دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 28

موضوع: آیا من ، یک کنهه سرباز قابل احترامم؟

  1. #11
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    برق
    نوشته ها
    8
    ارسال تشکر
    0
    دریافت تشکر: 5
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : آیا من ، یک کنهه سرباز قابل احترامم؟

    خطاب به جناب توتی کاپیتان:
    اتفاقا برعکس شما من این دو نفر را خیلی خوب میشناسم به ویژه نفر اول را و سال های زیادی در کنار هم بوده ایم. ایشان دوازده سال مدت منطقه دارند و جدا اغراق نکرده ام اگر بگویم افسری منظم تر ، عاقل تر و دلسوز تر از ایشان ندیده ام. قطعا اگر به شما بگویند دوازده سال از جوانیتان در بیابان های شلمچه و خرمشهر خدمت کنید با توجه به شناختی که از غیبت کردنتان از شما دریافتم از ارتش استعفا میدهید. پشت کامپیوتر نشسته اید و کلیک کلیک آبروی بندگان خدا را بدون این که ماجرا را کامل بدانید میبرید. ایشان پیش از وارد شدن به ارتش در سن پانزده سالگی به همراه دوستان بسیجی اش به کردستان رفتند و سه سال از ناموس شما دفاع کردند. ایشان هم اکنون با این همه سنوات منطقه هیچ اقدامی برای دریافت کارت ایثارگری نکرده اند. چیزی که خیلی ها دنبالش هستند. ای کاش به فرمایش شما استاد ابراهیمی به سرهنگ جعفری میگفتند و جواب ایشان را هم در این جا درج میکردند. من دوست صمیمیشان و از همشهریانشان هستم و به همین خاطر خیلی خوب مشناسمشان. جناب مدیر دفاعی شما از عصمت برخوردارید که به این راحتی ظرفیت فهم افراد را اندازه میگیرید؟ آن زمان که ایشان از 15 سالگی تا 30 سالگیشان در اوج جوانی در بیابان ها برای این کشور خاک میخوردند شما کجا بودید که ببینید ایشان بی کار بودند یا نه؟ نکند به این خاطر بدبخت هستند که آن زمان که در کنکور در زمان جنگ در رشته عمران دانشگاه دولتی شیراز پذیرفته شدند، ارتش را ترجیح دادند؟ نوجوانی را که یک دموکرات چاقو روی گلویش میگذارد تازه به دوران رسیده میخوانند؟ به نظر شما ایشان از مشکلات ارتش اطلاعی ندارند؟ یعنی شما از ایشان آگاه تر و دلسوزترید؟ پناه بر خدا از این همه بی انصافی. برادرانه میگویم شما اکنون به ایشان مدیون هستید. بروید و از ایشان طلب حلالیت کنید که ندانسته به ایشان ناسزا گفتید. متاسفم برای استاد ابراهیمی که به این راحتی اسم افراد را و آبرویشان را خدشه دار میکنند . البته آبرو نزد خداست. این ها را گفتم تا بدانید به طور قطع تازه به دوران رسیده یا بیکار یا ... نیستند و بدان کسی که به راحتی به افراد توهین میکند به توهین سزاوارتر است و موقعش بشود حق افرادی همچون استاد ابراهیمی را هم ضایع میکند. من نمیدانم استاد ابراهیمی چه مشکلی برایشان پیش آمده بوده ولی هر چه بوده قطعا سوء تفاهم بوده است. ضمن این که نباید فراموش کرد که بودجه رفاهی ارتش بری کارکنانش اساسا کم است. ولی اگر آقای ابراهیمی اصرار دارند پشنهاد میدهیم نصف بودجه نیروی زمینی را به ایشان اختصاص دهند تا بدین گونه متوجه شوند( همان طور هم که هستند) پول ارزش فداکاری را ندارد و آن نصف از بودجه هم صرفا نسان دهنده این است که ارتش فراموشش نکرده و صد البته خدا نباید انسان را فراموش کند. اتفاقا من به آقای عالی پور ماجرای آقای ابراهیمی را گفتم. گفتم که آقای ابراهیمی نام شما را به عنوان این که به ایشان بی احترامی شده آورده اند. غیبت آقای کاپیتان توتی را هم گفتم. ایشان سرهنگ جعفری را هم میشناختند.( کاپیتان توتی را نه!!!) خدا شاهده بسیار ناراحت شدند. البته ایشان آقای ابراهیمی را دست کم به اسم به یاد نمی آوردند ولی گفتند که سالانه افراد زیادی در مهمانسرای سلامت بخش دعوت میشوند و تا به حال کسی را دعوت نکرده ایم و بعد بگوییم اتاق یا امکانات نداریم ولی با این حال گفتند استاد ابراهیمی که سرور ما هستند اگر گله ای دارند به خود ما بگویند. این را از طرف خودم به استادم میگویم: استاد فداکاری چه برای خدا باشد چه برای ناموس باشد چه کشور و چه مردم قابل ارزش گذاری مادی نیست. یک میلیون یک میلیارد و ... ارزش شما را ندارند و اگر هل پوکی تقدیم میشود به رسم یادگاری است. این هم درست نیست که یک طرفه به قاضی برویم و دیگران را بدنام کنیم. اگر هم واقعا مشکلی بوده به خود فرد گله کنیم بهتر از این است که در یک سایت اینترنتی بدون اطلاع از ماجرا بنشینیم و درباره افراد بدگویی کنیم. چرا که گناهان میتوانند کار های خوب گذشته ما را تباه کنند. آن وقت به فرمایش شما نه جوانی کرده ایم و نه پیش خداوند جایی داریم. به طور قطع میگویم جناب سرهنگ عالی پور نه از ایمان چیزی کم دارند. نه از میهن دوستی. نه از درایت و نه از دلسوزی. هم تحصیلات و هم تجربیات پرباری دارند. همه اساتید و فرماندهان و دوستانش بر تواضع و درایت و عشق ایشان شهادت میدهند و کارنامه ایشان خود شاهد گویاتریست و جدا از افسرانی هستند که ارتش دیر به دیر نصیبش میشود. این را میتوانید از همکارانشان نیز بپرسید. البته باز هم میگویم مهم آن است که خداوند برای خوبی انسان شهادت دهد. دست کم ندیده ام که ایشان پشت سر کسی غیبت کنند حتی اگر و حتی اگر حقشان ضایع شده باشد. والسلام.
    ویرایش توسط Amir1996 : 7th April 2015 در ساعت 11:34 PM

  2. 2 کاربر از پست مفید Amir1996 سپاس کرده اند .


  3. #12
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : آیا من ، یک کنهه سرباز قابل احترامم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Amir1996 نمایش پست ها
    با سلام و عرض خسته نباشید. سوالی داشتم درباره افرادی که نام بردید. ایشان پستشان در آن زمان چه بود و دقیقا چه برخوردی با شما داشتند؟ آیا فکر میکنید ایشان در درک جایگاه شما ناتوان بوده اند؟ بنده شاید بتوانم کمکی به شما در این مورد بنمایم.
    کدام افراد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟
    بی زحمت

  4. #13
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : آیا من ، یک کنهه سرباز قابل احترامم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Amir1996 نمایش پست ها
    خطاب به جناب توتی کاپیتان:
    اتفاقا برعکس شما من این دو نفر را خیلی خوب میشناسم به ویژه نفر اول را و سال های زیادی در کنار هم بوده ایم. ایشان دوازده سال مدت منطقه دارند و جدا اغراق نکرده ام اگر بگویم افسری منظم تر ، عاقل تر و دلسوز تر از ایشان ندیده ام. قطعا اگر به شما بگویند دوازده سال از جوانیتان در بیابان های شلمچه و خرمشهر خدمت کنید با توجه به شناختی که از غیبت کردنتان از شما دریافتم از ارتش استعفا میدهید. پشت کامپیوتر نشسته اید و کلیک کلیک آبروی بندگان خدا را بدون این که ماجرا را کامل بدانید میبرید. ایشان پیش از وارد شدن به ارتش در سن پانزده سالگی به همراه دوستان بسیجی اش به کردستان رفتند و سه سال از ناموس شما دفاع کردند. ایشان هم اکنون با این همه سنوات منطقه هیچ اقدامی برای دریافت کارت ایثارگری نکرده اند. چیزی که خیلی ها دنبالش هستند. ای کاش به فرمایش شما استاد ابراهیمی به سرهنگ جعفری میگفتند و جواب ایشان را هم در این جا درج میکردند. من دوست صمیمیشان و از همشهریانشان هستم و به همین خاطر خیلی خوب مشناسمشان. جناب مدیر دفاعی شما از عصمت برخوردارید که به این راحتی ظرفیت فهم افراد را اندازه میگیرید؟ آن زمان که ایشان از 15 سالگی تا 30 سالگیشان در اوج جوانی در بیابان ها برای این کشور خاک میخوردند شما کجا بودید که ببینید ایشان بی کار بودند یا نه؟ نکند به این خاطر بدبخت هستند که آن زمان که در کنکور در زمان جنگ در رشته عمران دانشگاه دولتی شیراز پذیرفته شدند، ارتش را ترجیح دادند؟ نوجوانی را که یک دموکرات چاقو روی گلویش میگذارد تازه به دوران رسیده میخوانند؟ به نظر شما ایشان از مشکلات ارتش اطلاعی ندارند؟ یعنی شما از ایشان آگاه تر و دلسوزترید؟ پناه بر خدا از این همه بی انصافی. برادرانه میگویم شما اکنون به ایشان مدیون هستید. بروید و از ایشان طلب حلالیت کنید که ندانسته به ایشان ناسزا گفتید. متاسفم برای استاد ابراهیمی که به این راحتی اسم افراد را و آبرویشان را خدشه دار میکنند . البته آبرو نزد خداست. این ها را گفتم تا بدانید به طور قطع تازه به دوران رسیده یا بیکار یا ... نیستند و بدان کسی که به راحتی به افراد توهین میکند به توهین سزاوارتر است و موقعش بشود حق افرادی همچون استاد ابراهیمی را هم ضایع میکند. من نمیدانم استاد ابراهیمی چه مشکلی برایشان پیش آمده بوده ولی هر چه بوده قطعا سوء تفاهم بوده است. ضمن این که نباید فراموش کرد که بودجه رفاهی ارتش بری کارکنانش اساسا کم است. ولی اگر آقای ابراهیمی اصرار دارند پشنهاد میدهیم نصف بودجه نیروی زمینی را به ایشان اختصاص دهند تا بدین گونه متوجه شوند( همان طور هم که هستند) پول ارزش فداکاری را ندارد و آن نصف از بودجه هم صرفا نسان دهنده این است که ارتش فراموشش نکرده و صد البته خدا نباید انسان را فراموش کند. اتفاقا من به آقای عالی پور ماجرای آقای ابراهیمی را گفتم. گفتم که آقای ابراهیمی نام شما را به عنوان این که به ایشان بی احترامی شده آورده اند. غیبت آقای کاپیتان توتی را هم گفتم. ایشان سرهنگ جعفری را هم میشناختند.( کاپیتان توتی را نه!!!) خدا شاهده بسیار ناراحت شدند. البته ایشان آقای ابراهیمی را دست کم به اسم به یاد نمی آوردند ولی گفتند که سالانه افراد زیادی در مهمانسرای سلامت بخش دعوت میشوند و تا به حال کسی را دعوت نکرده ایم و بعد بگوییم اتاق یا امکانات نداریم ولی با این حال گفتند استاد ابراهیمی که سرور ما هستند اگر گله ای دارند به خود ما بگویند. این را از طرف خودم به استادم میگویم: استاد فداکاری چه برای خدا باشد چه برای ناموس باشد چه کشور و چه مردم قابل ارزش گذاری مادی نیست. یک میلیون یک میلیارد و ... ارزش شما را ندارند و اگر هل پوکی تقدیم میشود به رسم یادگاری است. این هم درست نیست که یک طرفه به قاضی برویم و دیگران را بدنام کنیم. اگر هم واقعا مشکلی بوده به خود فرد گله کنیم بهتر از این است که در یک سایت اینترنتی بدون اطلاع از ماجرا بنشینیم و درباره افراد بدگویی کنیم. چرا که گناهان میتوانند کار های خوب گذشته ما را تباه کنند. آن وقت به فرمایش شما نه جوانی کرده ایم و نه پیش خداوند جایی داریم. به طور قطع میگویم جناب سرهنگ عالی پور نه از ایمان چیزی کم دارند. نه از میهن دوستی. نه از درایت و نه از دلسوزی. هم تحصیلات و هم تجربیات پرباری دارند. همه اساتید و فرماندهان و دوستانش بر تواضع و درایت و عشق ایشان شهادت میدهند و کارنامه ایشان خود شاهد گویاتریست و جدا از افسرانی هستند که ارتش دیر به دیر نصیبش میشود. این را میتوانید از همکارانشان نیز بپرسید. البته باز هم میگویم مهم آن است که خداوند برای خوبی انسان شهادت دهد. دست کم ندیده ام که ایشان پشت سر کسی غیبت کنند حتی اگر و حتی اگر حقشان ضایع شده باشد. والسلام.
    خوب دوست من جواب شما را میدهم
    ای کاش به فرمایش شما استاد ابراهیمی به سرهنگ جعفری میگفتند و جواب ایشان را هم در این جا درج میکردند

    من هم گفتم وهم قصد برگشت را داشتم که با اصرار ایشان ماندم ولی این را ننوشتم که فرمودند اطاق میدهیم ولی غذای همسرت را باید خودت تهیه کنید!!!!!!!
    حتی من نسخه ای از همین نوشته را به کانون باز نشستگان ویکنسخه هم به ماهنامه تلاس ایمل کردم

    من دوست صمیمیشان و از همشهریانشان هستم و به همین خاطر خیلی خوب مشناسمشان.
    پس به رسم دوستی وهمشهری بودن چنین دفاع یک جانبه دارید

    متاسفم برای استاد ابراهیمی که به این راحتی اسم افراد را و آبرویشان را خدشه دار میکنند

    شما متآسف دوستان باشید این مطلب را نوشتن برای من آسان نبود ونیست
    ولی واقعیت را باید گفت
    داغ بزرگی روی دلم نشسته از آنروز

    حق افرادی همچون استاد ابراهیمی را هم ضایع میکند. من نمیدانم استاد ابراهیمی چه مشکلی برایشان پیش آمده بوده ولی هر چه بوده قطعا سوء تفاهم بوده است.
    حق من به جهنم
    مرا پیش همسرم که بالای 100ماه جبهه بودنم را تحمل کرده اند ضایع کرده اند خوب شد فرزندانم پیشم نبودند

    ضمن این که نباید فراموش کرد که بودجه رفاهی ارتش بری کارکنانش اساسا کم است. ولی اگر آقای ابراهیمی اصرار دارند پشنهاد میدهیم نصف بودجه نیروی زمینی را به ایشان اختصاص دهند

    مثل اینکه به امر ونهخی خودتان بیشتراز دوست وهمشهریتان مطمین هستید
    الحمدالله من آنقدر دارم که محتاج کسی نیستم جز خدا
    پیشنهاد میکنم شما بفکر آینده خود باشید که میرسد روزی شما هم پیش زن وفرزند ضایع بشوید با این روحیه ء امر ونهی که دارید
    اتفاقا من به آقای عالی پور ماجرای آقای ابراهیمی را گفتم. گفتم که آقای ابراهیمی نام شما را به عنوان این که به ایشان بی احترامی شده آورده اند. غیبت آقای کاپیتان توتی را هم گفتم. ایشان سرهنگ جعفری را هم میشناختند.( کاپیتان توتی را نه!!!) خدا شاهده بسیار ناراحت شدند. البته ایشان آقای ابراهیمی را دست کم به اسم به یاد نمی آوردند
    جای خوشحالی که از یاد ایشان رفته ام
    اگر از امیر مجتبی تهامی مرا بپرسند دقیقآ میگویند من کی هستم وآنموقع چه گذشت
    ولی با این حال گفتند استاد ابراهیمی که سرور ما هستند اگر گله ای دارند به خود ما بگویند
    به چه وسیله ای؟؟؟؟!!!!
    آیا گوش شنوا هست
    کجا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



    استاد فداکاری چه برای خدا باشد چه برای ناموس باشد چه کشور و چه مردم قابل ارزش گذاری مادی نیست. یک میلیون یک میلیارد و ... ارزش شما را ندارند و اگر هل پوکی تقدیم میشود به رسم یادگاری است.

    مثل اینکه شما فکر میکنید میتوانید با پیچاندن موضوع به خواسته خودتان برسید
    من مسله مالی را بیان نکرده ام من همه حرفم اینه که اشتباه کرده اند هنگام دعوت من گفته بودند همسر وسه فرزند خود را با خود بیارید
    که در نهایت بگویند جا نداریم و وقتی جا دادند بگویند غذای همسرت را باید خودت تهیه کنی .
    البته گفته بودند با هزینه ما بیایید تهران
    که هزینه را شاید خودشان لازم داشتند چون چیزی ما ندیدم وبیشتر از همان نیم سکه هزینه ما شده بود
    پس بی زحمت ترمز

  5. #14
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    برق
    نوشته ها
    8
    ارسال تشکر
    0
    دریافت تشکر: 5
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : آیا من ، یک کنهه سرباز قابل احترامم؟

    ظاهرا آقای ابراهیمی از تمام سخنان بنده فقط جملات رنگی شده را دریافته اند. جناب استاد من از سابقه ایشان و کردار و رفتاری که از ایشان دیده ام و نیز از مربیان و همکاران و دوستانش شنیده میشود تعریف کردم تا بگویم ایشان شخصی نیستند که بخواهند به شما آن هم از قصد بدی کنند. من فقط گفتم غیبت نکنید. البته جسارت مرا ببخشید ولی معتقدم گناه میتواند از هر انسان بزرگی سر بزند. مخصوصا گناهی که با ابروی افراد بازی می کند. البته حساب ما پیش خداوند است. لطفا نگاهی به پست های قبلیتان بیاندازید که شما قبلا جواب آقای جعفری را هم نوشته اید( غذای همسرت را خودت باید بدهی). هم چنین نام افراد را هم به راحتی فاش کرده اید. با نگاه به سابقه فعالیتتان در این سایت و موضوع هایی که گذاشته اید و نیز از لحن متن اصلی این بخش و گذاشتن سابقه خودتان به راحتی می توان دریافت شما در جهت پوپولیسم صحبت می کنید. من فکر میکنم این نوع اعتراض شما فقط برای سرگرمی است. من حتما دوباره این صحبت هایتان را به ایشان منتقل می کنم و از ایشان می خواهم اگر فرصتی شد از امیر تهامی هم بپرسند تا حقیقت مشخص شود. از بولد کردن جملات میانی متن من و آن هم جملاتی که بعضا به هم مربوط نبوده اند و نیز طفره رفتن از جواب اصلی میشود فهمید که شما ظاهرا به دنبال ( به قول خودتان) پیچاندن موضوع هستید. غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت ... حرف من این دو تاست. جواب من هم توجیه گناهانتان نیست.یک جور صحبت می کنید انگار ایشان شمر بوده اند و شما امام حسین (ع). من این حرف ها را به آقای ابراهیمی میزنم نه جانباز ابراهیمی. جناب استاد. بنده جانباز هایی را دیده ام که بلا نسبت شما آنقدر پولی و حرصی و دنیا دوست شده اند که آدم باورش نمیشود آن ها روزی برای این کشور جنگیده اند. صحنه هایی را دیده و شنیده ام که به خدا اگر بگویم هر کسی باشد شاخ در می آورد. غیبت و تهمت که دیگر جای خود دارد و از همه ما سر میزند. این که فرمودید کو گوش شنوا را قبول ندارم. من خود شاهد بوده ام که یک نجار عادی آمد دفتر ایشان و به راحتی گفت خانه ام خوب نیست. پس از دو هفته و البته با پیگیری خود آقای نجار خانه شان عوض شد. شما که چای خود دارید. یعنی می خواهید بگویید شما را راه نمیدهند؟؟؟؟؟؟؟؟ که حداقل حرف بزنید. طرف در دفتر فرمانده نیروی زمینی داد و بیداد راه انداخته که فلان بهمان بعد شما نمی توانید به یک افسر حرفتان را بگویید؟؟؟؟؟ پس حتما افراد حاضر در این سایت برای شما دادخواهی خواهند کرد!!!!! با دیدن سابقه فعالیتتان در این سایت با خود گفتم ماشاءالله چه جانباز و رزمنده فعالی!!!!! از پشت کامپیوتر بیرون بیایید و مثل همان مردانگیتان در جبهه حرف بزنید. در ضمن من نگفتم ایشان شما را نمیشناختند. در آن لحظه فقط کمی فکر کردند و گفتند نامش آشناست. جای خوشحالی آن جاست که شما در همه موضوعات اجتماعی علمی طنز نظام ... فعال هستید. و جای بسی ناراحتی خواهد بود زمانی که افراد از کردار خود پشیمان خواهند شد. من در این سایت عضو شدم تا فقط از حق دفاع کنم. تا بگویم شما در غیبت کردن هم زیاده روی کرده اید. این که همشهری و دوستشان هستم دلیل بر آشنایی کامل با ایشان است و این سبب شد از ایشان دفاع کنم نه آن که از روی تعصب چیزی بگویم. من نمی گویم شما کاملا دروغ می گویید میگویم در یک سایت اجتماعی نه شرعا و نا قانونا حق ندارید با اسم و آبروی افراد بازی کنید. همین قسمت جدای از بقیه مطالب هم در این دنیا و هم در آخرت ( که دومی حتمی است) می تواند برایتان مشکل ساز باشد. خیلی برایم جالب بود. نوشته بودید که " من داشتم گذشته ام را فراموش میکردم. چرا مرا دعوت کردند که این طوری بشود " حالتان خوب است؟ چرا میخواستید فراموشش کنید؟ مگر کار بدی کرده اید؟ این صحبت را اولین بار است که میبینم. ظاهرا سرتان در سایت شلوغ است که دارید گذشته تان را فراموش میکنید. من از این صحبت به آشکاری پوپولیسم و جلب توجه عوام را میبینم.

  6. #15
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    برق
    نوشته ها
    8
    ارسال تشکر
    0
    دریافت تشکر: 5
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : آیا من ، یک کنهه سرباز قابل احترامم؟

    "غذای همسرت" جواب آقای ابراهیمی نیست. اگر به ایشان گفته باشید چیز دیگری باید میگفتند. قبلا هم "غذای همسرت" را گفته بودید واین اولین بار نیست. باشد همان نسخه و ایمیل را به ما و ایشان هم بدهید که بدانیم. آخر این چه شکایتی است که طرف شما اصلا نمیداند ازش شکایت شده؟ او اصلا مشکلی که شما گفتید را فرمودند نداشته ایم و همان طور که عرض کردم اشان گفتند سالانه افراد زیادی به همان ترتیب دعوت میشوند ولی هیچ وقت کسی را دعوت نکرده ایم که بعد بگوییم جا نداریم.--- کسی که روحش بزرگ باشد این جور حرف ها داغی نمیشود که روی دلش بماند. من هم مطمئنم داغی روی دل شما نیست. در این باره یقین دارم. واقعیت را باید گفت ولی واقعیت هم جایی دارد. ضمن آن که واقعیت بردن اسم افراد به بدی پیش هر کس و ناکسی نیست. احادیث پیامبر درباره غیبت را بخوانید تا متوجه شوید. ----اگر شما 100 ماه مدت جبهه دارید ایشان 140 ماه فقط در ارتش دارند. پیش از آن هم سه سال در قالب بسیج در کردستان بودند( از 15 تا 18 سالگی) اتفاقا در پادگان دژ هم بوده اند. این ها را گفتم تا بدانید فقط شما جبهه نرفته اید.--- امیدوارم کسی پیش کسی دیگر ضایع نشود و به امید خدا شما هم هر روز بر ارج و قرب والایتان پیش خانواده و مردم افزوده شود.---- من خواسته ای از این بحث نداشته و ندارم. به نظر شما برای من بهتر نبود که همچون بسیاری که در بحث نظر داده اند از شما به عنوان یک اسطوره قدردانی کنم( که البته برای شما احترام خاصی قائلم) و ندانسته به کس دیگری بد و بیراه بگویم؟ شما حتی به من هم تهمت میزنید. من فقط خواستم به شما تذکر بدهم تذکری که از جانب برادر کوچک ترتان( اگر قابل بدانید) است. به هر حال امیدوارم متوجه منظور من شده باشید. لپ کلام من این بود که این سخنان شما مصداق غیبت و تهمت است( چون حرف های ایشان را نشنیده اید) و نیز این جا جای دادخواهی آن هم برای کسانی که به ارتش ربطی ندارند نیست. اگر از سخنان بنده ناراحتی در دل دارید لطفا بزرگواری کنید و مرا ببخشید. تا به حال شده است کسی را خوب بشناسید و از نیتش آگاه باشید بعد کس دیگری خلاف آن چیزی که هست بگوید؟ من این گونه بودم. به هر حال از شما صمیمانه عذرخواهی می کنم. امیدوارم همیشه سرزنده و شادمان و تندرست و پیروز باشید. برایتان گرم ترین ارزو ها را دارم. کاش بتوانم گوشه ای از فداکاری هایتان را برای این مردم و کشور و برای اسلام به اندازه خودم جبران کنم.
    با احترام.
    ویرایش توسط Amir1996 : 25th May 2015 در ساعت 10:45 PM

  7. #16
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : آیا من ، یک کنهه سرباز قابل احترامم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Amir1996 نمایش پست ها
    ظاهرا آقای ابراهیمی از تمام سخنان بنده فقط جملات رنگی شده را دریافته اند. جناب استاد من از سابقه ایشان و کردار و رفتاری که از ایشان دیده ام و نیز از مربیان و همکاران و دوستانش شنیده میشود تعریف کردم تا بگویم ایشان شخصی نیستند که بخواهند به شما آن هم از قصد بدی کنند. من فقط گفتم غیبت نکنید. البته جسارت مرا ببخشید ولی معتقدم گناه میتواند از هر انسان بزرگی سر بزند. مخصوصا گناهی که با ابروی افراد بازی می کند. البته حساب ما پیش خداوند است. لطفا نگاهی به پست های قبلیتان بیاندازید که شما قبلا جواب آقای جعفری را هم نوشته اید( غذای همسرت را خودت باید بدهی). هم چنین نام افراد را هم به راحتی فاش کرده اید. با نگاه به سابقه فعالیتتان در این سایت و موضوع هایی که گذاشته اید و نیز از لحن متن اصلی این بخش و گذاشتن سابقه خودتان به راحتی می توان دریافت شما در جهت پوپولیسم صحبت می کنید. من فکر میکنم این نوع اعتراض شما فقط برای سرگرمی است. من حتما دوباره این صحبت هایتان را به ایشان منتقل می کنم و از ایشان می خواهم اگر فرصتی شد از امیر تهامی هم بپرسند تا حقیقت مشخص شود. از بولد کردن جملات میانی متن من و آن هم جملاتی که بعضا به هم مربوط نبوده اند و نیز طفره رفتن از جواب اصلی میشود فهمید که شما ظاهرا به دنبال ( به قول خودتان) پیچاندن موضوع هستید. غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت ... حرف من این دو تاست. جواب من هم توجیه گناهانتان نیست.یک جور صحبت می کنید انگار ایشان شمر بوده اند و شما امام حسین (ع). من این حرف ها را به آقای ابراهیمی میزنم نه جانباز ابراهیمی. جناب استاد. بنده جانباز هایی را دیده ام که بلا نسبت شما آنقدر پولی و حرصی و دنیا دوست شده اند که آدم باورش نمیشود آن ها روزی برای این کشور جنگیده اند. صحنه هایی را دیده و شنیده ام که به خدا اگر بگویم هر کسی باشد شاخ در می آورد. غیبت و تهمت که دیگر جای خود دارد و از همه ما سر میزند. این که فرمودید کو گوش شنوا را قبول ندارم. من خود شاهد بوده ام که یک نجار عادی آمد دفتر ایشان و به راحتی گفت خانه ام خوب نیست. پس از دو هفته و البته با پیگیری خود آقای نجار خانه شان عوض شد. شما که چای خود دارید. یعنی می خواهید بگویید شما را راه نمیدهند؟؟؟؟؟؟؟؟ که حداقل حرف بزنید. طرف در دفتر فرمانده نیروی زمینی داد و بیداد راه انداخته که فلان بهمان بعد شما نمی توانید به یک افسر حرفتان را بگویید؟؟؟؟؟ پس حتما افراد حاضر در این سایت برای شما دادخواهی خواهند کرد!!!!! با دیدن سابقه فعالیتتان در این سایت با خود گفتم ماشاءالله چه جانباز و رزمنده فعالی!!!!! از پشت کامپیوتر بیرون بیایید و مثل همان مردانگیتان در جبهه حرف بزنید. در ضمن من نگفتم ایشان شما را نمیشناختند. در آن لحظه فقط کمی فکر کردند و گفتند نامش آشناست. جای خوشحالی آن جاست که شما در همه موضوعات اجتماعی علمی طنز نظام ... فعال هستید. و جای بسی ناراحتی خواهد بود زمانی که افراد از کردار خود پشیمان خواهند شد. من در این سایت عضو شدم تا فقط از حق دفاع کنم. تا بگویم شما در غیبت کردن هم زیاده روی کرده اید. این که همشهری و دوستشان هستم دلیل بر آشنایی کامل با ایشان است و این سبب شد از ایشان دفاع کنم نه آن که از روی تعصب چیزی بگویم. من نمی گویم شما کاملا دروغ می گویید میگویم در یک سایت اجتماعی نه شرعا و نا قانونا حق ندارید با اسم و آبروی افراد بازی کنید. همین قسمت جدای از بقیه مطالب هم در این دنیا و هم در آخرت ( که دومی حتمی است) می تواند برایتان مشکل ساز باشد. خیلی برایم جالب بود. نوشته بودید که " من داشتم گذشته ام را فراموش میکردم. چرا مرا دعوت کردند که این طوری بشود " حالتان خوب است؟ چرا میخواستید فراموشش کنید؟ مگر کار بدی کرده اید؟ این صحبت را اولین بار است که میبینم. ظاهرا سرتان در سایت شلوغ است که دارید گذشته تان را فراموش میکنید. من از این صحبت به آشکاری پوپولیسم و جلب توجه عوام را میبینم.
    سلام
    ممنونم از شما

    ظاهرا آقای ابراهیمی از تمام سخنان بنده فقط جملات رنگی شده را دریافته اند.
    بخدا چندین بار خواندم ونیاز بود به آن موارد جواب بدهم

    جناب استاد من از سابقه ایشان و کردار و رفتاری که از ایشان دیده ام و نیز از مربیان و همکاران و دوستانش شنیده میشود تعریف کردم تا بگویم ایشان شخصی نیستند که بخواهند به شما آن هم از قصد بدی کنند.
    من نمیگویم به من بدی کردند
    میگویم بد رفتار کردند.مرا شرمنده خانواده ام کرده اند

    من فقط گفتم غیبت نکنید. البته جسارت مرا ببخشید ولی معتقدم گناه میتواند از هر انسان بزرگی سر بزند. مخصوصا گناهی که با ابروی افراد بازی می کند. البته حساب ما پیش خداوند است. لطفا نگاهی به پست های قبلیتان بیاندازید که شما قبلا جواب آقای جعفری را هم نوشته اید

    من جایی از آقای جعفری نامی نبرده ام
    میشه آدرس آن قسمت را برایم بفرمایید!!!!!!!!!!!!!

    غذای همسرت را خودت باید بدهی). هم چنین نام افراد را هم به راحتی فاش کرده اید. با نگاه به سابقه فعالیتتان در این سایت و موضوع هایی که گذاشته اید و نیز از لحن متن اصلی این بخش و گذاشتن سابقه خودتان به راحتی می توان دریافت شما در جهت پوپولیسم صحبت می کنید
    .
    من جایی نام آقایان را تا کنون

    من فکر میکنم این نوع اعتراض شما فقط برای سرگرمی است.
    سرگرم کردن کی؟؟؟
    من الان سرگرم خانواده ام و نوه هایم هستم

    من حتما دوباره این صحبت هایتان را به ایشان منتقل می کنم و از ایشان می خواهم اگر فرصتی شد از امیر تهامی هم بپرسند تا حقیقت مشخص شود. از بولد کردن جملات میانی متن من و آن هم جملاتی که بعضا به هم مربوط نبوده اند و نیز طفره رفتن از جواب اصلی میشود فهمید که شما ظاهرا به دنبال ( به قول خودتان) پیچاندن موضوع هستید.

    چه موضوعی؟؟؟!!!
    من که درد دل خودم را نوشتم پس برای من موضوعی نیست

    غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت غیبت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت تهمت ...
    !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


    حرف من این دو تاست. جواب من هم توجیه گناهانتان نیست.یک جور صحبت می کنید انگار ایشان شمر بوده اند و شما امام حسین (ع)
    .

    من گوچکتر از آنم که خودم را در مقابل علم شماها امام حسین بدانم من یک سرباز ویک بازنشسته هستم وآنها در حق من بی احترامی کرده اند چرا باید من در درب ورودی سلامت بخش متوجه شوم که آقایان نمیخواهند به من اطاق بدهند؟؟؟!!!!
    شما با نصیحتهای خودتان شاید.....
    من این حرف ها را به آقای ابراهیمی میزنم نه جانباز ابراهیمی. جناب استاد. بنده جانباز هایی را دیده ام که بلا نسبت شما آنقدر پولی و حرصی و دنیا دوست شده اند که آدم باورش نمیشود آن ها روزی برای این کشور جنگیده اند. صحنه هایی را دیده و شنیده ام که به خدا اگر بگویم هر کسی باشد شاخ در می آورد. غیبت و تهمت که دیگر جای خود دارد و از همه ما سر میزند.
    من به گفته آقایان اشاره میکنم که گفتند با هزینه ما اینجا بیایید ودر نهایت حرف خودشان یادشان رفت


    این که فرمودید کو گوش شنوا را قبول ندارم. من خود شاهد بوده ام که یک نجار عادی آمد دفتر ایشان و به راحتی گفت خانه ام خوب نیست. پس از دو هفته و البته با پیگیری خود آقای نجار خانه شان عوض شد. شما که چای خود دارید. یعنی می خواهید بگویید شما را راه نمیدهند؟؟؟؟؟؟؟؟ که حداقل حرف بزنید. طرف در دفتر فرمانده نیروی زمینی داد و بیداد راه انداخته که فلان بهمان بعد شما نمی توانید به یک افسر حرفتان را بگویید؟؟؟؟؟
    ایشان نجار شاغل بودند ومن بازنشسته
    من یک نظامی هستم وکارمند نیستم که جلوی فرماندهی محترم نیروی زمینی بی ادبی کنم وداد بزنم


    پس حتما افراد حاضر در این سایت برای شما دادخواهی خواهند کرد!!!!!

    به حرف خودتان بسنده میکنم من در این سایت عضو شدم تا فقط از حق دفاع کنم.

    با دیدن سابقه فعالیتتان در این سایت با خود گفتم ماشاءالله چه جانباز و رزمنده فعالی!!!!!

    ممنونم

    از پشت کامپیوتر بیرون بیایید و مثل همان مردانگیتان در جبهه حرف بزنید.

    مگر پست کامپیوتر نشستن جرم هست ویا مقام داره؟؟؟
    باید چی بگویم.باید بگویم من رفتم جا دادند پذیرایی در حد المپیک بود و...

    در ضمن من نگفتم ایشان شما را نمیشناختند. در آن لحظه فقط کمی فکر کردند و گفتند نامش آشناست.
    شما نوشته اید
    البته ایشان آقای ابراهیمی را دست کم به اسم به یاد نمی آوردند
    و من جواب داده ام
    جای خوشحالی که از یاد ایشان رفته ام

    جای خوشحالی آن جاست که شما در همه موضوعات اجتماعی علمی طنز نظام ... فعال هستید. و جای بسی ناراحتی خواهد بود زمانی که افراد از کردار خود پشیمان خواهند شد.


    خوب از من شکایت میشه ومن جواب میدهم این تهدید شما یعنی چه



    من در این سایت عضو شدم تا فقط از حق دفاع کنم
    .
    از شما کمال تشکر را دارم ویک پیشنهاد از این حقیر
    دیکر ارکانها به افراد خود اهمیت میدهند بغیر از ...
    پیشنهاد کنید تا امثال من که جوانی خود را دربیابانها گذراندند را کمی دریابند

    تا بگویم شما در غیبت کردن هم زیاده روی کرده اید. این که همشهری و دوستشان هستم دلیل بر آشنایی کامل با ایشان است و این سبب شد از ایشان دفاع کنم نه آن که از روی تعصب چیزی بگویم


    فقط من روی گفته شما عرض کردم که طرفداری میکنید.
    .
    من نمی گویم شما کاملا دروغ می گویید میگویم در یک سایت اجتماعی نه شرعا و نا قانونا حق ندارید با اسم و آبروی افراد بازی کنید
    .

    من از کسی اسمی تاکنون نبرده بودم تا اینکه شما فرمودید من آنان را میشناسم

    همین قسمت جدای از بقیه مطالب هم در این دنیا و هم در آخرت ( که دومی حتمی است) می تواند برایتان مشکل ساز باشد. خیلی برایم جالب بود.

    خدا کریم وعادل هست


    نوشته بودید که " من داشتم گذشته ام را فراموش میکردم. چرا مرا دعوت کردند که این طوری بشود " حالتان خوب است؟

    اگر هم حالم خوب بود با رفتار همکارانم دیکر خوب نیست

    چرا میخواستید فراموشش کنید؟ مگر کار بدی کرده اید؟ این صحبت را اولین بار است که میبینم. ظاهرا سرتان در سایت شلوغ است که دارید گذشته تان را فراموش میکنید. من از این صحبت به آشکاری پوپولیسم و جلب توجه عوام را میبینم.
    جهاد بد نیست من به رفتارهایی که بعداز جنگ اتفاق افتاد و بی تفاوتی که به من بعنوان رزمنده شده اعتراض داشتم وچون قبول کنید که درگمان نکردند



    ویرایش توسط حسنعلی ابراهیمی سعید : 26th May 2015 در ساعت 12:37 AM

  8. #17
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : آیا من ، یک کنهه سرباز قابل احترامم؟

    ولی با این حال گفتند استاد ابراهیمی که سرور ما هستند اگر گله ای دارند به خود ما بگویند
    به چه وسیله ای؟؟؟؟!!!!
    آیا گوش شنوا هست
    کجا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



    شما اگر حوصله داشتید این کلیپ40 ثانیه ای را میدیدی متوجه میشوید من همانموقع هم آنقدر ناراحت هستم که بدون توجه به مسؤلین رده بالای نیروهای مسلح ، فقط به سمت آن حلقه سراپا آتش کل میروم چون در سلامت بخش گفتم که همسرم را میخواهم بیاورم که اینکار را هم اجازه ندادند وهمسرم در سلامت بخش تنهای تنها ماند
    مثل ایام جوانی من که در منطقه بودم وایشان زجر دوری را میکشیدند واینجا شاید زجر بی حرمتی را
    شما نگاه کنید اگر جواب قانع کننده داشتید من خودم را مقصر میدانم که دیکر هیچوقت واقعیت ننویسم وهمیشه نوشته های تقدیر و تشکر باشد از مسؤلین عزیز
    ممنونم

    http://www.uplooder.net/cgi-bin/dl.c...f0621e7239788b

  9. #18
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    برق
    نوشته ها
    8
    ارسال تشکر
    0
    دریافت تشکر: 5
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : آیا من ، یک کنهه سرباز قابل احترامم؟

    در هر صورت من هم برای خودم و هم از طرف ایشان عذرخواهی میکنم. امیدوارم خداوند این قضیه را و نیز همه زحماتتان را برای ما و این مردم جبران کند. به خدا از این که با شما این گونه سخن گفتم ناراحتم ولی احساس کردم آن بنده خدا هم شاید آن قدر ها مقصر نباشد. البته من در پست اولم فقط درباره ایشان در یک خط از شما سوال پرسیدم. مخاطب پست دومم هم آن کاپیتان توتی بود که در کمال بی حرمتی ندانسته قضاوت می کرد. با خواندن پست او بود که پست دومم را نوشتم. وگرنه از این که برای شما یک این چنین ماجرایی پیش آمده ناراحت شدم. وقتی جسارت های امثال کاپیتان توتی را دیدم و آن بی حرمتی ها را با دوستم که از او شناخت کامل دارم مقایسه کردم احساس بدی به من دست داد. با خودم گفتم اگر ایشان اشتباه مدیریتی هم داشته اند به هر حال چهارده سال از جوانیشان را فقط در بیابان ها و خاکریز های خرمشهر و کردستان (جدای از سابقه فعلی شان در ارتش) سپری کرده اند و دست کم شایسته نیست که از طرف امثال کاپیتان توتی ها که معلوم نیست چکاره اند مورد بی حرمتی واقع شوند. ولی خداوند را شاهد میگیرم ایشان از این امر اظهار بی اطلاعی کردند و نمی دانستند کدورتی پیش آمده. شاید تقصیر واسطه ها باشد که سخنان شما را به ایشان منتقل نکرده اند. به هر حال در هر مجموعه ای افرادی مسئول ارتباط با افراد خارج از سازمان و هماهنگی با آن ها هستند. ولی با این حال خیلی ناراحت شدند و به فکر فرو رفتند. البته ایشان با من روراست هستند و رودربایستی با هم نداریم وگرنه اگر واقعا چیزی میدانستند به من میگفتند. به هر حال من از همان ابتدا همان طور که از پست اولم پیداست قصد بحث کردن با شما و خدایی ناکرده جسارت نداشتم. البته قبول دارم سخنان اخیرم تند بود ولی باور کنید وقتی چهره گرد و خاکی و عرق کرده ایشان را در شلمچه به یاد می آوردم و با خود میگفتم چه کسی حاضر میشود از 18 تا 30 سالگی اش را در بیابان بگذراند و همزمان سخنان شما را میخواندم احساس گناه به من دست میداد. می دانید که امروزه افسرانی که تازه به خدمت گرفته میشوند خیلی ها دیگر از رنج و سختی هایی که شما و هم دوره ای هایتان هنگام ورود به ارتش کشیده اید را تجربه نمیکنند. در ساختمان محل زندگی ما بودند ستوان هایی که از پس از فارغ التحصیل شدن سریعا در تهران ساکن شده و مشغول خدمت میشدند و میشوند. در مقایسه با رنج و سختی ایشان بود که از بی حرمتی های مطرح شده توسط برخی از بی ادبان ناراحت شدم و قصد دفاع از ایشان را کردم وگرنه مخاطب اصلی من شما نبودید. من فقط با خود گفتم اگرچه ایشان افتخارات شما را ندارند ولی همچون شما مصائب و سختی های بسیاری کشیده اند و شایسته نیست عده ای آن هم از افراد عادی بیایند و برای سرگرمی به ایشان بی حرمتی کنند. به خدا تنها منظورم از این همه همین بود که گفتم نام افراد را در یک سایت اجتماعی نبرید. چرا که اصلا سودی هم ندارد. با این حال بسیار علاقه مند شما شده ام و مشتاق دیدارتان هستم. ای کاش بتوانم روزی با شما درد دل کنم. شما سرمایه های این مملکت هستید. این ها را کلیشه ای نمیگویم و واقعا به این حرف اعتقاد دارم. از شما خواهشی دارم آن که دیده ها و شنیده هایتان از روز های اول جنگ را به صورت کتابی چاپ کنید تا مردم بخوانند و متوجه شوند (همان طور که هستند) ارتش و سربازان غیورش همچون شما در چه شرایطی و چگونه با چنگ و دندان از این کشور دفاع کردند. امیدوارم خداوند بهترین چیز ها را به شما بدهد. باز م از شما به خاطر جسارت هایم عذرخواهی می کنم. امیدوارم هم من و هم ایشان را ببخشید.
    با درود و احترام فراوان

  10. #19
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    برق
    نوشته ها
    8
    ارسال تشکر
    0
    دریافت تشکر: 5
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : آیا من ، یک کنهه سرباز قابل احترامم؟

    البته ناگفته نماند قبول دارم که وضع معیشتی کارکنان ارتش در میان بسیاری از سازمان ها همچون سپاه واقعا بد است. البته این دلایلی دارد که شاید عدم دخالت در مواضع سیاسی و اقتصادی یکی از دلایلش باشد ( که البته کار درست را در این باره ارتش میکند نه سپاه) ولی قبول دارم که ارتشی ها هم شم اقتصادی دست کم برای خودشان ندارند و ظاهرا وضع ارتش و آموزش و پرورش یکی است. این را واقعا از روی یقین میگویم که مردم احترام ویژه ای برای ارتشیان قائلند. به جای آن که معلمان و ارتشیان از مرفه ترین ها باشند برعکس است و به نظر من این یک مشکل ریشه ای در ارتش است. البته ساختار ارتش کمی بی وفایی را توجیه میکند. مثلا فرمانده ای که روزی برو بیایی داشت پس از بازنشستگی دیگر آن افراد که تا دیروز زیر دستش بودند و آن گونه که تا دیروز با او سخن میگفتند وجود ندارند و فرد از بازنشستگی خود بسیار ناراحت میشود. برای همه سازمان ها این گونه است ولی برای ارتش خیلی بیشتر است. ولی میتوان با توجه و رسیدگی به اوضاع بازنشستگان تا حدودی ایشان را دلداری داد و یا از تجربیاتشان بهره برد تا احساس از کار افتادگی نکنند ولی خب متاسفانه مشکلات به مرور حل میشوند و شاید عده ای در این میان فدا شوند. همچون بسیاری از جوانان که از مسائل مالی رنج میبرند.
    از بعضی از اصطلاح هایتان هم خوشم آمد. ( پذیرایی در حد المپیک و ... ) این نشان میدهد که خدا را شکر روحیه ی جوان گونه ای دارید. در مورد فعالیتتان در این سایت هم نخواستم جسارت کنم. برایم جالب بود چون همیشه فکر میکردم هم سنی های شما در پارک ها و.. هستند و سرگرمیشان چیز دیگریست و همین موضوعات بود که مشتاق شدم با شما حضوری صحبت کنم. همان طور که عرض کردم جدا دوست دارم با شما حضوری صحبت کنم. البته نه برای آن که سرتان را درد بیاورم. برای آن که خاطراتتان را بشنوم. شحاعت ها و دلاوری های شما واقعا برای ما مثال زدنی است. مطمئنم خاطرات شما چه تلخ و چه شیرین بسیار شنیدنی است. آن هم خاطرات یک کماندوی ارتشی. البته شخصا دوست دارم با روحیه یک رزمنده شجاع زمان جنگی هم آشنا باشم تا بفهمم چه افکار و آرمان هایی داشتید.
    خدانگهدار
    ویرایش توسط Amir1996 : 26th May 2015 در ساعت 10:53 PM

  11. #20
    همکار تالار نیروی نظامی وهوانوردی
    رشته تحصیلی
    تجربی
    نوشته ها
    2,617
    ارسال تشکر
    3,144
    دریافت تشکر: 2,553
    قدرت امتیاز دهی
    871
    Array

    پیش فرض پاسخ : آیا من ، یک کنهه سرباز قابل احترامم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Amir1996 نمایش پست ها
    در هر صورت من هم برای خودم و هم از طرف ایشان عذرخواهی میکنم. امیدوارم خداوند این قضیه را و نیز همه زحماتتان را برای ما و این مردم جبران کند. به خدا از این که با شما این گونه سخن گفتم ناراحتم ولی احساس کردم آن بنده خدا هم شاید آن قدر ها مقصر نباشد. البته من در پست اولم فقط درباره ایشان در یک خط از شما سوال پرسیدم. مخاطب پست دومم هم آن کاپیتان توتی بود که در کمال بی حرمتی ندانسته قضاوت می کرد. با خواندن پست او بود که پست دومم را نوشتم. وگرنه از این که برای شما یک این چنین ماجرایی پیش آمده ناراحت شدم. وقتی جسارت های امثال کاپیتان توتی را دیدم و آن بی حرمتی ها را با دوستم که از او شناخت کامل دارم مقایسه کردم احساس بدی به من دست داد. با خودم گفتم اگر ایشان اشتباه مدیریتی هم داشته اند به هر حال چهارده سال از جوانیشان را فقط در بیابان ها و خاکریز های خرمشهر و کردستان (جدای از سابقه فعلی شان در ارتش) سپری کرده اند و دست کم شایسته نیست که از طرف امثال کاپیتان توتی ها که معلوم نیست چکاره اند مورد بی حرمتی واقع شوند. ولی خداوند را شاهد میگیرم ایشان از این امر اظهار بی اطلاعی کردند و نمی دانستند کدورتی پیش آمده. شاید تقصیر واسطه ها باشد که سخنان شما را به ایشان منتقل نکرده اند. به هر حال در هر مجموعه ای افرادی مسئول ارتباط با افراد خارج از سازمان و هماهنگی با آن ها هستند. ولی با این حال خیلی ناراحت شدند و به فکر فرو رفتند. البته ایشان با من روراست هستند و رودربایستی با هم نداریم وگرنه اگر واقعا چیزی میدانستند به من میگفتند. به هر حال من از همان ابتدا همان طور که از پست اولم پیداست قصد بحث کردن با شما و خدایی ناکرده جسارت نداشتم. البته قبول دارم سخنان اخیرم تند بود ولی باور کنید وقتی چهره گرد و خاکی و عرق کرده ایشان را در شلمچه به یاد می آوردم و با خود میگفتم چه کسی حاضر میشود از 18 تا 30 سالگی اش را در بیابان بگذراند و همزمان سخنان شما را میخواندم احساس گناه به من دست میداد. می دانید که امروزه افسرانی که تازه به خدمت گرفته میشوند خیلی ها دیگر از رنج و سختی هایی که شما و هم دوره ای هایتان هنگام ورود به ارتش کشیده اید را تجربه نمیکنند. در ساختمان محل زندگی ما بودند ستوان هایی که از پس از فارغ التحصیل شدن سریعا در تهران ساکن شده و مشغول خدمت میشدند و میشوند. در مقایسه با رنج و سختی ایشان بود که از بی حرمتی های مطرح شده توسط برخی از بی ادبان ناراحت شدم و قصد دفاع از ایشان را کردم وگرنه مخاطب اصلی من شما نبودید. من فقط با خود گفتم اگرچه ایشان افتخارات شما را ندارند ولی همچون شما مصائب و سختی های بسیاری کشیده اند و شایسته نیست عده ای آن هم از افراد عادی بیایند و برای سرگرمی به ایشان بی حرمتی کنند. به خدا تنها منظورم از این همه همین بود که گفتم نام افراد را در یک سایت اجتماعی نبرید. چرا که اصلا سودی هم ندارد. با این حال بسیار علاقه مند شما شده ام و مشتاق دیدارتان هستم. ای کاش بتوانم روزی با شما درد دل کنم. شما سرمایه های این مملکت هستید. این ها را کلیشه ای نمیگویم و واقعا به این حرف اعتقاد دارم. از شما خواهشی دارم آن که دیده ها و شنیده هایتان از روز های اول جنگ را به صورت کتابی چاپ کنید تا مردم بخوانند و متوجه شوند (همان طور که هستند) ارتش و سربازان غیورش همچون شما در چه شرایطی و چگونه با چنگ و دندان از این کشور دفاع کردند. امیدوارم خداوند بهترین چیز ها را به شما بدهد. باز م از شما به خاطر جسارت هایم عذرخواهی می کنم. امیدوارم هم من و هم ایشان را ببخشید.
    با درود و احترام فراوان


    سلام
    ممنونم از لطف شما
    دیکر نمیخواهم در موارد ذکر شدهصحبت کنم
    فقط جواب بعضی موارد شما را میدهم
    1-در مورد خاطرات باید عرض کنم
    چون خاطرات ما مبتی بر واقعیت هست پس مورد قبول واقع نمیشهوشاید مورد مؤاخذه هم قرار گیریم
    خاطره را در استانداری تبریز گفتم که آقایان ناراحت شدند چون گفته بودم بروید وتحقیق کنید ببینید چه کسانی در روزهای اول جنگ تحمیلی جلوی عراق ایستادند تا عراق که سودای فتح 3 روز ایران را داشت به کما فرو رفت
    حتی کادویی که قرار بود به من بدهند را برداشتند
    2- مقام معظم رهبری امیر کیا را برای مصاحبه با این حقیر به تبریز اعزام داشته بودند در خصوص شهید سر افراز ارتش ایران شهید صیاد شیرازی بود
    من در حضور ایشان این مسله را گفتم واظهار داشتم که تعداد 10نفر از سرداران سپاهیان عزیز از محل خارج شوند تا من خاطره خودم را بگویم وعلت را هم گفتم که اقایان ضمنی قبول کردند به من جفا کرده اند
    3-هر وقت تشریف آوردید تبریز باعث افتخار من هست در خدمتان باشم

    4-دوست داشتم نظرتان را در خصوص کلیپ میفرمودید
    ارادت

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •