دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 84 از 104 نخستنخست ... 34747576777879808182838485868788899091929394 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 831 تا 840 , از مجموع 1035

موضوع: شعرهای و نامه هاي عاشقانه !

  1. #831
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    رياضى فزيك
    نوشته ها
    2,795
    ارسال تشکر
    28
    دریافت تشکر: 252
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : شعرهای عاشقانه

    تورا گم کرده ام امروز ... وحالا لحظه هاي من ...گرفتار سکوتي سرد وسنگينند... وچشمانم که تا ديروز به عشقت مي درخشيدند ...نمي داني چه غمگينند!!! چراغ روشن شب بود ..برايم چشم هاي تو نمي دانم چه خواهد شد پر از دلشوره ام... بي تاب ودلگيرم... .... کجا ماندي که من بي تو هزاران بار،در هر لحظه مي ميرم





  2. #832
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    رياضى فزيك
    نوشته ها
    2,795
    ارسال تشکر
    28
    دریافت تشکر: 252
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : شعرهای عاشقانه

    از امشب
    خوابهایم برای تو
    از این پس
    باچشم های باز می خوابم
    از اینجا به بعد
    چشم هایم از تا غروب نگاههای آشنا می اید
    و می رود که بیاید از طلوع چشم هایی که ندیدم
    از اینجا به بعد
    که تو چترت را نو می کنی
    من از راههای پراز چتر رفته برمی گردم
    ولی تو آمدنم را خواب نخواهی دید
    از اینجا به هر کجا
    من بدون ساعت راه می روم
    بدوه هر روز که صبح را
    از پنجره به عصر می برد
    و پای سکوت ماه
    به خاطره خیره می شود
    از اینجا به بعد
    دنیا زیر قدم هایم تمام می شود
    و تو از دو چشم باز
    که رو به آخر دنیامی خوابد
    رو به چترهای رفته
    تمام خوابهایم را خواهی دید






  3. #833
    دوست آشنا
    نوشته ها
    678
    ارسال تشکر
    171
    دریافت تشکر: 265
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : شعرهای عاشقانه

    آتش عشق تو شد باده و درجام افتاد
    هر که نوشید از آن در نظر عام افتاد
    قسمت ما شد آن باده و آن آتش عشق
    نوش کردیم،چه نوشی،چه سرانجام افتاد
    بة نام خدايي كة براى قلب دوست
    و براى اثبات دوستى اشك را افريد


  4. #834
    دوست آشنا
    نوشته ها
    678
    ارسال تشکر
    171
    دریافت تشکر: 265
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : شعرهای عاشقانه

    زمان عاشق شدن نيست
    هواى عاشق شدن هست
    فغان كه اين شورِ مستى
    نمى كشد از سرم دست
    جهان پر از ديدنى هاست
    فغان كه چشم حريصم
    زِهَرچه زيبا كه بيند
    به خاطرم خواهشى هست
    شب و نسيم بهارى
    گل و مِى و شادخوارى
    بِدان معاشر كه دارى
    مگر توانى نپيوست؟
    خوشا زمانِ جوانى
    كه بازوان ظريفم
    سرشته از مهربانى
    به شانه اى حلقه مى بست.

    هنوز اين دل جوان است
    هنوز جان مهربان است
    هنوز تن شوخ و شيدا
    هنوز من عاشق و مست:
    شبى به دل وعده دادم
    كه يارى از در درآيد
    عروس شد در خيالم
    سپيد پوشيد و بنشت
    به خويش گفتم كه: عالى!
    نظر در آيينه كردم
    زشرمِ آن خوش خيالى
    زدستم افتاد و بشكست...
    بة نام خدايي كة براى قلب دوست
    و براى اثبات دوستى اشك را افريد


  5. #835
    دوست آشنا
    نوشته ها
    678
    ارسال تشکر
    171
    دریافت تشکر: 265
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : شعرهای عاشقانه

    بقهر بزم یاران پاکشیدم
    زبس رنج از غم دنیا کشیدم
    چه شبهایی که نقش آرزو را
    برروی پرده ی فردا کشیدم
    چه فرداها که نومیدانه سر را
    درون سینه ی شیدا کشیدم
    گهی با اشک نقش دلفریبی
    بر روی چشم نابینا کشیدم
    گهی با ناله آه سینه سوزی
    بسوی گنبد خضرا کشیدم
    ندیدم چون نشانی از حقیقت
    بتی در قالب رؤيا كشيدم
    دو چشم مست اورا با دوصد ناز
    خيال انگيز چون دريا كشيدم
    درون سينه اش آتش نهادم
    تو گفتي طور در سينا كشيدم
    بر روي دوش او آشفته موئي
    سيه تر از شب يلدا كشيدم
    شدم مجنون وجاي سرمه در چشم
    زخاك پاي آن ليلا كشيدم
    جمالي همچو حوران بهشتي
    به چشم خلق با پيدا كشيدم
    به وقت باده نوشي چهره اش را
    چو قرص ماه در مينا كشيدم
    گهي در پرتو آيينه چشم
    بسان طوطش گويا كشيدم
    در آغوش نسيمش صبحگاهان
    چو عطر ازنافه ي گلها كشيدم
    به دنياي خيالش رو چو كردم
    هزاران زشت را زيبا كشيدم
    چو اين دنيا هم از پندارمن بود
    چو مجنون خيمه در صحرا كشيدم
    بة نام خدايي كة براى قلب دوست
    و براى اثبات دوستى اشك را افريد


  6. #836
    دوست آشنا
    نوشته ها
    678
    ارسال تشکر
    171
    دریافت تشکر: 265
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : شعرهای عاشقانه

    مستی ام درد منو دیگه دوا نمیکنه
    غم با من زاده شده منو رها نمیکنه
    منو رها نمیکنه منو رها نمیکنه

    شب که از راه میرسه
    غربتم باهاش میاد
    توی کوچه های شهر
    باز صدای پاش میاد
    من غمای کهنه مو بر میدارم
    که توی میخونه ها جا بذارم
    می بینم یکی میاد از میخونه
    زیر لب مستونه آواز میخونه
    مستی ام درد منو دیگه دوا نمیکنه
    غم با من زاده شده منو رها نمیکنه
    منو رها نمیکنه منو رها نمیکنه

    گرمی مستی میاد توی رگهای تنم
    می بینم دلم میخواد با یکی رف بزنم
    کی میاد به حرفای من گوش بده
    آخه من غریبه هستم با همه
    یکی آشنا میاد به چشم من
    ولی از بخت بدم اونم غمه
    ولی از بخت بدم اونم غمه
    مستی ام درد منو دیگه دوا نمیکنه
    غم با من زاده شده منو رها نمیکنه
    منو رها نمیکنه منو رها نمیکنه

    خسته از هر چی که بود
    خسته از هر چی که هست
    راه میافتم که برم
    مثل هر شب مست مست
    باز دلم مثل همیشه خالیه
    باز دلم گریه تنهایی میخواد
    بر میگردم تا ببینم کسی نیست
    می بینم غم داره دنبالم میاد
    می بینم غم داره دنبالم میاد
    بة نام خدايي كة براى قلب دوست
    و براى اثبات دوستى اشك را افريد


  7. #837
    دوست آشنا
    نوشته ها
    678
    ارسال تشکر
    171
    دریافت تشکر: 265
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : شعرهای عاشقانه

    بــا آنــکــه هــسـت آب تــو جان پـرو ای فرات
    دلــــهــــا بـــــود ز آب تــــــو، در آذر ای فرات

    ســـیــراب از تـــو عــالـــم و انــدر کــنــار تــو
    جـان داده تـشـنـه خسـرو جـان پرور ای فرات

    بی مهـریت بس اینکه حسین(ع) تشنه بود و تو
    بـودی بـه مـهــر دخـتـر پـیـغـمـبـر(ص) ای فرات
    از آب، تــــو مــــضــایـــقــه کــــردی و آب داد
    تـیـر جـفـا بـه حـلـق عـلـی اصـغـر(ع) ای فرات
    ** بـا نــو رَسـان ســاقـی کــوثــر از ایــن عـمــل **
    **
    آتــــش فــکـــنــدۀ بــه دل کــــوثـــــر ای فرات **
    بة نام خدايي كة براى قلب دوست
    و براى اثبات دوستى اشك را افريد


  8. #838
    دوست آشنا
    نوشته ها
    678
    ارسال تشکر
    171
    دریافت تشکر: 265
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : شعرهای عاشقانه

    من سکوتم تو ترانه من یه فانوس تو زبانه من نگاه مات و گنگم تو نگاهی عاشقانه من یه زخمم تو یه مرهم من به ندرت تو دمادم من یه باغ گر گرفته تو مثل نزول شبنم منو تو دو تا مسافر توی شهر قصه ها منوتو ترانه خون جاده های بی صدا
    بة نام خدايي كة براى قلب دوست
    و براى اثبات دوستى اشك را افريد


  9. #839
    دوست آشنا
    نوشته ها
    678
    ارسال تشکر
    171
    دریافت تشکر: 265
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : شعرهای عاشقانه

    برام دعا كن عشق من، همين روزا بميرم ...


    آخه دارم از رفتن بدجوري گُر ميگيرم ...
    دعا كنم كه اين نفس،تموم شه تا سپيده ...
    كسي نفهمه عاشقت، چي تا سحر كشيده ...
    اين آخرين باره عزيز،دستامو محكمتر بگير ...
    آخه تو كه داري ميري،به من نگو بمون نمير ...
    گاهي بيا يه باغ سبز،درش بروت بازه هنوز ...
    من با تو سوختم نازنين،باشه برو با من نسوز ...
    اگه يروز برگشتي و گفتن فلاني مرده ...
    بدون كه زير خاك سرد حس نگاتو برده
    گريه نكن براي من قسمت ما همينه ...
    دستامو محكمتر بگير لحظه ي آخرينه ...
    اين آخرين باره عزيز،دستامو محكمتر بگير ...
    بة نام خدايي كة براى قلب دوست
    و براى اثبات دوستى اشك را افريد


  10. #840
    دوست آشنا
    نوشته ها
    678
    ارسال تشکر
    171
    دریافت تشکر: 265
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : شعرهای عاشقانه

    چشمان‌ات راز ِ آتش است.
    و عشق‌ات پيروزي‌ي ِ آدمي‌ست
    هنگامي که به جنگ ِ تقدير مي‌شتابد.
    و آغوش‌ات
    اندک جائي براي ِ زيستن
    اندک جائي براي ِ مردن
    و گريز ِ از شهر



    که با هزار انگشت



    به‌وقاحت

    پاکي‌ي ِ آسمان را متهم مي‌کند.
    کوه با نخستين سنگ‌ها آغاز مي‌شود
    و انسان با نخستين درد.
    در من زنداني‌ي ِ ستم‌گري بود
    که به آواز ِ زنجيرش خو نمي‌کرد ــ
    من با نخستين نگاه ِ تو آغاز شدم.
    بة نام خدايي كة براى قلب دوست
    و براى اثبات دوستى اشك را افريد


صفحه 84 از 104 نخستنخست ... 34747576777879808182838485868788899091929394 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مقاله: ساختار پست هاي فشار قوی
    توسط BEN HOR در انجمن برق صنعتی و قدرت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 16th April 2011, 05:25 PM
  2. مهندسي صنايع جه تخصصي است؟
    توسط nika6749 در انجمن سایر موضوعات مهندسی صنایع
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st September 2010, 06:54 PM
  3. انرژي هاي پاك و ضرورت توسعه آن
    توسط ریپورتر در انجمن سایر موضوعات مهندسی عمران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 3rd May 2009, 09:27 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •