دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: آداب و رسوم ارمنیان ساکن ایران

  1. #1
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    1,528
    ارسال تشکر
    11,753
    دریافت تشکر: 9,183
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    setayesh shb's: خوشحال3

    پیش فرض آداب و رسوم ارمنیان ساکن ایران

    مقدمه:
    شمار مردم ارمنی‌تبار در جهان پیرامون ۹ میلیون نفر برآورد شده‌است .حدود ۳ میلیون نفر از ایشان در جمهوری ارمنستان زندگی می‌کنند. بقیه در بسیاری از کشورهای جهان پراکنده‌اند و بین ۸۰ هزار و ۱۲۰ هزار نفر از ارمنیان در ایران ساکن هستند.

    ارمنی های ایران:

    کلیساهای بسیار در آذربایجان حاکی از این است که ارمنیان از دیرباز درایران می‌زیستند.
    و در سالیان بعد طبق فرمان شاه عباس ارمنیان جلفای نخجوان به اصفهان کوچ و ابتدا در شمس‌آباد اصفهان سکنی گزیدند و به مرور زمان جلفای اصفهان را بنا نهادند.

    ارمنیان تبریز:

    بیش‌تر ارامنهٔ تبریز در محلّهٔ شهناز و کوچهٔ بارون آواک ساکن هستند. خلیفه گری ارامنه آذربایجان، باشگاه آرارات و چند کلیسا نیز در این محله قرار دارند.



    کلیسای پروتستان انجیلی-تبریز

    ارمنیان تهران:

    ارمنیان تهران بیش تر در اطراف خیابان کریم خان زند سکونت دارند. در بیشتر رستوران‌ها کافه‌ها و گیم نت‌های این محله آوای لهجهٔ ارمنی به گوش می‌رسد. کلیسای معروف شورای خلیفه گری ارامنه تهران (کلیسای سرکیس مقدس) نیز در همین محله و در ابتدای خیابان استاد نجات اللهی (ویلای پیشین) قرار دارد. البته ارامنه در تهران کلیساهای معروف دیگری هم دارند و در مناطق مجیدیه و نارمک و زرکش تجمع سکونت آنان مشهود است این در حالی است که بسیاری از کوچه‌ها و خیابان‌های محله‌های زرکش و نارمک به نامهای شهدای ارمنی جنگ است. ارامنه مشارکت فعالی در هشت سال جنگ عراق وایران داشتند.



    کلیسای سرکیس-تهران

    ارامنه اراک:

    در دورهٔ شاه عباس ارامنه زیادی به ایالت جبال (استان مرکزی امروزی) کوچانده شدند که هنوز در این استان روستاهای ارمنی یافت می‌شود. پس از تشکیل دژ سلطان آباد (اراک) عده‌ای از آنها به شهر آمده و به پزشکی، تجارت، جواهرفروشی و غیره مشغول شدند که سه راه ارامنه (میدان هفت تیر امروزی) که هنوز هم به همین نام در سطح شهر شناخته می‌شود یادگار آن دوره است. هم اکنون برخی از آنها در محلهٔ نیسانیان و کوچه کشیش اقامت دارند به علاوهٔ کلیسا و مدرسه ویژهٔ ارامنه که در این محله واقع است؛ هرچند که عده زیادی از آنها امروزه به تهران یا خارج از کشور مهاجرت کرده‌اند.




    کلیسای مسروب مقدس-اراک

  2. 4 کاربر از پست مفید setayesh shb سپاس کرده اند .


  3. #2
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    1,528
    ارسال تشکر
    11,753
    دریافت تشکر: 9,183
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    setayesh shb's: خوشحال3

    پیش فرض پاسخ : آداب و رسوم ارمنیان ساکن ایران

    مراسم ازدواج ارامنه:

    در خانواده های روستایی، ازدواج‌ها از اوایل پاییز آغاز می‌شوند؛ چرا که این فصل، فصلی است که کشاورزی پایان یافته و محصول برداشته شده است. از سوی دیگر، از آنجا که مسیحیان چهل روز قبل از عید نوروز را زمان پرهیز بزرگ می‌دانند که در آن، عملاً خوردن غذای گوشتی، امکان‌پذیر نیست؛ از یک روز بعد از جشن روز هیجدهم فوریه که شبیه جشن چهارشنبه سوری است، تا پاییز سال بعد عروسی‌ای صورت نمی‌گیرد.

    معمولاً زنان خانواده داماد به در خانه خویشاوندان می‌رفتند و آنها را برای جشن عروسی دعوت می‌کردند و برای اینکه تعداد مدعوین را بدانند، به هر خانواده یک قاشق یا یک گاتا می‌دادند. در عین حال، ممکن بود دعوت به صورت جمعی هم صورت گیرد؛ به این ترتیب که نقاره‌چی‌ها با ساز و دهل از بالای پشت بام همه اهالی روستا را به مجلس عروسی دعوت می‌کردند. علاوه بر این داماد نیز دوستان صمیمی و مجرد خود "عزب‌ها" (در زبان ارمنی نیز همین معنی را می دهد) را دعوت می‌کرد و از میان آنها، یک "عزب‌باشی" انتخاب می‌شد که مدیریت کارهای داماد در عروسی را به عهده می‌گرفت. اینکه چه کسانی در گروه عزب‌ها جای می‌گرفتند، به این ترتیب مشخص می‌شد که پیراهن‌های دوستان داماد را جمع‌آوری می‌کردند؛ آنها را می‌شستند و روی بند پهن می‌کردند و بدین ترتیب، از روی پیراهن‌ها
    مشخص می‌شد که چه کسانی در گروه عزب‌های عروسی جای گرفته‌اند.



    دوخت لباس عروس چند روز پیش از برگزاری مجلس عروسی، صورت می‌گرفت و یک روز قبل از عروسی آماده می‌شد. در این جریان، خانواده داماد متولی بودند و مدیریت این مراسم کاملاً زنانه، بر عهده مادر داماد بود. برای این منظور، زن‌ها صبح روز مورد نظر جمع می‌شدند و بعد از یکی دو ساعتی که دور هم بودند، دو خانم به خانه عروس می‌رفتند تا اندازه‌های او را بگیرند و در خانه داماد، لباس عروسی را آماده کنند. معمولاً در این مراسم، رسم بر این بود که هدیه‌ای برای عروس تهیه شود تا او اجازه دهد اندازه‌هایش را بگیرند. در مرحله بعدی، پارچه سفیدی را روی زمین می‌انداختند. مادر داماد از زن‌های مهمان می‌خواست که بیایند و هر کدام به گوشه‌ای از پارچه قیچی بزنند و نهایتاً وقتی نوبت به خیاط می‌رسید، او قیچی را روی پارچه می‌گذاشت و می‌گفت "این قیچی من توان بریدن پارچه را ندارد" و بدین ترتیب، طلب هدیه می‌کرد. سپس پارچه را می‌برید و تکه‌های مختلف را به دست زنان حاضر در مجلس می‌داد تا هر کس، گوشه‌ای از آن را بدوزد.

    روز قبل از عروسی، مراسم پخت نان برگزار می‌شد که وظیفه آن هم به عهده زنان بود. در این مراسم، معمولاً زن نانوایی می‌آمد، و با گرفتن الکی در دست، از صاحب‌خانه و مهمانان درخواست پول می‌کرد تا نانی پربرکت برای عروسی بپزد. علاوه بر این، اولین جام آب حتماً باید توسط سالمندترین فرد خانواده در آرد ریخته می‌شد تا آن را تبدیل به خمیر کند. در ادامه، بعد از پختن نان‌ها به مهمانان ناهار مختصری داده می‌شد و سپس گاتاها را می‌پختند. در این مراسم، مادر داماد از خویشاوندان خود و به خصوص زنان سالمند می‌خواست که به خانه او آمده و گاتاها را بپزند. در پایان نیز از مهمانان با چای و گاتا پذیرایی می‌شد. در خاتمه مراسم، مادر داماد در یک سینی، کوزه‌ای شراب و تکه‌هایی نان با تعداد فرد می‌گذاشت و آن را به خانه عروس می‌فرستاد. خانواده عروس نیز در همان سینی، نان‌هایی را به تعداد زوج و معمولاً شش عدد، در کنار هدیه‌هایی برای داماد و مادر او، به همراه آواز و موسیقی به خانه داماد می‌فرستاد.

    علاوه بر این، در این روزها، "مراسم گاوپزان" نیز بهصورت مردانه برگزار می‌شد. در این مراسم که معمولا بعد از نان‌پزی صورت می‌گرفت،خویشاوندان داماد گوساله‌ای را می‌آوردند، پاهای او را می‌بستند، رو به مشرق رویزمین می‌خواباندند و قصاب با کشیدن یک صلیب در هوا، مبادرت به ذبح آن می‌کرد. دررسم دیگری در همین ارتباط، پدر خوانده یک چاقو و مادر داماد یا همسر پدر خوانده،قفلی را آغشته به خون این حیوان می‌کردند و قفل را در جیب و چاقو را در غلاف خودمی‌گذاشتند که این کار برای دور کردن چشم شور و ارواح خبیثه از مراسم عروسی صورتمی‌گرفت. در تقسیم گوشت نیز شقه‌ای از گوشت گاو یا گوساله را به خانه عروسمی‌فرستادند و شقه دیگری را برای خانه داماد نگه می‌داشتند

    مراسم دیگری که در روستاهای ارامنه وجود داشت مراسم "حنابندان" بود. در این مراسم، مقداری حنا به همراه بقچه‌ای که در آن، هدایایی شامل کفش و لباس و زیور آلات گذاشته شده بود، را با رقص و آواز از خانه داماد به خانه عروس می‌بردند و عروس حنا را در کف دست خود نگه می‌داشت تا رنگ بگیرد. این حنا در واقع، نمادی از تندرستی و قوت زن بود که به مهمانان نیز داده می‌شد. مهمانانی که حنا را آورده بودند، با عسل و بادام پذیرایی می‌شدند و دختران حاضر در مجلس عروسی، به رسم احترام به مهمانان، "تامزارا" (نوعی موسیقی ارمنی) می‌نواختند و با این آهنگ، مردان با یکدیگر به صورت حلقه‌وار می‌رقصیدند و دختران هم روبروی یکدیگر ایستاده و به رقص و پایکوبی می‌پرداختند.

    مراسم "لباس پوشان داماد" مراسمی بعد از حنابندان بود که در آن، لباس داماد ابتدا توسط کشیش تبرک پیدا می‌کرد. سپس داماد با کمک مردان جوان عزب اصلاح می‌شد و لباس دامادی را به تن می‌کرد. این مراسم نیز با شادی و متلک‌های خاص خود همراه بود. داماد در پایان تاج خود که معمولاً کلاهی پوشیده شده با ابریشم مشکی بود و صلیبی به رنگ‌های سبز و قرمز و سفید، فرو رفته در آن بود، را به سر می‌گذاشت. بعد از آماده شدن داماد، معمولاً وی را در بالاترین قسمت خانه می‌نشاندند تا همه بتوانند او را ببینند و سپس، زنان و به خصوص زنان خانواده عروس پیشانی و گونه داماد را می‌بوسیدند و داماد نیز متقابلاً موظف بود دست راست پدر خوانده و پدر عروس را ببوسد. سپس داماد، پدر خوانده و عزب‌ها برای آوردن عروس به خانه او می‌رفتند. در این زمان، هر کوچه‌ای که منتهی به خانه عروس می‌شد، توسط برادران و خویشاوندان عروس بسته می‌شد و آنها برای باز کردن راه، طلب کادو می‌کردند. گاهی نیز از طرف خانواده عروس جوانی برومند و قوی را می‌آوردند تا با جوانی از خویشاوندان داماد کشتی بگیرد که این ماجرا معمولاً با شکست نماینده داماد خاتمه می‌پذیرفت. از سوی دیگر، پدر و مادر و خویشاوندان داماد نیز به خانه عروس می‌رفتند. خانواده عروس داماد را می‌بوسیدند و با قطعه‌ای قند یا یک عدد سیب از او پذیرایی می‌کردند تا دهانش شیرین شود. لباس عروس که تبرک پیدا کرده و آماده بود، توسط یک زن رقص‌کنان وارد خانه می‌شد. خانواده عروس نیز در حیاط خانه، از مهمانان استقبال می‌کردند و خنچه را می‌گرفتند و باز رقص‌های حلقه‌وار و موسیقی تامزارا تکرار می‌شد. بعد از آن، مردان در اتاقی بزرگ‌تر و زنان در "اجاق‌خانا" (به معنی جایی که اجاق دارد و اکثر اوقات خانواده در آنجا دور هم جمع می‌شدند) گرد هم می‌آمدند.

    بساط سرگرمی مردان در اتاق را خانواده عروس مهیا می‌کرد که به واسطه آن، چیستان‌ها و مثل‌ها گفته می‌شد و معماهای سختی طرح می‌شد تا جوان‌های خانواده داماد به آنها پاسخ گویند و پیروز از این بازی‌ها بیرون آیند. پس از مدتی، برادر عروس وارد اتاق زنانه شده و خواهران داماد را می‌بوسید که به این مراسم "بوسه خویشاوندی" می‌گفتند. لباس عروس و حلقه نامزدی را که در یک لیوان شراب انداخته شده بود، برای عروس می‌بردند و دو دختر جوان او را آماده می‌کردند. سپس از پدر خوانده و برادر عروس دعوت به عمل می‌آمد تا بیایند و برادر عروس کمر عروسی را ببندد. در واقع، ارامنه هم مانند دیگران می‌خواستند که فرزند اولشان پسر باشد. بنابراین برادر عروس با بستن کمربند می‌گفت "هفت تا مثل من و یکی مثل تو" که در اینجا هم عدد هفت جنبه نمادین داشت. به همین دلیل، همسر پدر خوانده نیز تاج عروس را با هفت سنجاق روی سر او وصل می‌کرد که کارکرد نمادین این هفت سنجاق دور نگاه داشتن عروس از چشم شور و بلا بود. همسر پدر خوانده شیرینی و نقل بر سر عروس می‌پاشید و بعد از این مراسم، همه با آهنگ غم‌انگیزی به دلیل رفتن عروس از خانه پدری خود، شروع به گریه می‌کردند. سپس دو تازه عروس از خانواده او، با نوای دهل و سرنا می‌آمدند و شروع به رقص می‌کردند. این بار در دست یکی از آنها شیشه گلاب بود که در واقع نمادی از باروری نزد ارامنه است. گلاب را به سر و صورت داماد می‌پاشیدند. یکی از دختران شمایل سبزی می‌آورد و آن را به داماد می‌داد و شمایل قرمز رنگ توسط مادر زن بسته می‌شد. نهایتاً کشیش و برادر عروس دستان عروس و داماد را می‌گرفتند و وقتی عروس و داماد مقابل هم قرار می‌گرفتند، کشیش خطبه عقدی برای آنها می‌خواند؛ هر چند که خطبه عقد رسمی‌تری در کلیسا خوانده می‌شد. در این روز، عزب‌ها از خانه عروس چهار شیء شامل درپوش کوزه، ملاقه، قاشق و گاتا را می‌دزدیدند که هر یک از این اشیاء نمادی از یک ویژگی خوب بود؛ درپوش کوزه نمادی از کم حرف بودن و رازدار بودن زن، ملاقه نمادی از بخشندگی و خانه‌دار بودن زن، قاشق نمادی از قسمتی از خانه پدری که باید همراه دختر می‌بود و گاتا سمبل برکت و دوره زایندگی طولانی که به همراه عروس به خانه داماد برده می‌شدند.






    در رسم دیگری نزد ارامنه، در کفش‌های عروس گندم و جو و کشت بهاره می‌ریختند، با این پندار که عروس پای خود را با برکت به خانه داماد بگذارد اما در این زمان، خانواده عروس با بقیه مهمانان راهی کلیسا نمی‌شدند و می‌ماندند تا پشت سر عروس سبویی را بشکنند تا او دوباره به خانه پدر برنگردد و به عبارت دیگر، با ناراحتی و جدایی روبرو نشود.

    عروس را سوار بر اسب تزئین شده‌ای می‌کردند و به کلیسا می‌بردند و در کلیسا، او را به همراه داماد، به سمت جایگاه ازدواج که جایی محراب مانند است، هدایت می‌کردند. کشیش سرهای آنها را به هم نزدیک کرده و با ریسمانی ابریشمی از رنگ‌های سبز و سرخ، می‌بست. در این هنگام پدر خوانده بر سر آنها صلیب را نگه می‌داشت و چاقو‌ها و قفل‌های بسته شده را بیرون می‌آوردند؛ چرا که دیگر چشم‌های شور نمی‌توانستند کارگر باشند. کشیش داماد را به گوشه‌ای می‌برد و به او توصیه‌هایی در مورد نزدیکی‌ با همسر می‌کرد. از جمله مهم‌ترین این توصیه‌ها این بود که عصر روز چهارشنبه، جمعه و شنبه، همچنین تمام چهل روز ترحیم و تمام دوران بارداری همسر و چهل روز بعد از زایمان، نزدیکی با زن ممنوع است و این موضوع از همان روز اول ازدواج به مرد گوشزد می‌شد.

  4. 2 کاربر از پست مفید setayesh shb سپاس کرده اند .


  5. #3
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    1,528
    ارسال تشکر
    11,753
    دریافت تشکر: 9,183
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    setayesh shb's: خوشحال3

    پیش فرض پاسخ : آداب و رسوم ارمنیان ساکن ایران

    مراسم تدفین ارامنه:


    در ابتدا در زمان قبل از مرگ هنگامی که متوفی هنوز زنده است اما به حدی ناتوان شده که از انجام اعمال فیزیکی هم قاصر است مراسمی موسوم به آخرین تدهین برای وی اجرا می شود که یکی از هفت آئین مسیحیت است و بر اساس آن کشیش به بالای سر بیمار آمده و با خواندن دعاهای مخصوص از خداوند برای وی طلب مغفرت و آمرزش می کند زیرا خود بیمار قادر به دعا خواندن نیست و از این طریق سعی می شود بار گناهان وی در آن جهان و در هنگام ایستادن در داوری در پیشگاه خداوند سبک تر شود .

    در هنگام مرگ ، پزشک بر بالای سر متوفی آمده و گواهی لازم را صادر می کند .
    بعد از صدور گواهی پزشک بقیه امور توسط شورای خلیفه گری ارامنه صورت می گیرد .
    در ابتدا به شورای خلیفه گری رفته و با ارائه گواهی پزشک خواهان انجام مراسم مربوطه می گردیم .
    اول آمبولانس را فرستاده و تابوت را در آن قرار داده و به سردخانه آرامگاه ارامنه می برند .
    در صورتی که متوفی قبلاً برای خودش قطعه زمین نگرفته بااشد باید هزینه زمین را هم پرداخت کند همچنین هزینه مراسم تدفین و کشیش هم پرداخت می گردد .
    البته مرگ وی هم طی یک آگهی در روزنامه اعلام شده و روز تدفین وی نیز در آن آگهی اعلام می شود همچنینی روز هفتم و چهلم و سالگرد هم در مواقع نزدیک به آن اعلام می شود .
    در حال حاضر اکثریت قریب به اتفاق آگهیهای فوت ارامنه ایران در روزنامه آلیک اعلان می گردد البته اگر متوفی دوستان و همکارانی ئغیر ارمنی داشته باشد در یک روزنامه فارسی زبان کثیرالانتشار هم آگهی فوت وی اعلام می شود که بیشتر روزنامه اطلاعات مد نظر می باشد .
    در روز بعد کشیش به منزل متوفی یا آشنایان وی آمده و کفت میت را با خود آورده و روی آن روغن مقدس می ریزد که به آن در ارمنی مِرون meron گویند و به معنای این است که آن متوفی به عنوان یک شخص مسیحی از این دنیا می رود .
    نزدیکان متوفی کفن میت را با خود به آرامگاه برده و در اتاق مخصوصی وی را غسل داده و کفن را می پوشانند .
    بعد از پوشاندن کفن ، وی را در تابوت گذاشته و همراه با گلهای ترحیم یا ذزاقکه بساکtsaghkepsak به کلیسای کوچک ارامگاه می آروند در آرامگاههای ارامنه کلیسایی وجود دارد که صرفاً به منظور مراسم تدفین طرح ریز شده به این کلیساهای کوچک در ارمنی مادور mathurو در انگلیسی چاپل chapel گفته می شود .

    قبل از بردن تابوت به مادور ، آن را در بیرون کلیسا روی سنگ مخصوصی می گذارند و آشنایان و حاضرین تابوت و چهره متوفی را دیده و برای آخرین بار به خداحافظی این جهانی از وی پرداخته و به گریه و تاثر می پردازند .
    بعد از آوردن تابوت به مادور ، آن را بر روی سنگی که وسط کلیسا و برای گذاشتن تابوت ساخته شده می گذارند و حاضرین همگی شمعی روشن به دست به همراه کشیش و رو به سوی محراب کلیسا دعا می خوانند .
    پس از اتمام مراسم دعا نزدیک ترین کسان وی هر کدام یک لبه تابوت را می گیرند و چند نفر هم گلهای مراسم تدفین را پیشایش حمل می کنند .
    تابوت را به قطعه زمین مربوط به خود آورده و کشیش به نزدیکانش می گوید که هر کدام مشتی خاک روی تابوت بریزند و سپس تابوت را داخل قبر گذاشته و در کنار قبر هم ظرف کندر وجود دارد که حضار با ریختن کندر در داخل ظرفی که با آتش روشن نگه داشته می شود می گویند

    Աստւած օրհնի նրա հօգին
    Asdvats orhni nra hokin
    خداوند او را بیامرزد

    در این هنگام کشیش به خواندن دعای ویژه م خاکسپاری است و البته گریه ها و تاثرها هم ادامه می یابد .
    پس از پایان مراسم ، اعلام می شود که حضار برای صرف غذا به خانه یکی از آشنایان و یا به سالنی که برای این منظور کرایه شده است تشریف بیاورند که به این مراسم هوکه بادار به ارمنی հօգէ պատառ و به انگلیسی hoke badar گویند
    در هنگام صرقف غذا قبل از آن کشیش دعای الهی یا دِروناکان آقوتک Derunakan aghotkرا می خواند که محتوای آن این چنین است:

    دعای الهی

    پدر ما
    ای پدر ما که در اسمانی

    نام تو مقدس باد

    ملکوت تو بیاید

    ارادهء تو برقرار گردد

    بر روی زمین چنانکه در آسمان است

    نان کفاف ما را روز به روز به ما بده.

    و گناهان ما را ببخش

    زیرا که ما نیز هر قرضدار خود را می بخشیم

    و ما را در ازمایش میاور

    بلکه ما را از شریر رهایی ده

    زیرا ملکوت و قوت و جلال تا ابدالاباد از ان توست، امین
    در این هنگام یکی از آشنایان نزدیک متوفی بلند شده و از حضور حاضرین تشکر نموده و کشیش هم در باره زندگی و اعمال متوفی توضیحاتی می دهد .
    بعد از سه روز مرسم سوم وی شروع می شود که در این هنگام هم آشنایان وی بر سر قبر می روند و دعاهایی خوانده می شود .
    البته عکس متوفی همراه گل روی میز مخصوصی گذاشته می شود و در آخر هم چه در آرامگاه و چه در سالن نزدیکان متوفی ایستاده و حضار با هر یک از آنها دست داده و می گویند خداوند او را بیامرزد و غم آختران باشد.
    در مراسم هفتم آشنایان به اتفاق کشیش بر سر قبر متوفی رفته و طی خواندن دعایی صلیب وی را روی قبرش می گذراند لازم به توضیح است که بر سر قبر هر متوفی در آرامگاه ارامنه باید صلیبی ساخته شده از آهن نصب گردد که نصب این صلیب در زور هفتم صورت می گیرد .
    مراسم چهلم هم برگزار می گردد که البته با توجه به تعداد حضار ممکن است سالنی برای صرف غذا کرایه شود .
    گفته می شود که روح میت تا چهل روز روی زمین سرگردان است .
    مراسم سالگرد هم برگزار می شود که آن هم توام با دعاهای مخصوصی است و در مراسم سالگرد سنگ قبر متوفی بر روی قطعه زمینش گذاشته می شود .
    البته برای طراحی سنگ قبر، افراد مخصوصی وجود دارند که نزدیکان متوفی طرح مورد نظرشان را با آن استاد در میان می گذارند و استاد نیز بر اساس طرح پیشنهادی آن سنگ قبر را می سازد .
    معمولاً سنگ قبرها به صورت صلیب طرح ریزی می شود و روی آن عکس متوفی و همچنین برخی اوقات عکس مریم مقدس هم گذاشته می شود
    البته طرح سنگها می تواند متنوع نیز باشد .
    آشنایان نزدیک متوفی تا یک سال و آشنایان دور وی تا روز هفتم مرگ وی لباس سیاه بر تن دارند .
    برای دریافت گواهی فوت متوفی نیز به شورای خلیفه گری رفته و با ارائه قبض پرداخت وجوه ، شورای خلیفه گری معرفی نامه ای مبنی بر ارائه به اداره ثبت می دهد که براساس آن اعلام می شود که متوفی شخصی ارامنی و مسیحی بوده و بر اساس آن معرفی نامه به همراه گواهی پزشک و شناسنامه متوفی به اداره ثبت احوال رفته و با ارائه آن مدارک به ثبت احوال ، گواهی فوت صادر شده و شناسنامه متوفی هم سوراخ و باطل می گردد







  6. 3 کاربر از پست مفید setayesh shb سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خبر: قیمت گوشی‌های سونی، سونی اریکسون و موتورولا
    توسط داداشی در انجمن اخبار تلفن همراه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 19th December 2012, 08:57 PM
  2. خبر: قیمت امروز گوشی‌های اپل+سونی+سونی اریکسون+ال جی+اچ تی سی
    توسط داداشی در انجمن اخبار تلفن همراه
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 13th December 2012, 07:06 AM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 31st March 2012, 02:01 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 10th November 2008, 03:35 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 10th November 2008, 03:26 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •