مشاوره حقوقی

[Sookoot]

منصور بروجرديان سيد جان سلام :
از اينكه پاسخ فرمودي بي نهايت سپاسگزارم
و اما زحمت 2 سوال ديگر :

1 - اداره سجل و ثبت احوال همينطوري با مراجعه اين دوست من به اون جواب نميدهد

علیک سلام بر بروجردیان عزیزم

ایشان لابد اطلاعات خانم را خواسته در حالیکه باید اطلاعات سجلی خودش را بخواهد نه همسرش چون اگر خانمش طلاق گرفته در اطلاعات ایشان هم درج میشود.

آيا ايشون بايستي شكايتي تنظيم كند ؟؟ چه شكايتي با چه عنواني و در كدام دادسرا و چه نوع دادخواستي ؟؟

خیر چرا شکایت؟تقاضای خودرا کتبا به اداره ثبت و احوال مربوطه بدهد.

2 - تكليف اون مقداري رو كه دوستم به صندوق دولت ريخته بابت مهريه و 5 سال است كه اين خانوم مراجعه نكرده كه وصول كنه چي مي شه ؟؟

انمقداری که قبلا واریز شده در صورت بذل مهریه از جانب زوجه و قبول بذل از جانب مرد فک میشود.
در غیر اینصورت مانند بدهی به مدیون در حساب میماند تا خانم بیاید و تعیین تکلیف کند ویا فوت اتفاق بیافتد..بگویید الباقی را نریزد.

3- - آيا دوستم مي تونه به دادگاهي كه او را محكوم به پرداخت مهريه كرده است مراجعه كند و از آن دادگاه بخواهد كه از اداره ثبت احوال استعلام كند كه اين خانوم هنوز در عقد ايشان هست يا نه ؟؟ و اگر طلاق گرفته در كجا و چطور ؟؟ و چرا به اون دادگاه اعلام نكرده است كه در دادگاه تهران پرونده باز دارند و مهريه ؟؟؟

خیر" دادگاه در این مورد مطلقا وظیفه ای ندارد و کاری قانونا نمیتواند انجام دهد.

ضمنا اگر خانوم حكم طلاق غيابي از دادگاه اون شهرستان گرفته باشد بايستي حتما شوهرش را مجهول المكان معرفي كرده باشد در حاليكه اين خانم پرونده مهريه باز در تهران دارد و آدرس شوهر هم كاملا در اين دادگاه مشخص و معلوم است و ماه به ماه به اجراي احكام رفته و سكه را مي دهد و رسيد هم ميگيرد / پس اين خانوم براي گرفتن حكم طلاق به عمد به دادگاه شهرستاني دروغ گفته است كه شوهرش مجهول المكان است / ضمنا شوهر اين خانوم از ابتداي دعوي در همان آدرس سكونت داشته و تمام ابلاغيه و اخطاريه ها هم به همان آدرس مي آمده و 20 سال است كه تغيير آدرس نداشته است و هم اكنون هم در همان مكاني كه در عقد نامه نوشته شده است زندگي مي كند / اين چه مي شود ؟؟!!!


ببینید طلاق غیابی نوعی از انواع ظلاق هاست"مسلما شرایطش اعلام مجهول المکان بودن طرف است"چه درست و چه کذب "بار اثبات این مدعا به عهده کسی است که ادعا کرده "بله از نظر شما و دوستتان اعلام این موضوع دروغ است و لی از نظر دادگاه "بعد از نشر اگهی در سه نوبت و نهایتا اثبات کردن غیبت شوهر توسط همسرش "همین میشود یک دلیل محکمه پسند برای صدوررای و ثبت طلاق غیابی .بهر حال مهم شکل قانونی ان است که لازم است فرایند حقوقی خودرا داشته باشد.
بعبارت دیگر در فرض این مسئله بله این خانم دروغ گفته است که با وجود ادرس و ابلاغ اوراق قضایی"همسرش را مجهول المکان اعلام نموده است.اما ایا راه دیگری هم برای طلاق داشته؟؟

[پديده]

سيد محمد عزيزم :

بسيار ممنون از راهنمائيهاي شما و اينكه باحوصله به تمام سوالات حقير پاسخ دادين

انشاالله بتوانم لطف شما را جبران كنم

ارادتمند - بروجرديان

[Mercedes110]

سلام
می خواستم بدونم که ؛ درسته که دیه ی مرد دو برابر زن هست؟
اگه بله دلیلش چیه ؟ بالاخره هر دو انسان هستند !

[پديده]

سيد محمد عزيزم
با سلام
چندي پيش به نامه اي سرگشاده از يك زنداني مهريه برخوردم كه برايم خيلي جالب بود / با اجازه شما اين نامه را اينجا گذاشتم تا شما و ديگر دوستان بخوانند و نظر بدهند / اگر صلاح دانستيد بگذاريد بماند و اگر هم صلاح ندانستيد آن را بعد از مطالعه پاك كنيد .

ارادتمند - بروجرديان



(( هوالحق )) نمي دانم سرآغاز را با چه جمله اي آغاز كنم كه هم بيان درد باشد و هم طلب درمان دردي داريم بس جانسوز ليكن درمانگر كجاست ؟؟ ( هل من ناصراً ينصرني ؟؟؟ ) بانگي كه شنيدند و از كنار آن رد شدند و شما هم مي شنويد ، ليكن چگونه از كنار آن مي گذريد ؟؟؟ آري تاريخ هميشه تكرار مي شود آنهم بصورت تلخ ترين شكلش رنجنامه ، تظلم خواهي و يا هر عنوان ديگري كه توسط يك زندانـي مهـريـه بصورت نامه اي سرگشاده به تمامي مسئولين كه لباس مقدس خدمت به ملت را بر تن دارند احتراماً اينجانب .................. كه بعلت عجز از پرداخت مهريه همسرم و عدم توانايي در پرداخت يكجاي آن در زندان اوين اندرزگاه 7 سالن 4 زنداني هستم ، مدت كوتاهي از زندان مرخصي اخذ نمودم تا بتوانم مهريه همسرم را به اقساط بپردازم . همانطور كه مستحضريد مرخصي به زندانيان علي الخصوص زندانيان غير عمد از جمله ( مهريه ، ديه و نفقه ) كه به هيچ وجه جرم هم نيست برابر با آئين نامه سازمان زندانها و ماده 221 صورت مي پذيرد . اين ماده از اين آئين نامه به صراحت عنوان مي نمايد كه : (( محكومان جرائم غير عمد نظير مهريه ، ديه و نفقه و محكومان مالي موضوع ماده 2 نحوه اجراي محكوميت هاي مالي مي توانند جهت تقسيط جرائم خود يا رضايت شاكي از مرخصي تا سقف يكماه استفاده نموده و اين مرخصي با نظر شوراي طبقه بندي زندان قابل تمديد خواهد بود )) . و از سوي ديگر حضرت آيت الله شاهرودي طي بخشنامه هاي متعدد دادستان ها و دادياران ناظر زندان در سراسر كشور را مكلف نموده اند كه تا مي توانند با اخذ ضمانت هاي كافي از ورود افراد با جرائم غير عمد ، مانع ورود آنها به زندانها شوند و در اين بخشنامه به صراحت تاكيد شده است كه : (( مرخصي به زندانيان از لوازم اجراي احكام بوده و منافاتي با حقوق شاكي نداشته و اعتراض شاكي در اعطا مرخصي به زندانيان مؤثر در موضوع نخواهد بود )) . ( مدرك شماره 1 پيوست متن بخشنامه حضرت آيت الله شاهرودي ) . اما متاسفانه مدتي است كه همسر اينجانب كه مطالبه مهريه نموده است به قصد آنكه بنده بيرون از زندان نتوانم پيگير كار پرونده ام باشم و قضيه را ختم به خير كنم نامه اعتراض به مرخصي از زندان به دفتر جناب آقاي سالاركيا معاونت محترم دادستان ارائه نموده و ايشان نيز دستور مي دهند كه مرخصي اين حقير كه زنداني مهريه هستم تبديل به ماده 216 شود ، يعني زنداني بخت برگشته مهريه كه اساسا طبق حكم شرع اسلام نبايد در زندان باشد يك ماه در زندان بماند و 5 روز به مرخصي برود و باز دوباره يك ماه ديگر در زندان بماند و 5 روز ديگر به مرخصي برود و به همين صورت قضيه تا آخر الزمان ادامه دارد چند سال ديگر خدا مي داند !!!!!! حال زنداني مهريه اي كه يك ماه در زندان مي ماند و 5 روز مرخصي مي رود از كجا سكه طلا بياورد كه بپردازد خود قصه حسين كرد شبستري است كه بماند . اگر با مداقه حقوقي و با صرافت كمال اين مطلب ديده شود ، خواهيد دريافت كه اولاً پذيرش نامه اعتراض شاكي طبق بخشنامه حضرت آيت الله شاهرودي اصولاً نبايستي پذيرفته شود ثانياً مرخصي زندانيان مالي و غير عمد خصوصاً مهريه ، ديه و نفقه داراي ماده مشخص با شماره 221 در آئين نامه سازمان زندانها تعبيه شده است نه ماده 216 ثالثاً در هيچ جايي از آئين نامه سازمان زندانها گفته نشده است كه مرخصي زندانيان با نامه اعتراض شاكي به ماده 216 تبديل خواهد شد !!! و همانطور كه مستحضريد و حضرت آيت الله شاهرودي نيز رسماً هم در تمامي جرايد و سخنراني هايشان اخيراً اعلام فرموده اند كه : (( زنداني براي مهريه اصلاً خلاف بين شرع است )) و طبق فتاوي مشهور علماي اسلام و مراجع تقليد كه اعلام شده است زنداني مهريه خلاف بين شرع انور اسلام بوده و به هيچ وجه شرعي نيست و مصراً با نامه اي به جناب آقاي شاهرودي درخواست اصلاح هرچه زودتر اين قانون را نموده اند ( برخي از فتاوي علما نيز پيوست مي باشد ) و همچنين حضرت آيت الله شاهرودي در تمامي خبرگزاري ها و سخنراني هايشان نيز خطاب به قضات فرموده اند : (( زنداني براي مهريه خلاف بين شرع اسلام بوده و قضات ما هم نبايد حكم زندان براي مهريه صادر نمايند و قضات مي توانند برابر با اصل 4 قانون اساسي كه تصريح ميدارد هر قانوني كه مخالف شرع اسلام باشد نبايستي به آن عمل كرد و از آنجا كه اصل اسلام است قضات ما مي توانند به اين اصل استناد كنند و حكم زندان براي مهريه ندهند )) ( مدرك شماره 2 پيوست ) حاليه با اين همه مدارك مستند ، اعلاميه ها ، بخشنامه ها ، سخنراني ها ، دستورالعمل ها ، رويه ها ، رهنمون ها و توصيه هاي اكيد رياست قوه قضائيه و علماي اسلام ووووو در جهت عدم صدور حكم زندان براي مهريه از چـاله كه در نيامديم هيچ ، به چاه ويل هم افكنده شديم !!!! يعني تاكنون بدون اين دستورات و بخشنامه ها و فتاوي كمي بيشتر مرخصي به ما مي دادند ، اما اكنون به بركات اين همه اسناد و مدارك و بخشنامه ها و دستورات ، راه همان مرخصي و اندك نفسمان را هم بستند !!! و بدون كوچكترين وقعي به اين همه بخشنامه ها و توصيه ها ووو دستور انسداد مرخصي زندانيان مهريه را مثل آب خوردن داده و از هم پاشيده شدن شيرازه خانواده يك زنداني را به چاه ويل هدايت مي فرمايند !!!! و بعد سمينار تشكيل خانواده برگزار مي نمايند ، جوانان را ترغيب به ازدواج مي كنند ، وام ازدواج مي دهند ، سمينار تحكيم بنيان خانواده ترتيب مي دهند ، ستاد ازدواج مي سازند ، جشن گلريزان مي گيرند كه البته خوشبختانه شامل حال زندانيان مهريه نمي شود ووووو حرف هاي بسيار بسيار زيبا در مورد ازدواج مي زنند كه تمامي آنها با يك حركت ( اجرائيه مهريه ) تمامي جوانان و بنيان خانواده ها را به طرفه العين ، مات خواهد كرد . همانطور كه مستحضر هستيد حل مسائل خانوادگي خصوصاً حل مسائل مربوط به خانواده ، روابط زناشويي ، مهريه ، حل مشكلات فرزندان و وو …. با ديگر جرمهاي مالي بسيار متفاوت بوده و براي حل اين مسائل مدت طولاني تري بايستي براي زن و شوهر فراهم شده تا در سايه آرامش برقرار شده ، زن و شوهر بتوانند تصميمات صحيحي هم براي خود و هم براي فرزندانشان اتخاذ نمايند تا خدايي نا كرده صدمات و آسيب هاي جدي به كيان خانواده و فرزندان وارد نشود ) ، ازطرفي ، چون مسئله وصول مهريه در خانواده ها زماني اتفاق مي افتد كه مشكلات خانوادگي در ميان باشد و تا مشكلات ديگر خانوادگي حل نشوند اين مشكل هنوز ادامه خواهد داشت و براي حل مشكلات خانوادگي قطعاً زمان بيشتري مورد نياز خانواده ها علي الخصوص مردان را بايستي لحاظ كرد ، چون مردان علاوه بر آنكه مسئول تحصيل در آمد براي خانواده هستند ، مسئول پرداخت هزينه هاي خانواده نيز هستند و بايستي بچه هاي خود را نيز سرپرستي نموده و با هزار و يك مشكل در بيرون خانواده دست و پنجه نرم كرده ، حالا مهريه خانمش هم قوض بالا قوض شده و مردان قانون هم از گرد راه رسيده و با دستورات پي در پي كمرشكن ، هيزم بيار اين معركه شده و شعله ها را شعله ور تر مي سازند و از مردان زنداني مهريه مي خواهند يك شبه دست در چراغ جادو كرده و 500 سكه يا 700 سكه طلا را يك جا از چراغ جادو بيرون آورده و مهيا كنند !!! هيچكس نيست كه از آنها بپرسد : كه اي مردان قانون ، شما هم در سنين جواني مي توانستيد چنين مبالغ كلاني را تهيه كنيد و يا خود شما هيچگاه تصور مي كرديد كه در ابتداي زندگيتان به زندان اوين تحت عنوان زنداني مهريه مشرف شويد ؟؟؟!!!! مردان زنداني مهريه كه در شرايط بسيار دشواري قرار گرفته اند و با سخت گيري هاي بي اصول و غير شرعي و غير ديني هم روبرو هستند ، روز به روز استخوانهايشان در زندان خردتر مي شود . در مواد قانون مدني مي فرمايد : (( رياست خانواده با مرد است )) !!! بنده شخصاً خنده دار تر از اين ماده تا به حال نديدم چون رئيسي را كه بتوان به يك چشم بهم زدن و بدون هيچ گونه جرمي ، پشت ميله هاي زندان قرار داد ، چگونه رئيسي است ؟؟؟!!!! چه كسي به اين آقاي رئيس احترام قائل است ؟؟ زنش كه او را به زندان انداخته ؟؟؟ يا قاضي محترم كه حكم محكوميتش را بلفور امضا و او را روانه زندان مي كند ؟؟؟ سربازي كه به او دستبند زده و همچون جانيان و قاتلان فراري جلوي چشمان فرزندانش او را كشان كشان به زندان مي برد ؟؟؟ زندانبان هايي كه هر دقيقه و هر ساعت جملات تحقير آميزي به او مي گويند كه خاك برسرت زنت تو را به زندان انداخت ؟؟؟ بازرسان محترم زندان كه اين آقاي رئيس را لخت مادر زاد كرده و تا معقد او را مكاشفه نموده و از هيچ بي حيايي دريغ ندارند ؟؟؟؟ وووووو آيا مسئولين محترم و يا آقا زاده هايشان اين حرفها و اين برخوردها را تا به حال ديده اند و يا اگر ديده اند چقدر توانسته اند طاقت بياورند و هيچ نگويند ؟؟؟؟ مسئولين محترم واقعاً نمي دانند كه با عودت مرد خانواده به زندان ، اتفاقات ذيل به يك چشم بهم زدن خواهد افتاد : اول – بچه ها بي سرپرست و بي پناه مي شوند دوم – درآمد خانواده قطع شده و مشكلات اقتصادي براي بچه ها صد چندان خواهد شد سوم – مرد خانواده از كار بيكار خواهد شد چهارم - وقتي معلم به بچه مي گويد پدرت بيايد مدرسه ، بچه چه جوابي در ميان دوستانش به معلم بدهد ؟؟ پنجم – مرد زنداني مهريه در زندان چگونه و چند عدد سكه در زندان ضرب كند كه بپردازد ؟؟ ششم – با عودت مرد به زندان چند سكه نصيب خانم مي شود ؟؟ وووو آيا مسئولين محترم واقعاً نمي دانند كه بچه هايي كه سرنوشت پدر را اينگونه مي بينند اين آثار تا چند وقت در ذهن آنها باقي مانده و تبديل به يك فرد رواني شده و از كجا معلوم كه چند سال ديگر همين فرزند بنده با دختر و يا پسر شما وصلت نكند و با ذهنيتي كه از اين موضوع دارد ، همين داستان براي شما و فرزندتان در آينده تكرار نخواهد شد ؟؟؟!!! در حال حاضر در داخل همين مملكت اسلامي كه داعيه حكومت شرع انور اسلام و اسلام ناب محمدي را در آن داريم و داراي مراجع تقليد و بزرگ اسلام و منابع بسيار غني و زنده فقه اسلامي را نيز در كنار خود داريم كه همگي فتوا داده اند كه زنداني مهريه خلاف بين شرع اسلام است ، اما هيچ فرد و مسئولي به راي و فتواي آنها وقعي نمي گذارد و چگونه است كه انتظار داريم كه خارجياني كه مسلمان هم نيستند در مباحث انرژي و مباحث ديگر بين المللي حرف ما را قبول كنند كه ما فعاليت صلح آميز داريم نه جنگ طلبانه ؟؟؟!!! وقتي ما خودمان به فتواي علماي ديني خودمان عمل نمي كنيم چه انتظاري از بيگانگان بايستي داشته باشيم ؟؟!!! ما به بچه هاي خود آموخته ايم كه ما مسلمانيم و در اسلام فتواي علماي اسلام بالاترين حكمي است كه هر مسلماني بايد آن را اجرا كند ، مثلاً اگر عالم مجتهدي حكم جهاد داد بايستي همه ما به جهاد برويم . حال بچه هاي ما از خودمان مي پرسند كه بابا مگر علما و مجتهدين نگفته اند و فتوا نداده اند كه زنداني مهريه خلاف شرع اسلام است ، پس چرا برخلاف اسلام و فتواي ايشان عمل مي كنند ؟؟؟!!! ما كه نمي دانيم جواب آنها را چه بدهيم !!! آنها را گول بزنيم ، يا خودمان را ؟؟!!! حال كه زنداني مهريه اصلا و از اساس قضيه خلاف دين مبين اسلام و شريعت و طريقت انور اسلام است چنانكه هيچ فردي از صدر اسلام تاكنون و در هيچ دوران حكومت اسلامي بخاطر نداشتن مهريه در زندان نبوده است آيا براي مسئولين محترم مقدور نيست تا فرصت آزادي بيشتر و مرخصي براي فرد زنداني مهريه فراهم نموده تا به زندانيان مظلوم مهريه كه هم آزادي و هم زندگي شخصي و خانوادگي خود را از دست داده اند كمي با ديد متفاوت و دلسوزانه تر و محبت آميز تري نگاه شود ؟؟؟!!! افرادي كه ازدواج و سنت حضرت رسول كرده اند و هيچگاه نمي خواستند از طرق نا مشروع فسق و فجور كنند قصد تشكيل خانواده سالم داشته اند و حال سر از زندان در آورده اند آيا قابل ترحم و كمك نيستند ؟؟!!! آيا نمي شود به رسم جشن عاطفه ها كه هر بچه كوچكي سعي مي كند حتي خنده اش را با زندانيان تقسيم كند بزرگترها و مسئولين نيز آزادي خود را با زندانيان مهريه تقسيم و حداقل خوشحالي و محبت را اندكي به زنداني و بچه هاي او تزريق نمايند ؟؟؟!! آيا اين محبت ها از ديد خداوند حق تعالي مستور مي ماند ؟؟؟!! و نيز يادمان نرود كه مهريه و پيدايش آن در دين مبين اسلام بوده است و پيش از آنكه هر گونه قانوني در خصوص آن توسط انسانها و يا افراد بشر اتخاذ و يا تعيين شود بايستي ابتدا به قانون الهي شرعي و ديني آن در قرآن كريم احاديث و نظر و احكام علماي شريعت توجه نمود و نيز يادمان نرود كه قوانين و احكام اسلامي و ديني كه توسط مجتهدين اعلم دين خدا صادر مي شود اولي تر از قوانين وضع شده مي باشد و هيچ فردي نمي تواند فرداي قيامت بگويد من مامور بودم و معذور !!! مامور بودم و معذور در اين دنيا توجيه كاريست كه به ديگران مي گوييم اما فرداي قيامت و در پيشگاه عدل خداوندي و پروردگار حق تعالي چطور ؟؟؟؟!!! فرداي قيامت از شما سوال مي شود كه به قوانيني كه خود تصويب كرده ايد عمل كرديد يا به قوانين الهي و ديني و احكام اسلام ؟؟؟؟!!! به نظر شما جوابي كه مي دهيد كداميك جواب پاسخ حق تعالي خواهد بود و كدام پاسخ از شما پذيرفته خواهد شد ؟؟؟!!!! شما در اين دنيا به ما مي گوييد زنداني در صورتي كه ما كوچكترين جرمي مرتكب نشده ايم كه مستحق جزا و كيفر زندان باشد و ما هم هيچگونه حقي نداريم چه رسد به آنكه شما را مورد پرسش قرار دهيم اما در وادي قيامت و در پيشگاه عدل الهي ما و شما با هم چه فرقي خواهيم داشت ؟؟؟!!! آنجا هم شما مسئولين عاليرتبه و مقام محترم قضايي خواهيد بود و ما هم زنداني بيچاره كه حق هيچگونه سوالي نداريم و سرنوشت ما و فرزندانمان هم در دستان شما خواهد بود ؟؟؟؟!!! پروردگار توانا در قرآن كريم مي فرمايد : (( اي پيامبر به امت خود شريعت الهي را بازگو كن و هر آنچه غير الهيست از ميان بردار همانا مومنيني كه قوانين خداوند را اطاعت كنند از عذاب الهي دور مانده و آنانكه عمل نكردند عذابي اليم بر آنان خواهيم فرستاد )) با توجه و عنايت به مطالب معنونه فوق علي الخصوص بخشنامه حضرت آيت الله شاهرودي و تاكيدات معظم له و عنايت به ماده 221 آئين نامه سازمان زندانها و اقدامات تاميني تربيتي كشور شماره 12440/84/231/9/1384 و فتاوي مشهور علماي اسلام و مراجع تقليد كه رسما به تمامي مسئولين ابلاغ و در تمامي جرايد كثيرالانتشار كشور چاپ و منتشر شده است با تاكيد آنكه زنداني براي مهريه خلاف بين شرع اسلام است و با رعايت اصل 4 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران كه تصريح ميدارد به قوانيني كه مخالف شرع انور اسلام باشد نبايست عمل نمود و حضرت آيت الله شاهرودي هم اعلام فرموده اند و به اين اصل استناد نموده اند و قضات و مسولين ديگر را در خصوص زنداني مهريه به رعايت اين اصل رهنمون شده اند خواهشمند است با اعطا و تمديد مرخصي اينجانب موافقت و مراتب را امر به ابلاغ فرماييد . با تقديم احترامات شايسته زندان اوين اندرزگاه 7 سالن 4 رونوشت : - دفتر مقام معظم رهبري - رياست محترم قوه قضائيه حضرت آيت الله هاشمي شاهرودي - وزير محترم دادگستري جناب آقاي دكتر الهام - رياست محترم مجلس شوراي اسلامي جناب آقاي دكتر لاريجاني - رياست محترم ديوانعالي كشور حضرت آيت الله مفيد - رياست محترم كل دادگستري استان تهران جناب آقاي آوايي - دادستان محترم كل كشور جناب آقاي دري نجف آبادي - دادستان محترم تهران جناب آقاي مرتضوي - رياست محترم حوزه نظارت و پيگيري قوه قضائيه جناب آقاي شيرج - معاونت محترم دادستان در امور زندان ها جناب آقاي سالار كيا - معاونت محترم امور حقوقي و پارلماني مجلس شوراي اسلامي - كميسيون امور حقوقي و قضائي مجلس شوراي اسلامي - رياست محترم سازمان زندان ها و اقدامات تاميني تربيتي جناب آقاي يساقي - رياست محترم زندان اوين جناب آقاي صداقت - معاونت محترم قضائي زندان اوين جناب آقاي جماليان - مديريت محترم داخلي زندان اوين جناب آقاي ياري - دفتر حقوقي سازمان ملل ( معاونت حقوق بشر ) - حوزه علميه قم ( دفتر استفتائات ) - مدير مسئول روزنامه همشهري - مدير مسئول روزنامه اطلاعات - مدير مسئول روزنامه حمايت - مدير مسئول روزنامه اعتماد

[سید رضا شیخ الاسلامی]

باتوجه به تجدید نظر در ماده 18اکنون تکتیف پرونده هایی که قبل از این اعمال این ماده را نموده اند چه می شود؟

[Sookoot]

سلام
می خواستم بدونم که ؛ درسته که دیه ی مرد دو برابر زن هست؟
اگه بله دلیلش چیه ؟ بالاخره هر دو انسان هستند !

نسبت پرداخت دیه زن تا قبل از این فقط تا ثلث کامل دیه بودیعنی اگر (زن)دچار اسیب میشد چنانچه میزان اسیب دیدگی اش به یک سوم کل دیه میرسید بطور کامل از کل دیه محاسبه میشد.

اما اخیرا با ابلاغ قانون جدید دیه زن و مرد بطور مساوی محاسبه و پرداخت میشود.

این شرایط تا حدودی در مورد اقلیت های مذهبی نیز با توجه به قوانین خاص دین و ایین خود اجرا میشود.

بله زن و مرد هردو انسان هستند بخاطر همین در قانون بطور عادلانه نه مساوی به این موضوع توجه شده است.

[Sookoot]

باتوجه به تجدید نظر در ماده 18اکنون تکتیف پرونده هایی که قبل از این اعمال این ماده را نموده اند چه می شود؟

موضوع محکومیت های مالی مانند قوانین دیگر عطف به ما سبق نمیشود مگر اینکه در خود قانون (حین تجدید نظر )پیش بینی شود.

بنابراین پرونده های موجود تا تصویب قانون جدید با همان قانون پیشین مورد رسیدگی قرار میگیرد.

واصطلاحا مشمول اطاله قرار نمیگیرند.

[Sookoot]

تشکر از جناب بروجردیان

بخاطر درج مطلب مفیدتان "

موضوعاتی از این قبیل میتواند مبنای میز گرد و بحث حقوقی هم قرار گیرد.

[javan0012]

با سلام وخسته نباشید یک سوال داشتم در مورد طلاق اگر کسی بخواهد از همسرش جدا شود و 5سال هم ازدواج کرده باشد ومهریه زنش 3 میلیون باشد ویک بچه 3 ماهه هم داشته باشد وزنش راضی نیست جدا شود ولی مرد بدون دلیل نا معلوم میخواهد جدا شود اول برای جدایی باید به کجا مراجه کند ودرکل با مهریه وغیره برای جدا شدن این مرد چقدر هزینه در بر دارد تا جدا شود وتقریبا چقدر طول می کشد با تشکر

[javan0012]

با سلا م یک سوال داشتم که اگر در این زمینه اطلاعا تی دارید کمک کنید من قبلا یک پولی را در بانک انصار گذاشتم تا وام بردارم وبعد از چند ماه به من 3500000 وام تعلق می گیرد وبرای اینکار از من 4 میلیون سفته ودوضامن یکی کارمند ویکی کاسب می خواهند حالا سوال من این بود من دیگر این وام را لازم ندارم ومی خواهم به کسی دیگر بفروشم که ضامن را خودش بیاورد ولی چون من هم باید سفته بدهم اگر یک موقع ان که وام را بهش فروختم قسط ها را نریزد ایا پای من هم گیر هست وباید قسط ها را من پرداخت کنم یا ان ضامن ها که خودش اورده ودر قا نون چقدر پای من گیر است (وپر سیده ام نمی شود وام را به اسم ان زد ) ایا به نظر شما به مقدار مبلغ وام یک چک به تاریخ اخرین قسط وام از طرف بگیرم ونزد خودم نگهدارم فایده دارد البته اگر قبول کند وایا سفته معتبرتر از چک است یا نه ایا سفته هم باید امضا وهم باید اثر انگشت بخورد تا اعتبار داشته باشد