بحث : چرا برخی همسران به همدیگر خیانت می کنند ؟

[شهلا گ]

بحث


چرا برخی از همسران به همدیگر خیانت می کنند ؟


باسلام خدمت تمامی اعضای سایت نخبگان

مسئله خیانت چه از نوع مردانه و چه از نوع زنانه آن از دیر باز وجود داشته و دارد

اما چیزی که امروزه به عنوان پدیده ای نوظهور با آن مواجه هستیم یکی افزایش خیانت

بین همسران است به گونه ای که کمتر مجله یا نشریه ای است که از این مطلب سخن

به میان نیاورد و دیگری افزایش خیانت های زنانه است که شاید تا چند دهه قبل تا این حد

شایع نبود اما امروز ما شاهد خیانت همسران (چه از طرف مرد و چه از طرف زن ) به یکدیگر آن هم در جامعه ای اسلامی هستیم

چرا همسران به یکدیگر خیانت می کنند ؟

آیا دلایل روانشناختی پشت این مسئله است؟

دلایل خانوادگی و مسائل زناشویی چقدر می تواند نقش داشته باشد ؟

اجتماع و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم ،چه نقشی در بروز این مشکل دارد ؟

و . . .

از کاربران محترم و اعضای این سایت دعوت می کنم با رعایت احترام متقابل بین آقایان و خانمها



در این بحث شرکت بفرمایید.

[نارون1]

سلام ... از شهلای عزیز بابت ایجاد این بحث مفید تشکر میکنم


اغلب زوجین این تصور را دارند که این اتفاق هرگز برای آنها رخ نخواهد داد . اما در واقع خطر خیانت و بی وفایی در اغلب ازدواج ها وجود دارد . و ضربه احساسی شدیدی به هریک زده می شود .

مطلب جالبی از کتابی خواندم که در اینجا نقل میکنم :

" همسری که به او خیانت شده ، احساس می کند داخل گودالی افتاده است فریاد زنان کمک می طلبد . همسر بی وفا به لبه گودال می آید ، اما در عوض انداختن طناب ، سنگ می اندازد .

همسر خیانت دیده از نظر عاطفی تکه تکه می شود . او دیگر حتی قادر به تصور اعتماد به دیگران نیست ، حداقل به همسر خودخواهش " .


اینکه دلایل روانشناختی پشت این مساله هست ، باید بگم که همینطور است ، هم برای شخص بی وفا ، هم فرد مورد خیانت و هم نفر سوم

البته ممکن است فرد بی وفا ، مبتلا به اختلالات جنسی و تنوع طلبی باشد که در بررسیها مشخص می شود .


ان شاالله با همراهی شما عزیزان در بحث ، باز هم شرکت خواهم کرد .

[zoh_reh]

با تشکر از شهلا عزیز از طرح بحث

مسئله خانودگی و زناشویی نقش عمده ای در خیانت دارد،

کم توجهی و یا ندیده شدن از طرف همسر و یا عدم شناخت کافی همسر از روحیات یکدیگر میتواند بستری مناسب جهت یک خیانت باشد.

اجتماعی که امروزه در آن بسر میبریم امکان هر گونه ارتباط با دیگران را فراهم میکند تا از اینطریق نیز زوجین به مقایسه همسران خود برآیند و نقاط ضعف همسر خود را به راحتی در دیگری با چت

کردن و یا ارتباط وایبری و.... با دیگری جبران و گاهی نیز جایگزین کنند.

انشاله در ادامه بحث با یاری دوستان مسائل دیگری نیز مطرح خواهد شد....

[masoume.a.92]

سلام
به نظر من خیانت هیچ توجیه یا دلیل قانع کننده ای نمیتونه داشته باشه...
اگر زوجین نمیخوان با هم زندگی کنند خداوند راهی به نام طلاق رو پیش روشون گذاشته. که البته اون هم پسندیده نیس و باید سعی بشه که با تعامل و گفت و گو مشکلات موجود رو حل کرد...
ولی از علت هاش فکر میکنم توجه نکردن به همسر و خواسته هاشه... زوجین خیلی اوقات فکر میکنند اگر مشکلی دارند یا مشکلی از طرف مقابل میبینند باید غرورشونو حفظ کنند و اصطلاحا اگه پیش قدم بشند برای حل مشکلات این یعنی منت کشی یا کم آوردن...
اما این توی روابط اجتماعی شاید گاهی جواب بده ولی توی روابط زوجین جواب نمیده و فقط مشکل رو عمیق و ناراحتی رو تبدیل به کینه میکنه...
آدم اگه از بقال سر کوچه ناراحتی ایی به دل داشته باشه مهم نیس چون قرار نیس با هم بمونند که مجبور شند همو تحمل کنند
ولی از همسر نباید ناراحتی ایی به دل بمونه باید کوچکترین مشکل رو دربارش حرف زد و رفع ناراحتی کرد تا بشه با آرامش زندگی کرد
یک کنده ی بزرگ به راحتی نمیسوزه ولی تعداد زیادی چوب کوچک به راحتی آتش میگیرند... مشکلات و ناراحتی های کوچک هستند که کینه میسازند و زندگی رو به آتش میکشند
در میون این آتش سوزی که بین زوجین افتاده فقط کافیه یکی از طرفین ایمانش ضعیف باشه و دینداریش بلنگه...
اون موقع است که اولین دامی که برای زوجین در بیرون از منزل پهن شده محبت کاذبی ست که افراد شیاد و بدکار خرج افراد متاهل میکنند تا به هر نوع از هدفی که میخوان برسند...
بخصوص برای مردا که میبینیم توی جامعه هرچی ریخته زن بدحجاب است و ایجاد جلب توجه برای مردها...
حالا مردی رو تصور کنید که با زنش مشکل داره، از طرفی اونقدر ها هم متدین نیست که بتونه خودشو از گناه حفظ کنه...
یک نگاه توی خیابون، یک لذت کوچک از دیدن زنان نیمه برهنه در بازار
گناه، گناه...
و نتیجتا روابط نامشروع با یکی از کسانی که در خیل عظیم بدکاران هستند... (همین موضوع برای زنان متاهل هم هست ولی نسبتا کمتر...)
و خیلی ها هم که از توی همین روابط نامشروع دل فرد متاهل رو به دست میارند و اون هم که تشنه ی محبت بوده حالا با دیدن محبت همه ی پل های پشت سرشو خراب میکنه و وارد زندگی دوم میشه (مرد)
چون کم نیستن زنانی که زندگیشونو روی زندگی زن دیگه ای میسازند و لهش میکنند تا خودشون زندگی راحتی داشته باشند...
این موضوع نه قابل بخششه نه میشه تضمین کنیم که خدای نکرده مثلا فلان زوج براشون هرگز پیش نمیاد...
بنظرم باید با از بین بردن مشکلات زناشویی و قوی کردن اعتقادات دینی و توسل به خدا و ائمه در مشکلات از این اتفاقات جلوگیری کرد...
راه از بین بردن مشکلات زوجین هم خارج شدن از این توهمه که "با حرف زدن و سعی برای حل مشکلات فرد جلوی همسرش کوچک میشه"

اوووه! چقد حرف زدم!

[کاساندان]

درود.
ممنونم بابت دعوت ...
اما فکر نمیکنم بتوانم نظری بدهم یا بحثی کنم چون اطلاعات خاصی ندارم.

[شهلا گ]

با سلم و تشکر فراوان از شرکت شما در این بحث

سلام
به نظر من خیانت هیچ توجیه یا دلیل قانع کننده ای نمیتونه داشته باشه...
اگر زوجین نمیخوان با هم زندگی کنند خداوند راهی به نام طلاق رو پیش روشون گذاشته.

البته باید این رو هم مد نظر قرار بدیم که توی جامعه ما برای خیلی از زوج ها بخصوص خانمها راه طلاق بسته است و این یعنی ماندن اجباری در یک رابطه

که البته اون هم پسندیده نیس و باید سعی بشه که با تعامل و گفت و گو مشکلات موجود رو حل کرد...
ولی از علت هاش فکر میکنم توجه نکردن به همسر و خواسته هاشه... بله در بسیاری از مواقع همسرانی که خواسته هاشون رو در حریم خانه پیدا نمی کنند به بیرون از خانه پناه می برند اما باید توجه داشت کسی که به خواسته هاش توجه نشده تا چه اندازه خواسته هاش معقول بوده بخصوص خواسته های همسرانی که از اینترنت و ماهواره و جوامع غربی الگو گیری می کنند
زوجین خیلی اوقات فکر میکنند اگر مشکلی دارند یا مشکلی از طرف مقابل میبینند باید غرورشونو حفظ کنند و اصطلاحا اگه پیش قدم بشند برای حل مشکلات این یعنی منت کشی یا کم آوردن...
اما این توی روابط اجتماعی شاید گاهی جواب بده ولی توی روابط زوجین جواب نمیده و فقط مشکل رو عمیق و ناراحتی رو تبدیل به کینه میکنه...
آدم اگه از بقال سر کوچه ناراحتی ایی به دل داشته باشه مهم نیس چون قرار نیس با هم بمونند که مجبور شند همو تحمل کنند
ولی از همسر نباید ناراحتی ایی به دل بمونه باید کوچکترین مشکل رو دربارش حرف زد و رفع ناراحتی کرد تا بشه با آرامش زندگی کرد
یک کنده ی بزرگ به راحتی نمیسوزه ولی تعداد زیادی چوب کوچک به راحتی آتش میگیرند... مشکلات و ناراحتی های کوچک هستند که کینه میسازند و زندگی رو به آتش میکشند
در میون این آتش سوزی که بین زوجین افتاده فقط کافیه یکی از طرفین ایمانش ضعیف باشه و دینداریش بلنگه...
اون موقع است که اولین دامی که برای زوجین در بیرون از منزل پهن شده محبت کاذبی ست که افراد شیاد و بدکار خرج افراد متاهل میکنند تا به هر نوع از هدفی که میخوان برسند...
بخصوص برای مردا که میبینیم توی جامعه هرچی ریخته زن بدحجاب است و ایجاد جلب توجه برای مردها...
حالا مردی رو تصور کنید که با زنش مشکل داره، از طرفی اونقدر ها هم متدین نیست که بتونه خودشو از گناه حفظ کنه...
یک نگاه توی خیابون، یک لذت کوچک از دیدن زنان نیمه برهنه در بازار
گناه، گناه...
و نتیجتا روابط نامشروع با یکی از کسانی که در خیل عظیم بدکاران هستند... (همین موضوع برای زنان متاهل هم هست ولی نسبتا کمتر...)
و خیلی ها هم که از توی همین روابط نامشروع دل فرد متاهل رو به دست میارند و اون هم که تشنه ی محبت بوده حالا با دیدن محبت همه ی پل های پشت سرشو خراب میکنه و وارد زندگی دوم میشه (مرد)
چون کم نیستن زنانی که زندگیشونو روی زندگی زن دیگه ای میسازند و لهش میکنند تا خودشون زندگی راحتی داشته باشند...
این موضوع نه قابل بخششه نه میشه تضمین کنیم که خدای نکرده مثلا فلان زوج براشون هرگز پیش نمیاد...
بنظرم باید با از بین بردن مشکلات زناشویی و قوی کردن اعتقادات دینی و توسل به خدا و ائمه در مشکلات از این اتفاقات جلوگیری کرد...
راه از بین بردن مشکلات زوجین هم خارج شدن از این توهمه که "با حرف زدن و سعی برای حل مشکلات فرد جلوی همسرش کوچک میشه"



و البته تمرین خود کنترلی که فکر می کنم برای همه لازمه چه زن و چه مرد
اوووه! چقد حرف زدم!

[masoume.a.92]

با سلم و تشکر فراوان از شرکت شما در این بحث

البته باید این رو هم مد نظر قرار بدیم که توی جامعه ما برای خیلی از زوج ها بخصوص خانمها راه طلاق بسته است و این یعنی ماندن اجباری در یک رابطه

بله در بسیاری از مواقع همسرانی که خواسته هاشون رو در حریم خانه پیدا نمی کنند به بیرون از خانه پناه می برند اما باید توجه داشت کسی که به خواسته هاش توجه نشده تا چه اندازه خواسته هاش معقول بوده بخصوص خواسته های همسرانی که از اینترنت و ماهواره و جوامع غربی الگو گیری می کنند

خواهش میکنم.


خب این موضوع سخته ولی غیر ممکن هم نیست. به هرحال وقتی حق با هرکدوم از زوجین مثلا زن باشه از قوانین هم میشه جاهایشو به نفع فرد ذی حق استفاده کرد... تلاش میخواد و آدم زبرو زرنگ... پس شدنیه... من شخصا به ماندن اجباری اعتقادی ندارم.



خب ما که اون نامعقولاشو نمیگیم. اونا که اصلا اعتراضشون وارد نیس. آدم هایی هستند که حتی خواسته هاشون برآورده میشه ولی باز به یک بهونه ای چشمشون به بیرون از خونه ست... اونا اصلا بحثشون نیس. تکلیفشون هم معلومه. یک انتقام شدید قانونی! و یک طلاق!
به هرحال خدا از طریق همون نفر سوم یک جوری میذاره تو کاسه شون که یادشون میاد از کدوم ظلم دارن میخورن. نه زندگی دنیاشون بی جواب میمونه نه آخرت... حتی اگه از بیرون فکر کنیم زندگی خوبی دارن...
بحث من با اوناییه که واقعا یک کمبود هایی در خواسته های معقولشون میبینند. البته میگم توجیه برای خیانت نیست. فقط میتونه علت باشه. و هرکس باید برای زندگی خودش تلاش کنه که جلوی این اتفاق رو بگیره...


خود کنترلی رم خیلی خوب گفتید. موافقم.

[BaAaroOoN]

سلام
ببخشید بی دعوت اومدم
اینجا نظرات یکم طولانی بودن و منم با دقت کامل نخوندم ولی یه نکته ای دیدم که یکی از دوستان نوشته بودن اگر نمیخاین به زندگی ادامه بدین خب طلاق بگیرین چرا خیانت؟!!!!
خب منم یه نظری دارم که تا حدی درسته به اعتقاد خودم
خیانت صرفا بخاطر عدم علاقه بین زوجین نیست
نمونه هایی رو دیدم یا از بعضی از افراد شنیدم که میگن :
ممکنه یکی در طی زندگی زناشوییش، زن یا مردی رو ببینه و بطور تفننی بخاد مدتی رو با اون بگذرونه و این کار رو هم میکنه ولی ابدا نمیخاد زندگیش از هم بپاشه!!!!!چون زندگیشو دوس داره ولی خب از یکی هم بطور موقت و در یک برهه ی زمانی خوشش اومده!!!!و با مدتی گذروندن زندگیش با اون فرد بطور مخفیانه، دیگه از تفریح جدیدش خسته میشه و دوباره برمیگرده سر زندگیش...
متاسفانه به دلایل خیلی زیادی تنوع طلبی زیاد شده و این جور روابط گسترش پیدا کرده و خیلیاشونم دوس ندارن زندگیشون از هم بپاشه!!!

[zoh_reh]

سلام
ببخشید بی دعوت اومدم

متاسفانه به دلایل خیلی زیادی تنوع طلبی زیاد شده و این جور روابط گسترش پیدا کرده و خیلیاشونم دوس ندارن زندگیشون از هم بپاشه!!!

سلام
بحثی که هنوز بازه و میشه در اون نظر داد احتیاج به دعوت نداره ،

تنوع طلبی در همه انسانها وجود داره ، زمینه ای باید ایجاد بشه تا مثل بقیه حسها تقویت بشه،

تقویت تنوع طلبی در اینمورد خوب نیست و عوارضی بدی به جا میذاره پس باید زمینه هایی که باعث ایجادش میشه رو از بین برد،

در بحث زندگی متعهد بودن زوجین مهمترین عامل برای استحکام زندگیه ، وقتی اعتماد طرفین کم بشه و یا از بین بره در واقع نشانه شکسته شدن تعهده، و هیچ تفننی رو توجیه نمیکنه.

[BaAaroOoN]

بحث زندگی متعهد بودن زوجین مهمترین عامل برای استحکام زندگیه ، وقتی اعتماد طرفین کم بشه و یا از بین بره در واقع نشانه شکسته شدن تعهده، و هیچ تفننی رو توجیه نمیکنه.

ممنون
در رابطه با صحبتی که کردین کاملا موافقم ولی تفکر غلطیه که داره یکم زیادی رایج میشه
البته اسمشم نمیذارن خیانت...!!!!بهش بعنوان شیطنت های دوره ی تاهل نگاه میکنن و اینکه این کار براشون حکم یه نوع تجربه ی جدید رو داره
معمولا این قسم افراد همینکه به این نوع رابطه ها بعنوان تفنن نگاه میکنن و با عشق به سمت همسر یا دوست موقتیشون نمیرن حس میکنن که خیانتی نکردن و احساسشون نسبت به شریک زندگیشون پایداره!!!!!!