مارا كبوترانه وفادار كرده است

[نارون1]

ما را کبوترانه وفادار کرده است
آزاد کرده است و گرفتار کرده است

بامت بلند باد که دلتنگی ات مرا
از هرچه هست غیر تو بیزار کرده است

خوشبخت آن دلی که گناهِ نکرده را
در پیشگاه لطف تو اقرار کرده است

تنها گناه ما طمع بخشش تو بود
ما را کرامت تو گنه کار کرده است

چون سرو سرفرازم و نزد تو سر به زیر
قربان آن گلی که مرا خوار کرده است!



فاضل نظري

[فرهاد علیپور]

گر حلقه سر زلفش گشوده شد روزی
گویا گره زکار دل زار کرده است

من خود طمع نبرده ام بسر خان دولت او
او خود مرا به خان خود اصرار کرده است

هر چند قانعیم به روزی اندک در این زمان
از بهر خان خواجه بسیار کرده است

پرواز ما سر کوی حرم کافیست
ما را کبوترانه وفادار کرده است



فرهاد علی پور

[فرهاد علیپور]

شرمنده از دوخواهر (ناورن و زهره) می گویم
با آن سپاس مرا لطف بسیار کرده است

چون دانه مهر و صفای شما زیباست
ما را کبوترانه وفادار کرده است