قیصرامین پور
عید است و دلم خانه ویرانه ، بیا
این خانه تکاندیم ز بیگانه ، بیا
یک ماه تمام مهیمانت بودیم
یک روز به مهمانی این خانه بیا
**************
امیر معزی
رمضان شد چو غریبان به سفر بار دیگر
اینست فرخ شدن و اینست به هنگام سفر
******************
عنصری بلخی
روزه پذیرفته با دو فرخ عید
که بجز فرخش اخیر نیست
**************
حکیم غرضی سیستانی
به مه روزه مرا تو به اگر در خور بود
روزه بگذشت و کنون نیست مرا آن در خور
شب عید آمد و می خواهم بربام جهم
گویم از نو شدن ماه چه دارید خبر؟
**************
منوچهر دامغانی
بر آمدن عید و برون رفتن روزه
ساقی بدهم باده ، برباغ و به سبز
**************
کلیم همدانی
هلال عید بغل در وداع روزه گشاد
صلاح و تقوی پا در رکاب عزل نهاد
گذش موسم شبگیر طاعت و باید
سحور را به صبوحی بدل کنند عباد
***************
شمس طبسی
عید روزه طایری شد پرزرحمت ساخته
کاشیانش برتر از گردون گردان یافتم
****************
خاقانی شروانی
جاهش زدهر چون مه عید از صف نجوم
ذاتش زخلق چون شب قدر از مه صیام
علاقه مندی ها (Bookmarks)