تصور كنيد كه شما صاحب حساب بانكي*اي هستيد كه هر روز مبلغ قابل توجهي به آن واريز مي*شود و فقط تا آخر شب فرصت داريد از آن استفاده كنيد وگرنه حساب خودبه*خود خالي مي*شود. فرض كنيد حتي اين مبلغ 86400 تومان باشد؛ چه كار مي*كنيد؟ بيشتر ما سعي مي*كنيم آن را تا آخرين ريال به دست بياوريم. هركدام از ما چنين حسابي داريم؛ حساب بانكي زمان. هر روز صبح 86400 ثانيه اعتبار در حساب بانك زماني شما ريخته مي*شود و آخر شب اين اعتبار به پايان مي*رسد. آيا پس*اندازي هم با اعتبار اين حساب مي*توان انجام داد؟
به هر حال كسي موفق*تر خواهد بود كه از اين مقدار اعتبار به بهترين نحو بهره ببرد و آن را به خوبي مديريت كند. به*نظر مي*رسد كه استفاده از واژه مديريت زمان صحيح نباشد و استفاده از برنامه*ريزي زمان مطلوب*تر باشد. در واقع اكثر صاحب*نظران علم مديريت معتقدند كه زمــــــان اساساً اداره* شدني نيست و از مديريت زمان، تعبير به مديريت بر خويشتن مي*كنند و تنها به ارائه برنامه*ها و طرح*هايي جهت جلوگيري از اتلاف وقت اكتفا مي*كنند.
شناخت صحيح و به*موقع عواملي كه وقت ما را هدر مي*دهند خيلي مهم است، زيرا بدين ترتيب راه درمان بيماري اتلاف وقت را كوتاه خواهيم كرد. همه انديشمندان در كتاب*ها و مقالات خود يك الگوي خاص و قالبي را جهت جلوگيري از هدررفتن وقت ارائه مي*كنند و در اصطلاح به آن مديريت زمان مي*گويند كه شامل 3 اصل كلي 1.هدف*گذاري 2. تعيين اولويت*ها و 3. رعايت اولويت*هاست. اما آنچه آنها بيان مي*كنند تنها استفاده صحيح از وقت است، نه مديريت زمان!
از شاخصه*هاي مديريت، كنترل بر عوامل دخيل در آن است؛ نكته*اي كه تصور آن در مورد زمان امري محال و غيرممكن مي*نمايد. الك مكنـــــزي در كتاب «مديريت بهره*وري از زمان»، كنتــــرل را چنين تعريف مي*كند: «كنترل زمان بدين معناست كه اين خود شما هستيد كه مشكل داريد نه شخص ديگري. اين به معناي آن است كه بايد با همه توان بكوشيد تا عادات جا افتاده را ترك كنيد. يعني بايد بر كشش*هاي منفي طبيعت انساني چيره شويد.»
علاقه مندی ها (Bookmarks)