در ازدحام هر چه تنگنا...
حسِ دل انگیزِ مهربانی ات...
خنکای حضورت...
بهشتی ام می کند...چه آرام بخش و امید آفرین استحضور عاشقانه و آرامتکه همیشه هست..
سپاس بخاطر بودنت ..
در ازدحام هر چه تنگنا...
حسِ دل انگیزِ مهربانی ات...
خنکای حضورت...
بهشتی ام می کند...چه آرام بخش و امید آفرین استحضور عاشقانه و آرامتکه همیشه هست..
سپاس بخاطر بودنت ..
ویرایش توسط نسیم بهآر : 6th November 2015 در ساعت 05:29 PM
..هر کجایی، شعر باران را بخوان/ ساده باش و باز هم کودک بمان..
یا قاضی الحاجات...پروردگارا!ای پادشاهِ خوبی ها...چگونهبا این همه عشق...این همه رحمت...این همه مهربانی...و این بارش بی انتهای بخشندگیت...دلم را و همه هستی ام را به دستهای امن و مهربانِ تو نسپارم؟...
..هر کجایی، شعر باران را بخوان/ ساده باش و باز هم کودک بمان..
شکر خدارا که در پناه اویم
هیچ مامنی امن تر از او نیست
پدر همیشه بخشنده و عزیز است ولی هیچ پدری بخشنده تر از او نیست
مادر همیشه مهربان و دلسوز است ولی هیچ مادری مهربان تر از او نیست
شکر خدا که خودش فرموده
*الا بذکرالله تطمین القلوب*
وگرنه معلوم نبود که در لحظات اضطراب چه میکردیم؟!
الهم و اسئلک سوال من اشتدت فاقته...
منکسرا مستقیلا...
من با همه بی چیزی ام آمده ام...
شکسته و خسته...
تنها و بی سامان...
سر بر واژه های
کمیل
با دست هایی که همیشه خالی اند اگر در دست تو نباشند...
یا کریم و یارب...
قصه من کوتاه است...
انا عبدک الضعیف...
اما قصه مهربانی تو تمامی ندارد...
می دانم
محال است سر بر شانه های مهربانی تو بگذارم و
دلم آرام نگیرد...
ویرایش توسط نسیم بهآر : 22nd November 2015 در ساعت 11:36 AM
..هر کجایی، شعر باران را بخوان/ ساده باش و باز هم کودک بمان..
محبوبِ بهاری همه فصل ها!زمستان های سرد و سختِ قلبمهمیشه با نبضِ مهربانی های بی مانند توست...که به بهار مینشیند...
تو خوب می دانی خوبِ من!
بارِ دلم تا به منزلِ تو نرسد سبک نمی شود...
..هر کجایی، شعر باران را بخوان/ ساده باش و باز هم کودک بمان..
خداوندا شکرت
خدايا...
چه لحظه هايي که در زندگي ترا گم کردم اما تو هميشه کنارم بودي...
چه دقيقه ها که حضورت را فراموش کردم اما تو فراموشم نکردي...
چه ساعت هايي که غرق در شادي و غرور، تو رو که پشت همه موفقيت هام قايم شده بودي از ياد بردم اما تو هميشه به يادم بودي...
چه روزهايي که سرمو تُو لاکم کردم و توي غصه هايي که فکر ميکردم تو براي تلافي کارهاي بدم برام فرستادي دست و پا زدم اما تو هميشه کاري کردي که به صلاح من است...
وقتي خسته از همه جا و همه کس نااميدانه به تو پناه آوردم تو پناهم دادي...
وقتی دلم از آدم هاي دور و برم دلم گرفت و دنيا غم هاشو بهم ارزوني کرد تو به قلبم آرامش دادي...
تو با حضورت به خنده هام هدف دادي-به گريه هام دليل دادي-به زندگيم-به نفس کشيدنم رنگ دادي...
وقتي قلبم تپيد تو همه عظمت و بزرگيت رو تو قلب کوچک و خسته ام جا دادي...
.
.
.
خدایا شکرت...
شیفتگان پرواز میلی به خزیدن ندارند...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)