تولد "ابن نَجّار" مورخ، محدث، رجالي و اديب مسلمان(578 ق)
محبُّ الدين محمد بن نجار، مورخ، محدث، رجالي و اديب مسلمان در بغداد به دنيا آمد. دركودكي قرآن را حفظ كرد و در نظاميهي بغداد به تحصيل ادبيات عرب و حديث پرداخت. سپس براي تكميل تحصيلات خود به حجاز، شام و عراق سفر كرد. ابن نجار به همين منظور درنخستين سالهاي قرن هفتم هجري به بسياري از شهرهاي ايران سفر كرد و در حوزههاي علمي از محضر عالمان بزرگ، كسب فيض نمود. پس از حملهي مغولان به ايران و عراق، ابن نجار به شام و سپس به مصر رفت و به تدريس وبيان حديث پرداخت. او در طول سفرهايش كه حدود بيست سال طول كشيد، براي شنيدن حديث و فرا گرفتن علوم و معارف اسلامي و شعر و ادب از محضر حدود سه هزار استاد بهره گرفت. تحقيق و اتقان ابن نجار در حديث، رجال و تاريخ، مورد تاييد بسياري از عالمان و محدثان قرار گرفته است. او همچنين از محضر مشايخ عرفاي بزرگ عصر خود همچون محيالدين عربي و شيخ شهاب الدين سهروردي بهره برده است. تاريخ مدينه، ازهار در شعر، شافي در طب، عقد فائق در تاريخ و قمر منير در حديث از جمله آثار ابن نجار ميباشند.
====================
درگذشت "كريستين هِبِل" اديب و منتقد برجسته آلماني (1863م)
كريستين فريدريش هِبِل، شاعر، منتقد و نمايشنامه نويس آلماني در 12 مارس 1813م در خانوادهاي تهيدست به دنيا آمد. وي از نوجواني به دليل مرگ پدر، براي تأمين معاش به شغلي در مطبوعات اشتغال يافت و پس از مطالعه بسيار و اندوختن معلومات خود، به نوشتن پرداخت. هبل در بيست سالگي نوشتههايش را براي نشر به مجلههاي ادبي هامْبورگ آلمان فرستاد و سپس به تحصيل روي آورد. وي در سالهاي پس از آن ضمن ادامه تحصيل، كارهاي ادبي خود را ادامه داد و با نگارش نمايشنامههايى همچون يوديت، ماريا ماگدالِنا، هرود و ماريا مِنِه و گوگِس و انگشتري او و... به شهرت فراواني رسيد. آثار نمايشي هبل شامل نمايش انديشهها و احساسهاي بدبينانه و نامطبوع زندگي است كه روح تيره و تنهايى و شكست را نمايان ميسازد. در نظر هِبِل صحنههاي غمانگيز، نتيجه و محصول اجتنابناپذير تلاش فردي است. قدرت و برجستگي فردْ پيوسته با كشمكش و مبارزه همراه است و دستخوش قوانين ماوراي جهان مادي است. فرد ميكوشد كه خود را از فرسودگي اموري كه با آن روبرو ميشود برهاند، اما ارادهاش در برابر قدرت اصلي كه مافوق همه چيز است، خُرد ميشود. هبل موضوع نمايشنامههايش را از تاريخ قديم و جديد زندگي معاصر بيرون ميكشد و بناي نمايشنامهها را بر عصرهاي تحول و چهارراههاي تاريخ قرار ميدهد. او در عين حال، وجود خود را در وراي آثارش مينماياند و همدردي خود با فرد در برابر نظام و قوانين خردكننده را نشان ميدهد. نمايشنامههاي نخستين هبل به صورت نثر به نگارش درآمده و نمايشنامههاي بعدي در شعر آزاد ساخته شده است. علاوه بر آثار نمايشي، از هِبل، تعداد فراواني نوشته در نقد و نظريههاي مربوط به تئاتر و نامهها و يادداشتهاي بسيار سودمند بر جاي مانده است. نامههاي هبل نه تنها به سبب گيرايى، بلكه به علت اهميتي كه از نظر تاريخ و نقد ادبي دارد، بسيار جلب توجه كرده و جزو نوشتههاي رسمي آلمان درآمده است. محروميتهاي دوره كودكي و جواني بر جسم هِبل اثر گذاشت و بيماري مهره پشت، او را به سوي مرگي زودرس كشاند تا اينكه كريستين فريدريش هِبِل در 29 سپتامبر 1863م در پنجاه سالگي درگذشت.
====================
رگذشت "اميل زولا" نويسنده و داستانسراي شهير فرانسوي (1902م)
اميل ادوارد شارل آنتوان زولا، داستانسراي شهير فرانسوي در دوم آوريل 1840م در پاريس به دنيا آمد. وي در ابتدا داراي زندگي فقيرانهاي بود و با تنگدستي روزگار ميگذرانيد اما پس از اشتغال در يك كتابفروشي، اوقات فراغت خود را صرف نويسندگي نمود و پس از انتشار چند اثر خود، مورد توجه جامعه ادبي فرانسه قرار گرفت. زولا طرفدار سرسخت و يكي از پايهگذاران سبك ناتوراليسم و مبلغ اين مكتب بود كه بر اساس آن، داستان بايد بر تفكر علمي و توصيف دقيق استوار باشد. زولا ابتكار واقعي هنري را در رها كردن سنتها و تابع زندگي زمان شدن ميدانست و اعتقاد راسخ داشت كه روش علمي، بهترين روش براي نزديك شدن به حقيقت است. وي معتقد بود كه زندگي را چنان كه هست بايد ديد از اين رو، زولا براي تصوير دقيق زندگي عصر خود، توصيف جزئيات را به سرحد كمال رساند و در اين راه، چيزي او را متوقف نكرد. او در آثار خود، واقعيات را با تلخترين و خشنترين جنبههاي آن تشريح ميكرد. زولا از دريچه يك دانشمند دقيق و ريزه كار به زندگي مينگريست و با دقت خسته كنندهاي، آن را نقاشي ميكرد. زولا در اواخر عمر مورد توجه شديد مردم قرار گرفت و آكادمي فرانسه او را به عضويت قبول كرد ولي زولا دعوت آكادمي را نپذيرفت. داستانهاي زولا، بيشتر حاوي بررسيهاي دقيق در شناسايى مردم و خوي و نژاد و طبيعت آنهاست. زولا از مصلحان اجتماعي زمان خود نيز به شمار ميرفت و با كليساداران كاتوليك به مخالفت پرداخت. زولا در هنر رمان نويسي، ابتكارهاي جالب توجهي به كار برده و در تصوير اجتماع، استعدادي بينظير و استثنايى نشان داده است. در نظر او، همچنانكه جراح، جسم بيمار را ميشكافَد تا بر آن تغييرات لازم را انجام دهد، رماننويس نيز بايد تغييرات عميق جسمي قهرمانان كتاب خود را مورد بررسي دقيق علمي قرار دهد. زولا به قهرمانان آثار خود، برجستگي و واقعيت پرجاذبهاي ميبخشد، چنانكه خواننده در پشت چهرههاي داستاني، اشخاص واقعي را به خوبي ميبيند. آثار زولا با آن كه بر جنبههاي علمي زيستشناسي و مسئله توارث و جبر علمي متكي است، از جنبههاي شاعرانه و تغزّلي و صور ذهني خارقالعاده نيز سرشار است. نفوذ زولا و مكتب ناتوراليسمِ او در نويسندگان ملل مختلف قرن بيستم، انكارناپذير است. دكّه ميفروش، نانا، ژرمينال، سه شهر، خطاي كشيش، انسان وحشي و قلب پاريس از جمله آثار مهم او ميباشند. اميل زولا سرانجام در بيست و نهم سپتامبر سال 1902م در شصت و دو سالگي در پاريس درگذشت.
====================
تولد "میگل د سروانتس" شاعر و نويسنده بزرگ اسپانيايي (1547م) (ر.ك: 23 آوريل)
دون میگل د سِروانتِس ساآودرا (Don Miguel de Cervantes Saavedra) (۱۵۴۷- ۱۶۱۶) رماننویس، شاعر، نقاش و نمایشنامهنویس اسپانیایی بود. رمان مشهور دون کیشوت- که از پایههای ادبیات کلاسیک اروپا بهشمار میآید و بسیاری از منتقدان از آن به عنوان اولین رمان مدرن و یکی از بهترین آثار ادبی جهان یاد میکنند -اثر اوست. به وی لقب شاهزادهٔ نبوغ دادهاند. پدر وی حکیم(پزشک) بود. در سال ۱۵۵۱ پدرش به همراه خانواده به والادولید مهاجرت کرد. اما میگل در سال ۱۵۵۶ به کوردوبارفت. دربارهٔ تحصیلات ابتدایی میگل ابهاماتی وجود داردو اما بدون شک تحصیلات وی در سطح دانشگاهی نبودهاند. وی در سال ۱۵۵۶ در مادرید مستقر شد. وی در سال ۱۵۶۹ به دستور فلیپه دوم پادشاه وقت اسپانیا برای شرکت در جنگ به ایتالیا سفر کرد. وی به مطالعه برخی از آثار ادبی در آنجا پرداخت و تحت تاثیر هنر ایتالیایی قرار گرفت. سروانتس در جنگ لپانتو شرکت داشتهاست. دست چپ او در این جنگ به دلیل صدمهای که به اعصاب دستش وارد شد از کار افتاد. او همیشه از شرکت در این جنگ با افتخار یاد میکردهاست. او در سال ۱۵۷۲ به زندگی نظامی خود پایان داد و زندگی عادی خود را از سر گرفت
علاقه مندی ها (Bookmarks)