دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: اصول مهم انگیزش

  1. #1
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    مدیریت بازرگانی
    نوشته ها
    29
    ارسال تشکر
    4
    دریافت تشکر: 52
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    Post اصول مهم انگیزش

    انگيزش غالبا“ براي بيان احساسي بكار مي رود كه موجب مي شود مردم كاري را كه بايد انجام دهند ، با علاقه و سرعت بيشتري انجام دهند .

    نه اصل وجود دارد كه توجه به آنها مي تواند مدير را در امر انگيزش دهي ياري دهد. اين اصول به قرار زيرند :



    اصل 1 : مديران تصور مي كنند كه مهمترين عنصر انگيزش دهنده ، پول است ، ولي واقعيت متفاوت از آن است .مردم هرچند در جستجوي پول بيشتر هستند ، ولي درعين حال مي خواهند عزت نفس آنها هم حفظ شود . واين چيزي است كه براي بسياري از كاركنان قابل دسترسي نيست. اكثر كاركنان اعم از مهندس ، اپراتور يا مدير علاوه بر حقوق ، پاداش يا ترقي مقام ، مي خواهند مورد شناسايي قرارگيرند و قدرت آفرينندگي و خلاقيت آنها مورد توجه واقع شود . آنها مي خواهند به حرفه و سازمانشان افتخار كنند و بيشتر ازهرچيز ، دوست دارند كه براي كار خوبي كه انجام مي دهند ، مديران ارزش قايل شوند تا بدينوسيله احساس كنند كه بر اعتبار و ارزششان افزوده شده است . آنها مي خواهند تصور نمايند كه درگير يك كار مؤثر و مهم هستند و نقش سازنده اي در انجام يك بخش از آن كار دارند .
    تجربه نشان داده است كه تحسين و شناسايي كاركنان موجب مي شود تا آنان حداكثر تلاش را در انجام دادن كارها داشته باشند .
    راههاي بيشماري وجود دارد كه يك مدير مي تواند آنها را بكار گيرد تا نشان دهد براي كار كاركنانش اهميت قايل است و تواناييهاي آنها را مورد تحسين قرار مي دهد. مثلا“ او مي تواند :
    پاكت دربسته اي براي كارمند بفرستد و در آن از زحمات او تشكر نمايد .
    به طور حضوري از كارمند براي خوب انجام دادن كارش تشكر كند .
    از طريق پست الكترونيكي پيام مثبت و حمايت كننده اي براي كارمند بفرستد .
    نامه ها و نظرات مثبت مشتريان را در خصوص يك كارمند در اجتماع كاركنان مطرح سازد .
    به اين فهرست مي توان بي نهايت راه اضافه كرد .
    پيام اصل اول كاملا“ روشن است . مردم مي خواهند احساس كنند كه كار آنها مؤثر است و موجب پيشرفت امور مي شود . پول به تنهايي نمي تواند اين موضوع را بازگو كند ، بلكه مورد شناسايي واقع شدن شخص دراين خصوص نقش اساسي را بازي مي نمايد .



    اصل 2 : مدير آنچه را پاداش مي دهد در حقيقت تقويت مي كند .
    هركس دوست دارد كه مورد قدرداني واقع شود . وقتي كار برجسته يك كارمنديا كارگر مورد تقدير قرار مي گيرد ، بالاترين انگيزه در او بوجود مي آيد .
    بسياري از مديران عليرغم اينكه تمايل دارند در سازماني كار كنند كه آنها را مورد شناسايي و قدرداني قرار دهد ، ولي خودشان در استفاده از قدرت بالنده « شناسايي و قدرداني » ديگران قصور مي ورزند . آنها وقتي از يك كارمند مي خواهند تا بيشتر از قبل كار كند ، حمايتي كه از او مي كنند اندك است و منابعي كه دراختيارش مي گذارند بسيار ناچيز است . اين مديران عليرغم اينكه تمايل دارند كه كاركنانشان بسيار مشغول و پرتحرك باشند و كار استثنايي انجام دهند ، ولي بخاطر اين كارها از آنها تشكر نمي نمايند .
    امروزه در شرايطي كه محيط شغلي افراد هرروزه ماشيني تر مي شود ، كاركنان بيشتر احتياج دارند كه به شخصيت انسانيشان توجه شود و مورد شناسايي و قدرداني قرار گيرند .



    اصل 3 : مديران مي بايست درخصوص عوامل انگيزش دهنده به نظرات كاركنان توجه نمايند .
    در پژوهش هايي كه انجام گرفته است ، وقتي از مديران و كاركنان خواسته شده تا فهرستي از عوامل انگيزش دهنده را به ترتيب اهميت رده بندي كنند . نتايج زير به دست آمده است :
    به نظر كاركنان : «مورد قدرداني واقع شدن براي انجام يك كار خوب» و «درك شدن توسط مدير» در رديف هاي اول و دوم اهميت عوامل انگيزش دهنده قرار دارند . حال آنكه مديران اين عوامل را در رده هاي آخر رده بندي خود قرار داده اند . و در عوض « مزد خوب » ، « امنيت شغلي» و « ترفيع» را در رده هاي نخست فهرست خود برشمرده اند .
    و اين نشان مي دهد كه چقدر نظرات كاركنان و مديران متفاوت است . كاركنان وقتي داراي انگيزش مي شوند كه اين شكاف و تفاوت در ادراك بين آنها و مديرانشان كم شود . مديران بايد بدانند كه چه عواملي براي كاركنان بيشترين اهميت را دارند تا به آنها توجه ويژه نمايند .



    اصل 4 : جوايز معمولي تأثيرنمادين دارند و وقتي با سادگي ، صفا و خلاقيت همراه شوند ، بهترين اثر انگيزش دهنده را خواهند داشت .
    مدير مي تواند با استفاده از جوايز معمولي با چاشني سادگي ، صفا و خلاقيت بيشترين انگيزش را در كاركنان بوجود آورد . بعنوان مثال ، دريكي از شركتهاي معتبر اروپايي وقتي يكي از مهندسين دردفتر مديرش حضور يافت و به او خبر داد كه راه حل مسئله اي را يافته است كه يك گروه چندهفته مي باشد كه تلاش مي كنند تا آن مسئله را حل كنند ، مدير به سرعت دور ميزش به جستجو پرداخت تا چيزي براي قدرداني از وي بيابد و سرانجام يك موز از روي ميز ناهارخوري برداشت و به او داد و با صميميت گفت : « به تو تبريك مي گويم، كارت عالي است .» اين موضوع ابتدا به صورت يك كارساده ، خنده دار و خودبخودي انجام شد ، اما بعد از مدتي جايزه « موز طلايي» يكي از معتبرترين جوايزي شد كه در آن شركت به يك كارمند مبتكرو خلاق اهدا مي كنند .



    اصل 5 : شيوه اهداء جوايز مي تواند تأثير جوايز را چندبرابر كند .
    براي به حداكثر رساندن تأثير جوايز ، شيوه اهداء جوايز بسيار مهم است و مدير مي بايست در استفاده از شيوه هاي مناسب ، مهارت كافي داشته باشد .
    رعايت سه نكته زير مي تواند اهداء و جوايز را مؤثرتر سازد :
    نكته اول – اهداء جوايز در جلسات همگاني مي تواند تأثير مطلوب تري داشته باشد .
    وقتي جايزه در جلسات همگاني اهداء مي شود از يك طرف باعث مي گردد تا به كارمند احساس شايستگي و رضايت بيشتري دست دهد . از طرف ديگر ، او بعنوان يك
    سرمشق و الگو دربرابر ديگر كاركنان ظاهر مي شود كه اين باعث تسري فعاليتهاي مشابه مي گردد .
    نكته دوم – بايد اهداء جوايز ، اهداف فردي كاركنان را با هدفهاي عيني سازمان پيوند دهد .
    بايد بين اهداف سازمان و اهداف فردي رابطه ايجاد كرد تا بدينوسيله هم سازمان به اهدافش دست يابد و هم ارزشمندي افراد مورد تاكيد قرار گيرد . مثلا“ بايد توجه داشت آيا كاري كه مستحق دريافت جايزه شده ، موجب رضايت مشتري هم بوده است ؟ يا اينكه آيا اين كار موجب شده است تا در شركت ارزشهاي مثبت جديدي خلق گردد ؟
    نكته سوم – اهداء جوايز ، هرگاه با احساسات صادقانه مدير همراه گردد ، تأثيرش چندين برابر مي شود .
    وقتي يك جايزه توسط مدير اهداء مي شود ، او بهتر است احساسات شخصي خود را درخصوص كار بزرگي كه انجام شده و شخصي كه آن را انجام داده است بيان كند . مثلا“ مي تواند بگويد : «موفقيت شما درانجام كار مرا برانگيخته كرد» ، يا « از اينكه شما عضوي از تيم من هستيد افتخار مي كنم . » اين جملات به هديه انرژي مي دهند ، و وقتي از صميم قلب و صادقانه اداء شوند تأثير جايزه را چندين برابر مي كنند .



    اصل 6 : به كاركنان امكان دهيد از بين خود « كارمند نمونه » را خودشان انتخاب كنند .
    يكي از عوامل انگيزش دهنده اين است كه عملكرد خوب كاركنان توسط همكارانشان شناسايي و مورد تاييد قرار گيرد . وقتي كاركنان ، يكي از همكاران خود را نامزد جايزه «كارمند نمونه » كنند تا نشان دهند كه وي چقدر از ايده هاي خلاق برخوردار است و يا چقدر توانسته است صرفه جويي نمايد و يا چقدر نوآوري داشته است ، يك نوع رقابت دربين كاركنان بوجود خواهد آمد كه درنتيجه هركس براي « نمونه شدن» تلاش خواهد كرد و چون فرد نمونه مورد تاييد همكارانش قرار گرفته است ، از انگيزش فزاينده اي برخوردار خواهد شد .



    اصل 7 : مديران نبايد چندان به نحوه انگيزش دهي كاركنان بي توجهي كنند تا آنها را از دست بدهند .
    مديران ، اغلب آنقدر مشغول فعاليت هاي خود هستند كه فراموش مي كنند كه انگيزش و شناسايي كاركنان چقدر اهميت دارد و بدين ترتيب موجب مي شوند تا انگيزش كاركنان بتدريج روبه كاهش بگذارد و روحيه آنان تنزل يابد و در اين زمان مديران براي جبران فرصت از دست رفته نياز دارند چند برابر تلاش كنند . دراين مرحله ، وقتي روحيه ها ضعيف است ( نسبت به زماني كه در طول راه مي توانستند انگيزش ايجاد كنند) بسيار مشكل تر است كه جو مثبتي ايجاد نمود .
    نبايد انتظار داشت وقتي انگيزه ها و روحيه ها از دست رفته و تضعيف شده است ، ارزشهاي موردنظر شركت حفظ شوند . مديريت بايد بكوشد تا انگيزه و انرژي كاركنان را در سطح بالا حفظ كند .
    مديران از روشهاي متنوعي درجهت حفظ انگيزش كاركنان استفاده مي كنند ، مثلا“ :
    در يك شركت ، وقتي رقم فروش بيش از حد پيش بيني شده بالا مي رود ، زنگ بزرگي به صدا درمي آيد كه حاكي از قدرداني از كاركنان است .
    در يك شركت توزيع غذا ، مدير قبل از انجام پذيرايي از مشتريان ، كاركنان را دريك خط قرار مي دهد و به آنها مي گويد كه چقدر كار آنها براي او ارزشمند و قابل تقدير است .
    در شركت ديگري ، دسته گلهايي در دسترس مشتريان قرار مي دهند تا آنها از هريك از كاركنان كه رضايت داشتند دسته گلي به نام او هديه كنند . درپايان روز اين دسته گلها و كارتهايي كه روي آنها قرار دارد جمع آوري مي شوند و جوايزي به افرادي كه توانسته اند دسته گلهاي بيشتري به نام خود بدست آورند ، تعلق مي گيرد .



    اصل 8 : حمايت از رفتار پسنديده را بايد بصورت متناوب ادامه داد .
    تئوري حمايت مي گويد كه نبايد انتظار داشت كه كاركنان بصورت يكباره و بي درنگ به رفتار پسنديده دست يابند . براي آنكه يك رفتار خوب به شكل عادت درآيد ، بايد بصورت متناوب مورد تقويت و حمايت قرار گيرد . بدين معني كه مدير نبايد فراموش كند كه رفتار مورد نظر او موقعي در شركت رواج مي يابد و ساري مي شود كه با تاكيد مورد حمايت او قرار گيرد .
    براي اينكار مي توان با درج مقالاتي در خبرنامه سازمان يا سخناني در جلسات همگاني به حمايت از رفتار پسنديده پرداخت و يا اينكه الگوهاي مناسبي را كه وجود دارند ، معرفي كرد . همچنين مي توان سپاسگزاري مديريت را از افرادي كه بطور مشتاقانه ومكرر آن رفتار پسنديده را انجام مي دهند به آنها ابلاغ نمود و اين كار را مي توان از طريق نامه كتبي ، ملاقات حضوري ، پست الكترونيكي(Email) و غيره انجام داد .
    البته بايد توجه داشت كه اعمال فوق نمي بايست بصورت گاهگاه انجام پذيرند ، بلكه لازم است به صورت مكرر و هميشگي مورد عمل قرار گيرند تا به نتيجه برسند .
    ايده هاي ديگري كه در اين زمينه مي شود مطرح كرد تا رفتار مورد نظر به شكل دائمي درآيد ، مي تواند از طريق مزد و پاداش ، آموزش و راهنمايي ، ارزشگذاري و ترفيع صورت پذيرد .



    اصل 9 : هرچه مدير بيشتر به كاركنانش كمك كند تا مهارتهاي قابل عرضه شان را توسعه دهند ، احتمال زيادتري وجود دارد كه آنها به شركت وفادار بمانند .
    وقتي مدير زمينه اي را فراهم مي سازد تا كاركنانش مطالب و مهارتهاي مختلف را ياد بگيرند و رشد كنند ، آنها محتملا“ بيشتر مي خواهند كه در آن شركت بمانند و آن شركت را برديگر شركتها ترجيح خواهند داد ، زيرا آنها احساس خواهند كرد كه درمكاني كار مي كنند كه بطور ويژه به آنها توجه دارند .
    اگر يك مدير شرايطي فراهم نكند تا كاركنانش مهارتهاي جديدي كسب كنند و براي پنج سال آينده آنها برنامه ريزي رشد و ارتقاء نداشته باشد و اصولا“ چشم انداز آينده را براي آنها ترسيم ننمايد ، مطمئنا“ براي حفظ و نگهداري آنان هيچ تلاشي نكرده است و برروي همكاري طولاني مدت آنها نمي تواند حساب بازكند و قريب به يقين چنانچه آنها پيشنهاد بهتري دريافت كنند ، آن شركت را ترك خواهند كرد . وقتي مدير بصورت شفاف به هريك از كاركنانش مي گويد كه چه برنامه هاي جالبي براي پيشرفت آنها دارد ، پاسخ متقابلي كه دريافت مي كند ده برابر حد معمول خواهد بود .


    خلاصه .................................................. ............................

    «انگيزش» مسئله اي است كه مي بايست در دوره اي نامحدود به آن توجه شود . هنوز تعداد كمي از مديران براي اين امر خطير اهميت لازم را قائلند . بايد هر مدير خود را به جاي كاركنانش قرار دهد ، آنوقت متوجه خواهد شد كه خودش تنها كسي نيست كه دوست دارد مورد شناسايي و ستايش واقع شود و يا پيشرفت كند . يك مدير بايد تلاش كند تا حس مهم بودن را دركاركنان تقويت نمايد . اگر كاركنان محترم شمرده شوند و به آنها خدمت ارائه گردد ، آنها آنقدر درستكار هستند كه خدمات مدير را با خدمات چندبرابر پاسخ دهند . مديربايد طوري با كاركنانش رفتار كند كه آنها تصور نمايند كه وي بزرگترين حامي آنهاست ، آنگاه او از سوي كاركنان ، پاسخهاي مطلوب تلافي جويانه را دريافت خواهد كرد

  2. کاربرانی که از پست مفید فرشته سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آموزشی: اصول روش ناتم در تونل سازی
    توسط امید عباسی در انجمن مهندسی معدن
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 12th September 2009, 07:53 PM
  2. مقاله: تعاوني، کوچک سازي بدنه دولت
    توسط MR_Jentelman در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 28th July 2009, 10:21 PM
  3. اصول ايمنی و كمكهای اوليه در ورزش و حوادث ورزشی
    توسط MR_Jentelman در انجمن کمک های اولیه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 23rd July 2009, 07:45 PM
  4. مقاله: تعريف، مفاهيم اساسي و اصول بودجه
    توسط MR_Jentelman در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th June 2009, 06:07 AM
  5. آسیب شناسی سازمان
    توسط diamonds55 در انجمن روانشناسی صنعتی و سازمانی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th September 2008, 01:01 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •