دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6

موضوع: راهبردهاى ارزشى پيامبر اکرم در مسير وحدت اسلام

  1. #1
    همکار تالار مهندسی کامپیوتر
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    456
    ارسال تشکر
    231
    دریافت تشکر: 441
    قدرت امتیاز دهی
    23
    Array

    پیش فرض راهبردهاى ارزشى پيامبر اکرم در مسير وحدت اسلام

    در يک تقسيم‏بندى کلى نقش پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله در پايه‏گذارى وحدت امت اسلامى شامل سه مطلب بنيادين مى‏شود: نخست تلاش در وضعيت جامعه عربى آن زمان و به کارگيرى عوامل «سياسى‏» جهت زمينه‏سازى‏هاى لازم؛ سپس برنامه‏ريزى‏هاى «فرهنگى‏» در مسير ترسيم دورنماى امت واحده براى مسلمانان و ايجاد فضاى رشد فکرى و ارتقاى فهم مردم نسبت ‏به مسئوليت‏هاى خود؛ و در نهايت، به کار بستن راه‏حل‏هايى که پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله از آنها به عنوان ابزار تحقق وحدت بهره مى‏گرفت. اين چنين راهبردهايى را مى‏توان تحت عنوان «دعوت ارزشى پيامبر صلى الله عليه و آله برشمرد که پاره‏اى از آنها شامل «راهبردهاى ارزشى ملى و مذهبى‏»، «راهبردهاى ارزشى قومى و ميهنى‏» و نيز «راهبردهاى ارزشى اجتماعى و فردى‏» خواهند بود. و اينک به هر بخش اشاره‏اى گذرا خواهيم کرد.
    1- راهبردهاى ملى و مذهبى

    الف) ايجاد وحدت ملى و همبستگى ايمانى

    ورود پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله به مدينه همراه با عقد قراردادهايى بين گروههاى گوناگون بود. اين پيمان‏ها را مى‏توان يکى از بارزترين شواهد به کارگيرى رهيافت وحدت اسلامى در جامعه آن زمان شمرد.
    پيمان‏نامه عمومى مدينه:

    يکى از مهمترين اين پيمان‎ها، اولين قراردادى بود که بين پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله و طوايف و قبايل موجود يثرب بسته شد و بعضى آن را «نخستين قانون اساسى مکتوب جهان‏» دانسته‏اند. اين تدبير بهترين مقوله براى به وجود آوردن وحدت ملى و همبستگى دينى بود چرا که وحدت ميان قبايل درگير، حقوق اجتماعى يهوديان و نيز مهاجران مسلمانان را تضمين مى‏کرد و از سوى ديگر، اين پيمان‎ها مقدمات تشکيل يک وحدت سياسى و حکومتى را فراهم مى‏آورد.
    به عنوان نمومه در مفاد قرارداد بين مسلمين به روشنى قيد شده بود که مسلمين امت واحده‏اى، جداى از مردم ديگر هستند: (انهم امة واحدة من دون الناس)، و ارتباطى بين مسلمانان و کافران نيست و دورى بين مسلم و مسلم نبايد باشد. اگر چه روح حاکم بر اين پيمان‎ها همانا به کارگيرى ابزار وحدت اسلامى در جهت راهبرد ارزشى پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله در جامعه اسلامى است و از همين‏رو تمام موارد آن مصداق اين امر قرار دارند، ولى به بعضى از آن موارد اشاره مى‏کنيم: (1)
    - مسلمين در برابر ظلم و تجاوز و توطئه و فساد با هم متحد خواهند بود.
    - هيچ مؤمنى بدون اشاره ساير مؤمنان در جهاد فى سبيل‏الله صلح نمى‏کند و صلح جز براى همگان اجرا نخواهد شد.
    - تمامى گروهها (که به جنگ مشغول‏اند) به ترتيب وارد جنگ خواهند شد و جنگيدن به يک گروه (دو مرتبه پشت ‏سر هم) تحميل نخواهد شد.
    - «ذمة الله‏» نسبت ‏به همه افراد يکسان است.
    - اگر اختلافى بين مسلمين بروز کرد، مرجع حل آن خدا و رسول خواهند بود.
    - مسلمين، فرد مقروض و مديونى را که دين او سنگين است رها نخواهند ساخت، بلکه او را کمک مى‏کنند.
    و در قسمت ديگرى از اين عهدنامه تاريخى که طرف خطاب آن يهوديان مدينه بودند، امورى پيشداورى شد که توجه به مفاد آن حاکى از انگيزه تحقق وحدت ملى توسط پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله است:
    - مسلمانان و يهوديان امت واحده‏اند و مانند يک ملت در مدينه زندگى خواهند کرد و هر يک دين خود را دارند.
    - به يهوديان هم‏پيمان، همراهى و کمک خواهد شد و متقابلا وقتى مسلمين آنها را به مصالحه مى‏خوانند، يهوديان بايد بپذيرند.
    - مسلمين و يهود هر دو بايد بر ضد کسانى که با اين قرارداد به مخاصمه برمى‏خيزند، مبارزه کنند.
    - هر دو بايد با يارى يکديگر در برابر مهاجمان به يثرب بجنگند.
    - هيچ کافرى از ناحيه دو طرف اجير نشود مگر اين که به مصلحت هر دو گروه باشد.
    به هر حال، بايد چنين نتيجه گرفت که کوشش براى ايجاد حساسيت مشترک دينى و ملى يکى از شاخص‏ترين راه‏حل‏هاى پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله در جهت تحقق وحدت اسلامى شمرده مى‏شود.
    در نمازم خم ابروی توبایادآمد.....حالتی رفت که محراب به فریادآمد




  2. کاربرانی که از پست مفید sabrjoo سپاس کرده اند.

    312

  3. #2
    همکار تالار مهندسی کامپیوتر
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    456
    ارسال تشکر
    231
    دریافت تشکر: 441
    قدرت امتیاز دهی
    23
    Array

    پیش فرض پاسخ : راهبردهاى ارزشى پيامبر اکرم در مسير وحدت اسلام

    تثبيت وحدت ايمانى:

    پيامبر صلى الله عليه و آله بعدها نيز در مسير تثبيت همبستگى ايمانى مسلمين مکررا بر اين موضوع تاکيد فرمود. در بخشى از سخنان حضرت پس از فتح مکه و در مسجدالحرام چنين نقل کرده‏اند که فرمود: «المسلم اخ المسلم والمسلمون هم يد واحد على من سواهم تتکافوا دمائهم يسعى بذنبهم ادناهم.‏» (2)
    ايجاد چنين حس مشترک دينى و پيوستگى مذهبى واحد بين مؤمنان در کلام زيبايى منسوب به حضرت کاملا مشهور است که: «المؤمنون کنفس واحدة.‏»
    همچون آن يک نور خورشيد سما صد شود نسبت ‏به صحن خانه‏ها
    ليک يک باشد همه انوارشان چون که برگيرى تو ديوار از ميان
    چون نماند خانه‏ها را قاعده مؤمنان مانند نفس واحده
    و البته رمز اين پرتو نورانى نيز در روح انسانى و الهى مؤمنان خواهد بود که:
    جان حيوانى ندارد اتحاد تو مجو اين اتحاد از روح باد
    جان گرگان و سگان از هم جداست متحد جانهاى شيران خداست (مولوى)
    ب) پيوند روح اخوت و برادرى

    پيدايش تعلق اجتماعى:

    در نخستين سال ورود پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله به مدينه يکى از مهمترين ابتکارها و راهبردهاى مهم حضرت در به کارگيرى عامل وحدت دينى واقع مى‏شود؛ يعنى پيوند (عقد) مواخات بين کليه مسلمانان اعم از مرد و زن.
    رسول خدا صلى الله عليه و آله در يک مجلس عمومى مى‏فرمايد: «تآخوا في الله اخوين اخوين.‏» (3)
    اين پيمان برادرى همگانى تنها بر اساس نفى انگيزه‏هاى قومى و قبيله‏اى و بر محور حق و همکارى اجتماعى شکل گرفت چه اين که: «انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بين اخويکم واتقوا الله لعلکم ترحمون‏.» (حجرات /10)
    پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله بين هر مهاجر و يکى از مردم مدينه عقد برادرى بست و در يک انگاره تاريخى، حضرت على را در دنيا و آخرت برادر خود خواند که: «انه منى و انا منه.‏»
    به هر ترتيب، اين تصميم اگاهانه، کارآمدترين ابزار تحقق الفت فراگير در جامعه آن زمان بود که نشان از همه کوشش پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله براى پيدايش يک تعلق اجتماعى بالنده بر محور ايمان به خدا داشت.
    محبت الهى پايه تشکيل جامعه آرمانى: جامعه مطلوب پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله، نظامى است که تمامى اعضاى آن بر محور ديانت توحيدى، پيوند برادرى با يکديگر دارند و مکلف هستند آن را استوار نگه دارند تا خداوند عزيز حکيم نيز زمينه‏هاى الفت و وحدت دلها را (به قدرت خود) پايدار سازد و بدين‏سان پايه‏هاى تفاهم اجتماعى جامعه اسلامى محکم گردد: «و ان يريدوا ان يخدعوک فان حسبک الله هو الذى ايدک بنصره و بالمؤمنين × و الف بين قلوبهم لو انفقت ما فى الارض جميعا ما الفت ‏بين قلوبهم و لکن الله الف بينهم انه عزيز حکيم.» (انفال /62 و63)
    بر اساس مفاد آيات الهى اولا بدون تحقق الفت اجتماعى، نمى‏توان سخن از جامعه کرد؛ ثانيا تحقق اين امر تنها به دست‏ خداست، ثالثا مؤمنان نيز قادرند شرايط و زمينه‏هاى وحدت اجتماعى را فراهم آورند. (4)
    کلام راستين خداوند پيرامون مساله برادرى قبايل يثربى نيز بس گوياست؛ «واعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا واذکروا نعمة الله عليکم اذ کنتم اعداء فالف بين قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا ... «(آل عمران /103)
    جامعه آرمانى پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله که در آن روح اخوت و برادرى موج مى‏زند، جامعه‏اى است که در شدت بر کفر و رحمت‏ به ايمان، حول يک محور، وحدت مى‏يابند، يعنى: «محمد رسول الله و الذين معه اشداء على الکفار رحماء بينهم.‏» (فتح /29)
    جامعه‏اى که مانند پيکره‏اى واحد است و تمام افراد آن در ارتباطى وحدت‏بخش با يکديگر پايدار مى‏مانند و روح عشق و ايمان مذهبى در تار و پود آن جريان دارد: «مثل المؤمنين فى توادهم و تراحمهم و تعاطفهم کمثل جسد واحد اذا اشتکى منه عضو تداعى له سائر الاعضاء بالسهر والحمى‏.» (5)
    در نمازم خم ابروی توبایادآمد.....حالتی رفت که محراب به فریادآمد




  4. کاربرانی که از پست مفید sabrjoo سپاس کرده اند.

    312

  5. #3
    همکار تالار مهندسی کامپیوتر
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    456
    ارسال تشکر
    231
    دریافت تشکر: 441
    قدرت امتیاز دهی
    23
    Array

    پیش فرض پاسخ : راهبردهاى ارزشى پيامبر اکرم در مسير وحدت اسلام

    بهره ‏ورى از ظرفيت‏هاى اجتماعى:

    در نتيجه پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله با طرح پيمان برادرى انصار و مهاجران، از ظرفيت ‏خاص چارچوب اجتماعى جامعه عربى (که حمايت از هم‏پيمانان خود بوده) در جهت اهداف تحقق امت واحده بهره برد و اين موفقيت‏ بارز پيامبر صلى الله عليه و آله نه تنها باعث تعجب افرادى چون ابوسفيان شد، که حتى آثار و پيامدهاى اين مساوات اسلامى تا مقدم داشتن اموال و دارايى‏ها نسبت ‏به يکديگر پيش رفت. مورخان نقل مى‏کنند که در جريان برادرى مهاجر و انصار، پيمانى بسته شد که شامل مشارکت در ميراث هم بود و در همين راستا رويداد تقسيم غنايم جنگى «بنى‏النضير» از بهترين نمونه‏هاست.
    به هر حال، سراسر وقايع تاريخ اسلام گوياى شواهدى است که نقش پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله را در جلوگيرى از افتراق صفوف مسلمين و متقابلا بهره‏ورى ابزار وحدت اسلامى نشان مى‏دهد و اين دستور آشکار قرآن بود که: «ولا تکونوا کالذين تفرقوا واختلفوا...» (آل‏عمران /105) تلاش پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله در ايجاد وحدت به اوج کوشش‏هاى ممکن، مى‏رسد و چون آرمان وحدت را يکى از رسالت‏هاى الهى بعثت ‏خود مى‏داند؛ و رنج تفرق مؤمنان بر او گران مى‏آيد و سخت مهربان و هواخواه آنان است، پس در اين راه تمام توان خود را به کار مى‏برد که: «لقد جاءکم رسول من انفسکم عزيز عليه ما عنتم حريص عليکم بالمؤمنين رءوف رحيم.‏» (توبه/128) و شايد به همين دليل است که خود مى‏فرمايد: «ما اوذى نبى مثل ما اوذيت.» (6)
    راهکار سازگارى و همدلى: موضوع «اصلاح ذات البين‏» و سفارش‎ها و موضعگيرى‏هاى پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله پيرامون آن نيز، در رديف راهکارهاى ايجاد برادرى قرار مى‏گيرد:
    «... و فى الخبر عن ابى‏ ايوب قال: قال رسول‏ الله‏ صلى الله عليه و آله: يا ابا ايوب الا ادلک على صدقة يحبها الله و رسوله قال: بلى. فقال رسول‏الله: تصلح بين الناس اذا تفاسدوا ... و فى راويه تسعى فى صلاح ذات البين اذا تفاسدوا و تقرب بينهم اذا تباغضوا.» (7)
    و نيز نقل شده که درباره آيه اخوت از پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله پرسش کردند، فرمود: مزد آن کس که در برقرارى آشتى ميان مردمان بکوشد؛ برابر مزد کسى است که در راه خدا پيکار کند. (8)
    بدين‏ ترتيب يکى از اين شيوه‏ها را در تصميمى که پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله مبنى بر «اصلاح ذات البين‏» در مورد تقسيم غنايم جنگ بدر مى‏گيرد، مشاهده مى‏کنيم. قطعا فقدان قانون خاص تقسيم غنايم و نيز عدم آمادگى تربيتى و اخلاقى کامل مسلمانان آن دوره، عواملى بود تا در وحدت پوياى جامعه اسلامى ايجاد خلل کند. از اين‏رو، پيامبر صلى الله عليه و آله مامور به اصلاح امور و حفظ يکپارچگى ملت مى‏شود و مؤمنان نيز موظف به رعايت همدلى و تبعيت از رسول اکرم ‏صلى الله عليه و آله که: «فاتقوا الله و اصلحوا ذات بينکم و اطيعواالله و رسوله ان کنتم مؤمنين.‏» (انفال /1)
    پيامبر صلى الله عليه و آله به گونه‏اى اختلاف‏زدايى مى‏کند که شقاقى (هر چند ناچيز) در پيکره وحدت دينى مسلمين سر برنياورد؛ چنان که مورخان نقل کرده‏اند، پيامبر اسلام ‏صلى الله عليه و آله حتى براى گروهى هم که در جنگ حاضر نبودند سهمى از غنيمت قرار مى‏داد. (9)
    جالب توجه است که پيش از آغاز جنگ بدر، پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله با وجود اعلام حمايت عده‏اى از مهاجران، در انتظار اعلام رضايت انصار مبنى بر آمادگى جهاد نبرد با دشمن است؛ چون محتواى قرارداد انصار با پيامبر صلى الله عليه و آله درباره دفاع از حضرت در داخل شهر مدينه بود و نه همراهى در جنگ‏هاى خارج، لذا پيش از حرکت ‏به دنبال راى و نظر انصار بود و پس از اطمينان از يارى آنان آماده کارزار مى‏گردد.
    اين امر در واقع نشان از اهتمام پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله به رعايت ‏سنت‏هاى اجتماعى و ملاحظه شرايط خاص سياسى زمان دارد. (10)
    تفوق به جاى تفرق:

    رويداد ديگرى که در جريان جنگ احد شاهديم دستورى است که قرآن به پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏دهد مبنى بر عدم ملامت پاره‎اى مسلمانان به سبب فرار از جنگ و در برابر، بخشودن آنها و سعى در اميدوار ساختن و همکارى به گونه‏اى که جذب جامعه اسلامى شوند و در مسير اصلاح و تربيت روحى قرار گيرند: «فاعف عنهم واستغفر لهم و شاورهم فى الامر ...» (آل‏عمران /159)
    قطعا يکى از ريشه‏هاى اصلى چنين تصميم پسنديده‏اى، همخوانى با وحدت و يکپارچگى سياسى امت اسلام بوده است تا از اين طريق پيشاپيش زمينه افتراق بين گروههاى مسلمان (به علت طرد افرادى از مبارزين که در جريان جنگ دچار خطا و تخلف شدند) و ساير اقشار جامعه، محو شود.
    در همين جنگ است که به نقل تاريخ؛ جوان مسلمان ايرانى پس از وارد آوردن ضربه‏اى بر افراد سپاه دشمن مى‏گويد: «خذها و انا الغلام الفارسى‏» (اين ضربت را تحويل بگير که منم يک جوان ايرانى) اما پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله او را خطاب و عتاب نمود که چرا نمى‏گويى منم يک جوان انصارى؟! و منظور آن است که به اين وسيله هم، آهنگ برانگيخته شدن تعصبات قومى ديگر را خاموش، و وحدت صفوف اسلام را حفظ کند و هم، ملاک افتخار و ارزش را از محور قوم و نژاد و مليت ‏به دين و مکتب و ارزش‎هاى توحيدى بازگرداند.
    بدين‏سان حضرت از هر عاملى براى نگهدارى تفوق اجتماعى و جلوگيرى از تفرق استفاده مى‏کرد و حتى در جريان تخريب مسجد ضرار!

    حفظ وفاق ملى:

    سياست پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله درباره ويران کردن مسجد ضرار دقيقا به قصد ايجاد يک مانع مؤثر براى جلوگيرى از ظهور شکاف سياسى در جامعه اسلامى بود تا پياپى، وفاق ملى آسيب نبيند.
    بر اين اساس، پيامبر بزرگوار اسلام‏ صلى الله عليه و آله حتى در آخرين سفارش‎هاى خود به امت اسلامى نيز چنين مى‏گويد: «ايها الناس، ان دماءکم و اموالکم عليکم حرام الى ان تلقوا ربکم، کحرمة يومکم هذا، و کحرمة شهرکم هذا...» و نيز در آخر خطبه دارد که: «... ايها الناس اسمعوا قولي و اعقلوه، اعلموا ان کل مسلم اخ للمسلم و ان المسلمين اخوة.» (11)
    در نمازم خم ابروی توبایادآمد.....حالتی رفت که محراب به فریادآمد




  6. کاربرانی که از پست مفید sabrjoo سپاس کرده اند.

    312

  7. #4
    همکار تالار مهندسی کامپیوتر
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    456
    ارسال تشکر
    231
    دریافت تشکر: 441
    قدرت امتیاز دهی
    23
    Array

    پیش فرض پاسخ : راهبردهاى ارزشى پيامبر اکرم در مسير وحدت اسلام

    2-راهبردهاى قومى و ميهنى
    الف) نفى نژادپرستى و قوميت‏گرايى

    يکى ديگر از راه‏حل‏هايى که پيامبر مکرم اسلام ‏صلى الله عليه و آله در مسير بنيانگذارى وحدت امت اسلامى به کار مى‏گرفت، نفى نژادپرستى، قوميت‏گرايى و تبعيض‏هاى ناروا و ناپسند بود.
    شکستن ارزش هاى جاهلى:

    مبارزه پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله با برده‏دارى آن زمان که همراه افزايش تدريجى قدرت سياسى و اجتماعى حضرت با قاطعيت روزافزونى نيز توام بود، بهترين شاهد است. اين جنبش، بخشى از حرکت‏هاى عدالت‏خواهى پيامبر صلى الله عليه و آله در برابر ظلم آشکار آن دوره به شمار مى‏آيد چرا که حضرت به دنبال تاسيس جامعه فلاح‏پسند دينى و پايه‏گذارى حزب رستگاران است که: «الا ان حزب الله هم المفلحون‏» (مجادله /22) و نيک، از قرآن آموخته که فلاح و سعادت با ظلم و شقاوت قابل جمع نيست: «... انه لايفلح الظالمون‏». (انعام /35)
    يکى از تلاش‎هاى پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله در دوره ابتدايى حضور ده ساله مکه مکرمه، گسستن مبانى نظام ارزشى حاکم بر جامعه جاهلى آن زمان بود. در بافت پيوندهاى عشيره‏اى؛ بردگان و کنيزکان بدون اذن صاحبان خود، حق هيچ‏گونه تصميم‏گيرى مستقل و يا اظهار مشارکت اجتماعى خاص نداشتند. اجازه برده‎ها در پذيرش يا عدم پذيرش معتقدات دينى خويش نيز به دست ‏خود آنان نبوده است.
    دعوت فرهنگى پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله به توحيد، و نيز دعوت ارزشى حضرت به ايجاد تعلق دينى و حب اجتماعى توحيدى، سبب شد تا زمينه شکستن چنين تبعيض‏هاى ظالمانه‏اى فراهم گردد، معيارهاى جاهلى روابط نسبى از بين ‏رفته و در نهايت افراد، بدون وابستگى قومى و قوم‏گرايى به دين جديد بگرايند چرا که: «لاعصبية فى الاسلام‏».
    حاصل توفيق پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله در به کارگيرى اين راه، مسلمان شدن افرادى از عشيره‏ها و قبايل متعدد مشرکين و تمرد آنان از قوانين نظام قبيله‏اى و سپس، پيوستن به صفوف مؤمنان بود. اين روش، علاوه بر تاثيرگذارى «ارزشى و اجتماعى‏» يعنى ايجاد ياس و وحشت در دل مشرکان و ويران شدن اصول ارزش حاکم، زمينه‏اى براى زايش نظام اجتماعى جديد پديد آورد.

    ارزش مساوات توحيدى:

    بعدها پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله در قالب فرمان، ارشاد يا نصيحت، مسلمان‎ها را رهنمون به آزادسازى بردگان مى‏سازد و خود نيز چنين مى‏کند و اين فرمان «خداى‏» بود که ايمان به خود و آخرت و پيامبران را با بخشش مال در جهت آزادى انسان‎هاى ديگر هم‎سنگ مى‏داند: «.. ولکن البر من آمن بالله واليوم الآخر والملئکة والکتاب والنبيين و اتى المال على حبه ذوى القربى و ... و فى الرقاب و ...» (بقره /177)
    حضرت، افرادى مانند «زيد بن حارثه‏» را فرمانده سپاه اسلام، «بلال حبشى‏» را مؤذن ويژه قرار مى‏دهد و از «سلمان فارسى‏» ايرانى تجليل مى‏کند و به او مقام و منزلت والا مى‏بخشد تا به اين ترتيب هم با تبعيض‏هاى موجود به مبارزه برخيزد: «من اعتق مؤمنا اعتقه الله العزيز الجبار... «و هم به تدريج ارزش تقوا را ملاک منصب‏ها و منزلت‏هاى اجتماعى، معرفى نمايد که: «ان اکرمکم عندالله اتقيکم...» (حجرات /13)

    پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله آشکارا اعلام مى‏کرد آن غلام حبشى و اين سيد قريشى (هر دو) در نزد من يکسان هستند و بدين‏سان آن حضرت را منادى به حق مساوات توحيدى دانسته‏اند. چه اين که: «کلکم لآدم و آدم من تراب ليس لعربى على عجمى فضل الا بالتقوى‏». (1)
    به هر حال رعايت تساوى و عدالت توسط پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله که دقيقا در برابر ظلم و تبعيض‏هاى رايج قرار داشت، از مؤثرترين راهکارهاى ايجاد وحدت اسلامى در جامعه آسيب‏ديده آن روزگار بود.
    در متون تاريخى و روايى مى‏خوانيم که حضرت تفاوتى بين برده و غيربرده نمى‏گذاشت و خود نيز در اجراى احکام، طعم شيرين حق مساوات و عدالت را به ديگران مى‏چشانيد؛ که حتى در جمع مسلمانان، جايگاه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ناپيدا بود و هر زمانى در مجلس مى‏نشست افراد ناشناس به سادگى نمى‏توانستند حضور رسول ‏الله ‏صلى الله عليه و آله را نزد مردم بيابند. اوج درخشش اين مساوات‏طلبى حتى در چشمان مبارک رسول رحمت نيز نمايان بود که: «کان رسول ‏الله يقسم لحظاته بين اصحابه، ينظر الى ذا و ينظر الى ذا بالسوية‏». (2)
    البته شکى نيست که همه اين آداب الهى در جلب حمايت توده مردم بسيار مؤثر بوده است. حضرت در يک تمثيل گويا مى‏فرمايد: «ان الناس من عهد آدم الى يومنا هذا مثل اسنان المشط لا فضل للعربى على العجمى ولا للاحمر على الاسود الا بالتقوى.» (3)
    اين سيره با درايتى خاص و تدبيرى موشکافانه در دوران حکومت پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله نيز دنبال مى‏شود تا همواره نقش خود را به عنوان يکى از ابزارهاى ارزشى وحدت‏ساز ايفا کند. پيامبر صلى الله عليه و آله درصدد است تا همه پايه‏هاى نابرابرى‏هاى جاهلى را از ميان بردارد و بازگشت‏ به عهد جاهليت و پسند احکام غيرالهى را ناممکن سازد که: «افحکم الجاهلية يبغون...» (مائده/50)
    رسول الله ‏صلى الله عليه و آله خود، آغازگر اين حرکت ‏بزرگ اجتماعى - ارزشى است و از هر رخدادى در جهت القا و تثبيت روح مساوات و عدالت انسانى در جامعه نوپاى آن زمان بهره مى‏برد. در جايى به زيبايى تمام مى‏فرمايد: «ان الله يکره من عبده ان يراه مميزا بين اصحابه‏». (4)
    بدين‏ترتيب مى‏توان نتيجه گرفت: نفى قوميت‏گرايى و هر نوع تعصب ناپسند جاهلى، هميشه مدنظر پيامبر گرامى اسلام‏ صلى الله عليه و آله بوده است و هشدارهاى حضرت نيز به کسانى که حسب و نسب را ملاک افتخارات و ارزش‎ها مى‏دانستند، در تاريخ اسلام ثبت ‏شده است:
    «سلمان فارسى در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله نشسته بود. عده‏اى از بزرگان اصحاب نيز حاضر بودند و سخن از اصل و نسب به ميان آمد هر کسى درباره اصل و نسب خود چيزى مى‏گفت تا اين که از سلمان سؤال کردند... او گفت: انا سلمان بن عبدالله، کنت ضالا فهدانى الله عزوجل بمحمد، کنت عائلا فاغنانى الله بمحمد و کنت مملوکا فاعتقنى الله بمحمد. سپس پيامبر صلى الله عليه و آله وارد شدند و سلمان گزارش جريان را به حضرت رساند. رسول اکرم ‏صلى الله عليه و آله به آن جماعت که همه از قريش بودند فرمود: يا معشر قريش ان حسب الرجل دينه و مروئته خلقه و اصله عقله. (5)
    همچنين در روايت ديگرى، افتخار و فخرفروشى بر محور تعصبات قومى را از آتش جهنم مى‏شمارد: «ليدعن رجال فخرهم باقوام انما هم فحم من فحم جهنم...»(6)
    در همين رديف بايد بر زندگى بسيار ساده پيامبر عزيز صلى الله عليه و آله اشاره کرد که به نقل اميرالمؤمنين ‏عليه‏السلام حتى اجازه نصب پرده‏اى با نقش و نگار معمولى را بر در خانه خود نمى‏دهد. اين امر، بهترين شاهد و عالى‏ترين زمينه براى جذب انسان‎هاى محروميت کشيده آن زمان و عامل تحقق وحدت دينى بود. به نقل صحابه آن حضرت: «کان رسول‏ الله ‏صلى الله عليه و آله خفيف المؤونة.‏»
    زيباترين تعبير پيرامون نقش ارزشى پيامبران همان است که در نهج‏البلاغه مى‏خوانيم: «مع قناعة تملا القلوب والعيون غنى و خصاصة تملا الابصار و الاسماع اذى‏.»(7)
    در نمازم خم ابروی توبایادآمد.....حالتی رفت که محراب به فریادآمد




  8. کاربرانی که از پست مفید sabrjoo سپاس کرده اند.

    312

  9. #5
    همکار تالار مهندسی کامپیوتر
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    456
    ارسال تشکر
    231
    دریافت تشکر: 441
    قدرت امتیاز دهی
    23
    Array

    پیش فرض پاسخ : راهبردهاى ارزشى پيامبر اکرم در مسير وحدت اسلام

    حمايت از محرومين:

    در جهت نفى تعصبات قومى، خط مشى حمايت از محرومين و بيچارگان نيز قرار دارد. اين گروه که عمدتا بردگانى از مردان و زنان‏اند طبق قوانين حاکم، زير پوشش حمايتى هيچ قوم و قبيله‏اى نبودند و لذا از کليه حقوق اجتماعى و سياسى محروم مى‏شدند و به دليل ساخت ‏سياسى خاص دوران جاهلى و نيز ناتوانى‏هاى گوناگون اين افراد، امکان پى‏ريزى جامعه‏اى مستقل را هم نداشتند.
    در چنين شرايطى، مخالفت پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله با تبعيض‏ها و قوم‏گرايى‏ها و از سوى ديگر، حمايت از محرومان، سبب جذب اين گروه به اسلام و پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏شد و بدين‏ترتيب گروه کثيرى بر محور رسول خدا صلى الله عليه و آله وحدت اجتماعى و سياسى پديد مى‏آوردند. در واقع، محتواى فکرى دعوت حضرت در اعلام اصالت تقوا و کرامت انسانى و نيز مقتضاى عملکرد او، نقش يک ابزار پويا براى ايجاد وحدت اسلامى نوين را ايفا کرد.
    اين اعلام حمايت و جانبدارى که به تدريج دامنه پوشش آن نيز گسترده مى‏شد، توانست نيروهاى خسته و گريزان، ستم‏ديده و درگير ترديدهاى فکرى را به مرکزى واحد هدايت کند و پايه‏هاى وحدت دينى را استوار سازد.

    ب) نقش بيت‏الله

    با نظرى به رويدادهاى تاريخ اسلام بعضى راه‏حل‏هاى ديگر نيز به چشم مى‏آيد که در آنها به نحوى از ظرفيت و مقتضيات موجود جامعه آن زمان در جهت تحقق وحدت اسلامى بهره‏بردارى شده است.
    در اين ‏باره تاثير کعبه مکرمه و کيفيت استفاده پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله از آن به عنوان يکى از ابزارهاى ارزشى وحدت‏ساز شايان توجه است چه اين که: «ان اول بيت وضع للناس للذى ببکة مبارکا و هدى للعالمين.‏» (آل‏عمران /96)
    پيامبر صلى الله عليه و آله از موقعيت مکانى مکه و فرصت زمانى ايام حج در مقطعى که تمام مردم جزيرة‏العرب به آن جا مى‏آمدند بهره مى‏برد تا دعوت توحيدى خود را به مهتران و بزرگان قبايل ارائه دهد. در متون تاريخى نام قبيله‏هاى «بنى‏حنيفه‏»، «کنده‏»، «بنى‏صعصعه‏»، «کلب‏» و ديگران را در فراخوان حضرت مى‏بينيم و حتى گرايش مردم يثرب به اسلام هم از طريق همين تدبير در استفاده از موقعيت ‏خانه خدا و موسم حج‏ بوده است: «جعل الله الکعبة البيت الحرام قياما للناس.‏» (مائده /97)
    ميزان کارآمدى اين عامل در تمايل و کشش توده‏ها به سوى پيامبر به قدرى بود که کفار و مشرکان را کاملا در موضع انفعالى قرار مى‏داد. آن گونه که پيش از آغاز مراسم براى جلوگيرى از شعاع نفوذ پيام نبى‏ صلى الله عليه و آله به مشورت مى‏پرداختند تا مناسب‏ترين شيوه‏هاى تبليغى و روانى را براى تغيير اذهان مخاطبان و مردم به کار گيرند. شعارهاى روانى - سياسى آنها اين بود: «و قالوا يا ايها الذى نزل عليه الذکر انک لمجنون.‏» (حجر/6)
    و مهم اين است که در تبليغاتشان، روح تعصب‏هاى نژادى و قومى موج مى‏زد: «و يقولون ائنا لتارکوا الهتنا لشاعر مجنون‏». (صافات /36)
    3 - راهبردهاى اجتماعى و فردى

    الف) حميت عربى و حس مشترک

    بهره‏بردارى پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله از اخلاق و خصوصيات روحى عرب جاهلى در جهت اهداف توحيدى و به ويژه تحقق وحدت اسلامى، يکى ديگر از راهبردهاى ارزشى به شمار مى‏آيد.
    ظرفيت‏هاى روحى جامعه آن زمان در تمامى شرايط اجتماعى خاص خود تنيده شده بود و پيوندى مستحکم با پيشينه تاريخى‏اش داشت؛ سعى پيامبر صلى الله عليه و آله اين بود که قابليت‏ها را به سمت مطلوبيت‏هاى موردنظر هدايت کند و به نوعى، آميزه‏هاى اخلاقى نوينى به وجود آورد. بدين‏سان پيامبر عزيز از اين امکانات اخلاقى و روحى براى پديدآورى يک همگرايى دينى و استحکام علايق مشترک اعراب در جهت آرمان‎هاى امت واحده استفاده مى‏کند.
    روحيه تعصب و حميت عربى، تعهد و وفاى به عهد و پيمان، شجاعت و دلاورى يا ميهمان‏نوازى، نمايانگر شاخصه‏هاى اجتماعى اعراب جاهلى شده است: «اذ جعل الذين کفروا فى قلوبهم الحمية حمية الجاهلية...» (فتح /26)
    و در همين حرکت پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله اصلاح و بهسازى ارزش‎هاى حاکم در چارچوب نظام ارزشى اسلام را يکى از کليدهاى رويکرد اتحاد اسلامى مى‏داند. به اين صورت که تعصب به قوم و قبيله، حفظ و بزرگداشت منزلت عشيره و رؤسا و بزرگان آن و نيز واکنش در حمايت از افراد طايفه (که معمولا به نحو صريح يا ضمنى توام با گونه‏اى تعهد و پيمان بود) بارها و بارها در تاريخ اسلام سبب حمايت از حضرت در مواضع مختلف و اصولا، زمينه تشکيل اولين وحدت سياسى و علنى اسلام تلقى مى‏گردد. پيامبر صلى الله عليه و آله خود مى‏فرمود: «ما نالت منى قريش شيئا اکرهه حتى مات ابوطالب.» (8)
    به هر حال، چنين بيعت‏هايى نه تنها در محدوده داخلى که بيشتر در تعهد قبايل نسبت ‏به يکديگر نيز کاربرد داشت و طبق رسوم جاهلى تا زمان اعلام انصراف هم‏پيمان يا هم‏پيمانان به قوت خود باقى مى‏مانده است. و پيامبر صلى الله عليه و آله نيز از همين طريق ديگران را دعوت به اسلام مى‏کرد و در طول تاريخ مکرر بين حضرت و افراد يا گروهى از ياران، پيمان‎هاى گوناگونى منعقد مى‏گرديد که تکرار آن حاصلى جز فراگيرى دامنه وحدت اسلامى نداشت. شبيه آنچه در «عقبه اولى‏»، «عقبه ثانيه‏»، «بيعت در غزوه بدر»، «بيعت رضوان‏» و غير آنها روى داد.
    شجاعت و دليرى اعراب که ريشه در وضعيت‏ خاص آن جامعه و نيز مسايل جغرافيايى و طبيعى داشت، هيچ‏گاه به صورت مطلق از ناحيه پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله مطرود و مذموم دانسته نشد بلکه اين روحيه ‏خاص نيز در مسير اصلاح و امور پسنديده و صحيح قرار گرفت. و بدون ترديد اين امر در گسترش حاکميت ‏سياسى اسلام که فقط در طى ده سال، بيش از هشتاد غزوه و سريه را در پرونده خود جاى داده، تاثير بسزايى داشته است.
    حضرت، در جنگ‎هاى بسيارى ضمن تجليل و تمجيد از روحيه شجاعت و سلحشورى سربازان اسلام، ارزشمندى آن را در محدوده عبادت و تقواى الهى مورد سنجش و مقايسه قرار مى‏داد و بدين‏سان شيوه تعديل و تصحيح ويژگى‏هاى اخلاقى اعراب را برمى‏گزيد مانند: «ضربة على يوم الخندق افضل من عبادة الثقلين‏» از سوى ديگر، پيامبر صلى الله عليه و آله در تقويت و اصلاح روحيه مهمان‏نوازى اعراب نيز مى‏کوشد که اين نيز سبب جذب فزونتر افراد به قلمرو مسلمانان است.
    پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله مسلمين را امر به سخاوت و بخشش اموال و انفاق دارايى‏هاى خود مى‏کرد بر مبناى: «لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون...«(آل ‏عمران /92) و خود مى‏فرمود: «فاحسنوا صحبة السلام بالسخاء...» نيز در دوره اوليه تکون جامعه اسلامى از انصار مى‏خواست مهاجران را مورد حمايت قرار دهند و مسلمانان مدنى هم با توجه به همان روحيه خاص اجتماعى، (که اکنون صبغه دينى هم پيدا کرده بود) چنين کردند تا آن جا که براى اسکان مهاجران در خانه‏هاى خود به قرعه‏کشى روى آوردند: «والذين تبوء و الدار والايمان من قبلهم يحبون من هاجر اليهم ولا يجدون فى صدورهم حاجة مما اوتوا و يؤثرون على انفسهم و لو کان بهم خصاصة و من يوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون‏». (حشر /9)
    بدين‏ترتيب بهره‏ورى پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله از اين ظرفيت روحى که با صحه گذاشتن و تعديل دينى همراه بود، سبب شد تا وحدت اسلامى، هر روز با اقتدار بيشترى همراه باشد و به مرور زمانى، تسرى يابد. البته نزد اسلام، اصل تعدد در مليت و اقوام نفى نمى‏شود اما ستيزه‏جويى و ايجاد تشتت در وحدت سياسى و وفاق عمومى جامعه اسلامى نيز مورد قبول نيست. چه اين که: «انا خلقناکم من ذکر و انثى و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا...» (حجرات /13) بدين ‏ترتيب چنانچه تعصب در مسير پايبندى بر غير حق و تهى شدن از ارزش‎هاى دينى و انسانى و تنها به صرف تکيه بر قوميت و ملى‏گرايى باشد، مورد پذيرش دين و پيامبر اسلام ‏صلى الله عليه و آله نيست: «ليس منا من دعى الى عصبية‏». (9)
    در نمازم خم ابروی توبایادآمد.....حالتی رفت که محراب به فریادآمد




  10. کاربرانی که از پست مفید sabrjoo سپاس کرده اند.

    312

  11. #6
    همکار تالار مهندسی کامپیوتر
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    456
    ارسال تشکر
    231
    دریافت تشکر: 441
    قدرت امتیاز دهی
    23
    Array

    پیش فرض پاسخ : راهبردهاى ارزشى پيامبر اکرم در مسير وحدت اسلام

    ب) آداب اخلاقى

    پيامبر گرامى اسلام ‏صلى الله عليه و آله يکى از اهداف عالى رسالت ‏خود را اتمام اخلاق نيک و تکميل فضايل الهى و اخلاقى انسان مى‏داند که: «انى بعثت لاتمم مکارم الاخلاق‏» (10) و بر اين بنيان يکى از موارد ديگرى که مى‏توان در زيرمجموعه راهبردهاى ارزشى پيامبر صلى الله عليه و آله در جهت ايجاد زمينه وحدت اسلامى ياد کرد، نحوه رفتار فردى و آداب خاصى است که از آن حضرت در متون تاريخى آورده‏اند چه اين که: «و انک لعلى خلق عظيم.‏» (قلم /4)

    برخوردهاى پرجاذبه:

    اخلاق نرم و خوى پر جاذبه رسول حق همواره يکى از مهمترين ابزارهاى ارزشى وحدت دينى و فرونشاندن اختلاف‏ها و نزاع‎ها و جذب انسان‎هاى پاک‏سرشت‏ بوده است: «فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولک...» (آل‏عمران/159)
    رويدادهاى تکان‏دهنده تاريخ اسلام آن چنان آشکار و گوياست که هيچ نيازى به ترجمان تحليلى ندارند چه اين که: «الم نشرح لک صدرک‏» (شرح /1) يکى از هزاران: فردى به نام «غورث بن الحارث‏» در برابر پيامبر صلى الله عليه و آله شمشير در دست گرفت و گفت: «من ينجيک منى‏»، رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‏فرمايد: «الله‏». لرزه بر اندام او افتاد و شمشير از دست ‏بينداخت. سپس، پيامبر او را آزاد کرد. همين شخص هر جا مى‏رود مى‏گويد: «جئتکم من عند خير الناس‏.» (11)
    و به واقع عنوان: «اطهر المطهرين شيمة و اجود المستمطرين ديمة...» (12) تنها بر او زيبنده بود. اين سلوک و اخلاق نيکوى الهى است که او را اسوه حسنه و نمونه برتر انسان کامل مى‏دانند تا آن جا که محبت معجزه‏آساى او سبب مى‏شد مخالفان سرسختش به صف دوستان مؤمن سوق يابند (13) و اين آداب الهى، محور جمع و وحدت دلها قرار گيرد. دعوت فطرى پيامبر صلى الله عليه و آله جان تشنه هر حق‏خواهى را مجذوب او مى‏ساخت و اين، نيکوترين ابزار براى دميدن روح وحدت دينى بود.
    پيوندهاى خانوادگى:

    در رديف آداب ويژه پيامبر مى‏توان به فلسفه پيوندهاى خانوادگى حضرت اشاره‏اى کوتاه کرد. بدون ترديد با توجه به جايگاه خاص نظام قبيله‏اى در جامعه آن روز، يکى از آثار اجتماعى اين امر ايجاد الفت، پيوند بين قبايل، و وحدت لايه‏هاى اجتماعى بوده است. اين نوع پيوندهاى قبيله‏اى (به نوعى) بديل حلف‏هاى قانونى و رسمى شناخته مى‏شود و پيش از اسلام نيز ازدواج‏هاى متقابل، دشمنى‏ها را به دوستى تبديل مى‏ساخت.
    به عنوان نمونه ازدواج پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله با «جويريه دختر حارث‏» از طايفه بنى‏مصطلق بود که مسلمانان، به سبب اين خويشاوندى، بقيه اقوام او را آزاد کردند و در نهايت تمام طايفه او به اسلام پيوستند و يا ازدواج حضرت با «صفيه دختر حى بن اخطب يهودى‏»، سردار بنى‏قريظه که پس از اسارت، همسرى پيامبر خدا را در برابر آزادى و الحاق به خانواده خود برمى‏گزيند و در آخر، به همراه گروهى از اقوام، اسلام مى‏آورند.

    4 - امت اسلامى و وحدت دينى

    اين بحث را با نظرى به رسالت امت اسلامى در تداوم رحمت نبوى تا تحقق وحدت اسلامى، به پايان مى‏بريم:
    «وحدت‏»، جوهره قوام، پايدارى و حيات هستى است و پيامبران، مامور و سرپرست احياى رحمت مطلقه الهى در دنياى انسانى:
    برگ و ساز کائنات از وحدت است اندرين عالم حيات از وحدت است (اقبال لاهورى)
    و محمد خاتم ‏صلى الله عليه و آله، پيامبر وحدت و رسول رحمت: «و جعلنى رسول الرحمة و رسول الملاحم‏». (14)
    رحمت واسعه الهى، با او جريان يافته: «و اطيعوا الله والرسول لعلکم ترحمون‏» (آل‏عمران/132) و امت‏ بشرى حول خاتميت او گرد مى‏آيند: «ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبيين‏» (احزاب /40) و با اين همه، چشمه جوشان رحمت الهى است که: «فبما رحمة من الله لنت لهم...» (آل‏عمران /159)
    نداى وحدت او، صداى وحدت‏طلبى تمامى انبياى الهى است و اين آهنگ شيرين در حلقوم مبارک او به کمال نهايى خود مى‏رسد:
    نام احمد نام جمله انبياست چون که صد آمد نود هم پيش ماست (مولوى)
    او آخرين پيامبران از سلسله مناديان رحمت و وحدت الهى است؛ «تقدم در غايت و تاخر در نوبت دارد يعنى: «لولاک لما خلقت الافلاک.‏»
    و از اين‏رو، به تمام شاخ و برگ‏هاى اين شجره طيبه؛ رنگ، عطر، و ميوه حيات ابدى مى‏بخشد و با خاتميت او، درخت نبوت الهى معنا مى‏يابد که: «ما من نبى آدم و من سواه الا تحت لوائى‏» (15)
    آدم و نوح و خليل و موسى و عيسى آمده مجموع در ظلال محمد (سعدى)
    و از اين پس، امت محمدى او؛ «امة مرحومة‏» و «امة آخرون السابقون‏»، و نيز، آخرين نخبگانى‏اند که پذيراى حضور اويند؛
    و بى‏شک امت محمد صلى الله عليه و آله رسالت گسترش دعوت او را تا توسعه امت واحده الهى در پهنه ارض به دوش دارند چرا که: «کنتم خير امة اخرجت للناس...» (آل‏عمران /110) و همانانند که برگزيدگان خدايند و غير آنان، زيانکاران: «و من يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه و هو فى الاخرة من الخاسرين‏.» (آل‏عمران /85)
    به آرزوى روزى که وحدت اسلامى، راهى براى پيوند جوامع اسلامى، به امت واحده الهى گردد و دعوت «امت‏» با دعوت «خداى‏»، همسان که: «والله يدعوا الى دارالسلام و يهدى من يشاء الى صراط مستقيم‏». (يونس /25) آن افق روشن و درخشان که پيامبر وحدت براى امت عزيز اسلام به زيبايى تمام ترسيم نمود و شايسته: «فطوبى لک يا محمد ولامتک‏». (16)
    طريقى که وحدت امت را زمينه احياى امت واحده مى‏دانست چرا که احياء امت واحده را با جوهره اقامه دين (تقوا و عبوديت الهى) همرديف شمرده: «... ان هذه امتکم امة واحدة و انا ربکم فاعبدون‏» (انبياء /92) و از سويى، اقامه دين حق (در سلسله انبياء) را نيز به وحدت مى‏پيوندد: «شرع لکم من الدين ما وصى به نوحا والذى اوحينا اليک ما وصينا به ابراهيم و موسى و عيسى ان اقيموا الدين ولا تتفرقوا فيه...» (شورى /13)
    و بدون ترديد استجابت و پذيرش نداى «پيامبر وحدت‏» به وحدت دينى، قبول و احياى حيات ابدى انسانى و الهى امت اوست که: «يا ايها الذين آمنوا استجيبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما يحييکم‏» (انفال /24) و اين دستور قطعى الهى است که: «يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله واطيعوا الرسول ولاتبطلوا اعمالکم‏» (محمد /33) دستورى که تخلف از آن، تباهى و سياهى آشکارا، به دنبال دارد: «و من يعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبينا». (احزاب /36)
    و به اين ترتيب؛ امت واحده، راهى است تا تفوق تمام: «هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دين الحق ليظهره على الدين کله و کفى بالله شهيدا.» (فتح /26) و سپس تسرى اين حقيقت نهفته الوهى به همه وجدان‏هاى خفته که: «محمد رسول الله‏» (فتح /29)
    و در نهايت از حال تا آينده امت واحده فرايندى است‏ به ميزان يک اراده جمعى يک تمايل معمولى و نيز صبرى استوار و پايدار: «يا ايها الذين آمنوا استعينوا بالصبر والصلوة ان الله مع الصابرين‏» (بقره /153) و آن گاه پيامد آب حيات وعده الهى: «فاصبر ان وعد الله حق‏» (روم/60)
    اين رهيافتى است که به جاى مقصد، مسير، و مايه‏هاى درونى، بيشتر نيازمند همگرايى اراده و تمايلات وحدت‏طلبانه مسلمانان جهان حول محور جمع و نظام بخشيدن به آن است.
    امر حق را حجت و دعوى يکى است خيمه‏هاى ما جدا دلها يکى است
    از حجاز و چين و ايرانيم ما شبنم يک صبح خندانيم ما (اقبال لاهورى)
    و آينده روشن، از آن مؤمنان مجاهدى است که نور وحدت مى‏نشانند و کمال آن مى‏افشانند چه اين ‏که: «يريدون ان يطفئوا نور الله بافواههم و يابى الله الا ان يتم نوره و لو کره الکافرون‏» (توبه/32) و آنگاه خشنود از سپاس الهى: «و رضوان من الله اکبر ذلک هو الفوز العظيم‏». (توبه/72)
    نتيجه‏گيرى

    وحدت امت همواره يکى از آرمان‎هاى دينى پيامبران توحيدى قلمداد مى‏شده و بر اين بنيان، يکى از محورهاى مهم دعوت پيامبر اکرم ‏صلى الله عليه و آله نيز پى‏ريزى شاکله‏هاى پيدايش آن بوده است.
    تحليل رويدادهاى تاريخ اسلام گوياى آن است که در جهت تلاش‎هاى «سياسى‏» و «فرهنگى‏» حضرت براى تحقق اين هدف، «راهبردهاى ارزشى‏» نيز کارآيى خاص داشته‏اند تا آن جا که با شناخت دقيق ظربفيت‏هاى اجتماعى حاکم بر جامعه، ابزارهايى برگزيده شده تا زمينه پذيرش و گرايش همگانى را به سوى ايجاد وحدت امت متمايل گرداند.
    طرح پيمان‏نامه ملى مدينه بهترين راه براى ايجاد يک وحدت عمومى و القاى روحيه همبستگى دينى بود و در همين راستا پيمان ويژه مسلمين، راهکارى مذهبى براى پيوند روح برادرى به حساب مى‏آمد. استفاده از راهبردهاى ملى و مذهبى تنها مى‏توانست پايه‏هاى استوارى اجتماعى جامعه را نمايان سازد؛ اما، در اين ميان مبارزه با نژادپرستى و قوم‏گرايى و يا به کارگيرى عاقلانه موقعيت‏ها و مکان‎هاى تجمع عمومى نيز، از جمله راهکارهاى قومى و ميهنى لازم جهت دستيابى به وحدت‏طلبى شمرده مى‏شد و با اين همه، بهره‏گيرى پيامبر صلى الله عليه و آله از ظرفيت‏هاى اخلاق اجتماعى و نيز توان اخلاق فردى، امرى قابل توجه است.
    بدين‏ترتيب، يکى از ضرورى‏ترين راه‎هاى پى‏ريزى وحدت دينى در امت ‏بزرگ اسلامى، هماهنگى اراده‏ها و تمايلات ارزشى جوامع بر بنياد همانند سازى ابزارهاى سه‏گانه فوق است؛ يعنى: «راهبردهاى ملى و مذهبى‏»، «قومى و ميهنى‏» و نيز «اجتماعى و فردى‏».

    پى‏نوشت‏ها:

    1- يعقوبى، احمدبن ابى يعقوب: تاريخ يعقوبى، ليدن،1883م، جلد 2، ص‏110.
    2- کلينى رازى، ابوجعفر محمد بن يعقوب بن اسحاق: الاصول من الکافى، تهران، دارالکتب الاسلاميه،1363، جلد 8، ص‏268.
    3- بحارالانوار، جلد22، ص‏348.
    4- مطهرى، مرتضى، سيره نبوى، تهران، انتشارات صدرا،1367، به نقل از «هديه الاحباب‏» داستان روايت را آورده است.
    5- مطهرى، مرتضى، خدمات متقابل اسلام و ايران، تهران، انتشارات صدرا، 1362، ص‏75 و76.
    6- سنن ابى‏داوود، جلد 2، ص‏624 به نقل منبع پيشين، ص‏74.
    7- نهج‏البلاغه، ترجمه دکتر سيدجعفر شهيدى، تهران، انتشارات سهامى عامل، 1371، خطبه 192، ص‏215.
    8- تاريخ پيامبر اسلام، ص‏168.
    9- بحارالانوار،جلد73، ص‏283.
    10- همان، جلد16، ص‏210.
    11- البخارى، محمد بن اسماعيل، صحيح البخارى، چهار جلدى، بيروت، دارالمعرفة للطباعة والنشر، بى‏تا، جلد 2، ص‏539.
    12- نهج‏البلاغه، خطبه 105.
    13- پاره‏اى مورخان داستانى از کافرى خشن و معاند نقل مى‏کنند که به خانه پيامبرصلى الله عليه وآله به مهمانى رفت و در نهايت‏با ايمان خارج شد. اين جريان نمونه جالبى از همين تاثير اخلاقى و الهى خاص پيامبر رحمت است. نگاه کنيد: زرين‏کوب، عبدالحسين، بحر در کوزه، تهران، علمى،1367، ص‏104 و 105.
    14- شيخ صدوق، ابوجعفر، معانى‏الاخبار، تصحيح على‏اکبر غفارى، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات،1399 ق، ص‏51.
    15- بحر در کوزه، ص‏115.
    16- معانى‏الاخبار، ص‏51.
    يادآورى: جهت رعايت اختصار، بسيارى از پاورقى‏هاى توضيحى، تفسيرى يا معرفى منابع حذف گرديد.




    منبع
    در نمازم خم ابروی توبایادآمد.....حالتی رفت که محراب به فریادآمد




  12. کاربرانی که از پست مفید sabrjoo سپاس کرده اند.

    312

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 23rd July 2011, 03:42 PM
  2. معرفی: زن در پيشينه پارسيان
    توسط باستان شناس در انجمن ماد ، هخامنشیان (پارسیان) ، سلوکیان
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 2nd June 2010, 08:08 AM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 1st November 2009, 05:55 PM
  4. خبر: پيامك‌ها در سال جديد هم به مقصد نرسيدند!
    توسط diamonds55 در انجمن اخبار تلفن همراه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 25th March 2009, 02:51 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •