دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: کشاورزی پایدار

  1. #1
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    اگرواکولوژِی
    نوشته ها
    5
    ارسال تشکر
    1
    دریافت تشکر: 3
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض کشاورزی پایدار

    مفهوم کشاورزی پایدار انسان در طي تكامل تاريخي‌اش در چند مرحله مسير خود را از جريان طبيعي تغيير داده به تدريج زاويه خود را با طبيعت بيشتر كرده است. اولين قدم براي ايجاد فاصله ميان بشر و طبيعت انقلاب كشاورزي است كه در حدود ده هزار سال پيش با كشف قواعد حاكم بر رويش گياهان صورت گرفت، انقلابهاي بعدي مانند انقلاب صنعتي و انقلاب شيميايي، انقلاب انفورماتيك، و انقلاب بيولوژي هر كدام به سهم خود در ايجاد فاصله ميان انسان و طبيعت موثر بوده اند. در تمام اين جريانات بر عقلانيت انسان تاكيد مي شود، چراكه علمي كه از انقلاب صنعتي شكل گرفت و مبنايش علم رياضي و فيزيك و مكانيستي بود با اين پيش فرض شروع مي كرد كه انسان عاقل است و با ترازوي عقل خوب و بد را از هم تميز مي دهد، راز طبيعت را مي‌شكافد و روابط ميان اجزا را يافته و از اين روابط استفاده مي‌كند. اين نوع نگرش كه در واقع يك جريان خردگرا بود با آزمايش تجربه و تكرار و كمي كردن پديده ها، طبيعت را درنورديد و از آن به نفع بشر استفاده كرد و دستاوردهاي بسياري را در پي داشت: استفاده از انرژي هاي متعدد يك ميليون برابر شد، قدرت كشندگي انسان هزار برابر و قدرت غلبه بر مشكلات صدبرابر شد. علم در كنار اين دستاوردهاي ملموس دستاوردهاي پنهان و در واقع ضددستاورد نيز با خود داشته است. اين علمي كه انسان را در بهره برداري از منابع كارآمد كرد از طرفي ناكارآمدي خود را براي حفظ منابع نشان داد، در جوامع انساني غني ها را غني تر و فقرا را فقيرتر كرد، فرهنگها را دگرگون كرد يا از بين برد، زبانها را يكي كرد، جامعه جهاني را به وجود آورد، در استفاده از تكنولوژي الگوهاي فرهنگي را ناديده گرفت و يك تكنولوژي واحد را براي فرهنگ‌هاي متفاوت به كار برد. تكنولوژيها با خود هجوم فرهنگي به همراه آوردند؛ هجوم فرهنگي شايد اصطلاح خوبي نباشد بهتر است بگوييم تهاجم پذيري فرهنگي چون اينطرف آنقدر گود بود كه جريان اطلاعات و تكنولوژي خيلي سريع مي آمد ونبايد تنها آنطرف را مقصر بدانيم اگر ما بستر را صاف بكنيم اين سيل عبور مي‌كند و مي‌رود و ما تنها از تشعشعات آن استفاده مي‌كنيم لازم نيست سيل بيايد و ما را ببرد. الگوهاي فرهنگي‌اي كه در طي هزاران سال شكل گرفته بود با ورود تكنولوژي محو شدند. آنهايي كه توانستند تكنولوژي را فرهنگي كنند مانند جوامع ژاپني و چيني كمتر آسيب ديدند و هنوز آثار فرهنگ بومي در لابلاي رفتارشان ديده مي‌شود و در واقع جوامعي كه متكي به اصول سنتي خود بودند خيلي مورد تهاجم واقع نشدند چون خلاء فرهنگي نداشتند. در آغاز قرن بيست و يكم بشر به اين نتيجه رسيده كه فرهنگ بخش زنده طبيعت است فرهنگ زايش دارد پوياست؛ بايد بتواند تغذيه كند و دگرگون شود و از نو بزايد، در سالهاي اخير تنوع زبان و فرهنگ به شدت كاهش پيدا كرده و احتمالا روزي مي رسد كه تنها يك مذهب در دنيا خواهد ماند و يك حكومت نيز و اين همان چيزي است كه مي شود نامش را پديده ضدطبيعت گذاشت، چراكه پويايي و پايايي طبيعت هميشه نتيجه تنوع بوده است. به عبارتي هيچ چيز بيشتر از تنوع نتوانسته عامل تحرك و ماندگاري طبيعت باشد. به عنوان نمونه در كشاورزي علت آسيب پذيري ما انسانها كم شدن تنوع غذايي مان است، انسان روزگاري پنج هزار گياه را با آن الگوهاي فرهنگي بسيار قوي در تمام دنيا مورد استفاده قرار مي داد، سفره ها محل تجمع فرهنگي بود، تمام تمدنهايي كه در دنيا ماندگار بودند تمدن غذايي داشتند و اين تمدن غذايي محكم ترين حربه براي حفظ فرهنگ است، امروز تعداد گياهان مورد استفاده براي تغذيه انسان به 80 عدد رسيده كه از ميان آنها 12 گونه مهم تر از بقيه است و از اين 12 گونه نيز برنج و گندم و ذرت 65 درصد غذاي مردم جهان را تامين مي‌كند. همچنين 90 درصد تخم مرغ در دنيا از دو نژاد است، 85 درصد گوشت مصرفي از يك نژاد و 70درصد سيب زمينی از 6 واريته است، اين وضعيت نشان دهنده شدت آسيب پذيري ما انسانهاست. بشر با تقليد از طبيعت سعي كرده چاره مشكلات را بيابد اما نه تنها نتوانسته خوب اداي طبيعت را دربياورد بلكه زيان هاي زيادي هم به خود و هم به طبيعت وارد آورده است؛ ما از طريق به نژادي و از طريق الگوهاي ديگر تنوع به وجود آورديم منتها اين تنوع تنها در سطح ژن است، در حالي كه تنوع طبيعت در سطح اكوسيستم و گونه مي باشد، ما واريته هاي زيادي به وجود آورديم كه به علت ناهماهنگي با طبيعت از رده خارج مي شوند و تنها يك بيماري جديد كافي است كه آنها را از بين ببرد به كمك علم در دهه 1960 انقلاب سبز به وجود آمد كه سه تغيير عمده در شيوه هاي تامين غذاي بشر به وجود آورد: كود شيميايي، بذر اصلاح شده و آبياري. كارخانه هاي اسلحه سازي جنگ جهاني دوم كه ديگر كاربردي نداشتند تبديل به كارخانه هاي ساخت كودهاي شيميايي شد كه در آنها دو عنصر كربن و ازت را كه در تمام اشكال خود در طبيعت در كنار هم وجود دارند از هم جدا كردند و همه كودها را از ازت ساختند و اين كود را به كشورهاي جهان سوم بردند و آنها را از نظر غذايي خودكفا كردند. تغيير دوم اصلاح نژاد و واريته‌ها بود، بذر به عنوان هديه طبيعت و مادر زايش از مهم ترين اجزاي گياهي است و در جوامع كشاورزي دنيا فرهنگي بسيار غني دارد؛ زارعين قديمي بذر را به هيچ عنوان نمي‌فروختند، فقط به هم تقديم مي‌كردند و يا با هم تعويض مي‌كردند. همراه اين تعويض مبادله فرهنگي، اخوت و برادري و تكنولوژي مبادله مي‌شد و بذر مانند پلي ميان فرهنگها عمل ميكرده است. اما در حال حاضر تكنولوژيهاي بسيار پيشرفته‌اي حاصل شده و قرار است توليد بذر انحصاري شود يعني جريان اقتصاد جهاني و قدرتهاي بين المللي در حال انحصاري‌كردن توليد بذر هستند. دانشمندان روي توليد بذرهايي كار مي‌كنند كه خودشان خودكشي مي‌كنند، يعني دوباره نمي‌توان آنرا توليد كرد، و انحصار توليدشان به دست چند كشور ثروتمند دنيا افتاده است.
    كساني كه امروزه تحت عنوان راهزنان بيولوژيكي منابع به ويژه جهان سوم را غارت مي‌كنند بذرگيران پاي دار هستند. تحول سومي كه با انقلاب سبز به وجود آمد آبياري بود: ما براي توليد يك تن گندم هزار تن آب نياز داريم و اين يك تن گندم را دويست - سيصد دلار مي فروشيم، همين هزار تن آب در صنعت نزديك به دو سه هزار دلار سودآوري دارد. بيشتر از هشتاد درصد آب دنيا صرف كشاورزي مي‌شود، چقدر فرسايش، چقدر شوري، چقدر مشكلات مربوط به آب داريم. اين سه جرياني كه انقلاب سبز به وجود آورد و همه با شكست مواجه شد، براي ما مشكلات زيست محيطي مهمي را به وجود آورد كه يكي از مهمترين آنها تغييرات اقليمي است و مي‌توان گفت علت 50 درصد آن فعاليتهاي كشاورزي مي باشد. اين بشر خيلي بيش از حقش دارد از طبيعت استفاده مي‌كند اين نسل صد ساله به اندازه هزار نسل از منابع برداشت كرده است. پايداري عبارتست از اينكه از سرمايه نخوريم يعني هر چه توليد مي‌شود استفاده كنيم و سرمايه را مصرف نكنيم. اما به عنوان نمونه در مورد نفت درست يك ميليون برابر آنچه توليد مي‌شود برداشت مي‌كنيم، در مملكت خود ما بر اساس يك برآورد 68 درصد در همه منابع ناپايداري داريم. آنچه تحت عنوان توسعه پايدار مطرح است در حقيقت نوعي پارادايم در مقابل توسعه رايج است، توسعه رايج نتوانست نيازهاي انسان را برطرف كند؛ در طي يك قرن همه منابعي كه روي زمين موجود بود، گرفتيم و برديم و خورديم و بر باد داديم، براي آيندگان نگذاشتيم، مبناي اقتصادمان اين بود كه هرچه مي‌تواني بيشتر استفاده كن، اما ديدند نمي‌شود با اين روش همه چيز از بين رفت، بنابراين الگوهايي تحت عنوان الگوهاي پايدار به وجود آوردند. اين الگوهاي پايدار نمي‌تواند پايدار باشند مگر اينكه اول مسائل اجتماعي و اقتصادي مربوط به آن حل شود، تا زماني كه تعداد اندكي در اين دنيا پول و منابع دستشان باشد نمي‌شود درباره پايداري صحبت كرد. توسعه پايدار را توسعه‌اي تعريف كرده‌اند كه منافع نسل فعلي را تامين كند و ضرري به منافع آيندگان نزند. توسعه‌اي كه از نظر سياسي قابل قبول و از نظر اقتصادي توجيه پذير و از نظر محيطي مطلوب باشد. در اين قالب اگر به كشاورزي نگاه كنيم در صورتي پايدار خواهد بود كه بستر اجتماعي و اقتصادي آن فراهم باشد و از الگوهاي اكولوژيكي كه در طي هزاران هزار سال تكامل پيدا كرده استفاده شود و اين الگوها چيزي نيست جز كاركرد چندتايي يا multy function، يعني اگر توانستيم كشاورزي را از حالت تك‌محوري به چند محوري دربياوريم به حالت پايدار نزديك شده‌ايم، كشاورزي پايدار يعني تنوع فعاليت هاي كشاورزي، يعني همان چيزي كه عشاير ما داشتند همان چيزي كه در سيستم‌هاي تعاوني كشاورزي در دوران دور داشتيم، همان چيزي كه در آبياري به وسيله قنات داشتيم همان قاعده كلي عشاير ما يعني نصف داشت نصف برداشت و همان قانون نانوشته كشاورزان ما كه مي‌گفت شما از هر سيستمي هر چه گرفتيد بايد 50 درصدش را بدهيد كاه و كلش را به هيچ عنوان نمي‌بردند. برای مثال از برج كبوترمیتوان بعنوان الگويي از كشاورزي پايدار در ايران یادنمود فضله كبوترهايي كه در طول شب در اين برج جمع مي‌شدند بعنوان يكي از بهترين كودها مورد استفاده قرار مي‌گرفته و نيز يكي از بهترين استراكچرها براي جابجايي هواست چرا كه يكباره دو هزار كبوتر به پرواز درمي آمدند و به اندازه يك جت نيرو وارد مي‌كرده‌اند. سطح ردپای اكولوژيك بعنوان مساحتي از زمين كه يك انسان در آن بتواند تمام فعاليتهاي مورد نيازش را براي توليد غذا، دفع زباله و هر فعاليت ديگري انجام دهد افزود: مساحت ردپاي اكولوژيكي براي انسان سي سال پيش دو هكتار بوده كه در حال حاضر به چهار هكتار رسيده است و ميزان آن در بنگلادش نيم هكتار و در آمريكا 9.4 است، تا بيست سال پيش جمعيت جهان بر اساس ردپاي اكولوژيكي با سطح كره زمين متعادل بود، چون سهم هر انسان روي كره زمين دايره ايست به قطر 128 متر، اما امروزه ميزان استفاده ما از كره زمين رسيده به 1.2، يعني به اندازه 0.2 بيشتر از كره زمين داريم استفاده مي‌كنيم. پدران ما زمين را طي دهها هزار سال نگه داشتند اما ما به بهانه دست يابي به رفاه چه ها كه بر سرطبيعت نياورديم، بهره برداري‌هاي بي‌رويه باعث شد كه طبيعت با ما سر ستيز پيدا كند، ما شروع كرديم به جنگ و حالا مغلوب طبيعت شده‌ايم، ما نخواهيم توانست با جريان طبيعت مقابله كنيم، همين قدر بس كه در ابتداي قرن بيستم رسيده‌ايم به جايي كه سئوال مهم پيش روي بشر اين است كه چقدر قرار است از اين منابع استفاده كنيم. ارتباطات اجتماعي و اقتصادي جهان به سمتي مي‌رود كه دارد سرعت تخريب را كم مي‌كند. در مورد كشاورزي پايدار سعي نكنيم فقط به دنبال تكنولوژيهايش باشيم تكنولوژي خودش مي‌آيد، صحبت از يك مكتب و بينش است كه اگر جا بيفتد جاي اميدواري دارد. مثلا در همين كشور خودمان ده سال است مي‌كنيم و تصويبش نمي‌كنند براي خودشان دلايلي هم دارند. دنيا دارد تغيير مي‌كند و البته رسيدن به كشاورزي پايدار هم يك شبه نيست، اول بايد كارايي وضع موجود را بالا ببريم. مرحله بعد دستكاري در سيستم است و آخرين مرحله رسيدن به طرح جديد است و همه اينها احتمالا 100 سال طول خواهد كشيد. من در مورد سرعت اين جريان خوشبين هستم. در اروپا 10 تا 30 درصد زمين ها دارد مي رود زير كشت اكولوژيك و در كل اين موضوع به عنوان مسئله روز مردم جهان دارد جا مي افتد. جريان كشاورزي پايدار از چاپ كتاب بهار خاموش شروع شد كه بوسیله دکتر کوچکی وهمكاري آقاي وهابزاده و دكتر عليزاده ترجمه گردید، اين كتاب سروصداي بسيار زيادي در دنيا به پا كرد و خانم راشل كارسون كسي بود كه جنگيد تا اين كتاب را كه كمپاني هاي بزرگ سم مخالف انتشار آن بودند به چاپ رساند. دانشگاه فردوسي مشهد و جهاد دانشگاهي مشهد اين جريان با چاپ كتابهاي كشاورزي پايدار و الگوهاي اكولوژيك در رابطه پايداري در كشور معرفي شد این امیدواری وجود داردکه كتابهاو مقالاتي كه در اين حوزه منتشر شده اند كمي ما را به خود آورده باشد و آنقدر فريفته دستاوردهايمان نشويم و ببينيم فعاليت‌هاي ما پشت پرده چه تبعاتي در پي دارد. بايد ديد به كجا چنين شتابان! كشاورزي پايدار در ايران كشاورزي سلسله عملياتي است كه بر خلاف اصول طبيعت انجام مي‌گيرد و كاري غير طبيعي است، ما سيكل اكولوژي را با آبياري به هم مي‌زنيم و چرخه مواد غذايي را با فعاليتهاي كشاورزي و وارد كردن مواد جديد به هم مي زنيم، به هر حال هميشه اين فعاليت انسان در تقابل با طبيعت و در تضاد با قوانين آن بوده است و هميشه هم چوبش را خورده ايم. ايران سرزمين كشاورزي نيست به آن صورتي كه ما تصور مي‌كنيم. منابع فراوان آب و خاك حاصلخيز نداريم و به كمك انرزي خارجي داريم كشاورزي را تداوم مي‌دهيم. در ایران هر سال0 350 ميليارد تومان سوبسيد برق چاههاي كشاورزي است يعني با انرژي مفت داريم آبي را از 300 متري بيرون مي آوريم و با انرژي آنرا تحت فشار قرار مي‌دهيم تا تلف نشود و به اين وسيله منبع ديگري را تلف مي‌كنيم. كشاورزي پايدار از همان كشورهايي شروع شد كه خودشان ناپايداري را به وجود آوردند، اما چون ما صدمه پذيرتر هستيم بايد از جايي شروع كنيم. لازم بود دير يا زود متخصصان ما از جايي شروع كنند كمااينكه در هيچ طرحي كه در سالهاي گذشته اجرا شده اين مفهوم لحاظ نشده و الان هم نمي‌شود. كشور ما حداقل 6 هزار سال سابقه كشاورزي پايدار دارد و چرا ما نبايد توليدكننده و ارائه كننده مفاهيم پايداري باشيم و اين مفاهيم را از كساني مي گيريم كه صد سال بيشتر سابقه ندارند. كشورهايي مثل آمريكا كشاورزي مدرن را از تقريبا صد سال پيش شروع كردند و امروز دهها كتاب در زمينه كشاورزي پايدار منتشر مي كنند و ما هم آنها را ترجمه و تدوين مي كنيم. اما بنظر میرسد افرادي بايد آستينها را بالا بزنند و بر مبناي دانش ذاتي و بومي كه در كشاورزان ما وجود دارد نمايه هاي پايداري را بر اساس چيزهايي كه در طول ساليان سال تجربه كرديم و هنوز هم وجود دارد و به تدريج در حال محو شدن است تعريف كنند. بايد قبول كنيم كه پايداري كشاورزي در ايران يا هر منطقه با مناطق ديگر متفاوت است و ما در مقابل عوامل دوام دهنده كشاورزي شكننده هستيم و آينده روشنی پیش روی حداقل كشاورزي مناطق مرکزی ایران نمی باشد. يعني در جايي كه آنهم آبي كه طي 50 هزار سال در سفره هاي زيرزميني جمع شده است استفاده كرد و كاري كه طبيعت در طول 50 هزار سال انجام داده بود ما در طول 40 سال برباد داديم. فكر نكنيم كه 9 يا 10 سال سابقه كم آبي طولاني است، در اين كشور خشكسالي‌هاي سيصد ساله اتفاق افتاده يعني سيصد سال مداوم آب نداشته‌ايم و قویترین امپراطوري ها به همين دليل زيرو رو شده‌اند. در مورد كشاورزي پايدار و توسعه بايد فرهنگ سازي كنيم و اين فرهنگ سازي بايد به، اصلاح نگرش جوامع محلي و مردم براي درك احساس مالكيت و مسئوليت بيشتر، مشاركت جوامع محلي در مديريت نه در تسهيم هزينه و حركت به سوي دانشي شدن جامعه و نه مدركي شدن آن صورت گيرد چرا كه انسان‏ها اساس پايدار كردن توسعه هستند و توانايي بهره ‏برداران كشاورزي براي فكر كردن به سرنوشت خود و نظام كشاورزي كليد پايداري در اين اين راه است.
    کشاورزی پایدار چیست؟

    مقدمه: کشاورزی به مفهوم راهها وروشهای بهره برداری از منابع آب وخاک و انرﮊی و... در جهت تامین نیازهای غذایی و پوشاک انسانها همواره در طول تاریخ پایه واساس بسیاری از تحولات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در سرتاسر جهان بوده و هست. به طوری که امروزه کشاورزی و توسعه کشاورزی به عنوان موتور محرکه و نیروی پیش برنده توسعه به طور عام و توسعه روستایی به طور خاص می‌باشد،در حالیکه خود توسعه کشاورزی نیز به اهرم توانمندی به نام ترویج کشاورزی نیازمند است. هر دوی این مفاهیم امروزه دچار تغییر وتحولات شدیدی می‌باشند به طوریکه کشاورزی شدیدا با بحث پایداری در چالش می‌باشد و ترویج نیز به تبع آن تحولات ساختاری و کاركردی بسیاری را به خود دیده است. این قسمت به بررسی مفاهیم واندیشه های پایداری در کشاورزی می‌پردازد وبدنبال آن تغییرات ساختاری وکارکردی ترویج را در جهت حمایت از پایداری در کشاورزی مورد بررسی قرار می‌دهد. لغت پايدار برشرايط يكنواخت و با ثبات دلالت دارد. شرايط يكنواخت افق هاي دور دست را در بر مي گيرد. عدم شناخت و اطلاعات كافي و فقدان تفاهم در مورد منابع، آب و هواي جهان و تنوع آن، تكنولوژي آينده، نقش مردم در كشاورزي و رابطه كشاورزي با محيط باعث شده است كه پيش گويي در رابطه با آينده كشاورزي مشكل باشد. كشاورزي پايدار نوعي كشاورزي است كه در جهت منافع انسان بوده، كارايي بيشتري در استفاده از منابع دارد و با محيط در توازن است. به عبارتي كشاورزي پايدار بايد از نظر اكولوژيكي مناسب، از نظر اقتصادي توجيه پذير و از نظر اجتماعي مطلوب باشد. ظهور کشاورزی پایدار: به طور کلی (Sheferd 1998) معتقد است که در زمینه توسعه روستایی چهار تحول و پیشرفت نظری عمده صورت گرفته است که عبارتند از: 1- توسعه کشاورزی پایدار 2- نهادها و موسسات پایدار محلی 3- دگرگونی بنیادی در رهیافت های مبتنی بر پروﮊه 4- دیدگاههای مربوط به جنسيت. همانطور که در بالا اشاره شد در بستر این تغییر پارادایم در توسعه روستایی بحث پایداری در کشاورزی حضوری جدی یافت، بطوريكه امروزه يكي از جنبه هاي مهم در توسعه پايدار، كشاورزي پايدار است. در زمینه کشاورزی علت اصلی ظهور پایداری را می‌توان در تاریخ اجرای برنامه های انقلاب سبز و کشاورزی مدرن و انتقادات وارد بر آن جستجو نمود. به طوریکه در اکثر قریب اتفاق مناطقي که در آنها فناوری های انقلاب سبز توليد را افزایش داده بوند،اثرات زیست محیطی و اجتماعی معکوسی پدید آمده است.از جمله این مشکلات عبارتند از: آلودگی آب از طریق آفت کشها، نیتراتها، از دست رفتن خاک و تلفات دام، صدمه زدن به حیات وحش،اختلال در زیست بومها و ایجاد مشکلات بهداشتی در آب آشامیدنی. آلودگی مواد غذایی و علوفه دامی با بقایای آفت کشها، نیتراتها و آنتی بیوتیکها. خسارت به مزرعه و منابع طبیعی از طریق آفت کشها،که باعث صدمه زدن به کشاورزانی که مشغول به کاراند و عموم مردم و نیز اختلال در زیست بوم ها و زیان رساندن به حیات وحش می‌شود. آلودگی جو با آمونیاک،اکسید ازت،متان و مواد حاصل از سوختن که در کاهش ازن نقش دارند و گرم شدن زمین. استفاده مفرط از منابع طبیعی که باعث کاهش آب زیرزمینی و زیان به گیاهان خوراکی وحشی و رستنگاهها و نیز موجب کاهش ظرفيت آنها در جذب مواد زاید می‌شود و همچنین باعث ماندابي شدن و افزایش شوری می‌گردد. تمایل به استاندارد کردن و تخصصی کردن کشاورزی با روی آوردن به رقمهای جدید بذر که موجب از دست رفتن رقمها نﮊادهای سنتی می‌شود. خطرهای بهداشتی جدید برای کارگران در صنايع شمیایی کشاورزی و عمل آوری مواد غذایی (Pretty، 1995 ). Sheferd ( 1998 ) انتقادات وارد بر انقلاب سبز را که در نتيجه بستری را برای معرفی مفهوم پایداری در کشاورزی فراهم آورد به شرح زیر بر می‌شمارد: نا برابر یهای جغرافیایی،نا برابری های اجتماعی - اقتصادی،نا برابری در اشتغال و دستمزد ها،تضادها و اختلاف،بر هم خوردن امنیت غذایی و به خطر افتادن سلامتی انسانهاو محیط زیست..تحقیقات متعدد دیگری نیز نگرانی ها درباره نقش منفي کشاورزی سنتی و انقلاب سبز را بر محیط زیست گزارش کرده اند ( Agabaje & et al، 2001 )، ( Rasull، Tapa، 2003 )، ( Leeuwise، 2004 )، ( Gamon & Scofield، 1998 ). در مقاله تعریف و اجرای کشاورزی پایدار به افزایش انرﮊی مصرفی در هر بوشل محصول تولیدی از جمله (انرﮊی براي تولید مواد شیمیایی و ماشین آلات ) در مقابل کاهش ذخایر انرﮊی نیز به عنوان نگرانی حاصل از فعالیتهای تولیدی حاصل از انقلاب سبز اشاره شده است. در ادامه اشاره می‌کند که نسبت انرﮊی خروجی به ورودی به طور تصاعدی حالت نا مطلوبتری یافته است به طوری که از میزان 3 در دهه 1940 به کمتر از 8/1 تا دهه 1980 کاهش داشته است و راهبردهای کاربری اراضی با استفاده از انرﮊی های متمرکز نا محدود را در بلند مدت پایدار نمی داند (سال؟و نویسنده ). یکی از هزینه های کاملا پنهان کشاورزی انقلاب سبز و مدرن سوختهای فسیلي است که باید برای بالا نگه داشتن سطح بازده مصرف شوند به طوریکه برای تولید هر کیلوگرم غله در شرایط انقلاب سبز پر نهاده 3تا10 مگا ﮊول انرﮊی مصرف می‌شود در حالیکه این میزان در کشاورزی پایدار 5/0 تا 1 مگا ﮊول انرﮊی مصرف می‌شود (Pretty، 1995 ). کشاورزی پایدار چیست؟ تلاشهای بسیاری برای تعریف پایداری به طور تجريدي صورت گرفته است. مفهوم كشاورزي پايدار از سال 1987 رايج شد، ولي قبل از آن نيز در دهه 1940 به صورت مترادف با اصطلاحاتي چون كشاورزي ارگانيك، طبيعي، اكولوژيك و كم نهاده بكار برده مي شد. البته مفهوم و مضمون توسعه پايدار كه كشاورزي پايدار نيز بخشي از آن محسوب مي شود تنها متعلق به دوران معاصر نيست. به نحوي كه بعضي تاريخچه آن را به نيوتن، جان لاك، توماس جفرسون و چارلز داروين و حتي به آسياي قديم نيز نسبت مي دهند. اما همانطور كه گفته شد واژه پايداري به دنبال پيامدهاي اقتصادي، اجتماعي و بالاخص زيست محيطي فعاليتهاي انسان مورد استفاده قرار گرفت. از هنگام تعریف کمیسیون برونت لند (Brount Land ) از توسعه پایدار در سال 1987 حداقل بیش از 80 تعریف ابداع شده است که هریک تفاوتهای ظريفی با دیگری دارد و بر ارزشها، اولویتها و هدفهای خاصی تاکید می‌کند (Pretty، 1995، 1998). واﮊه كشاورزی پایدار، از دیدگاه افراد مختلف معانی مختلفی دارد؛ که بستگی دارد به حیطه علاقه و سابقه آنها. کشاورزان، متخصصان محیط زیست، حافظان منابع طبیعی و ساکنان روستایی همگی علائق و نگرانی های متفاوتی دارند و بنابراین کشاورزی پایدار را به صور مختلفی تعریف می‌کنند ؛ بنابراين تعریف واحدی برای کشاورزی پایدار وجود ندارد

  2. کاربرانی که از پست مفید قاسم اسماعیلی سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 17th August 2013, 04:33 PM
  2. دانلود: شبیه سازی کنسول بازی PlaySatation 2 در کامپیوتر توسط Ps2 Emulator Pcsx2 9.2
    توسط Admin در انجمن سایر نرم افزارها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 11th December 2009, 09:53 AM
  3. فایل: Alien Shooter Revisited 1.0 Portable - بازی تیراندازی به بیگانگان
    توسط moji5 در انجمن دانلود بازیهای رایانه ای
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th November 2009, 09:12 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st November 2009, 10:49 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •