تصاویری از کلاس تدریسم در پایه اول

[*خانم معلم *]

تو اولین قسمت ، تصاویر مربوط به بخش اول علوم با موضوع آشنایی با حواس پنچگانه رو براتون میذارم

حقیقتش رو بخواهید بعضی از بچه ها رو یه کوچولو دست کم گرفته بودم

ولی وقتی کار رو بهشون سپردم

دیدیم به نحو احسن برام مراحل رو انجام میدن و دلایلش رو هم بازگو می کنن ،

دیگه رو پای خودم بند نبودم ...

خدا رو شکر

این جرقه زیبای تدریس عملی با همیاری اولیا برای آوردن وسایل لازم تدریس، زده شد .

امیدوارم استمرار داشته باشه

شما هم از دیدن شون لذت ببرید

دبستان بشارت/ منطقه 11 تهران

[*خانم معلم *]

واقعا تدریس درس آب لذت بخش بود .

یه دختر خانم از سرزمینی زیبا از سال های دور ،مهمون کلاسمون بود

با زبون شیرینش به بچه ها می گفت اون قدیما چطوری از آب استفاده میکردند

و از کجا می آوردند و چطوری ازش نگهداری می کردند و ...

آخر سر هم از آب تمیز کوزه اش به بچه ها آب داد و برگشت به دنیای قشنگی که ساکن اون جا بود

دبستان بشارت/ منطقه 11 تهران

- - - به روز رسانی شده - - -

اینم تصاویری از تدریس نشانه اَ به انضمام هدایایی به مناسبت روز دانش آموز

( چون روز دانش آموز من مدرسه نبودم ، هدایای 13 آبان یه روز جلوتر تقدیم شد )

خوردن انارمون جالب بود :

یه بار با چشم باز خوردیم ، یه بار با چشم بسته ،

یه بار خواستیم به جای دندون از آرواره ها برای له کردن انار وانگور کمک بگیریم

یه بار مزه انار رو با قسمتهای مختلف زبان امتحان کردیم و یه بار ...

دنیایی بود اون روز ...

خدایا به خاطر این همه نعمت ازت سپاسگزاریم

دبستان بشارت/ منطقه 11 تهران

[Ronia]

[*خانم معلم *]

قرار بود بچه ها اون روز همراه خودشون صبحانه سالم همراه داشته باشند

خیلی عالی بود . آخه من تو یه روز بیشتر از هشت نوع صبحونه خوردم

[*خانم معلم *]

اینم تصاویر مربوط به درس « ای ‌»













این جا هم بچه ها ترکیب ها رو می نوشتند وبا هاش شکل سازی میکردن و پایینش کلماتی رو می نوشتن که توش اون ترکیب باشه

مثلا نرگس جون ترکیب « تیـ » بهش افتاده بود و باید کلماتی مثل تیر و تیم و تینا و تیرانداز و ... بنویسه

[*خانم معلم *]

امروز اولین روز از اولین ماه فصل زمستان رو سپری کردیم
روز پر کاری بود ؛ مناسبت فردا رو که مصادف بود با اربعین حسینی در پیش داشتیم
باید اطلاع رسانی میکردم تو این زمینه ؛
منتها نمیخواستم تکراری باشه تا به نوعی تو یاد و ذهن بچه ها بمونه
از همه بچه ها خواستم هر چی داستان در باره این ماه تعریف کردمو
هر چی تو ذهن دارن رو برام به تصویر بکشن
منتها تو دفتر نقاشی بزرگ کلاس که همون تخته سیاه باشه
ماحصل داستان دنباله دارمون به این شکل به بار نشست

[*خانم معلم *]

با توجه به اهمیت بخش جانوران درس علوم ؛
خیلی با ظرافت و دقت نظر دارم این بخش رو به اتمام می رسونم

برای توانمند سازی و پرورش مهارت کلامی و هماهنگی فکر و رفتارهای بیرونی شون و ...
اون ها رو انداختم تو خط همیار معلم .
البته به شکل های مختلف تا با تنوع فعالیت ، جذابیت کار حفظ بشه و با انگیزه دنبال بشه


یکی از اون تدابیر ، فعالیت زیر بود :
از بچه ها خواستم هر کس اسباب بازی یا ماسک یا تصویر جانوری رو توی خونه داره
درباره اش حسابی تحقیق کنه و اطلاعاتش رو سر کلاس به بچه ها منتقل کنه
و در انتها منتظر شنیدن نظرات دوستانش باشه

گر چه به گل دخترامم سپرده بودم با این عبارت با هم گفتگو کنن که :
خیلی ممنون از زحمتی که کشیده بودی ؛ عالی بود .
قشنگ تر میشد اینو هم اضافه میکردی :

باری ؛ بعضی ها به نظر میاد ساخته شدن برای فعالیت های هنری و
چنان با فن بیان بالا مطلب روبیان میکردن که سایر دوستاشون نمیتونستند ازشون چشم بردارن

منتظر نظرات خوبتون هستم
لطفا بهم بگین چه فعالیت های دیگه ای میشه انجام داد
یا چه برنامه هایی به نظر شما وجودشون خیلی ضرورت نداره که تو روند تدریس قرار بگیره
حتما دور و اطراف تون بچه های دبستانی هستن ؛
خیلی ممنون میشم راهنمایی کنید از نظر اون ها یه کلاس شاد و جذاب چه ویژگی هایی داره و فعالیت های مورد دلخواه اون ها چیه؟

[*خانم معلم *]

عیدتون مبارک

امشب سخن ازجان جهان بایدگفت
توصیف رسول(ص) انس و جان باید گفت

در شـــــام ولادت دو قــطب عالم
تبریک به صــاحب الزمان (عج) باید گفت


اینم عیدی من به شما :
تصاویر زیبای دسته گلای کلاس اول یاس در مراسم جشن میلاد هفدهم ربیع

[*خانم معلم *]

امروز یه دوست مجازی خوب و مهربون اومد سر کلاسم

البته به خاطر جلسه شورای آموزگاران خیلی نتونستم در خدمت شون باشم

ایشون دانشجوی رشته الکترونیک هستن با یه عالمه ایده های خلاق

و یکی از کاربران همین انجمنم هست


و مهم تر این که : قسمت اعظم کارهای وبلاگ کلاسم ، حاصل دسترنج این بزرگواره.

آقا محمد بزرگوار

از همین جا بهت دست مریزاد میگیم و بی نهایت متشکریم






این بنده خدا خوش سیما تر از این حرف هاست ها ... منتها به نظر میاد دستم لرزیده و عکس خمپاره خورده ایشالا قراره بازم بیاد ...
هر وقت تشریف آوردن ازشون جای یکی ، چند تا عکس میگیرم تا جبران مافات بشه

[...آلوین...]

میگم چقدر خوبه از روش های قدیمی دوری کردید و به روش های جدید کارتون رو ادامه دادید