گزارش جلسه حضوری مدیران و کاربران انجمن (اسفند ماه92)

[homeyra]

خب چرا نمیگید به چه نتایجی رسیدید؟
من به دلایلی نشد بیام چون میخواستم راجع به بخش زبان صحبت کنیم.... یه نیم نگاهی هم به این بخش بندازین ثواب داره...وضعش خیلی بده

[Sa.n]

سلام خدمت دوستان عزیز و گرامی
اول از همه از جناب کاوه تشکر ویژه میکنم که این قرار رو ترتیب داده بودن و فرصتی شد هم برای تجدید دیدار با دوستان و هم برای تبادل نظر
خب با اجازه همه دوستان من خلاصه ای از محتوای قرار ملاقات عرض میکنم :
1- آشنایی با اهداف آینده سایت و برنامه های آینده سایت از قبیل راه اندازی پرتال و تیم برنامه نویسی و ... که توضیح این موارد توسط جناب کاوه صورت گرفت .
2- مختصر بحثی صورت گرفت درباره اشکالات دعوت های موضوعات که در گذشته فعال بوده و حالا نیست .
3- نظراتی داده شد درباره ویرایش و تکمیل برخی از قوانین خاص
4- همونطور که بقیه دوستان هم فرمودند و من هم عرض میکنم ، بحثی صورت گرفت درباره ایجاد تمایز بین افراد متخصص و غیر متخصص.
5- بحثی صورت گرفت درباره اینکه ایده های نخبگان عزیز باید دارای امنیت باشند در انجمن و حفظ بشن که توسط جناب نیما ماهان مطرح شد .
6- مختصر صحبتی صورت گرفت درباره مشکلات کلی سایت و سامان دهی مقالات و ...
7- درباره مشکلات بین مدیران و همکاران و ... نیز صحبت کوتاهی شد و در آخر این نتیجه به عمل اومد که هر فرد باید توانایی حفظ رفتار و حل مشکلات خودش رو داشته باشه
فکر میکنم تمام مباحثی که باید میگفتم رو گفتم با وجود تمامی این مباحث باز هم وقت جلسه به تمامی مشکلات کفاف نداد .
و در آخر از دیدن دوستان عزیز بی نهایت خوشحال شدم و امیدوارم که جلسه برای همه عزیزان مفید بوده باشه و استمرار داشته باشه

[م.محسن]

سلام خدمت دوستان

الان ساعت نزدیکای 9 صبحه شنبه هستش . من تازه رسیدم به خونه . در فاصله یک روز من 22 ساعت تو اتوبوس بودم به صورت رفت وبرگشت , و خب خستگی باعث شد نتونم تمرکز لازمه رو داشته باشم و در بحث ها هم شرکت نکردم متاسفانه به همون دلیل خستگی و درد بدنی, اما خب دیدار دوستانم باعث شد خستگی راه رو برای چند ساعت هم که شده فراموش کنم و شکر خدا راضی هستم از تصمیمی که گرفتم و این راه دور رو اومدم و دوستان عزیزم رو دیدم. متاسفانه بر خلاف وعده پرتغالی در سر صحنه من ندیدم و خانوما به من رکب زدن و بعد از من اومدن (به صورت هماهنگ شده و مشکوک ) . انشالله چند ساعتی استراحت کنم شاید بهتر بتونم حرف بزنم. الان دستام حس نداره . با اجازه

انشالله همه دوستان حاظر عذر منو بپذیرن برای بی حالی و خواب الودگی من


زنده باشید

مهدي جان همين كه گل روي شما رو زيارت كرديم مايه مسرت بود با توجه به مسافت طولاني كه شما و اون دو عزيز طي كرديد و تقبل زحمت كرديد

[M@hdi42]

مهدي جان همين كه گل روي شما رو زيارت كرديم مايه مسرت بود با توجه به مسافت طولاني كه شما و اون دو عزيز طي كرديد و تقبل زحمت كرديد

سلام محمد جان

از این سفری هم که داشتم نه مباحث مطرح شده تو ذهنم میمونه نه مکانهایی که در این سفر رفتم . تنها وتنها چیزی که در خاطرم تا ابد زنده میمونه دیدن گل روی شما و مکالمه هرچند کوتاهی بود که داشتیم . و تمام خستگی های فیزیکی هم در همون چند دقیقه دیدار برطرف شد و خدا رو شکر میتونم با قاطعیت بگم ارزشش رو داشت دیدار شما. انشالله که بازم عمری باشه و پیش بیاد از این قرار ملاقات ها که گل روی ماه شما رو دوباره وچند باره زیارت کنیم