مشاعره

[mogan/k]

من
مي دانم به کجاي قلبت
شليک کرده ام
تو
ديگر
خوب نخواهي شد

افشين يداللهي

[MANE1371]

در بلا هم می چشم لذت او / مات اویم مات اویم مات او

[mogan/k]

وه که با این عمرهای کوته بی‌اعتبار

این‌همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا؟

[tavous34]

آهن و فولاد از یک کوره می آیند برونآن یکی شمشیر گردد آن یکی نعل خر است
گر ببینی ناکسان بالا نشینند صبر کنروی دریا کف نشیند قعر دریا گوهر است

[mogan/k]

تاتونگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تواین چه نگاه کردن است

[MANE1371]

تا توانی دلی بدست آور / دل شکستن هنر نمی باشد

[mogan/k]

دردم از یار است ودرمان نیز هم
دل فدای او شد وجان نیز هم

[MANE1371]

مرا در دام ها بسیار بستند / ز بالم کودکان پرها شکستند

[mogan/k]

دوش بامن گفت پنهان کاردانی تیزهوش
وزشماپنهان نشایدکرد سر می فروش

[plarak12]

شب غرق سکوت است و نگاهی مبهم
تر گشت به خاموشی این خاطره ها ... !

پ12