شهید ناخدا دوم خلبان عسگر محتاج




شهيد عسگر محتاج در سال 1343 به خدمت نيروي دريايي درآمد . دوره دانشكده افسري دريايي و خلباني هليكوپتر را در سه سال آموزش به طرز شايسته اي گذراند به طوري كه به مرحله استادي خلباني رسيد. ناخدا محتاج از افسران شايسته و به نام نيروي دريايي بود او با تقويت نيروي ايمان و تاكتيك نظامي و بالاخره دريافتي كه از انقلاب اسلامي ايران پيدا كرده بود عازم جبهه جنگ شد و حماسه هاي ماندگار از خود به يادگار گذاشت .
از خصوصيات شهيد والامقام محتاج مي توان به ساده زيستي كم توقعي و خويش رفتاري او با اعضاي خانواده و همكارانش اشاره كرد. در خاطرات همرزمان و دوستان او آمده است كه شهيد محتاج در زمان شاه به هيچ وجه در مهماني هاي طاغوت شركت نمي كرد و يكبار هم بخاطر بي احترامي به بازديد اشرف خواهر شاه به بازداشتگاه فرستاده شد در دست نوشته هاي پسرش پاشا در 6 سالگي آمده است : « پدر من به جنگ رفته و دو ناوچه و يك فانتوم زده است و پدرم و چندين هزار نفر ديگر شهيد شده اند و من خوشحال هستم كه پدر من يك قهرمان بوده است و اميدوار هستم كه ارتش كشور ما كه همگي قهرمان هستند هر چه زودتر اين عراق تجاوزگر را شكست بدهد و ما را از دست آمريكاي جهان خوار نجات بدهد و ديگر هيچ كشوري به ما تجاوز نكند و ما يك ايران آزاد و مستقل داشته باشيم . »
آري بايد از فرزند شهيد عسگر محتاج انتظار چنين سخناني را داشت كه در 9 سالگي چگونه با جملات كودكانه خود از افتخارات ارتش مي گويد و از رذالت آمريكاي جهان خوار مي نالد و آرزوي ايراني آزاد و مستقل را از همت بلند ارتشيان دلاور مي طلبد.
اما دريغ كه بارقه هاي شجاعت و رشادتهاي شهيد خلبان محتاج در همان روزهاي آغاز جنگ تحميلي به خاموشي گرائيد و او در سي و يك شهريور ماه 1359 در هنگام انجام ماموريت با هليكوپتر خود در 15 كيلومتري بين خرمشهر و آبادان به ديدار حق شتافت و به ملكوت اعلي پيوست .
ارواح طيبه شهيدان راه خدا و اين شهيد گرانقدر با صلوات بر محمد و آل محمد شادمان باد.