro / 9'55" / Download )
موومنت شماره 2 : آندانته
( Movement no.2 / Andante / 6'27" / Download )
موومنت شماره 3 : اسکرزو
( Movement no.3 / Scherzo - Trio: Allegro vivace / 2'19" / Download )
موومنت شماره 4 : روندو
( Movement no.4 / Rondo : Allegro non troppo / 5'38" / Download )
بازی تمام شد همه با هم کلاغ پر !!
- – – ––•(-•LaDy Ds DeMoNa •-)•–– – – -
سونات پیانو آپشیوناتا ( Appassionata Piano Sonata ) از بتهوون
سونات پیانو شماره 23 در فا مینور ( Piano Sonata No. 23 in F minor ) معروف به سونات آپشیوناتا «Appassionata» ( "به همراه احساسات " ) یکی از معدود سونات های لودویگ وان بتهوون است که اتمام آن 3 و شاید 4 سال به طول انجامید . این سونات یکی از سه سوناتی است که در زمان انتشار شهرتی بی نظیر یافتند ( دو سونات پیانو دیگر : سونات پیانو شماره 21 « والدستین » (Waldstein) , پیانو سونات شماره 26 « خداحافظی » ( Les Adieux ) ) نخستین تنظیم این سونات در سال 1807 در وین منتشر شد که بتهوون آن را به کنت فرانز فون برانسویک پیشکش کرده بود .
این سونات ، برخلاف سونات پیانو شماره 8 . « احساسات » ، که خود بتهوون بر آن نام نهاده بود ، در سال 1838 توسط یک ناشر نام گرفت .
این سونات پیانو تا زمان اتمام سونات پیانو شماره 29 معروف به کلاویه چکشی « Hammerklavier » مشهورترین سونات پیانو بتهوون محسوب می شد . 1803 سالی بود که ضعف شنوایی بتهوون کاملا رو به ناشنوایی رفت و اثراتی از تاثر بتهوون از نا شنوایی خود در سونات آپشیوناتا نیز دیده می شود .
اجرای کامل هر سه موومنت این اثر حدود 23 دقیقه زمان می برد .
موومنت شماره 1 : آلگرو آسای
( Movement no.1 / Allegro assai / 9'05" / Download )
موومنت شماره 2 : آنداته کن موتو - آتاکا
( Movement no.2 / Andante con moto - attaca / 5'58" / Download )
موومنت شماره 3 : آلگرو ما نون تروپو - پرستو
( Movement no.3 / Allegro ma non troppo - Presto / 9'55" / Download )
بازی تمام شد همه با هم کلاغ پر !!
- – – ––•(-•LaDy Ds DeMoNa •-)•–– – – -
سونات پیانو والداشتاین ( Waldstein Piano Sonata )
سونات پیانو شماره 21 در دو ماژور اپوس 53 , ( The Piano Sonata No. 21 in C major, Op.53 ) مشهور به والداشتاین « Waldstein» یکی از سه شاهکار دوره ی میانی آهنگسازی لودویگ وان بتهوون بود . ( دو سونات پیانو دیگر : سونات پیانو شماره 23 « آپشیوناتا » (Appassionata) , پیانو سونات شماره 26 « خداحافظی » ( Les Adieux ) ) این سونات در تابستان سال 1804 به اتمام رسید . در آن زمان این سونات به طور قابل ملاحظه ای از نظر تاکتیک های نوازندگی نسبت به سونات های قبل خود جلو افتاد همچنین دروازه ای نوین برای آثار بعدی بتهوون و آهنگسازان بعد از او گشود .
گفته می شود که بتهوون این اثر را به دوست و پشتیبان خود کنت فردینارد ارنست گابریل فون والداشتاین تقدیم کرده است . این سونات همچنین به دلیل طنین قدرتمند خود با نام « L'Aurora » ( به ایتالیایی : غروب ) نیز شناخته می شود .
موومنت شماره 1 : آلگرو کن بریو
( Movement no.1 / Allegro con brio / 10'46" / Download )
موومنت شماره 2 : انترودوسشن : آداجیو مولتو - آتاکا
( Movement no.2 / Introduzione : Adagio molto - attaca / 4'35" / Download )
موومنت شماره 3 : روندو : آلگرتو مودرتو - پرستیسیمو
( Movement no.3 / Rondo : Allegretto moderato - prestissimo / 9'55" / Download )
کلیه آهنگ ها اجرای فردی کمپف می باشد.
بازی تمام شد همه با هم کلاغ پر !!
- – – ––•(-•LaDy Ds DeMoNa •-)•–– – – -
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)