دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 30

موضوع: لیست سازهای اصیل ایرانی :

  1. #1
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض لیست سازهای اصیل ایرانی :

    ارغنون
    باغلاما
    بربط
    بمتار
    بیشه
    تار
    تنبک
    تنبور
    تنبیک
    توتک
    جلاجل
    جلجل
    چغانه
    چنگ
    چوگور
    خبتر
    دایره
    دف
    دهل
    دنبره
    دوتار
    رباب
    رود
    زنگل
    ستا
    سرنای
    سلانه
    سنتور
    سه رود
    سهتار
    شارشک
    شاهنای
    شمشال
    شهرود
    شوشک
    شیپور
    شیشاک
    شیشم
    عود
    غچک
    غژک
    غناده
    قانون
    کلی
    کمانچه
    کمانه
    کنگر
    گچک
    مراژ
    مهری
    موسیقار
    موسیه
    نای مشک
    نایچ
    نایلوس
    نی

    http://www.forum.98ia.com/t1263567.html
    ویرایش توسط حسنعلی ابراهیمی سعید : 27th February 2015 در ساعت 11:45 AM

  2. 5 کاربر از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند .


  3. #2
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : لیست سازهای اصیل ایرانی :

    ارغنون:
    سازی كه مركب بوده است از لوله هایی به طولهای مختلف كه با دمیدن در آنها تولید صوت می شده است. در یونان قدیم تعداد لوله ها هفت بوده ولی در ایران به دوازده رسیده است. این ساز را مزامیر نیز می نامیده اند. در عمارت چهل ستون اصفهان، در نقاشی مجلس شاه عباس كبیر و شاه همایون ( پادشاه هند )، در بین نوازندگان یك نفر ارغوانی می نوازد كه تعداد لوله های آن از دوازده متجاوز است. بتدریج كه بر تعداد لوله ها افزوده شد، برای دمیدن در آنها انبان بكار بردند. این ساز، را كه یكی از قدیمیترین آلات موسیقی است به زبان فرانسه ارگ می نامند. در قدیم، ارغنون همچنین به سازی اطالق می شد كه مثل « كارگاه نساجان » دارای او تار متعدد بوده است. كلمه ارغنون در مورد مطلق ساز نیز در زبان فارسی بكار رفته است. و آن را به صورتهای ارغن، و ارغون نیز ضبط كرده اند.




  4. 4 کاربر از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند .


  5. #3
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : لیست سازهای اصیل ایرانی :

    باغلاما:

    تاریخچه ی ساخت باغلاما در حدود ۴۰۰ سال پیش در شهر فیرورق (پره) از نواحی خوی (۱۵ کیلومتر فاصله با خوی)می باشد.این ساز اصالتاً ترکی می باشد.باغلاما سازیست زهی که با مضراب پلاستیکی یا سرانگشتان دست (شلپه – شرپه) نواخته میشود و کاربرد اصلی آن در موسیقی ترکیه است. باغلاما در اصل ساز ملی قوم ترک و منطقه آناتولی است و در میان مردم ترکزبان و کرد زبان ترکیه و شمال عراق رایج است. گمان میرود که باغلاما و سازهای همخانواده آن محصول تغییر و تحولاتی است که روی قوپوز صورت گرفته است.
    این ساز هفت سیم دارد که به سه گروه سهسیم، دوسیم و دوسیم تقسیم میشود. نوع دیگر این ساز با دستهٔ بلندتر در ایران با نام دیوان شناخته میشود.اورهان گنجه بای، احمد کوچ، نشئت ارتاش، حسرت گؤلتکین، ارول پارلاک، عارف ساق، کارل ساندرز، ارکان اوغور و عثمان آکیول از نوازندگان چیرهدست باغلاما هستند. احمد کوچ نیز آهنگهای معروف جهان را برای این ساز تنظیم کرده و مینوازد.

    ویرایش توسط حسنعلی ابراهیمی سعید : 27th February 2015 در ساعت 11:50 AM

  6. 4 کاربر از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند .


  7. #4
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : لیست سازهای اصیل ایرانی :

    بم تار:

    در دوره علینقی وزیری با تغییری اندک در تار، تار باس ابداع شد. بدین صورت که پوست نقاره تار برداشته، شش سیم تار باز میشود و به جای آن سه سیم اول ویلنسل (لا، ر، سل) روی ساز گذاشته میشود. صدای حاصل از ساز بسیار بم و پر حجم است. هدف از ابداع تار باس بیشتر حجم دادن به صدای ارکستر و عدم وجود یک ساز بم در سازهای ایرانی بود که این مشکل همچنان با وجود تار باس باز هم پا برجاست.
    ایرادهای فنی ساز :
    1- صدای نامطوب با اجرای ملودی به خصوص ملودیهایی بار ریتم تند.
    2- گِز زدن ساز در زمان اجرای مضرابهای چکشی.
    3- عدم جواب دهی ساز در پایین دسته که باعث شده این پوزیسیون بلا استفاده شود.
    4- سخت کوک شدن ساز.
    5- آسیب دیدن ساز به مرور از جمله کج شدن دسته، ترک در سر پنجه و بیخ دسته ساز، شکستگی در سیم گیر.
    حال با اجرای موارد ذیل مشکلات فوق بر طرف میشود.
    1- اندازهای کاسه بدین صورت تغییر یابد :
    قطر کاسه : تار 24 - 25.5 قطر کاسه : تار باس 28
    قطر نقاره : تار 20 -21.5 قطر نقاره : تار باس 22
    نکته مهم ( 1 ) : قطر نقاره به نسبت قطر کاسه تغییر نمیکند.
    طول کل دهنه تار : 25.5 طول کل دهنه تار باس : 26
    طول دسته تار : 46 طول دسته تار باس 48.5
    نکته مهم ( 2) : اندازه دیافراگم (دهلیز) به هیچ وجه نباید بزرگتر (گشادتر) شود همان ابعاد که برای تار است مناسب است، حتما از الگوی یحیی استفاده شود .
    2- با انجام اقدامات فوق طول ارتعاش ساز (خرک تا شیطانک) از 66 به 69 تغییر میابد که همان طول ارتعاش مطلوب است، به این دلیل که طول ارتعاش ویلنسل 69 یا 70 است و سیمها بر این اساس طراحی و ساخته شده اند اگر طول ارتعاش کمتر باشد ، هنگامی که ساز رو دیاپازن یا کمتر از دیاپازن کوک کنیم سیمها سفتی که باید داشته باشند نخواهند داشت که صدای ساز نامطلوب میشود .
    3- گز زدن ساز به این علت است که ارتعاش عمودی سیمها زیاد میباشند وقتی پرده گرفته میشود سیم به پرده جلویی برخورد میکند، برای رفع این مشکل باید شیب شمشیری دسته به صورت زیر باشد :
    زمانی که خط کش روی دسته در قسمت سمت راست جایی که سیم اول (دو) قرار دارد گذاشته میشود، باید در نقطه ای که پرده سل بسته میشود فاصله آن با خط کش mm 7/0 باشد و به همین صورت برای وسط دسته باید mm 8/0 و قسمت سمت چپ دسته ( جایی که سیم بم قرار دارد) mm 1 با خط کش فاصله داشته باشد.

    4- ضخامت سرپنجه باید mm 10 باشد و به جای گوشیهای معمولی از گوشیهای پایه فلزی یا چرخ دنده ای استفاده شود.
    5- ضخامت بیخ دسته کاسه ساز باید cm 3، اطراف سیم گیر cm 2، قله های ساز cm 1.5، پهلوها cm 1 و پشت کاسه mm 8 باشد.
    نکته مهم (3) : چوب انتخابی باید از درخت توتی انتخاب شود که حداقل cm 60 قطر داشته، فاصله بین رگهای چوب بین mm 3 الی mm 5 باشد، این نوع درخت در مناطق خشک و کویری یافت میشود.
    نکته مهم (4) : در صورتی که چوب انتخابی غیر از مشخصهای فوق باشد ضخامتهای ذکر شده بستگی به نوع چوب تغییر میکند با این وجود صدای ساز ایده آل نخواهد شد.





  8. 3 کاربر از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند .


  9. #5
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : لیست سازهای اصیل ایرانی :

    • بربط:
      تاریخچه ی ساخت باغلاما در حدود ۴۰۰ سال پیش در شهر فیرورق (پره) از نواحی خوی (۱۵ کیلومتر فاصله با خوی)می باشد.این ساز اصالتاً ترکی می باشد.باغلاما سازیست زهی که با مضراب پلاستیکی یا سرانگشتان دست (شلپه – شرپه) نواخته میشود و کاربرد اصلی آن در موسیقی ترکیه است. باغلاما در اصل ساز ملی قوم ترک و منطقه آناتولی است و در میان مردم ترکزبان و کرد زبان ترکیه و شمال عراق رایج است. گمان میرود که باغلاما و سازهای همخانواده آن محصول تغییر و تحولاتی است که روی قوپوز صورت گرفته است.
      این ساز هفت سیم دارد که به سه گروه سهسیم، دوسیم و دوسیم تقسیم میشود. نوع دیگر این ساز با دستهٔ بلندتر در ایران با نام دیوان شناخته میشود.اورهان گنجه بای، احمد کوچ، نشئت ارتاش، حسرت گؤلتکین، ارول پارلاک، عارف ساق، کارل ساندرز، ارکان اوغور و عثمان آکیول از نوازندگان چیرهدست باغلاما هستند. احمد کوچ نیز آهنگهای معروف جهان را برای این ساز تنظیم کرده و مینوازد.

      در قدیم بربط را دو نوع به حساب میآوردند: یکی بربط با کاسه بزرگ و دستهٔ کوتاه و دیگری با کاسه کوچک اما دسته بزرگ.امروز به اشتباه ساز دسته بلند را بربط و ساز دسته کوچک را عود مینامند.
      بربط یا عود، بمترین صدا را در بین سازهای زهی دارد. صدای بربط بم، نرم و در عین حال گرم و جذاب و نسبتاً قوی است. این ساز هم در تکنواز و هم در گروهنوازی مورد استفاده قرار میگیرد.از جملهٔ عود نوازان معروف میتوان به منصور نریمان، حسن منوچهری، محمود رحمانی پور، اکبر محسنی، عبدالوهاب شهیدی، ارسلان کامکار، حسین بهروزینیا، محمد فیروزی و جمال جهانشاه اشاره کرد.
      از عود نوازان معروف خطه جنوب کشور استادانی چون؛ علی محبوب، علی میرشکال، محمد رفیع اشعری، محمد منصور وزیری از جزیره قشم و حسین وفادار از بندر عباس چهره شاخص هستند.همچنین عودسازانی چون؛ برادران محمدی، محمد اژدری، عرفاتی، مانی جفرودی، عابدینی، ملکشاهی و نریمان آبنوسی در ساخت عود تبحر دارند.









  10. 3 کاربر از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند .


  11. #6
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : لیست سازهای اصیل ایرانی :

    تار:

    تار در اصل واژه ای است سانسکریت. این ساز جزو سازهای زهی زخمه ای قرار دارد. کاسه طنینی آن از دو قسمت بهم پیوسته تقریبا گلابی شکل (کاسه و نقاره که نقاره کوچکتر است) تشکیل میشود . روی کاسه و نقاره پوست نازکی (پوست بره) کشیده میشود و خرک کوتاهی از جنس استخوان روی پوست کاسه قرار میگیرد. دسته تار از جنس چوب می باشد که در طرفین آن استخوان کار گذاشته میشود تا از فرسایش چوب به جهت تماس زیاد انگشتان جلوگیری کند.
    .شش سیم ساز پس از بسته شدن به سیم گیری که زیر کاسه قرار دارد و گذشتن از روی خرکی که روی پوست کاسه قرار دارد طول دسته را نیز طی میکنند و سرانجام به گوشیها که درجعبه ای به نام سرپنجه قرار دارند، بسته می شوند.
    بر دستۀ تار تعداد 28 دستان (پرده) بسته میشود. تار بازخمه زدن به وسیله مضرابی ازجنس برنج که نیمی از آن با موم پوشیده میشود نواخته می شود. وصعت صوتی تار کمتر از سه اکتاو است.

    تار در ایران و برخی مناطق دیگر مانند آذربایجان و ارمنستان و گرجستان رایج است. در گذشته تار ایرانی پنج سیم (یا پنج تار) داشت. غلامحسین درویش یا درویش خان سیم ششمی به آن افزود که همچنان به کار میرود .
    از نوازندگان معروف تار می توان از جلیل شهناز، فرهنگ شریف، محمدرضا لطفی، حسین علیزاده،و داریوش طلایی می توان نام برد.



  12. 3 کاربر از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند .


  13. #7
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : لیست سازهای اصیل ایرانی :

    تنبک:
    تمبک بنا به مستندات زیر دارای قدمتی همپای تمدنهای کهن ایران است. لازم به ذکر است که بر اساس متون مانده برجا، وجود این ساز به عنوان یک عنصر موسیقایی در تمدن عیلام تثبیت شده است.

    درکتاب "هزار سال وزن در موسیقی ایرانی" تالیف رضا ترشیزی ، آمده است :
    در منظومه ساسانی "یادگار زریران" مربوط به افسانه های پهلوانی اشکانیان نام تمبک Tumbak صراحتا ذکر شده است.

    در مقاله ای تحت عنوان "موسیقی ایران از دوران کهن و عهد هخامنشیان" به متن کتاب پهلوی "خسرو پسر قباد و غلام" مربوط به زمان ساسانیان اشاره می شود که در آن نام ساز دمبک آمده است.

    در همان مقاله عنوان میگردد که در تمدن عیلام سازی شبیه به تنبک را مینواختند.

    با اینحال می توان گمانه زنیهایی را در مورد حضور این ساز در لایه های قدیمتر زمان انجام داد.

    درکتاب "موسیقی بین النهرین" اثر فرانسیس و گالپین، می خوانیم که در منطقه بین النهرین (سومر) و همچنین در آسیای مرکزی و در حدود هزاره های اول و دوم قبل از میلاد، طبلی ساغری شکل و برنزی جنس به نام لی لیس وجود داشته که نوع کوچک و قابل حمل آن را لی لی سو می نامیدند.

    لی لی سو شبیه "داربوکه" عربی بوده که درنقاشیهای متعلق به شهر تبس مصر و در عصر سلسله ۱۸ فراعنه و حدود ۱۵۷۰ پیش از میلادی مشاهده شده درحالیکه بر روی زانو و زیر دست چپ مردی نوازنده قرار گرفته و با دو دست نواخته می شد.

    لیلیسو از جنس چوب و گل بوده و نمونه ای از آن در موزه بریتانیا نگهداری می شود. در تصویر روی یک لوحه بابلی تصویر لیلیس مشاهده می گردد.

    حال، با توجه به مهاجرت اقوام سومری به بین النهرین در هزاره ۴ پیش از میلاد که طی مهاجرت احتمالی از هند یا آسیای مرکزی صورت گرفته و بعدها با تمدنهای اطراف خود مانند عیلام ارتباط فرهنگی و تجاری داشته اند آیا نمی توان ریشه تمبک را در بین النهرین یا اقوام مهاجر آنجا جستجو کرد؟

    چنین مراودات موسیقایی را می توان بین فرهنگ موسیقایی پیشرفته یونان (مکتب فیثاغورث) و تمدن بین النهرین مشاهده نمود، بگونه ای که اساس تئوری فواصل فیثاغورث ملهم از دانش بین النهرین می باشد.
    تاریخچه طبلهای ساغری در اروپا

    طبلهای ساغری شکل را به غیر از خاور میانه، می توان در نقاط دیگردنیا مشاهده نمود. خانم Lynda Aiano ضمن بررسی صوتی طبلهای ساغری یافت شده در اروپا موارد زیر را بر شمرده است:

    http://(Resonators and Receptacles: ...s from Europe)
    حدود ۴۰۰ طبل ساغری گلی مربوط به تمدن نوسنگی و عصر برنز (۵۰۰۰ تا ۴۰۰۰ سال پیش) در اروپای مرکزی یافت شده اند. ( در گستره ای بین دانمارک جنوبی آلمان و جمهوری چک )
    در ناحیه آلتایی روسیه در ۵۰۰ قبل از میلاد نیز طبلهای ساغری یافت شده اند.

    با توجه به همزمانی تمدن سومر و تمدن نوسنگی که به دنبال آن شاهد تمدن مس و برنز در ۴۵۰۰ ۴۰۰۰ سال قبل هستیم، می توان یک ارتباط منطقی بین آسیا و اروپا تصور نمود.

    در تصویر طبل ساغری برنزی مربوط به ۲۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح یافت شده در جمهوری چک مشاهده می گردد.

    شکل متعلق به طبل ساغری از جنس گل پخته تزئین شده، یافت شده درآلمان و متعلق به دوره نوسنگی بالایی (حدود ۲۵۰۰ سال پیش)می باشد.

    به این ترتیب طبلهای ساغری(که تمبک نیز گونه ای از آن است) گسترش جغرافیایی وسیعی را در اعصار و قرون مختلف نشان می دهند.

    امروزه می توان گونه هایی دیگر را در آفریقا، شبه قاره هند و آسیای جنوب شرقی مشاهده نمود.

    نشست پژوهشی نی کلید دار و تنبک کوکی در تاریخ سوم دی ماه، در کنسرواتوار تهران برگزار شد. در این برنامه دکتر حسین عمومی نوازنده نی و استاد دانشگاه ارواین آمریکا، درباره ساخت و نحوه نوازندگی این سازها به سخنرانی پرداخت. در ادامه این برنامه شاهین مهاجری محقق و نوازنده تنبک به سخنرانی درباره تاریخچه و فیزیک ساز تنبک و بعضی از سازهای کوبه ای جهان پرداخت که در این نوشته قسمت دوم متن این سخنرانی را می خوانید.

    صدا شناسی تمبکصدای تمبک نشان دهنده ویژگیهای آکوستیکی یک پوست مرتعش کشیده شده بر کاسه تشدید و یک رزوناتور هلمهولتزی است. قبل از هر چیز به ارتعاش پوسته مرتعش می پردازیم.

    ارتعاش یک پوسته مرتعش/بررسی صوتی تیمپانی اجسام را از نقطه نظر ارتعاشی می توان یک بعدی مانند سیم تار ، دوبعدی مانند پوست تمبک و سه بعدی مانند یک قطعه چوب یا بدنه تمبک فرض نمود. ارتعاش یک سیم مرتعش در حالت ایده آل خود ، ارتعاشی هارمونیک است.

    درارتعاش سیم ، اشکال یا مودهای مختلف ارنعاشی مشاهده می شوند. اگر اولین شکل ارتعاشی را که دارای یک فرکانس مانند F۱ است صدای پایه یا هارمونیک اول بنامیم ، بقیه هارمونیکها دارای رابطه زیرند :

    F۱ F۲=۲*F۱ F۳=۳*F۱ …… Fn = n*F۱

    در واقع هارمونیکها مضرب عدد صحیح فرکانس پایه یا هارمونیک اولند. شکل مقابل نشان دهنده ارتباط هامونیکها با هم و ترکیب آنها در جهت ایجاد شکل نهایی موج ارتعاشی است. درهارمونیکهای یک سیم مرتعش می توان نقاط حداکثر ارتعاش(شکم) و حداقل ارتعاش(گره) را مشاهده نمود.

    شکل موج نهایی ساختاری پریودیک و تکرار شونده دارد. ولی آنچه که در عمل مشاهده میشود اندکی با ریاضی تفاوت دارد.

    صدای یک ساز همواره از هارمونیک بودن محض گریزان است و نوعی ناهماهنگی در بین هارمونیکها مشاهده می شود که به آن Inharmonicity گویند. تصویر زیر مربوط به طیف سه بعدی تجزیه صدای تار با نت La=۲۲۰ هرتز است .

    دراین طیف مشاهده می شود که همه هارمونیکها به یک شکل در ساختار صدا نقش ندارند و به دلیل تغییر در میزان انرژی آنها در گذر زمان، اختلاف در طنین وجنس صدای سازها و همچنین اختلاف رنگ صدای تکنیکهای اجرایی یک ساز به وجود می آید.

    اما ارتعاش پوسته مرتعش قانونمندی دیگری را نشان می دهد:

    ۱) اصوات فرعی هارمونیک نمی باشند. همچنانکه در شکل مقابل مشاهده می شود بین فرکانس پایه و سایر اصوات فرعی رابطهای از جنس عدد صحیح برقرار نمی باشد.

    ۲) با توجه به وجود دو نوع گره در اشکال ارتعاشی یک پوسته مرتعش (قطری ، دایره ای) ، این اشکال ارتعاشی را به شکل (m,n) نمایش می دهند که در آنها m تعداد گره قطری وn تعداد گره دایره ای است.

    به عنوان مثال شکل ارتعاشی (۰,۱) که همان صدای پایه است دارای یک گره دایره ای در محل اتصال پوست می باشد و کل منطقه داخلی پوست ، شکم ارتعاشی است مشاهده نمود.

    ۳) اشکال ارتعاشی یک پوست طبیعی که بر یک طبل کشیده شده است، به دلیل یکسان نبودن کشش و ناهمگن بودن پوست با ارتعاش ایده ال متفاوت است ولی از اصول کلی ارتعاش پوستها پیروی می کنند.

    ۴) در تیمپانی، به عنوان یک ساز پوستی کوک پذیر، ارتعاش هوای محفظه داخلی ساختار ارتعاشی پوست را تغییر داده و به سمت هارمونیک بودن پیش می برد. این کار با جابجایی اصوات فرعی در ساختار طیف صورت می پذیرد.

    در تیمپانی اشکال ارتعاشی (۰,n) مانند (۰,۱) تنها در صدای ضربه نقش داشته و محو می شوند و اشکال ارتعاشی (m,۱) مانند (۱,۱) به عنوان عناصرصوتی طیف مطرح شده و در کوک صدا نقش دارند. منحنی زرد رنگ نشان دهنده تغییرو جابجایی اشکال ارتعاشی در جهت هارمونیک شدن صدا می باشد در حالیکه منحنی پایین نشان دهنده ارتعاش پوست در حالت ایده ال است.








  14. 3 کاربر از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند .


  15. #8
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : لیست سازهای اصیل ایرانی :

    تنبور:
    در ایران تعداد کمی از سازها را می‎توان برشمرد که جنبهای اساطیری دارند یا مقدس و مورد احترام شمرده می‎شوند و سمبل‎هایی را هنوز با خود حمل می‎کنند . تمبیره‎ نوبان (هرمزگان)، بوق (بوشهر)، دهل رحمانی (هرمزگان و بلوچستان) و تنبور کرمانشاهان از جمله‎ این سازها هستند. تنبور را سمبل کلام حق می‎دانند و حرمت آن بدان پایه است که در میان یارسان به ندای الحق معروف است. تقدس این ساز البته مربوط به شکل یا جنس مواد به کار رفته در ساختمان آن نیست، بلکه به خاطر ارزش معنوی آن است. این ساز در گوران و کرند «تمیُره»، در صحنه به «تمیَره» در میان لک‎های لرستان و کرمانشاهان به تمور معروف است و در اشعار سید یعقوب ماهیدشتی گاه به صورت تمور آمده است.


    حوزه رواج تنبور در کرمانشاهان، دو کانون اصلی گوران و صحنه است. تنبور ساز مقدس عرفانی از قدیمی‎ترین سازهای ایرانی است و هزاره‎‎های عمر خود را پشت سر گذاشته. قلندری تکیده و لاغر و همیشه مسافر که نقش اندامش را بر سنگهای شش هزار سال پیش در شوش خوزستان و تپه‎های کیوان و بنی‎یونس در اطراف شهر موصل پیدا کرده ‎اند.


    از مقامات و نغمه‎هایی که در آن زمان‎ها با این ساز نواخته شده اطلاع دقیق و مستندی در دست نیست، ولی می‎توان ادعا کرد شاید مقامات کلام یارسان نزدیکترین نواها به آن نغمات باشد زیرا مقامات یاد شده و همچنین ساز تنبور بیش از هزار سال است که با احترام و تقدس و امانت‎داری توسط مردم یارسان حفظ شده است و امروز در مهد اصلی تنبور (منطقه گوران) هنوز نواهایی به گوش می‎‎رسد که بوی فرهنگ و تمدن کهنسال این مرز و بوم از آن به مشام جهان می‎رسد.


    کاسه طنینی تنبور در گذشته یکپارچه بوده، اما امروزه هم کاسه‎های یکپارچه و هم ترکه‎ای دیده می‎شوند. تنبورهای گوران غالباً دارای کاسه یکپارچه‎اند و در صحنه بیشتر کاسه‎ها ترکه‎ای ساخته می‎شوند. کاسه‎های ترکه‎‎ای قدمت زیادی ندارند و حداکثر عمر آنها حدود ۱۲۰ تا ۱۳۰ سال است.


    تنبور دارای ۱۴ دستان یا پرده است و به شکل سنتی دارای دو وتر است، اما امروزه اغلب سه ‎وتر بسته می‎شود. نوازندگان قدیمی در گوران هنوز به دو وتر وفادار مانده‎‎اند. تنبورهای قدیمی در گوران و صحنه نیز دارای دو وتر بوده‎اند.


    فارابی نیز در رساله موسیقی کبیر می‎گوید: «تنبور را بعضی با دو وتر و بعضی با سه‎ وتر می‎نوازند.»


    کوک تنبور به دو صورت می‎باشد: فاصله چهارم و فاصله پنجم.


    دستان (پرده) بندی نیز مانند اغلب سازهای شرقی از قانون عامی تبعیت می‎کند که عبارت است از: عدم اعتدال، تحرک و سیال بودن فواصل.


    مقام‎های تنبور کلاً به سه دسته تقسیم می‎شوند:
    ۱) مقام‎ حقانی (کلام): مقام‎ها و آهنگ‎هایی مستند که به کلام معروف‎اند و نه از جنبه‎ کمی بلکه از جنبه کیفی، بخش بسیار مهمی از موسیقی این منطقه‎اند. حرمت و قداست تنبور نیز مربوط به همین مقام‎هاست و تنبور در دوره‎های مختلف غالباً با این مقام‎ها شناخته می‎شده است.


    این مقام‎ها فقط توسط تنبور و آواز اجرا می‎شوند. هر کلام، شعر یا متنی ویژه دارد که سروده‎ یا منسوب به یکی از بزرگان خاندان‎های حقیقت است. متن‎ها عموماً منظوم و هجایی و عمدتاً از کتاب نامه‎ سرانجام و سایر کتب یارسان هستند. متن‎ها بیشتر به لهجه اورافی هستند. کلام‎های اصلی، دوره نسبتاً معینی را که شامل حدود ۷۲ کلام است دربرمی‎گیرند و به کلام‎های «پردیوری» معروف‎اند.


    ۲) مقام‎های مجلسی (باستانی): در این بخش حدود ۱۴ تا ۲۰ مقام شاخص‎تر است. اسامی و محتوای این مقام‎ها به روایت موسیقی‎دانان مختلف اغلب متفاوت هستند. تنبور مهم‎ترین ساز اجرا کننده این مقام‎هاست، ولی برخی از آن‎ها با سازهای دیگری چون سرنا، دهل، دوزله، شمشال و نرمه‎نای نیز اجرا می‎شوند.


    تنبورنوازان گاه به این بخش از مقام‎ها، مقام‎های غیر یاری (در مقابل مقام‎های یاری)، مقام غیرکلام (در مقابل مقام‎های کلام) و مقام‎های غیر حقانی (در مقابل مقام‎های حقانی) نیز می‎گویند. تعدادی از این مقام‎ها دارای متر آزاد هستند مانند: (ساروخانی، قه‎تار، گل و دره و ... ) و تعدادی نیز متر مشخص دارند مانند: (جنگه را، جلوشاهی، بایه‎بایه، خان امیری و ... ). برخی سازی هستند (خان امیری، جلوشاهی، جنگه را و ... ) و برخی آوازی اندک با تنبور همراهی می‎شوند (قه‎تار، سحری و ...).


    عناوین هر کدام از مقام‎ها مصادیق خاصی دارند، برخی تداعی کننده موضوعی، واقعه‎ای یا موقع معینی هستند (سحری، جنگه را، سوارسوار، گل و دره و ... ) و برخی منسوب به اشخاص معینی (خان امیری، ساروخانی و ...)


    ۳)مقام‎های مجازی: که گاه عنوان گورانی نیز بدان‎‎ها اطلاق می‎شود. قدمت آنها خیلی کمتر از دو نوع فوق می‎باشد که تمام ترانه‎ها و تضنیف‎های کردی در این بخش قرار دارند.
    تنبور، ساز رمز و راز، ساز و راز و نیاز و ساز حماسه و پهلوانی است. به قول حضرت مولانا سازی است که در «آواز مهش» صدای کسی نهفته است که خستگان دنیای مادی را به سوی روشنایی و عشق فرا می‎خواند. تنبور، سازی است که نوای رمز گونه‎اش یار همدل را از غیر یار باز می‎شناسد و بالاخره تنبور، سازی است که رستم پهلوان ملی و کسی که به قول خودش و حکیم‎ابوالقاسم فردوسی، آزاد زاده شده و فقط بنده آفریننده بود با آن راز و نیاز می‎کرد و با آواز «سرته رز» و «ته رز» در خوان چهارم (هفت خوان) از بی‎مهری‎های دنیا عقده گشوده و بر سر غم و تنهایی و بی‎مهری فریاد و نهیب می‎زند. تنبور، یک موسیقی مستقل و زبان گویای یک تمدن کهن بشری است. لذا لازم است با این فرزانه روزگاران با احترام و اخلاص و احتیاط روبه‎رو شود و نکته پایان اینکه حفظ این ساز و مقاماتش قبل از همه به عهده ایرانیان است که برای فرهنگ و تمدن کهن خود دل می‎سوزانند و قصد مبادله آن را با فرهنگ دیگری ندارند.


    ● تنبور در رساله های پهلوی ایران باستان مربوط به قبل از ظهور اسلام
    ▪ تنبور در کارنامه اردشیر بابکان:
    رساله ای نیمه حماسی و یادگاری از روزگار ساسانی می باشد،کتابیست به زبان پهلوی در مورد سرگذشت اردشیر بنیانگذار سلسله ی ساسانی که در حدود سال ۶۰۰ میلادی تدوین شده است.


    بعداز حمله اسکندر مقدونی و برچیده شدن شاهنشاهی هخامنشی در سرتاسر ایران ۲۴۰ کدخدا بود که هر کدخدایی قسمتی از ایران را اداره می کرد.اردوان کدخدا و حکمران سرزمین پارس بود.آوازه ی اردشیر به گوش اردوان رسیده بود او را به پارس دعوت کرد و مدت ها پذیرای او بود روزی در شکارگاه اردشیر گوری را نیک بزد،مردم جویا شدند که کار کیست،اردوان گفت کار من است اردشیر از دروغ او برآشفت و با او به ستیزه برخاست.اردوان اردشیر را در ستورگاه زندانی کرد اردشیر در زندان اوقات خود را با تنبور نوازی و آوازخوانی سپری می نمود و پس از چندی به دستیاری یکی از نزدیکان اردوان از زندان گریخت و پس از مدتی حکومت مرکزی و مقتدر ساسانی را تشکیل داد.نام پدر اردشیر ساسان و نام پدر مادرش بابک بوده است.


    ▪ تنبور در رساله درخت آسوریک:
    این رساله یکی از کهن ترین متون فارسی میانه است و متن آن عبارتست از مناظره ی درختی با یک بز.بعضی درخت آسوریک را درخت نور معنی کرده اند.عده ای آن را درخت خرما پنداشتند و بز بعضی ها گاو دانستند برخی گوزن و عده ای همان بز. این منظومه شامل۱۲۱ سطر یا بیت است که در آن به تنبور به صورت نیکویی اشاره شده است.در سطر ۱۰۱ از این مناظره نام پنج ساز کهن ایرانی از جمله تنبور ذکر گردیده است .


    ▪ تنبور در دایرۀالمعارف باستانی بندهش:
    فرنبع دادگی فرزند دادویه مولف دایرۀالمعارف باستانی بندهش که خود از موبدان است به سی پیوند از سوی پدر خود را به منوچهر کیانی می رساند.بندهش به معنی آفرینش آغازین است.متن این اثر گرانقدر به زبان فارسی میانه می باشد و فصلی از آن به چگونگی بانگ ها اختصاص یافته است.در این قسمت بانگ ها به پنج دسته کلی تقسیم گردیده به اسامی وین بانگ(صدای ساز)سنگ بانگ،آب بانگ،گیاه بانگ،زمین بانگ و در خصوص صدای ساز آورده اند:وین بانگ آن است که پرهیزکاران نوازند و اوستا برخوانند بربط و تنبور و چنگ و هر ساز زهی دیگر که نوازند وین خوانند.


    ● تنبور در آثار بعضی از معاصرین ایرانی
    در کتاب سرگذشت موسیقی ایران نوشته ی روح الله خالقی در مورد تنبور آمده استساز دیگری در ایران بنام تنبور سابقه ی قدیم دارد ...این ساز دو سیم داشته و مضرابی بوده و با انگشتان دست راست نواخته می شده هم اکنون در کرمانشاهان معمول است .دسته ی تنبور راست و بلند است .عده ی پرده های آن کمتر از تار است .شکل تنبور همه جا در نقاشی های قدیم بخصوص در مینیاتورها دیده می شود و کاسه ی آن از جنس چوب است و دهانه ی آن هم پوست ندارد مثل سه تار ولی کاسه اش بزرگتر است به شکل یک نصفه خربزه بنظر چنین می رسد که سه تار از نوع تنبور بوده با این تفاوت که تنبور را با چهار انگشت دست راست ، بدون شصت بصدا در می آورند ولی در سه تار ، ناخن سبابه عمل مضراب را انجام می دهد.)


    در کتاب سازهای ملی نوشته ی عزیز شعبانی جلد دوم فصلی به تنبور و مشتقات آن اختصاص یافته که به معرفی تنبور و سازهای هم خانواده اش پرداخته است که به قسمتی از آن اشاره می شودتنبور سازی است زهی با دسته ای بلند شبیه به سه تار ....در حال حاضر دارای چهارده پرده می باشد.این ساز را مانند دوتار محلی با پنجه می نوازند ولی ریزه کاری های بخصوصی دارد که در دوتار معمول نیست ...تنبور بیشتر مورد استفاده دراویش کرمانشاهان قرار می گیرد که نواهای مذهبی خود را بطرز جالبی با آن می نوازند ، صدای کم عارفانه ی تنبور در این مناطق توام با دف است.)


    در کتاب شعر و موسیقی و ساز و آواز در ادبیات فارسی نوشته ی ابوتراب رازانی در مورد معرفی تنبور آمده استتنبور از سازهای قدیمی ایران دارای دسته ای بلند و شکل گلابی بوده ابتدا دو وتر داشته و سپس تا شش تار رسیده است.قدیمی ترین نقش این ساز در تپه ی بنی یونس در حوالی موصل مربوط به سه هزار سال پیش بدست آمده و شباهتی کامل بین این ساز و تار مشهور ، مشهود است.)


    در دایرهٔالمعارف بریتانیکا نیز مطالبی در مورد تنبور آمده است که به اختصار چنین است:
    تنبور سازی شرقی و از خانواده ی عود است ، دسته ای بلند دارد و دارای دو یا سه سیم که با انگشت به صدا درمی آید در قدیم دو نوع تنبور وجود داشته است.کاسه ی نوع اول بصورت گلابی بوده و این نوع تنبور بیشتر در نواحی ایران و سوریه رواج داشته و از طریق ترکیه و یونان به اروپا راه یافته است ، نوع دوم دارای کاسه ای بیضی شکل بوده و بیشتر در مصر رواج داشته ولی در ایران و کشورهای آفریقای شمالی هم وجود داشته است.


    در جلد اول از کتاب عظیم ایرانشهر اسامی بیست و نه ساز ایرانی برشمرده شده است که ردیف بیست و یکم نام تنبور است.


    در کتاب تمدن ایرانی نوشته ی چند خاورشناس بزرگ از منزلت موسیقی ساسانی بحث شده است و در آن ضمن ، اسامی سازهای آن زمان را برشمرده اند.که در آن بین به تنبور بزرگ اشاره شده است.


    کتاب سازهای موسیقی جهان کاریست جمعی از عده ای پژوهشگر و محقق که در آن تمامی سازهای جهان از بدو پیدایش تا مرحله ی کمال با ارائه شواهد و تصاویر معرفی شده اند. در صفحاتی از این کتاب نمونه هایی کلی از تنبور ضمن ارائه ی توضیحاتی بسیار مختصر ارائه گردیده است و در صفحه ای دیگر تصویر شش ساز ایرانی درج شده که در کنار تصویر شماره ی سوم نام تنبور ایران قید گردیده است.


    کتاب موسیقی و ساز در سرزمین های اسلامی نیز به چندین نوع تنبور در سرزمین های یاد شده اشاره نموده و بعضی را نیز بطور مفصل شرح داده است از جمله تنبور بحرین تنبور ترکیه تنبور هند تنبور ایران تنبور افغانی تنبور کردی تنبور قزاقستان و قرقیزستان تنبور یوگسلاوی تنبور مراکش تنبور نیجریه و تنبور یونان.


    در ضمن معرفی تنبور کردی آورده است که:سازیست با کاسه ی گلابی شکل و دسته ای بلند که مورد استفاده ی در اویش کردستان ایران است و در مراسم مذهبی این فرقه (یارسان اهل حق)مورد استفاده قرار می گیرد.


    ● تنبور در آثار بعضی از معاصرین غیر ایرانی
    در کتاب تاریخ سازهای موسیقی نوشته ی کورت ساکس تنبور ایران با ارائه تصویر معرفی گردیده است.که مختصری از آن چنین است،عود دسته بلند که تنبور نامیده می شود صدایی تیز و فلزی دارد و می توان خیلی ظریف نواخته شود این ساز بدنه ی کوچک گلابی شکل با یک گردن دراز دارد،اجزا آن بدون میخ به هم متصل شده دارای چند گوشی و چند سیم نازک می باشد.گوشی ها به شکل ) T ( است که بعضی از جلو و بعضی از کنار نصب شده اند تنبور شبیه به سازهای زمان اعراب قدیم و ایران قدیم ترکیه قدیم می باشد.


    بر طبق تعداد سیم ها نیز نام گذاری می شود.این ساز از نظر درجه بندی شدن بسیار جالب است و موقعیت نگهداشتن جای انگشتان در آن مثل موقعیت قرار دادن انگشت در سوراخ های سازهای بادی است که بر طبق قاعده ی متری محاسبه شده است.به این خاطر بعضی ها این ساز را تنبور میزانی خوانده اند.........این ساز در اروپا نیز معمول شده است و به چند شکل درآمده است......



    http://www.forum.98ia.com/t1263567.html

  16. 3 کاربر از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند .


  17. #9
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : لیست سازهای اصیل ایرانی :

    دف:
    در قديم دف يا دايره کوچک را که چنبر آن از روي و برنج ساخته مي شد خمک يا خمبک مي گفتند و به دست زدن با وزن و به اصطلاح بشکن زدن هم خمبک يا خمبک مي گفتند .
    در کتابهاي لغت در معني دف يا دايره مي نويسند: آن چنبري است از چوب که بر روي آن پوست کشند و بر چنبر آن حلقه ها آويزند.
    دف يا دايره هاي هم بوده که بر چنبر آن زنگ تعبيه مي کردند و مي نواختند.
    زنگهاي دف را جلاجل مي گفتند.
    در قديم براي آنکه طنين بهتري داشته باشد روي دف پوست آهو ميکشيدند.
    در دوره اسلامي به کساني که دف يا دايره مي نواختند جلاجل زن مي گفتند.
    در ايران کهن جلاجل وسيله اي بيضي شکل و بزرگ بود که زنگ هايي بر آن مي بستند و در جنگها به کار مي بردند و ظاهرا صداي مهيبي داشته است.
    دف يا دايره کوچک را که بر آن زنگوله تعبيه مي کنند و اکنون متداول است دايره زنگي مي گويند.
    اين ساز ضربه اي موسيقي چنانکه از کتابهاي موسيقي و نوشته ها و اشعار بر مي ايد در دوره اسلامي ايران براي پشتيباني از ساز و حفظ وزن به کار مي رفته و رکن اصلي مجالس عيش و طرب و محافل اهل ذوق و عرفان بوده که قوالان به تنهاي هم با خواندن سرود و ترانه آن را به کار مي بردند.
    پس از آنکه تنبک يا دنبک کوچک و مجلسي شد به تدريج جاي دف را گرفت و از رونق دف کاست.

    دف تشکیل شده است از چنبری از چوب بید که بر روی آن پوستی بر کشند و آویزهایی حلقه مانند از داخل بر جداره دایره چوبی ببندند. به کف دست برگیرندو به سر انگشتان به ضربه های موزون نوازند .
    ساختمان و ابعاد قسمتهای دف :

    کمانه : حلقه چوبی مدور به عرض 5 تا 7 و قطر دایره 48 تا 53 سانتی متر که دهانه کاملا مدور موجب یک نواختی صدا می گردد.


    شستی : فرورفتگی منحنی شکل . محل استقرار انگشت شست دست چپ بر روی لبه پشتی کمانه .



    پوست : پوست کهنه بز با ضخامت یکسان و به رنگ یکسان (تگرکی با دانه و آهکی نباشد)پوستی مناسب است البته پوست آهو – میش – بزکوهی و ماهی نیز مرسوم بوده است .


    گل میخ : برای حفظ پوست دف . پونز هایی از برنج - مس یا آهن در جداره بیرونی کمانه روی پوست کوبیده میشود.



    قلاب : از آهن یا مس در جداره داخلی کمانه استفاده می شود که حلقه ها روی قلاب نصب می شوند و فاصله هر قلاب از پوست 3.5 و از قلاب مجاور 3 سانتیمتر می باشد.




    حلقه : از برنج - مس و گاهی آهن به قلاب های دیواره داخلی متصل است .4 حلقه آویزه به یک قلاب و قطر حلقه ها 1.5 سانتیمتر است .


    تسمه چرمی : برای جلوگيری از خستگی مچ نوازنده برای دف نوازی های طولانی در قسمت داخلی کمانه نصب ميشود استفاده می کنند.

    امروزه در ايران به شكل شگفت انگيزي علاقه مندي مردم به نواختن دف رواج پيدا كرده است كه دست كم در صد سال گذشته بي سابقه بوده است. دف بويژه بيشتر در كردستان، كرمانشاهان، كرمان و يزد شوريدگي شوريده حالان مست را باعث است. نوازندگان قدرتمند دف همراه با نواي تاس و تنبور و شمشال و با آواز خواني كه اشعار را به زبان محلي و گاه فارسي اجرا مي كنند، فضاي اين مجالس را غرق عشق و شور و رقص و موسيقي مي كنند. در حقيقت امروزه در ميان سازها دف بيشتر بازتاب رنجها، دردها، عاشقانه ها، حماسه ها و عارفانه هاي ژرف سرزمين ما ايران شده است.





    http://www.forum.98ia.com/t1263567-2.html

  18. 3 کاربر از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند .


  19. #10
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : لیست سازهای اصیل ایرانی :

    چغانه:
    چَغانه ، نام دو نوع ساز، یكى زهى (رشتهاى) و دیگرى كوبهاى. با آنكه نام چغانه در اشعار قدیم فارسى بسیار آمده (براى نمونه رجوع کنید به فرخى سیستانى، ص 95؛ منوچهرى، ص 59؛ ناصرخسرو، ص 549، 552، 554؛ سنایى، ص 1013)، در آثار مكتوب درباره موسیقى در دورههاى گوناگون اسلامى، به آن اشاره نشده، از اینرو دانستههاى ما درباره این ساز مبتنى و منحصر است بر نقوش یكى دو ظرفِ بر جاى مانده از دوره ساسانى و تحقیقات میدانى.

    چغانههاى ضربى یا كوبهاى. این نوع از چغانهها شكلهاى متنوعى داشتهاند. یك گونه آن، كه نقش آن بر كاسه سیمینِ عصر ساسانى بهچشم میخورد، از دو باریكه چوب منعطف ساخته شده كه مانند اَنبُر انتهاى آنها به هم متصل است. نوازنده انگشت اشاره را درون شكافِ انتهایىِ ساز قرار میداده و سپس آنرا یكباره از لاى شكاف خارج میكرده، آنگاه در نتیجه برخورد دو سرِ مدورِ آن دو چوب، كه گاه زنگها و زنگولههایى هم به آنها بسته بوده، صداى ساز بلند میشده است (فروغ، ص 121؛ ملّاح، ص239ـ242).

    این نوع از چغانهها شكل دیگرى نیز داشتند. بدینترتیب كه داخل یك كره میان تهى از كدو، چوب یا فلز، سنگریزهها، مهرهها و جز اینها میریختند و دستهاى نیز بدان متصل میكردند كه با گرفتندسته و تكاندادن آن، صداى ساز، كه حاصلِ برخورد اجزاى داخل كره باهم و نیز با دیواره كره بوده، ایجاد میشده است. میتوان «ماراكا» را، كه امروزه در موسیقى جاز از آن استفاده میشود، از رده این ساز بهحساب آورد (رجوع کنید به ملّاح، ص 239).

    براساس گزارش كوتاهى به شماره 6377 به تاریخ 19آبان 1349 از بایگانى رادیو استان فارس، یكى دیگر از اَشكالِ ساخت چغانهها چنان بود كه چهار كره چوبى را، كه هر كدام چهار برش خورده بودند، دو به دو تقریبآ روبهروى هم در امتداد چوبى متصل میكردند و قسمت پایین چوب را كه در حكم دسته آن بود تكان میدادند تا صداى چغانه شنیده شود (همان، ص 242). ظاهراً این كرههاى چهارگانه نیز حاوى اشیاى ریزى بودند كه از برخوردشان صدا برمیخاست.

    چغانه زهى یا رشتهاى. این نوع چغانه شبیه قانون بوده است و حتى به گفته برهان (ذیل واژه) برخى چغانه را همان قانون دانستهاند. چغانهنواز، مانند نوازنده قانون، حلقهاى به دو انگشت اشاره خود میكرده و تیغهاى فلزى یا كائوچویى زیر این قطعه میگذاشته و بر تارها زخمه میزده است (ملّاح، همانجا).



  20. 3 کاربر از پست مفید حسنعلی ابراهیمی سعید سپاس کرده اند .


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 6th February 2015, 12:12 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 5th February 2014, 10:23 AM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 12th September 2013, 03:43 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 3rd November 2008, 01:20 AM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •