دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: پسيتاكوز و اورنيتوز (Pasittacosis , ornitosis)

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    دکترای حرفه ای دامپزشکی
    نوشته ها
    649
    ارسال تشکر
    1,894
    دریافت تشکر: 1,870
    قدرت امتیاز دهی
    572
    Array
    Dr.vet's: جدید21

    پیش فرض پسيتاكوز و اورنيتوز (Pasittacosis , ornitosis)


    پسيتاكوز بيماري انسان ياطيور خانواده طوطيان در اثر كلاميد يا پسيتاسي (Chlamydia psittaci) مي باشد .اورنيتوز بيماري حاصل در اثرهمين عامل در طيور غيراز پرندگان خانواده طوطيان مي باشد .

    اين بيماري اولين باردر سال 1879 در انسان گزارش گرديد و در سال 1930 واگيري بسيار گسترده اي در انسان اتفاق افتاد، از آن زمان عامل بيماري و دوره زندگي آن، اپيدميولوژي و سرولوژي آن بوسيله بدسونيا (Bedson) مطالعه گرديد و بهمين علت عامل بيماري بدسونيا (Bedsonia) ناميده شده ولي اخيراً نام كلاميديا براي آن پذيرفته شده است .كلاميدياها عواملي هستندكه بيماري هاي متفاوتي درگونه هاي مختلف پرندگان و حيوانات ايجاد مي نمايند .اين گروه به باكتريها نزديكتر از ويروسها بوده و انتشار جهاني دارند .گروه A(نوع كلاميد يا تراكوماتيس (C.trachomatis) شامل عواملي است كه باعث ايجاد بيماري تراخم وبيماريهاي ديگر در انسان و حيوانات ميگردد .گروه B (كلاميد يا پسيتاسي) بزرگتر بوده و حاوي عوامل مولده علائم گوناگون در بسياري از انواع پرندگان وحيوانات ميباشد .اين بيماري در انسان اغلب خطرناك وبدون درمان وكشنده است .


    عامل و طرز انتقال بيماري


    پسيتاكوز بيماري طوطيان و ديگر طيور خانواده طوطيان است. احتمالاً عفونت در طيور اهلي در اثر تماس با طيور خانواده طوطيان ايجاد مي شود .سويه كلاميديا در ميزان بيماريزائي آن تأثير زيادي دارد و بنظر ميرسد كه سويه هاي جداشده از خانواده طوطيان بمراتب از سويه هاي جدا شده از طيور ديگر حادتر باشند ولي سويه هاي جدا شده از طيور اهلي نيز ممكن است داراي بيماري زائي كم يا زياد باشند .سويه هاي جدا شده از بوقلمون اغلب حدت زياد داشته بطوريكه باعث واگيري هاي شديد با تلفات 40-50 درصد طيور بيمار گرديده اند .سويه هائي كه توليد سم مي كنند ايجاد بيماري كشنده و سريع مي نمايند .

    اين سويه ها ممكن است در انسان نيز بيماري شديد ايجاد نمايند .سويه هاي جدا شده از كبوتر، اردك، گنجشك و طيور وحشي حدت كمتري دارند و بيماري مزمن با تلفاتي كمتر از 25 % در صد ايجاد مينمايند .

    دربين انواع طيور ماكيان حساسيت كمتري به اين بيماري دارند .سرعت انتشار اين بيماري در گله سريع بوده و بستگي به حدت آن ندارد .بنظر نمي رسد كه بيماري از راه تخم انتقال يابد .كلاميدياها ازراه مدفوع طيور مبتلا دفع شده ومدفوع خشك شده مي تواند براي ماهها آلوده باقي بماند .عفونت معمولاً با استنشاق ذرات گرد و غبار آلوده انتشار مي يابد و بعلاوه ممكن است از راه جلد بوسيله گزش مايت و يا شپشكها نيز منتقل شود .بعد از استنشاق عامل بيماريزا در ريه ها و كيسه هاي هوائي و غشاء پرده قلب افزايش يافته و سپس از راه جريان خون به طحال ،كبد و كليه ها مي رسند .

    عامل بيماري از راه هوا باعث آلوده شدن افرادي كه در تماس با پرنده مبتلا با مدفوع آنها هستند مثل كارگران مرغداريها يا كشتارگاهها گرديده و يااز راه زخمهاي جلدي آنها را مبتلا مي سازد .


    نشانيهاي كلينيكي


    دوره نهفته بيماري براساس حدت عامل بيماريزا فرق مي كند. در بوقلمون ممكن است خيلي كم 10-5 روزبوده و گاهي خيلي زياد 6-2 هفته باشد .بيشتر طوطي ها علائم كلينيكي بيماري را چند هفته پس از منتقل شدن محلي به محل ديگر ظاهر مي سازد .

    براساس حدت سويه ايجاد كننده بيماري گاهي ممكن است علامتي وجود نداشته باشد و يا علائم بصورت خفيف بروز كند و در بعضي مواقع نيز با علائم بسيار شديد بروزكند .علائم اوليه عبارت از بي اشتهائي، ناراحتي هاي تنفسي، تب و خمودگي است .ورم ملتحمه همراه با اكسوداي سروزي و يا چركي در چشم و سوراخهاي بيني مشاهده مي شود .شماي متداول بيماري اسهال بامدفوع خاكستري متمايل به سبز است كه اغلب قوام ژلاتيني داشته و يا ممكن است خون آلود باشد. توليد تخم در طيوري كه شديداً مبتلا مي باشند سريعاً كاهش مي يابد .ميزان تلفات در اثر همراه بودن با بيماري هاي ديگر باكتريائي، ويروسي و قارچي بيشتر مي گردد .دركبوتر علائم كاهش وزن، ژوليدگي،اسهال، ترم ملتحمه، تورم پلكهاي چشم از نشانيهاي بيماري است .


    جراحات كالبد گشائي


    بعلت قابل انتقال بودن بيماري به انسان كالبد گشائي بايد بادقت ومواظبت زياد انجام شود .

    جراحات اين بيماري براساس شدت بيماري و دوره آن متفاوت است .پرخوني وسيع رگهاي زير جلدي ، پرخوني منتشره در ريه ها و حفره صدري و بطني كه ممكن است حاوي اكسوداي فيبريني يا مايع قرمز تيره باشند وجوددارد .كيسه هاي هوائي ضخيم و ابري و گاهي پوشيده ازاكسوداي زرد خاكستري فيبريني مي شوند .قلب بزرگ شده و پريكارد ضخيم و پرخون و پوشيده از اكسوداي فيبريني مي باشد .كبد و طحال بزرگ و بيرنگ شده و ممكن است حاوي نقاط كوچك نكروزه و خونريزي هاي كوچك و گاهي پوشيده از ماده فيبريني چسبناك باشند .

    اكسوداي فيبريني چركي و چسبنده اي سطوح سروزي صفاق وحفره صدري را مي پوشاند. پرخوني رگهاي بيضه وخونريزي در آن اغلب مشاهده مي شود .در كبوتر ورم روده و بزرگ شدن كبد و تورم كيسه هاي هوائي وجود دارد .


    تشخيص


    تشخيص براساس جراحات كالبد گشائي و تهيه گسترش براي مشاهده گنجيدگيهاي داخل سيتوپلاسمي و درمواقع لزوم آزمايش هاي بيولوژيكي است .از آزمايش سرمي ثبوت عناصرمكمل نيز جهت تشخيص استفاده مي شود .چون عامل بيماري بمدت زياد در لاشه هائي كه بصورت منجمد نگهداري شده اند زنده نمي ماند بنابراين نمونه ها تا آنجا كه ممكن است بايد خيلي زود بعد از مرگ گرفته شوند و در ارسال آنها به آزمايشگاه نهايت دقت بعمل آيد .براي تهيه گسترش از سطح كبد و يا طحال و يااكسوداي موجود در محوطه بطني يا ترشحات چشم استفاده شده و بعد از ثابت كردن با گرما با روشهاي مناسب مثل روش زيل نيلسن (Ziehl nelson) رنگ آميزي نموده و مورد آزمايش ميكروسكوپي قراردادكه دراين صورت گنجيدگيها بهصورت هاگهاي كوچك مجزا به رنگ صورتي درسيتوپلاسم سلولهاي يك هسته اي مشاهده مي شوند .

    در رنگ آميزي با گيمسا اين اجرام ارغواني رنگ مي باشند .در صورت مشاهده گنجيدگي ها آزمايش بيشتر احتياج نيست ولي گاهي گنجيدگي ها در پرندگاني كه باعلائم وسابقه مشكوك هستند ممكن است ديده نشوند درچنين حالاتي بهتر است نمونه مشكوك را به موش حساس ازراه هاي داخل مغزي، بيني و يا صفاق تزريق نمود. بين15- 5 روز علائم بيماري ظاهر گشته و بعداز 7-5 روز از ظهور علائم ازمغز آنها گسترش تهيه نمود .در آزمايش سرمي ثبوت عناصرمكمل تيتر بيشتراز 8/1 را بايد مشكوك دانست. اين بيماري بايد از بيماريهاي نيوكاسل، وبا، مايكوپلاسموز، كلي باسيلوز تميزداده شود.طيورمبتلا به اورنيتوز اغلب بطور همزمان با سالمونلاها نيزآلوده بوده وباعث افزايش شدت بيماري ميگردد .


    كنترل


    كنترل بيماري براساس مشخص كردن طيور بيمار و پيشگيري از انتقال آن است .بعلت اينكه ديواره سلولي كلاميد يا حاوي مقدار زياد ليپيد است بنابراين آنرا نسبت به مواد حلال چربي يا تركيبات چهارتائي آمونيم حساس مي سازد .رقت 1000/1 اين تركيبات بسرعت آنها را از بين مي برد .فرمالدئيد و ضدعفوني كننده هاي فنيليك نيز كلاميديا را نابود مي سازند .

    جلوگيري از انتشار عفونت از راه گرد و غبار آلوده خيلي مهم است .با مرطوب نگهداشتن كف قفس يا محيط نگهداري اني انتشار به حداقل مي رسد .بايد دقت بسيار براي جلوگيري از انتقال مكانيكي عامل بيماري انجام شود تا اشخاص در تماس با طيور بيمار از بيماري مصون بمانند .تاكنون بيشتر واكسنهاي تهيه شده در پيشگيري بيماري موثر نبوده اند .



    درمان


    درمان بيماري با آنتي بيوتيكهاي وسيع الطيف در انسان وحيوانات و پرندگان انجام پذير است . كلرتتراسيكلين اگر بميزان 100 تا 300 گرم در هر تن غذا اضافه شود باعث كاهش علائم شديد بيماري شده ولي عامل بيماري را بطور كامل ريشه كن نمي نمايد ولي اگر بميزان 800-500 گرم درهر تن غذا اضافه شده و بمدت 3 هفته خورانده شود باعث جلوگيري كامل عفونت ميشود .

    منبع: http://fars.ivo.ir/Portal/Home/ShowP...3-2f6a9cfd6058

    خدایا! به ما بیاموز که معرفی خود به عنوان "دکتر فلانی" در پشت تلفن کار خوبی نیست!

  2. 2 کاربر از پست مفید Dr.vet سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. لكوز لمفوئيد Lymphoid leucosis
    توسط Dr.vet در انجمن بیماری های طیور
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 8th February 2015, 02:17 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •