کهنه سرباز وخاطره ای از خرمشهر

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

بسم الله الرحمن الرحیم







سلام بر خواننده گان این دلنوشه

من حسن علی ابراهیمی سعید این مطالب را در مورخه 03/03/1392 ساعت 1830 در جمع مدعوین؛ امام جمعه محبوب آذر بایجان آیت الله شبستری واستانداران محبوب وبسیحی آقای بیگی و؛ ارتش جمهوری اسلامی ایران ؛ نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران ؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران ؛ اعم از بازنشسته وشاغل ؛ وبسیجیان دلاور از قشرهای مختلف وجمعی از فاتحان خرمشهر عزیز ؛بعنوان یکی از فاتحان خرمشهر ایراد خاطره نمودم

باسلام وصلوات محضر آقا امام زمان (عج) وسلام وعرض ادب ودرود به روان پاک شهدا وامام شهدا وبا گرامیداشت یاد وخاطر همرزمان شهیدم علی الخصوص شهید سروان زرهی سید جلال محسن طباطبایی وگروهبان دوم شهید ابوالفضل رجبی شمیرانی.

با عرض تبریک ولادت با سعادت مولای متقیان حضرت علی (ع)خدمت عزیزان حاضر درجلسه ، اینجانب سروان بازنشسته ارتش جمهوری اسلامی ایران، حسنعلی ابراهیمی سعید جمعی لشکر 92زرهی اهواز در دوران دفاع مقدس به مدت 94ماه و27روز در جبهه های حق علیه باطل به عنوان تیرانداز موشک تاو گردان 283حاضر بوده ام.

همزمان با ابلاغ دستور حمله ،عملیات بیت المقدس در تاریخ 10/2/1361-یگان ما از پل های پی ام پی منطقه دارخوین حمله همه جانبه خودرا به دشمن متجاوز بعثی آغاز کرد ومن با اولین نفربر زرهی ا فتخار عبور ازرود کارون راداشتم.

عملیات بیت المقدس درنوع خود بی نظیر بود زیرا که نیروهای کشورمان با چراغ روشن حمله را شروع کردندبا عنایت براین که دشمن آمادگی کافی برای مقابله با حمله نیروهای ایران را داشت،درگیری شدید ایجاد شدوجاده اهواز - خرمشهر از کیلومتر 65تا ایستگاه حسینیه ،سه بار دست به دست گردید.
http://www.uplooder.net/img/image/1/ad4e58672ba78ba49293e365ad3a007a/hasa-n-a-li_ebrahimi_said_13930113_(17).jpg

که درنهایت با استقرار نیروها روی جاده، توپخانه عراق نیز از کار افتاد وعملیات طی مراحل مختلف ادامه داشت که درتاریخ سوم خرداد منجر به حما سه آزاد سازی خرمشهر گردید. ومن به عنوان رزمنده ای از رزمندگان اسلام در این عملیات حاضر بودم و ازدید نظا می آن را درنوع خود بی نظیر مشا هده کردم ولی به عقیده من سقوط خرمشهر دراوایل جنگ تحمیلی درمرتبه بالاتری نسبت به آزاد سازی آن قرارداردزیرا همه از فتح خرمشهر می گویند ومن می خواهم ازمقاومت جانانه وسقوط خرمشهر بگویم برای این که فتح خرمشهر درنهایت هماهنگی قوای مسلح کشورمان اتقاق افتاد ولی سقوط خرمشهر مظلومانه بود چون دفاع 37روزه خرمشهر با دست خالی وسلاح سبک وانفرادی بسیار حما سه سازتر از فتح آن بودکه نتیجه آن حما سه بزرگ، منجر به تغییر نام شهر ازخرمشهر به خونین شهر گردید.

صدام ادعا کرده بود که درعرض 7روز تهران را فتح خواهد کرد در حالیکه بارشادت وازجان گذشتگی مظلومانه مدافعان خرمشهر نتوانست دریک هفته حتی این شهر بی دفاع را نیز تصرف نماید وآن را پس ازتحمل تلفات سنگین بعداز 37 روز اشغال نمود.....می خواهم بگویم عا ملی که با عث اجماع فرماندهان وطراحان نیروهای مسلح برای آغاز عملیات بیت المقدس گردیدونقش موثری دراین زمینه داشت حما سه ای بو د که گردان 283 لشکر 92زرهی اهواز در ده روز اول جنگ درمنطقه دشت عباس به فرماندهی سروان سید مجتبی تها می آفرید.
http://www.uplooder.net/img/image/35/fc8c7555145e40429d295eaa88ab4751/hassan_ali__ebraheme__said_.jpg
زمانی که سپاه سوم عراق با بیش از500دستگاه تانک ونفربرزرهی قصد تصرف دزفول ،اندیمشک ،شوش وپایگاه شکاری دزفول را داشتند وتانک ها با سبقت گرفتن ازهم می خواستند از پل جسرنادری گذشته وخوزستان را ازایران اسلامی جدا سازندبا رشادت موشک اندازهای گردان 283 تانک های دشمن یکی پس ازدیگری مورد هدف قرار گرفت که ا ینجانب نیز با دوتن ازهمرزمانم به نام ستوانیار مختار کوشکی وشهید رجبی شمیرانی افتخار انهدام تعدادی از این تانک هاونفربرهای زرهی را نصیب خودمان در دفاع از آرمان های انقلاب وکیان کشور عزیز مان ساختیم. وتوانستیم جلوی پیشروی بعثی ها را بگیریم واین درحالی بود که ما 3 نفر فقط پشت خاکریز اقدام به شکار این تانک ها می کردیم ودشمن فکر می کرد که یک گردان در پشت خاکریز مستقر می باشد.

واین اولین شکست نظا می عراق بود که در تاریخ پنجم مهر 1359 رقم خورد وفکر اشغال دزفول به رویای همیشگی بعثی ها مبدل گشت "و جای تعجب است که این موضوع با این اهمیت هرگز مد نظر مسئولین قرار نگرفته است ". واین شکست عراق نقطه عطفی شد برای شکست های بعدی از جمله فتح وحما سه بزرگ آزاد سازی خرمشهر. حسن علی ابراهیمی سعید ==تبریز 03/03/1392

جهت شادی روح شهدا وامام شهدا وسلامتی رهبر معظم انقلاب صلوات

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

یکی از دوستان این مطلب را برای من تهیه کرده اند که بدینوسیله از ایشان تشکر میکنم
قهرمانان واقعی سرزمینمان ایران را بشناسیم-قهرمانانی از جنس غیرت و مردانگی و پاکی

لطفا تا انتها این متن را بخوانید.

وقتی با نسل های امروز سرزمینمان از عجوبه های جنگ صحبت کنیم شاید اولین چیزی که به ذهنشان خطور میکند شخصیت های دروغین و پلشت فیلم های هالیوودی است.امثال آرنولد آلویس شوارتزنگر در سری فیلم های ترمیناتور ویا دواین جانسون ملقب به راک و یا سیلوستر استالونه در سری فیلمهای بی مصرف ها!قهرمانانی که از جنس فحشا/خیانت/دروغ و متجاوز به حقوق ملتهای مظلوم هستند!
قهرمانانی که هویت کشورهایی بزرگ و با ریشه ای همچون ایران اسلامی را هدف گرفته تا ان را نابود سازند.تا نسل های اینده سرزمینمان فراموش کنند و با خود به پندارند که دیگر بیشه ایران از شیر خالی شده و یارای ایستادگی در برابر بیگانگانی که به خاک مقدس ایران چشم طمع دوحته اند را ندارند!

ولی زهی خیال باطل!

امروز به معرفی مردی میپردازیم که با مدد از مولا علی و به عشق خاک و ناموس و پرچم ایران وایرانی به جنگ کفتاران صدامی رفت تا همچون رستم دستان،ان پهلوان ایرانی طعم ضرب شصت گرز گران را به انها بچشاند!

صحبت از( ˈحسنعلی ابراهیمی سعیدˈ) سروان بازنشسته نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران است. کسی که به گفته خودش هفت سال و 10 ماه و 26 روز در جبهه های جنگ حضور داشته و تمام این روزها و شبها را درخطوط مقدم از کیان میهن اسلامی دفاع کرده است.
این رزمنده قهرمان که (((65))) دستگاه تانک ارتش بعث عراق را منهدم کرده از و آن به عنوان افتخار ارتش ایران، وخطه شهید پرور آذربایجان تا ابد ایرانی و لشکر زرهی 92 اهواز یاد می کنند.
شیرین، رسا و محکم صحبت می کند و اگر رشته کلام را دست بگیرد هیچگاه نمی خواهی سخنش قطع شود. بحث جنگ، دست به دست شدن چندباره جاده اهواز - خرمشهر، جانفشانی ارتشیان و سپاهیان و از همه مهمتر غیرت ایرانی موضوعاتی است که در گفت و گوی چند دقیقه ای سروان ابراهیمی سعید با خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی روایت شد.
شکارچی تانکهای عراقی با بیان اینکه از لحظه اول جنگ تا پایان آن در مناطق مختلف عملیاتی جنوب کشور حضور داشته است می گوید: نخستین نفری بودم که در جنگ خونین جنوب و منطقه دارخوین از پل با نفربر زرهی رد شدم تا زمینه برای استقرار فرماندهان عملیات بیت المقدس مهیا شود.
ابراهیمی سعید اضافه می کند: این عملیات که منجر به آزادی خرمشهر شد از دهم اردیبهشت 1361 شروع شد تا آنکه سوم خرداد تمام شهر به آغوش رزمندگان ایران اسلامی بازگشت.
وی ادامه می دهد: خاطرات زیادی از دوران دفاع مقدس دارم اما مهمترین آن به زمانی بر می گردد که در همان عملیات با موشک تاو یک دستگاه تانک عراقی را منهدم کردم اما پس از لحظاتی دیدم چند نفر به سمت ما از سمت عراقیها حرکت می کنند بلافاصله آماده شدم شلیک کنم که به دستور فرماندهان از این کار منع شدم.
ابراهیمی سعید اضافه می کند: وقتی آن چند نفر نزدیک شدند متوجه شدیم از نیروهای ایرانی هستند که آمدند و دستهای مرا بوسیدند و گفتند که در داخل آن تانک سه نفر سرباز عراقی بودند که دو نفرشان در دم به هلاکت رسیدند اما سرنوشت نفر سوم برایم بسیار جالب بود.
وی ادامه داد: نفر سوم بعثی پیش از اصابت موشک تاو، عکس امام خمینی(ره) را که به روی قرآن رزمندگان بود پاره کرده بود که بلافاصله چند دقیقه پس از آن به هلاکت رسید اما در حالی که سوخته بود با نعره های بلند جان می سپرد.
سروان ابراهیمی سعید حضور در دشت عباس و رشادتهای بی نظیر رزمندگان اسلام به ویژه لشکر 92 زرهی اهواز را مورد اشاره قرار می دهد و می گوید: در حالی که 500 تانک دشمن و نفربر در غرب دزفول به سمت اندیمشک و شوش حرکت می کردند مقاومت جانانه ای با سه نفر مقابل آنها صورت دادیم و با شدیدترین آتش اجازه ورود آنها را به اندیمشک ندادیم چون در صورت تصرف این شهر، اهواز نیز سقوط می کرد.
وی ادامه می دهد: سربازانی از دشمن که در این درگیریها اسیر شده بودند اعلام می کردند ˈما تصور می کردیم در سمت ایران حداقل یک تیپ و یگان توپخانه ایستاده است.ˈ
جانباز دوران هشت سال دفاع مقدس با بیان اینکه (((((65)))) تانک دشمن را در طول هشت سال منهدم کرده است گفت: در این زمینه تا انجایی که اطلاع دارم نفر دوم ایران هستم و نفر نخست سروان بازنشسته ارتش ˈمختار کوشکیˈ است که 71 تانک دشمن بعثی را منهدم کرد.
ابراهیمی سعید از آزادی خرمشهر قهرمان به عنوانی یکی از شیرین ترین خاطرات دوران حضورش در جبه حق علیه باطل یاد می کند و می گوید: به واقع سوم خرداد روزی است که هرگز از خاطر من و البته ملت ایران محو نخواهد شد زیرا دشمن هرگز تصور نمی کرد خرمشهر را از دست بدهد.
وی با بیان اینکه دقیقه به دقیقه جنگ 23 روزه آزادسازی خرمشهر را بخاطر دارد افزود: نخستین تانکی که در این عملیات منهدم کردم یک تانک پیشرفته پی.ام پی.2 عراقی بود که با موشک تاو هدف گرفتم.
سروان ابراهیمی سعید رزمنده قهرمان و یکی از فاتحان خرمشهر از خطه قهرمانپرور تبریز هم اکنون در آستانه ورود به 55 سالگی است و دارای سه دختر، یک پسر و چهار نوه است.

در انتها،این مقاله بهانه ای شد برای یاد اوری نام این بزرگ مرد و همچنین بهره بردن از تجارب و اندوخته های این کهنه سرباز جنگ.کسی که فعالیت در کنار ایشان مایه افتخار تیم مدیریتی تجهیزات نظامی است و همچنین گفتن این نکته حیاتی است که در این چند سال فعالیت رسانه تجهیزات نظامی همیشه ایشان در تمام مراحل یار و یاور ما بودند و در صورتی که به مشکل یا مسئله خاصی بر می خوردیم همچون برادری مهربان با کمال صبر و خوشرویی پاسخ ما را داده و راهنمایی می کردند تا بهترین راه را برگزینیم.
از اعضای محترم رسانه تجهیزات نظامی خواهش داریم تا در صورتی که از این سرباز وطن پرسشهای مختلف اعم از خاطره و یا تجربیات جنگی و یا سوالات تخصصی پیرامون رسته تخصصی ایشان دارند باذکر نام بپرسند تا در اسرع وقت توسط جناب ابراهیمی به سوالات به صورت پستی جدا گانه پاسخ داده شود.این کار اعضا هم باعث بهره بردن از تجارب این عزیزان میشود و هم اینکه باعث زنده نگه داشتن نام این بزرگ مردان ایران عزیز برای نسل های بعدی کشورمان.ضمنا ایشان یکی از معاونین فعال در رسانه تجهیزات نظامی هستند.

نحوه نگارش پرسش ها هم برای مثال اینگونه باشد:
(حمید.ف:سوال)

از طرف تیم مدیریتی تجهیزات نظامی تقدیم به قهرمان سرفراز کشورم ایران ((سروان ابراهیمی سعید))
هر سوالی در خصوص مطالب عنوانی بالا باشد در حد توان ، علم ، اگاهی ، وسوادم پاسخگو هستم

http://www.cloob.com/c/tjhizat_nezami/117957942

["مهدی"]

البته باید توجه داشت که عملیات بیت المقدس و در کل ازادسازی خرمشهر در نوع خود بی نظیر به شمار نمیره به این دلیل که این عملیات و کلا اکثر عملیات هایی بعد از آن در خاک عراق انجام شدند با تکیه کامل بر نیروی پیاده انجام شدند و رفته رفته با استهلاک نیروی هوایی و توانایی کمتر پشتیبانی سلاح های سنگین و توپخانه آمار تلفات بسیار بالا رفت. در طی آزادسازی خرمشهر ایرانیان 6 هزار کشته و 24 هزار مجروح دادند. البته تلفات عراق نیز در طی این عملیات بالا بود. حدود 24 هزار عراقی کشته شدند و 19 هزار عراقی نیز اسیر گشتند.
مشکلی که از نظر من صدام داشت و به اون فکر نکرده بود نداشتن بمب های ضد باند و همچنین پدافند موثر کوتاه برد متحرک برای محافظت از یگان های زرهی بر علیه کبراهای ایران بود.

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

شعله گفت: کاش روزی به شمعدان میرسیدم ....

شمع بدون اینکه حرفی بزند ذره ذره آب شدتا...
تا شعله به آرزویش برسد ....!!!!!!!

[فرهاد علیپور]

سلام. من در اون زمان که خرمشهر آزاد شد اول راهنمایی میخوندم. خبر شنیدن آزادسازی خرمشهر در سطح شهر اردبیل به برپایی جشن خیابانی منجر شد. یادم هست یگ تریلی کفه اش را بسته بود و مردم روی آن حرکت می دادنند اونقدر شکلات در خیابون ریخته بودند که همه جای خیابون پر از شکلات بود. یکی ار همکلاسیهایم پایش به چرخ تریلی گیر کرد و شکست. با وجود پای شکسته ایشون خود را بالای تریلی رسوند و اصلا دردی احساس نمی کرد. خلاصه روز بیاد ماندنی بود .
انشالله همه ما خود را از نفس شیطانی و جهالت آزاد کنیم.

[علي پارسا]

البته باید توجه داشت که عملیات بیت المقدس و در کل ازادسازی خرمشهر در نوع خود بی نظیر به شمار نمیره به این دلیل که این عملیات و کلا اکثر عملیات هایی بعد از آن در خاک عراق انجام شدند با تکیه کامل بر نیروی پیاده انجام شدند

منظور از لحاظ نظامي نبوده عزيز من، بي نظير به اين خاطر که بعضي بچه هاي ما حتي پوتين نداشتند، با کفش کتاني مي جنگيديم!

["مهدی"]

منظور از لحاظ نظامي نبوده عزيز من، بي نظير به اين خاطر که بعضي بچه هاي ما حتي پوتين نداشتند، با کفش کتاني مي جنگيديم!

تصاویر +18 به صورت لینک قرار داده شوند تا کاربرانی که تمایل به دیدن آنها را ندارند آزرده خاطر نشوند.

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

پس معلومه شما بزرگوار در خصوص جبهه وجنگ ، فقط کلاسیک را خوانده اید
در بیشتر شرایط ، موقعیت ایجاب میکرد از کفش کتانی استفاده کنیم وبلعکس

[کبوتر2]

پس معلومه شما بزرگوار در خصوص جبهه وجنگ ، فقط کلاسیک را خوانده اید
در بیشتر شرایط ، موقعیت ایجاب میکرد از کفش کتانی استفاده کنیم وبلعکس

جسارت بنده را ببخشيد ولي فکر کنم عکسهايي که آقاي پارسا ارسال کرده اند از آن موقعيت ها نبوده که شرايط ايجاب کند! چون يکيشون کتاني پوشيده و ديگري پوتين، پس در اين مورد بايد گفت پوتين نبوده که دومي بپوشد! وگرنه جفتشان در يک موقعيت هستند!

حيف شد که جناب پارسا ديگر در سايت فعاليت نمي کنند! مطالب فوق العاده اي ارسال مي کردند، البته تعجب ندارد اکثر فعالان سايت که کمي مايه داشتند دارند مي روند!

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

جسارت بنده را ببخشيد ولي فکر کنم عکسهايي که آقاي پارسا ارسال کرده اند از آن موقعيت ها نبوده که شرايط ايجاب کند! چون يکيشون کتاني پوشيده و ديگري پوتين، پس در اين مورد بايد گفت پوتين نبوده که دومي بپوشد! وگرنه جفتشان در يک موقعيت هستند!

حيف شد که جناب پارسا ديگر در سايت فعاليت نمي کنند! مطالب فوق العاده اي ارسال مي کردند، البته تعجب ندارد اکثر فعالان سايت که کمي مايه داشتند دارند مي روند!

منهم افسوس میخورم