دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: دوستت دارم پدر

  1. #1
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض دوستت دارم پدر

    زمانيكه مردي در حال پوليش كردن اتومبيل جديدش بود كودک نونهالش تكه سنگي را برداشت و بر روي بدنه اتومبيل خطوطي را انداخت.
    مرد آنچنان عصباني شد كه دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محكم پشت دست او زد بدون انكه به دليل خشم متوجه شده باشد كه با آچار پسرش را تنبيه نموده.
    در بيمارستان به سبب شكستگي هاي فراوان چهار انگشت دست پسر قطع شد.
    وقتي كه پسر چشمان اندوهناك پدرش را ديد از او پرسيد "پدر كي انگشتهاي من در خواهند آمد" !!
    آن مرد آنقدر مغموم بود كه هچي نتوانست بگويد به سمت اتوبيل برگشت وچندين باربا لگدبه آن زد.
    حيران و سرگردان از عمل خويش روبروي اتومبيل نشسته بود و به خطوطي كه پسرش روي آن انداخته بود نگاه مي كرد . او نوشته بود " دوستت دارم پدر"
    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم


  2. #2
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهنسی هوافضا
    نوشته ها
    301
    ارسال تشکر
    868
    دریافت تشکر: 1,091
    قدرت امتیاز دهی
    390
    Array

    پیش فرض پاسخ : دوستت دارم پدر

    نقل قول نوشته اصلی توسط مازرون نمایش پست ها
    زمانيكه مردي در حال پوليش كردن اتومبيل جديدش بود كودک نونهالش تكه سنگي را برداشت و بر روي بدنه اتومبيل خطوطي را انداخت.
    مرد آنچنان عصباني شد كه دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محكم پشت دست او زد بدون انكه به دليل خشم متوجه شده باشد كه با آچار پسرش را تنبيه نموده.
    در بيمارستان به سبب شكستگي هاي فراوان چهار انگشت دست پسر قطع شد.
    وقتي كه پسر چشمان اندوهناك پدرش را ديد از او پرسيد "پدر كي انگشتهاي من در خواهند آمد" !!
    آن مرد آنقدر مغموم بود كه هچي نتوانست بگويد به سمت اتوبيل برگشت وچندين باربا لگدبه آن زد.
    حيران و سرگردان از عمل خويش روبروي اتومبيل نشسته بود و به خطوطي كه پسرش روي آن انداخته بود نگاه مي كرد . او نوشته بود " دوستت دارم پدر"
    هر انچه هستم ,هر انچه نیستم مدیون توام ای پدر.نه به خاطره پول نه به خاطره ثروت چون تکیه گاهی دوستت دارم .پدر دوستت دارم حتی با چهره خشمگنت دوستت دارم

  3. کاربرانی که از پست مفید میترا پوررحیم سپاس کرده اند.


  4. #3
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    روانشناسی عمومی
    نوشته ها
    3,348
    ارسال تشکر
    31,663
    دریافت تشکر: 11,131
    قدرت امتیاز دهی
    29289
    Array
    zoh_reh's: جدید88

    پیش فرض پاسخ : دوستت دارم پدر

    داستان فوق نشان از یک عملکردی دارد که نتیجه ای غیر قابل جبران در پی داشت، عملکردی که نامش خشم است ، به مطلب روانشناسی زیر بابت خشم توجه کنید :

    بیان خشم

    راه غریزی و طبیعی بیان خشم پاسخ دادن تهاجمی است. خشم یک پاسخ تطبیقی به تهدیدهاست و الهام بخش احساس ها و رفتارهای قوی و اغلب تهاجمی است که به ما اجازه می دهد در صورت مورد حمله قرار گرفتن بجنگیم و از خود دفاع کنیم.

    بنابر این می توان گفت یک مقدار عصبانیت برای زنده ماندن ما لازم است. از سوی دیگر، ما به طور فیزیکی نمی توانیم به هر شخص یا شئ ای که ما را ناراحت می کند حمله کنیم و ضربه بزنیم؛

    قوانین، هنجارهای اجتماعی و عقل سلیم برای میدان عمل خشم ما حد و حدودی می گذارد.

    سه رویکرد مهم در مواجهه با خشم عبارتند از: بیان کردن، سرکوب کردن و آرام کردن.

    بیان احساس های خشم شما به صورت تأکیدی- و نه تهاجمی- سالم ترین راه بیان عصبانیت است.

    برای انجام آن، باید بیاموزید چگونه می توانید روشن کنید نیازهای شما کدام است و چگونه برطرف می شوند، بدون این که به دیگران آسیبی برسد.
    بیان یک موضوع با تأکید ،به معنای فشار آوردن یا درخواست شدید نیست؛ بلکه به معنای محترم شمردن خود و دیگران است.

    خشم را می توان سرکوب کرده و سپس آن را تبدیل یا جهت آن را تغییر داد. این زمانی است که به اصطلاح خشم را «توی خود می ریزید»، دیگر به آن فکر نمی کنید و روی چیزی مثبت تمرکز می کنید.

    هدف این است که خشم خود را سرکوب کرده یا جلوی آن را بگیرید و آن را به رفتاری سازنده تر تبدیل کنید. خطر چنین پاسخی این است که اگر اجازه بیان خارجی به آن داده نشود، خشم به درون شما متوجه می شود. خشم متوجه شده به درون ممکن است سبب فشار خون بالا، یا افسردگی شود. خشم بیان نشده می تواند مسایل دیگری ایجاد کند.

    برای مثال می تواند منجر به بیان بیمارگونه خشم مانند رفتار انفعالی- تهاجمی شود. (این گونه رفتار مانند «تلافی کردن» غیرمستقیم سر کسی است که موضوع به وی مربوط نمی شود و از رویارویی مستقیم دوری می شود). رفتار انفعالی- تهاجمی همچنین می توان به شخصیتی که به نظر می رسد به طور دایم عیب جو و متخاصم است منجر شود. کسانی که دایماً دیگران را تحقیر می کنند، از همه چیز ایراد می گیرند و تفسیرهای عیب جویانه می نمایند، هنوز نیاموخته اند که چطور خشم خود را به طور سازنده بیان کنند. تعجبی نیست که آنان کمتر روابط موفقیت آمیزی با دیگران دارند.

    و سرانجام شما می توانید درون خود را آرام سازید. این به معنای آن است که نه فقط رفتار خارجی خود را کنترل می کنید، بلکه حتی واکنش های درونی خود را نیز کنترل می نمایید و گام هایی در جهت پایین آوردن ضربان قلب برمی دارید، خود را آرام می سازید و می گذارید احساس ها فروکش کنند.

    همان طور که دکتر اسپیلبرگر اشاره می کند: «زمانی که هیچ کدام از این روش ها کارساز نباشند، آن وقت کسی یا چیزی آسیب خواهد دید.»

    منبع

    قوانین تالار روانشناسی



    الهی مرا آن ده که مرا آن به...

  5. 4 کاربر از پست مفید zoh_reh سپاس کرده اند .


  6. #4
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    شیمی محض
    نوشته ها
    714
    ارسال تشکر
    1,598
    دریافت تشکر: 2,720
    قدرت امتیاز دهی
    7219
    Array

    پیش فرض پاسخ : دوستت دارم پدر

    این یک داستان بود اما این را می دانم که در بیشتر کشورهای متمدن؛ در صورت وقوع چنین پدیده ای، دولت فرزند را از آن خانواده می گرفت و پدر هم محاکمه و مجازات می شد و باید دوره های روان درمانی تخصصی را به صورت اجباری می گذراند و تا زمانیکه کمیسیون روان پزشکان، سلامت کامل اعصاب و روان وی را تایید نکنند، فرزند به آنها تحویل نمی شود. اگر هم فرزند به این خانواده باز گردانده شود، خانواده تا مدتها تحت نظر مددکاران اجتماعی خواهد بود. از نظر آنها مالکیت والدین بر فرزند نسبی است و منوط به داشتن لیاقت و شایستگی لازم است.
    آئینه چو نقش تو بنمود راست _ بفهم که از ماست که بر ماست!

  7. 3 کاربر از پست مفید نو آور سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دوستت دارم، بی چون و چرا
    توسط mozhgan.s در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd September 2013, 06:53 AM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 11th November 2012, 04:54 PM
  3. مادرم دوستت دارم .......
    توسط نارون1 در انجمن Translation
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: 20th May 2011, 10:40 PM
  4. دوستت دارم پدر...!
    توسط omega در انجمن سرگرمي(طنز، بازي فكري، ...)
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 10th March 2011, 11:22 PM
  5. خدایا خیلی دوستت دارم
    توسط مرشاد در انجمن دل نوشته ها
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: 20th January 2009, 04:07 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •