نام:
آنجا که حقیقت نهفته است (Where Truth Lies)
کارگردان:
اتم اگویان (Atom Egoyan)
تهیه کننده:
لیز بانتون(Liz Bunton)
فیلم نامه نویس:
اتم اگویان(Atom Egoyan)
بازیگران:
کوین بیکن(Kevin Bakon)
کالین فیرث(Colin Firth)
الیسون لوهمان(Alison Lohman)
دیوید هیمن(David Hayman)
راشل بلانچرد(Rachel Blanchard)
موسیقی:
مایکل دانا(Mychael Danna)
فیلم بردار:
پال ساروسی(Paul Sarossy)
ادیتور:
سوزان شیپتون((Susan Shipton
شرکت پخش کننده:
THINKFilm
تاریخ انتشار:
7 اکتبر 2005
زمان فیلم:
106 دقیقه
ژانر:
درام،هیجانی،اسرار آمیز
بودجه فیلم:
25 میلیون دلار(آمریکا)
درباره فیلم:
فیلم آنجا که حقیقت دروغ است محصول سال 2005 درباره گروه های کمدین می باشد و بیان کننده مسائل پشت پرده این گروه ها می باشد. کارگردان فیلم اتم اگویان (نامزد گرفتن جایزه اسکار) است.
بازیگران اصلی فیلم نیز کوین بیکن (بازیگر Mystic River)،کالی فیرث (Love Actually) و الیسون لوهمان (Big Fish) هستند.
انجمن فیلم سازان آمریکا به دلیل وجود صحنه های ******** مصرف مواد و برخی مکالمات فاحش به این فیلم رده R داده که بیانگر این است افرادی که 17 سال و یا کتر سن دارند باید با اجازه و همراهی بزرگسالان فیلم را ببینند.
نمایی از داستان:
لنی موریس (بیکن) و وینس کالینس (فیرث) با هم در یک گروه کمدی کار می کنند و همچنین دوستان نزدیکی نیز هستند. گروهشان اخیراً شهرت فراوانی کسب کرده که ناگهان جسد یک زن جوان در سویت هتل آنان پیدا می شود که این حادثه موجب از هم پاشیدن گروهشان می شود. سال ها بعد از جدایی این دو خبرنگاری به نام کارن ا کانر(لوهمان) در جستوجوی یافتن حقیقت آن حادثه اسرار آمیز می باشد و ...
نقد فیلم:
هرچند این فیلم از نظر بیشتر منتقدین یه فیلم متوسط و یا حتی ضعیفه و منتقدین اگویان رو به تلفیق یک سری صحنه های ******** با یه داستان کسل کننده متهم کردن(لا اقل بعضیاشون یه ذره انصاف داشتن و از بازی کوین بیکن تعریف کردن) اما به نظر من فیلم انقدر هم بد نیست که اون رو به چشم یه فیلم صرفاً ******** بدون هیچ جنبه هنری نگاه کرد به نظر من صحنه ها اونقدر جذاب هست که بیننده پای فیلم احساس خستگی نکنه و فیلم رو تا آخر با لذت (شایدم بی لذت) ببینه سکانس های فیلم طوریکه کنار هم چیده شده که بیننده تا لحظه های آخر فیلم نمیتونه قاتل واقعی رو تشخیص بده (مگر اینکه خیلی با دقت باشه) فلاش بک ها توی فیلم به موقع هستند بطوریکه آدم نه گذشته رو از دست می ده و نه از حال غافل می مونه فضای اسرار آمیز فیلم هم که به کمک موسیقیه مایکل دانا بهتر درک میشه به جذابیت فیلم افزوده رابطه بین دو دوست هم خیلی خوب نشون داده شده(و این که همیشه تو از بین رفتن دوستی پای یه زن وسطه!!!) فیلم در کل مسیر روانی رو داره به طوریکه در آخر با هیچ نکته گنگی روبرو نمیشیم و کل فیلم رو به راحتی میشه درک کرد. البته از حق نگذریم پرداخت شخصیت اکانر (به بازی لوهمان) به خوبی صورت نگرفته و میشد یه شخصیت به واقعیت نزدیک تر رو به بیننده معرفی کرد . به هر صورت این فیلم بدی نیست و اگه براش وقت بذارین فکر نکنم پشیمون بشین.
نکات حاشیه ای:
- اول اینکه اگویان مجبور شده صحنه های بسیاری از فیلم رو سانسور کنه تا از انجمن فیلم سازان امریکا رده NC-17(فقط افراد بالای 17 سال) رو نگیره ولی اگویان اعلام کرده نسخه به نمایش درآمده در سالن های امریکا همان نسخهاهدایی به جشنواره کن بوده همچنین گرفتن این رده منجر به محدود شدن فیلم میشد و بازده سرمایه خوبی رو به همراه نمی داشت.
دوست دارم تو این قسمت یه سری اشتباهات داخل فیلمم مطرح کنم:
- وقتی مورین قبض هتل رو به لنی می ده روی اون یه zip code رو می بینیم با توجه به اینکه فیلم مربوط به سال 1957 و همونطور که میدونین استفاده از zip code از سال 1963 شروع شد.
- ا کانر تو وان حموم داره با دوستش حر ف میزنه شامپوی مدل جدید امروزی رو لبه وان پشتش می تونیم ببینیم.
جزئیات داستان فیلم:
فیلم از اول با معرفی شخصیت های اصلی(گروه کمدی) شروع میشه که اتفاقاً در اوج موفقیت ان لنی موریس در گروه نقش شخصیتی شلخته و آس و پاس رو داره در حالیکه وینس کالینس همیشه تر و تمیز و مرتبه و دائم از کارای لنی یه جوری ایراد ایراد می گیره که تماشاچییا رو بخندونه. بعد صحنه پیدا شدن جسد یه زن جوون رو توی یه وان پر از آب میبینیم. بلافاصله به 15 سال بعد میریم که اکانر-که به شدت دنبال معروف شدنه- داره با کالینس درباره چگونه نوشتن زندگینامه کالینس صحبت می کنه که البته هدف اصلیش پیدا کردن راز قتل دختر جوانی به نام مورین ا فلریتی یه که به طرز اسرارآمیزی به قتل رسیده و هیچ کس نتونسته قتل اون رو به لنی یا وینس نسبت بده. خود ا کانر هم نمیتونه باور کنه که قتل کار اونا باشه چون از بچگی اونا رو مثل قهرمان ها دوست داشته و البته ما یک صحنه رو هم از دوران کودکی ا کانر می بینیم که در یک برنامه تلویزیونی از اونا تشکر میکنه.(به گذشته برمیگردیم) صحنه ای رو میبینیم که لنی و مورین برای اولین بار همدیگر و ملاقات میکنن. مورین که یه روزنامه نگار آماتوره از لنی یه وقت برای مصاحبه می خواد لنی ام فوراً !!؟ قبول می کنه. صحنه ای رو که بعد از این ملاقات مبینیم مشخص می کنه که داستان داره به روایت لنی گفته می شه (البته این رو از روی نریشن هم می شد فهمید ولی نکته اینجا ست که ا کانر داره این مطالب رو میخونه) بعد از این یک شب از شبهای اجرای برنامه رو می بینیم که لنی با بذله گویی هاش درباره یک دختر داره مردم رو میخندونه ولی دوست پسر دختره اصلاً خوشش نمیاد و با لنی درگیری لفظی پیدا می کنه وینس ظاهراً از جو (دوست پسر) عضرخواهی میکنه و به بهانه آوردن جو روی صحنه اون رو میکشه بیرون و در بیرون پسر رو حسابی به باد کتک میگیره (که میزان صمیمی بودن لنی و وینس رو نشون می ده)
{pagebreak}
به زمان حال برمی گردیم که اکانر خواندن خاطرات کنار می گذاره و از وکیل لنی علت اینکه چرا خاطرات به اون نشون دادن می پرسه و وکیل به اون می گه چون لنی داره خودش نوشتن زندگی نامه اش رو تموم می کنه و اینکه تو اون حقایق به طور کامل شرح داده شده و اینکه با وجود این کتاب مردم دیگه توجه زیادی به کتاب ا کانر نمی کنن چون کپی هیچ ارزش اصل رو نداره. حالا با یه شخصیت جدید آشنا می شیم به اسم بانی که از بچگی با ا کانر دوست بوده که اونم از طرفدارای لنی و وینس بوده. دوباره یه فلاش بک کوتاه به گذشته در مورد برنامه های گروه رو می بینیم و به زمان حال برمی گردیم که ا کانر اتفاقی لنی رو تو هواپیما می بینه همچنین تو این صحنه با یه کاراکتر دیگه به اسم روبین آشنا می شیم که برای لنی مثل یه غلام حلقه به گوش می مونه البته تو این صحنه مدیر برنامه های لنی رو هم به اسم ارو می بینیم که تاثیر زیادی تو حوادث داستان نداره ا کانر با توجه به موقعیت صندلیش غذا رو با لنی سر یه میز میخوره و برای اولین بار (البته در بزرگسالی) با لنی رو در رو صحبت میکنه البته اکانر خودش رو با مشخصات دوستش بانی تراوت معرفی می کنه و میگه که معلمه.هنوزم ا کانر به لنی به چشم یه قهرمان نگاه می کنه اما این بار علاقه اش به لنی از یه نوع دیگه اس (فکر نکنم لازم باشه نوع علاقه رم توضیح بدم) به خاطر همین نمیتونست فکر کنه که اون یه قاتل باشه. این اول آشنایی شون بود. دوباره یه فلاش بک به گذشته دارم که حکایت از موفقیت آمیز بودن شو لنی و وینس داره و صحنه اول فیلم رو هم به طور کامل تری می بینیم به طوریکه هنگامی که لنی و وینس وارد سویت هتل می شن جسد توی وان پیدا می شه. برمیگردیم به حال که ا کانر دوستش درباره اینکه خودش به جای بانی جا زده حرف میزنن و بانی هم میگه از طرف ا کانر بسته ای را تحویل گرفته که حاوی قسمتی از خاطرات لنی موریسه. خاطرات لنی حادثه رو جوری نشون می ده که موریس قاتل مورینه در این بین ا کانر درگیر رابطه عاطفی با لنی می شه و فکر می کنه خطرات درستن. خود موریس هم چون اون شب مواد مصرف کرده درست یادش نمیاد چه اتفاقی افتاده و یه جرایی باور کرده که قتل کار خودشه. در نهایت باعث میشه خودکشی کنه. البته مادر مورین یه فریضه خودکشی رو هم به ماجرا اضافه می کنه که باعث بیشتر پیچ خوردن داستان میشه.
ا کانر میره پیش وینس میره و در اونجا وینس به رابطه اکانر و لنی پی می بره و تصمیم می گیره برای ا کانر پاپوش درست کنه و از اون یه سری عکس ******** میگیره که نشون میده ا کانر همجنس بازه (البته قبل از گرفتن عکسها به اکانر مواد داده) وینس می خواد اینجوری ا کانر رو بترسونه که داستانشو در مورد قاتل بودن اون چاپ نکنه. اما ا کانر اصلاً زیر بار نمیره. حالا یه فلاش بک در مورد شب حادثه در سویت لنی و وینس تو این صحنه میبینم که لنی،وینس و مورین سه تاییشون اون شب مواد مصرف میکنن و بعدشم قاعدتاً باید بدونین چیکار می کنن البته وینس کنترلش رو از دست میده و میخواد با لنی سکس داشته باشه که با مخالفت شدید لنی روبرو میشه (در تمام این مدت دستگاه ضبط صدای مورین روشن است و همه مجرا رو ثبت میکنه) مورین ام میخواد از این موقعیت حد اکثر استفاده رو ببره و در عوض منتشر نکردن داستان لنی و وینس و از لنی درخواست یه عالمه پول می کنه. لنی بدون قبول یا رد کردن پیشنهاد مورین میره بخوابه و صبح روز بعد با جسد مورین روبرو میشه. اون جوری که لنی قضیه رو تعریف می کنه هیچ دلیلی برای مرگ مورین وجود نداره به جز اینکه وینس قاتل باشه چون تمام درها از داخل قفل بوده و لنی نیز زود خوابیده. تا اینجا همه چیز روشن و واضح به نظر میاد تا اینکه سر و کله غلام حلقه به گوش(روبین) پیدا میشه که ادعا میکنه نوار ضبط شده زمان مرگ مورین رو داره و میخواد اون رو به اکانر بفروشه اما اکانر با پرسیدن یه سری سوال از روبین دستش رو می کنه که قتل مورین کار اون بوده نه وینس(وینس بیچاره!!!). البته روبین از شدت علاقه به لنی و وینس این کار کرد تا اینکه کسی اونا رو اذیت نکنه.
در پایان ا کانر به مادر مورین اطلاع میده که اون به قتل رسیده و خودکشی نکرده.(مادر مورین از اون متعصبای مذهبی بود.)
علاقه مندی ها (Bookmarks)