محمد شاه

در ميان شاهزادگان قاجار عباس ميرزا از لحاظ ارزش نظامي فردي ممتاز بود و به احتمال قوي اگر فتعليشاه به تقاضاي مكرر او در ارسال پول و اسلحه توجه مي كرد ، ممكن بود در جنگ با دشمنان ايران پيروزيهايي كسب كند . در هر حال ، تلاشها و مساعي اين مرد بر فتحعليشاه پوشيده نماند و چون از مرگ اين شاهزاده مبارز آگاهي يافت ، به پاس خدمات وي فرزندش محمد ميرزا را به وليعهدي برگزيد .
همينكه خبر فوت فتحعليشاه به تبريز رسيد ، در ششم رجت 1250 ، وليعهد به تخت پادشاهي جلوس كرد و با كمك ميرزا ابوالقاسم فراهاني – قائم مقام ثاني – و مساعدت سفراي انگليس و روس ، شاه از آذربايجان عازم تهران شد . قبل از رسيدن شاه به تهران بعضي از اعمام او نظير فرمانفرما ، ظل السلطان و شجاع السلطنه داعيه سلطنت داشتند ولي همينكه ديدند شاه جوان با سپاهي كه فرماندهي آن با لندزي انگليسي است ، به تهران آمده است دير يا زود يكي بعد از ديگري سر تسليم فرود آوردند .
شاه پس از فرود به تهران ، قائم مقام را به صدارت برگزيد و اين مرد كه از بي كفايتي شاه خبر داشت ، با حسن تدبير ، مدعيان سلطنت را از ميان برداشت ، و براي آنكه به وضع مالي مملكت ، سر و صورت دهد ، جلوي اسراف و تبذير هاي درباري را گرفت و با اين اقدامات عده اي را به دشمني با خود برانگيخت ، مخالفان با كمك حاج ميرزا آقاسي ، معلم شاه ، از غرور و استبداد صدر اعظم سخنها گفتند و شاه ضعيف النفس و بي تدبير را بر آن داشتند كه دوست واقعي و خدمتگذار مسلم خود را در صفر 1251 در باغ گلستان به دست دژخيمان خفه كند .
قائم مقام ثاني ، فرزند ميرزا بزرگ قائم مقام اول بود و يكي از دختران فتحعليشاه را كه خواهر تني عباس ميرزا بود ، به زني گرفته بود . وي علاوه بر كفايت و كارداني در هنر خوشنويسي و دبيري و انشا و امور مالي سرآمد رجال عهد قاجار بود . پس از قتل قائم مقام ، محمد شاه صدارت خود را به حاج ميرزا آقاسي ، كه آخوندي ساده لوح و بي اطلاع بود ، سپرد .
بالاخره محمد شاه قاجار پس از 14 سال سلطنت در 6 شوال 1264 قمري در 42 سالگي در اثر ابتلا به بيماري نقرس درگذشت و سلطنت را به پسر 16 ساله خود ناصرالدين ميرزا سپرد . اين شاه بي كفايت و ضعيف النفس در دوران سلطنت 14 ساله خود نه تنها قدمي در راه سعادت و آسايش مردم بر نداشت بلكه با قتل قائم مقام و روي كار آوردن حاج ميرزا آقاسي به آشفتگي اوضاع ايران افزود