سلام بابایی..
کاش می شد بیای،دستمو بگیری و منو با خودت ببری به همون جای خوبی که همه میگن الآن اونجا هستی...حتی برای یک لحظه توی خواب...
بابا جون 18روزه که گرمی دستاتو حس نکردم...
کاش می شد دوباره صدای نازنینتو بشنوم که دعام می کنی...
بابای نازنینم می دونم این دل نوشته رو همزمان با من که می نویسم میخونی...
پس یه چیز رو بدون:
عاشقتم بابای گلم
بی تو زندگی رنگی نداره بابا...
نقدیم به بهترین بابای دنیا:
پدر آن تيشه كه بر خاك تو زد دست عجل
تيشهاي بود که شد باعث ويراني من
يوسفت نام نهادند و به گرگت دادند
مرگ، گرگ تو شد، اي يوسف کنعاني من
مه گردون ادب بودي و در خاک شدي
خاک، زندان تو گشت، اي مه زنداني من
از ندانستن من، دزد قضا آگه بود
چو تو را برد، بخنديد به ناداني من
آن که در زير زمين، داد سر و سامانت
کاش ميخورد غم بيسر و ساماني من
بسر خاک تو رفتم، خط پاکش خواندم
آه از اين خط که نوشتند به پيشاني من
رفتي و روز مرا تيره تر از شب کردي
بي تو در ظلمتم، اي ديدهي نوراني من
بي تو اشک و غم و حسرت همه مهمان منند
قدمي رنجه کن از مهر، به مهماني من
صفحهي روي ز انظار، نهان ميدارم
تا نخوانند بر اين صفحه، پريشاني من
دهر، بسيار چو من سربگريبان ديده است
چه تفاوت کندش، سر به گريبانيمن
عضو جمعيت حق گشتي و ديگر نخوري
غم تنهائي و مهجوري و حيراني من
گل و ريحان کدامين چمنت بنمودند
که شکستي قفس، اي مرغ گلستاني من
من که قدر گهر پاک تو ميدانستم
ز چه مفقود شدي، اي گهر کاني من
من که آب تو ز سرچشمهي دل ميدادم
آب و رنگت چه شد، اي لالهي نعماني من
من يکي مرغ غزلخوان تو بودم، چه فتاد
که دگر گوش نداري به نوا خوانيمن
گنج خود خوانديم و رفتي و بگذاشتيم
اي عجب، بعد تو با کيست نگهباني من!؟؟؟؟؟
سلام به همه ی دوستای گلم
ببخشید اگه دیر شد...
از همه ی شما بابت پیامهاتون که آرامش بخش بود و سرشار از امید که زندگی جاریست....تشکر میکنم
یک تشکر ویژه هم از داداش عرفان و آبجی سارا گلم (باستان شناس عزیز) می کنم که با اون پست به همه اطلاع دادن...و همین طور آقا بهمن به خاطر تغییر امضا و اطلاع رسانی به وسیله ی اون...
بازم از همتون(هم دوستای عزیزی که در پروفایلم پیام دادن ه هم دوستانی که در این تاپیک پیغام گذاشتن)تشکر می کنم!همتون لطف کردید و زحمت کشیدید...
انشاا... تو شادیتون جبران کنم
دعا یادتون نره...
سه تا خواهش دارم:
1.لطفآ یه فاتحه برای بابا ی گلم بخونید
10.2 تا صلوات برای بابای گلم بزنید
3.خواهش آخر اینکه،من دیگه نمیتونم بوسه به دستای پر مهر پدرم بزنم،از همتون خواهش می کنم در اولین فرصت دست پدر های گلتون رو ببوسید(خواهشآ انجامش بدید)
ببخشید سرتون رو درد آوردم...
بازم ممنون
علاقه مندی ها (Bookmarks)